نام پژوهشگر: مسعود سیری
مسعود سیری پرویز بیرجندی
هدف از انجام این رساله بررسی اعتبار، پایایی، و تاثیرات آموزشی خودآزمایی و همتاآزمایی بر یادگیری زبان بود. مسائل اصلی مورد تحقیق در این رساله شامل بررسی رابطه بین پنج عامل ویژگیهای شخصیتی (روان رنجوری، برونگرایی، تمایل به تجارب جدید، توافق پذیری، و مسئولیت پذیری) و الف) دقت سنجش در خودآزمایی و همتاآزمایی، ب) میزان پیشرفت در عملکرد نگارش از طریق تمرین خودآزمایی و همتاآزمایی، و پ) میزان پیشرفت در دقت سنجش در خودآزمایی و همتاآزمایی از طریق تمرین خودآزمایی و همتاآزمایی بود. به علاوه رابطه بین سطح توانایی زبانی و الف) میزان خطای سنجش در خودآزمایی و همتاآزمایی نگارش ، و ب) میزان پیشرفت در دقت سنجش خودآزمایی و همتاآزمایی از طریق تمرین خودآزمایی و همتاآزمایی مورد تحقیق قرار گرفت. در ادامه، این تحقیق به بررسی تاثیر خودآزمایی و همتاآزمایی بر عملکرد نگارش و میزان خطای سنجش در خودآزمایی و همتاآزمایی پرداخت. در بخش آخر این رساله، که در مورد روش سنجش در خودآزمایی و همتاآزمایی بود، ابتدا رابطه بین روش سنجش تحلیلی و کلی در خودآزمایی و همتاآزمایی مورد بررسی قرار گرفت. سپس تاثیر تمرین خودآزمایی و همتاآزمایی بر بهبود میزان دقت سنجش در روشهای تحلیلی و کلی خودآزمایی و همتاآزمایی مورد مطالعه قرار گرفت. در پایان، مقایسه ای نیز بین میزان خطای سنجش در روشهای تحلیلی و کلی خودآزمایی و همتاآزمایی صورت گرفت. داده های مورد نیاز این تحقیق از تعداد 196 دانشجوی دوره کارشناسی رشته های مختلف زبان انگلیسی جمع آوری شد. بعد از برگزاری یک آزمون تعیین سطح توانایی زبانی و پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی neo-ffi ، دانشجویان به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. این سه گروه به مدت 11 جلسه آموزشی تحت آموزش نگارش به زبان انگلیسی قرار گرفتند با این تفاوت که دو گروه آزمایش در زمینه خودآزمایی یا همتاآزمایی آموزش و تمرین داشتند اما درگروه کنترل چنین نبود. تجزیه و تحلیل داده ها که به طور عمده از طریق روشهای همبستگی و مقایسه میانگین گروه ها صورت گرفت نشان داد که پنج عامل ویژگیهای شخصیتی رابطه ضعیف و غیر معنی داری با الف) میزان خطای سنجش در خودآزمایی، ب) پیشرفت در عملکرد نگارش در اثر تمرین خودآزمایی و همتاآزمایی، و پ) میزان پیشرفت در دقت سنجش در خودآزمایی و همتاآزمایی داشت، اما این رابطه با میزان خطای سنجش در همتاآزمایی منفی و معنادار بود. سطح توانایی زبانی نیز رابطه ضعیفی با الف) میزان خطای سنجش در خودآزمایی و همتاآزمایی، و ب) میزان پیشرفت در دقت سنجش در اثر تمرین خودآزمایی و همتاآزمایی داشت. به علاوه، در نتیجه این تحقیق همتاآزمایی بیشترین تاثیر را در پیشرفت نگارش دانشجویان داشت، و تمرین خودآزمایی و همتاآزمایی هر دو به صورت مساوی و معنی دار دقت سنجش دانشجویان را بالا بردند. در پایان، تحلیل داده ها نشانگر این امر بود که رابطه مثبت و معنی داری بین روش تحلیلی و کلی خودآزمایی و همتاآزمایی وجود داشت، و تمرین هیچیک از دو روش خودآزمایی و همتاآزمایی رابطه بین دو روش تحلیلی و کلی را به طور معنی دار نسبت به دیگری افزایش نداد. همچنین، تمرین خودآزمایی و همتاآزمایی به طور مساوی و چشمگیر میزان خطای سنجش در هر دو روش تحلیلی و کلی را کاهش داد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند تاثیرات و استلزاماتی برای تدریس و آزمون سازی زبان، تربیت مدرس، تهیه و تدوین مطالب و برنامه ریزی درسی، و سیاست گذاریها و مدیریت آموزشی در حیطه آموزش زبان داشته باشد. به طور کل می توان پیشنهاد نمود که خودآزمایی و همتاآزمایی، با توجه به تمام مزایایی که دارند، می بایست هر چه بیشتر در آموزش زبان به کار گرفته شوند.