نام پژوهشگر: ساسان حبیب وند

مقایسه کارآیی دو فن واژه آموزی، در آموزش واژگان انگلیسی به زبان آموزان ایرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  ساسان حبیب وند   محمد خطیب

هدف این پژوهش مقایسه میزان کارآیی دو فن رایج واژه آموزی در زبان یعنی فن "برجسته نمایی" و فن "پرکردن جای خالی" بود. اهمیت این تحقیق بویژه در آن است که این دو شیوه علیرغم رواج و کاربرد فراوان در امر یادگیری یا آموزش واژگان، تا کنون از حیث میزان کارآیی و اثربخشی، با معیارهای تعریف شده علمی در ترازوی نقد و بررسی قرار نگرفته اند. در این تحقیق، میزان کارآیی دو فن یاد شده با چهار معیار یادگیری کوتاه مدت، یادسپاری دراز مدت ، یادسپاری نسبی ، وارزش زمانی مورد مقایسه قرار گرفتند. پرسش این بود که آیا ازحیث علمی و عملی تفاوت معنادار و قابل توجهی میان دو شیوه مزبور در یادگیری و یادسپاری واژگان زبان انگلیسی وجود دارد؟ به این منظور به عنوان مبانی نظری کار، مروری بر تحقیقات، نظریات و مقالات چاپ شده ی مرتبط و مفید صورت گرفت و اصول و تعاریف و ضرورت ها و همچنین نیازهای موجود بررسی شد. در حیطه عملی نیز سیری در تحقیقات موجود و دستاوردهای آن ها صورت پذیرفت. در مرحله اجرای عملی تحقیق، 62 دانشجوی زن و مرد دارای سطح متوسط و قابلیت همگن زبان انگلیسی، در طیف سنی 25-18 به دو گروه تقسیم شده و هر گروه به یکی از دو شیوه "برجسته نمایی" و "پرکردن جای خالی" در چهار جلسه مورد آموزش 32 واژه انگلیسی قرار گرفتند. آزمون سنجش یادگیری بلافاصله پس از هر مرحله آموزش، و آزمون یادسپاری، دو هفته بعد از کل دوره دو روزه آموزشی انجام شد. ارزیابی یادسپاری نسبی نیز با مقایسه نسبت یادسپاری به یادگیری برای هر گروه انجام و نتایج با یکدیگر مقایسه شد. بطور موجز، نتایج تحقیق حاضر به قرار زیر اسـت: 1. میان دو فن "برجسته نمایی" و "پرکردن جای خالی" از حیث تأثیر یادگیری تفاوت آماری چشمگیری وجود ندارد (گرچه شیوه "برجسته نمایی" برتری نسبی از این جهت نشان میدهد.) 2. میان دو فن مذکور از حیث تأثیر یادسپاری تفاوت آماری چشمگیری وجود ندارد. 3. فن "برجسته نمایی" از حیث تأثیر یادگیری نسبی، برتری آماری چشمگیری بر فن " پر کردن جای خالی" دارد (چرا که گروه آموزش دیده با فن "پرکردن جای خالی" در یادسپاری نسبی واژگان جدید برتری قاطعی نشان داد). 4. فن "برجسته نمایی" از حیث ارزش زمانی، برتری آماری چشمگیری بر فن " پر کردن جای خالی" دارد (چرا که گروه آموزش دیده با فن "پرکردن جای خالی" در مدت زمان طولانی تری تمرینات آموزشی را انجام داد.). از یافته های پزوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که هر یک از دو شیوه مورد بررسی ارزش و کارآیی خاص خود را در آموزش و تمرین واژگان جدید دارند: شیوه "برجسته نمایی" از حیث تأثیر یادگیری کارآیی بیشتری دارد درحالی که شیوه "پرکردن جای خالی" از لحاظ تأثیر یادسپاری و به عبارتی تثبیت واژگان آموخته شده، کارآمدتر به نظر می رسد. پیشنهاد این تحقیق آن است که به منظور واژه آموزی، دو فن مزبور در کنار هم و به عنوان مکمل یکدیگر استفاده شوند تا از ترکیب کارآیی های آن ها بهترین نتایج ممکن حاصل آید.