نام پژوهشگر: روح الله عربیان
روح الله عربیان اسدالله لطفی
اقرار از ماده قرار و به معنای ثبات و تثبیت کردن کسی یا چیزی در جایی آمده است و در اصطلاح فقهی اخبار جزمی و قطعی است به حق لازمی یا به چیزی که حقی یا حکمی را علیه مقر یا موکل او در پی دارد و یا به نفی حقی یا چیزی که نفی حقی را برای مقر یا موکلش در پی دارد. مهمترین دلیل استناد به این قاعده، سیره عقلاء می باشد. وقتی شخص عاقل و بالغی به ضرر خود خبری می دهد عقلاء عالم این خبر را از او پذیرفته و آن را بر ضررش جاری و نافذ می دانند. البته در خصوص این قاعده حدیثی از پیامبر اکرمr وارد شده که می فرماید: «اقرار العقلاء علی انفسهم جائز» و علت نامگذاری این قاعده نیز همین حدیث می باشد. اقرار دارای چهار رکن اصلی صیغه، مقر، مقرله و مقربه می باشد. اقرار را می توان به هر زبانی ایراد کرد.کسی که اقرار می کند مقر نام دارد و باید دارای شرایط بلوغ، عقل، رشد، اختیار و قصد باشد. انکار بعد از اقرار مسموع نیست و اقرار کننده به مورد اقرارش مواخذه می شود. کسی که به نفع او اقرار صورت می گیرد مقرله است و باید دارای اهلیت تملک بوده و اقرار را نیز تکذیب نکند. معین بودن مقرله در اقرار شرط نیست لیکن باید طوری باشد که بتوان او را از میان افراد معین نمود. چیزی که به آن اقرار می شود مقربه بوده و باید قابلیت عقلی و شرعی جهت تملک داشته و در تصرف مقر باشد. اقرار ازحیث نوع بیان به صریح و ضمنی، از جهت وسعت و محدودیت به اقرار کلی و اقرار در جزء، از حیث مداخله مقرله به اقرار ابتدائی و اقرار در پاسخ به سوالات، از جهت ترکیب به اقرار ساده و اقرار مقید و مرکب، از لحاظ قالب به اقرار شفاهی و اقرار کتبی و بالاخره از حیث مکان به اقرار در دادگاه و اقرار خارج از دادگاه و از لحاظ تنجیز به اقرار معلق و اقرار منجز تقسیم می شود. یکی از قواعدی که در مورد اقرار بوده و با قاعده اقرار العقلاء ارتباط تنگاتنگی دارد قاعده من ملک است این قاعده از عبارت «من ملک شیئاً ملک الاقرار به» گرفته شده است. به نظر می رسد تنها دلیل استناد فقها به این قاعده سیره عقلاء باشد. با استناد به این قاعده می توان اقرار وکیل و ولی را نسبت به موکل و مولی علیهم چه به ضررشان و چه به نفعشان صحیح و نافذ دانست. کلید واژه ها: اقرار، صیغه اقرار، مقر، مقرله، مقربه، من ملک، ملکیت، تسلط بر اقرار