نام پژوهشگر: مهدی لاجوردی
مهدی لاجوردی کاظم علمی سولا
بحث ما در این رساله بررسی و نقد نظریه مطابقی صدق از منظر فرگه، راسل، ویتگنشتاین متقدم و متأخر و فلسفه ی صدرایی می باشد. راسل و ویتگنشتاین متقدم، هر دو قائل به نظریه ی مطابقت هستند، با این تفاوت که راسل عقیده و تصور را موصوف صدق قلمداد می کند، ولی ویتگنشتاین متقدم زبان را. علی رغم تفاوت های بنیادین، فرگه، ویتگنشتاین متقدم و متأخر و فلسفه ی صدرایی ( با آن برداشتی که از آن شده است)، تصور را به عنوان علم و یا متعلّق آن ردّ می کنند. فرگه، ویتگنشتاین متأخر و فلسفه ی صدرایی، در انکار هر گونه تعریف از صدق؛ نیز با هم مشترک اند. اهمیت دادن به زبان از سوی فرگه و ویتگنشتاین ها و مبنا شمردن علم حضوری از سوی فلسفه ی صدرایی، تمایز عمده ی این دو نحله ی فکری است. نظریه ی بازی های زبانی ویتگنشتاین متأخر و نظریه ی اضطرار عقل طباطبائی که هر دو منکر ضرورت هستند، نمایانگر اشتراک عمیق این دو فیلسوف از دو دنیای متفاوت است.