نام پژوهشگر: سمیه پیشکار

«بررسی رابطه عملکرد خانواده با فرار دختران از منزل» (مقایسه دو گروه دختر فراری و دختر غیرفراری)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1388
  سمیه پیشکار   محمد زاهدی اصل

دوران بلوغ یکی از عوامل بسیار حساس و نوعاً مسئله آفرین در روند رشد و تحول افراد انسانی است. تغییرات جسمانی و روانی که در این دوره اتفاق می افتد، نوجوان در حال گذر از کودکی به نوجوانی را در یک موقعیت بحرانی قرار می دهد. اگر عوامل تأثیرگذار شخصیت شکل یافته کودک، والدین، محیط خانواده و اجتماع و ... به گونه ای سازمان یافته باشد که در هویت یابی، همانندسازی نوجوان او را یاری کند، مسائل حاد به وجود نخواهد آمد. آمار و تحقیقات بسیاری نشان می?دهد که در طول این دوره انواع بزهکاری و مشکلات عاطفی به اوج خود می رسد. انسانها در برابر مصائب، مشکلات و انواع فشارهای روانی به درجات مختلفی از خود فرار می کنند. اما فرار از خانه واکنشی است منفی که به سرعت برنامه ریزی می شود و عواقب ناخوشایند و غیر قابل جبرانی را به وجود می آورد. امروزه فرار از منزل به عنوان یک آسیب اجتماعی، موجب ایجاد نگرانی در اکثر جوامع و خانواده ها به خصوص جوامع در حال پیشرفت شده است. عوامل مختلفی از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی در بروز این پدیده نقش دارند. روند رو به رشد این مسئله بر نگرانی های خانواده ها افزوده است و تبعات منفی اش اثرات بسیار سوء و نامطلوبی بر محیط گرم خانواده می?گذارد که به سختی جبران می شود وگاهاً تا آخر عمر باقی می ماند. این اثرات می تواند در قالب بیماری های روحی و روانی که بیماریهای جسمی را نیز در پی خواهد داشت، بروز نماید. در نتیجه این تاثیرات سوء بر جامعه و روابط اجتماعی نیز سرایت خواهد کرد، روند عادی و جاری اجتماع را بر هم زده و نظم حاکم را دچار اختلال می نماید. خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی تشکیل دهنده ی شالوده اجتماع شامل اعضائی است که بر اساس نیاز طبیعی و غریزی گردهم آمده اند. لذا وقتی عضوی از جامعه یعنی یک خانواده دچار بیماری شود، حرکت معمول جامعه را با اشکال روبرو می سازد، در این صورت است که جامعه برای ترمیم نقص ایجاد شده در خود، قسمتی از وقت و هزینه خود را صرف می کند تا شاید بتواند عضو آسیب دیده را درمان کند و چنانچه از این امر غفلت کند، آن عضو چون سلولی سرطانی بنیان جامعه را از هم خواهد پاشید. فرار دختران از منزل در واقع زیر پا گذاشتن مقررات خانوادگی است و اغلب به علت ترس، خشم یا انتقام جوئی در مقابل عوامل مخرب و آشفته خانوادگی و ... است که کودک برای مدت کوتاهی مکان های دیگر را به منزل خود ترجیح می دهد، پس می توان گفت فرار از خانه از جمله واکنش های فرد نسبت به عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی نامناسب می باشد و با توجه به پیامدهای سوء آن یکی از آسیب های اجتماعی و خانوادگی مطروح در جامعه است که بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. امروزه فرار دختران از منزل به عنوان یک مسئله و آسیب اجتماعی توجه کارشناسان و صاحب نظران را به خود جلب کرده است، اهمیت این مسئله از آنجا بیشتر آشکار می شود که جامعه شناسان بقاء جامعه را در گرو بقای خانواده و موفقیت و شکست جامعه را در سلامت و یا گسستگی نهاد خانواده یافته اند.