نام پژوهشگر: احسان آقاجری
احسان آقاجری زهره دهدشتی شاهرخ
امروزه ایجاد، حفظ و توسعه نام تجاری از مهمترین مسائلی است که در هر کسب و کاری مطرح می باشد و در این راستا مصرف کنندگان، و خصوصا مصرف کنندگان نوجو نقش بسزایی دارند. چرا که مصرف کنندگان نوجو اولین دسته از مصرف کنندگانی هستند که محصول یا نام تجاری جدید یا توسعه یافته و ریسک ناشی از خرید آن را می پذیرند. در صورت پذیرش و رضایت این دسته از مصرف کنندگان از محصول یا نام تجاری جدید است که شرکتها می توانند امید داشته باشند که دیگر مصرف کنندگان نیز به سمت محصول یا نام تجاری آنها متمایل شوند. از این منظر، شناسایی و برنامه ریزی نیازهای مصرف کنندگان نوجو، و ایجاد ارتباط بین نیازهای این دسته از مصرف کنندگان و تدوین استراتژیهای ایجاد و توسعه نام تجاری، برای شرکتها امری بسیار ضروری و اجتناب ناپذیر بنظر می رسد. در این تحقیق بر آن بودیم تا رابطه بین نوجویی مصرف کننده و پذیرش نام تجاری جدید و توسعه یافته را شناسایی کنیم. تحقیق حاضر از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی، و از نظر هدف نیز از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق تمامی اساتید محترم عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در نظر گرفته شد. به کمک روشهای آماری مناسب، تعداد 129 نفر به عنوان نمونه بدست آمد که به کمک روش طبقه ای نسبی اقدام به نمونه گیری شد. جهت جمع آوری اطلاعات و داده های تحقیق از روش پرسشنامه استفاده شد که پرسشنامه طراحی شده شامل 33 سوال بصورت سوالات بسته بود. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده به کمک آزمونهای همبستگی پیرسون، تی استیودنت و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل، و مهمترین نتایجی که بدست آمد عبارتند از اینکه: افراد نوجو نامهای تجاری جدید را نسبت به نامهای تجاری توسعه یافته بیشتر می پذیرند، توسعه افقی را بیشتر از توسعه عمودی پذیرا هستند، هرچه نوجویی فرد بالاتر باشد توسعه عمودی رو به بالا را می پذیرد و نه توسعه عمودی رو به پایین را، بین نوجویی مصرف کننده و پذیرش توسعه نام تجاری در صورتی که اطلاعات محصول در سطح بالایی در دسترس مصرف کننده قرار داشته باشد، رابطه معناداری وجود دارد، و همچنین مشخص شد که نوجویی مصرف کننده متاثر از ارتباطات بین فردی، چه از نوع اطلاعاتی و چه از نوع هنجاری، می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود شرکتهایی که به فکر ایجاد نام تجاری جدید و یا توسعه نام تجاری موجود خود هستند باید به سمت شناسایی و برقراری ارتباط با مصرف کنندگان نوجو گام بردارند و تمامی نتایجی که در طی تحقیق بدست آمد، و در بالا نیز ذکر شدند، را سرلوحه کار خود قرار دهند.
احسان آقاجری صادق مرادی
امروزه تقاضا برای مخفی کردن ادوات خودی از دید رادارهای شناسایی دشمن و نیز رفع مشکلات ناشی از تداخل امواج الکترومغناطیس ( emi ) به شکل فزاینده ای در حال رشد است. در این پژوهش فرمولاسیونی مناسب از یک کامپوزیت حاوی نانو ذرات برای ساخت فیلم های پلیمری ضدرادار ارائه شده است. این کامپوزیت علئ رغم دارا بودن وزن کم، خواص جذبی خوبی دارد. برای این منظور نخست مبانی نظری در زمینه رادار ( امواج الکترومغناطیس ) و پوشش های ضدرادار مورد مطالعه قرار گرفت. سپس به بررسی مطالعات و پژوهش های صورت گرفته در زمینه جاذب های امواج الکترومغناطیسی پرداخته شد. ما در این پژوهش از نانو ذرات اکسید روی، اکسید آهن، نانو گرافیت و نانو لوله کربنی چند دیواره با درصد های وزنی مشخص استفاده کردیم. در ادامه با ترکیبی از روش های محلولی و مذاب انواع نانوکامپوزیت با پخش های متفاوت از پرکننده با مناسب ترین ضخامت که 2 میلیمتر می باشد تهیه شد. از نمونه ها آزمون های جذب، عبور و انعکاس موج رادار در دو حالت پشت فلز و بدون پشت فلز در رنج فرکانسی 5 تا 8 گیگا هرتز گرفته شد. نانو کامپوزیت حاوی 5/2 درصد وزنی نانو لوله کربنی ( پخش شده بوسیله هموژنایزری با 10000 دور بر دقیقه در زمینه پلی استایرن ) با ضخامت 2 میلیمتر بیشترین میزان جذب و پهنای باند جذب و کمترین میزان عبور و انعکاس موج را از خود نشان داد. هر چه پخش نانو ذرات بهتر شد میزان جذب و پهنای باند جذب افزایش و میزان عبور و انعکاس از نانو کامپوزیت کمتر شد بطوریکه حتئ تغییرات بسیار اندک در پخش نانو ذرات بر میزان جذب، عبور و انعکاس موج رادار از نانو کامپوزیت ها اثرات ملموسی گذاشت.