دوبعدی بودن انسان (بعد جسمانی و بعد روحانی) آن گاه با قدرت تفکر و اندیشه همراه شد، ضرورت پیدایش علومی در ارتباط با این دو بعد را نمایان ساخت؛ علومی که به بررسی و شناخت جسم و خصوصیات آن و علومی که به شناخت روان ویژگی های آن پرداخت، هرچند شناخت جسم و خصوصیات آن کاری دشوار است، ولی به نمایان بودن و دسترس بودن جسم، یافته های این علم (کالبدشناسی)، یافته هایی کاملاً علمی و مطمئن می باشد؛ حال آن که شناخت روان، به ظاهر ساده ولی به حقیقت، پیچیده و دیریاب است و به دلیل نادیدنی بودن آن، نتل=ایجی که به بار می آورد، اختلاف های زیادی را در بین محققان روان شناس به دنبال دارد. در راستای آن چه بیان شد، روان شناسان برای شناخت بهتر و دقیق تر روان، می بایست به بررسی آثار و نشانه هایی که نمایان گر ویژگی های روان آدمیاست، بپردازند؛ از این رو ادبیات که رابطه ی مستقیمی با روان انسان دارد، بسیار مورد توجه روان شناسان قرار گرفت. در این میان اهل ادب نیز باید آگاهی فراوان از این علم (روان شناسی) داشته باشند تا بتوانند در برقراری ارتباط با مخاطب موفق تر باشند؛ بنابر این نویسنده ی این پژوهش به بررسی تاریخ بیهقی از دیدگاه علم روان شناسی پرداخته است و سعی نموده مفید بودن آثار ادبی را برای شناخت ماهیت آدمی گوشزد کند و در ادامه، راه های بررسی یک اثر ادبی را از دیدگاه روانشنای بیان کند و به کمک همین علم به علل آفرینش تاریخ بیهقی بپردازد. پس از آن ساختار شخصیت انسان را مورد بحث قرار دهد و در نهایت به بررسی واکنش های آدمی در برابر اضطراب بپردازد.

علیرغم پیشرفتهای چشمگیرتکنیکهای تشخیصی و پروتکولهای درمانی سرطان پستان، این بیماری هنوز اولین عامل مرگ و میر به دنبال بدخیمی در زنان می باشد. مهمترین علت ، عدم تشخیص به موقع ضایعه و متاستازهای لنفاوی تومور است. تحقیقات متعددی تغییرات فیزیوپاتولوژیک متنوعی را درطی نئوپلازی به اثبات رسانده ، این دگرگونی در گلیکوکونژوگه های سطحی سلول نیز دیده شده است . مطالعه بر روی قندهای سطحی سلول و تغییرات آنها در سیر بدخیمی ، چشم اندازی امیدوار کننده درجهت تشخیص به موقع و درمان موثر این ضایعات برای پزشکان و بیماران ایجاد کرده است.

علیرغم کاهش میزان مرگ و میر به علت کارسینومای معده به دلیل پیشرفتهای فراوان تکنیکهای اندوسکوپی و جراحی، این بیماری هنوز یکی از علل اصلی مرگ و میر به علت سرطان در جهان می باشد. توجه به رفتار بیولوژیک سلولهای نئوپلاستیک در معده از نظر ترکیبات سطحی سلول و ماتریکس خارج سلولی امروزه توجه محققین فراوانی را به خود جلب کرده است. هدف از این مطالعه شناسائی بعضی از ترکیبات قندی سطح سلول در گاستریت و آدنوکارسینوومای معده بود. بدین منظور از 40 نمونه جراحی وبیوپسی از گاستریت و آدنوکارسینومای معده پس از مطالعه لامهای ‏‎h&e‎‏ ، 5 بیمار با انواع ضایعات مخاطی معده انتخاب شدند. مقاطع 6-5 میکرومتری تحت رنگ آمیزی اختصاصی ‏‎pna‎‏ و رنگ آمیزی آلسین بلو در ‏‎ph=2.5‎‏ قرار گرفتند و سپس مقاطع رنگ آمیزی شده به صورت دو سو کور مورد مطالعه قرار گرفت و گزارشهای بافتی تهیه گردید. نتایج این مطالعه حضور قند انتهائی ‏‎galnac‎‏ ‏‎gal/‎‏را در گلیکوکونژوگه های سطح سلول در گاستریت نشان داد. بعلاوه به نظر می رسد میزان این قند در سلولهای سطحی پوشش معده به مراتب از غدد معدی بیشتری است. همچنین واکنش سلولهای نئوپلاستیک در آدنوکارسینوما با لکتین فوق به مراتب کمتر از واکنش سلولها در گاستریت بود. به نظر می رسد در مسیر تمایز زدائی در نئوپلازی ماهیت قندهای انتهائی سطح سلول به شدت تغییر می یابد. مطالعات آینده احتمالا نقش بیشتر این ترکیبات را در مسیر نئوپلازی و متاستاژ نشان خواهد داد.

علیرغم کاهش میزان مرگ و میر به علت کارسینومای معده به دلیل پیشرفتهای فراوان تکنیکهای اندوسکوپی و جراحی، این بیماری هنوز یکی از علل اصلی مرگ و میر به علت سرطان در جهان می باشد. توجه به رفتار بیولوژیک سلولهای نئوپلاستیک در معده از نظر ترکیبات سطحی سلول و ماتریکس خارج سلولی امروزه توجه محققین فراوانی را به خود جلب کرده است. هدف از این مطالعه شناسائی بعضی از ترکیبات قندی سطح سلول در گاستریت و آدنوکارسینوومای معده بود. بدین منظور از 40 نمونه جراحی وبیوپسی از گاستریت و آدنوکارسینومای معده پس از مطالعه لامهای ‏‎h&e‎‏ ، 5 بیمار با انواع ضایعات مخاطی معده انتخاب شدند. مقاطع 6-5 میکرومتری تحت رنگ آمیزی اختصاصی ‏‎wga‎‏ و رنگ آمیزی آلسین بلو رد ‏‎ph=2.5‎‏ قرار گرفتند و سپس مقاطع رنگ آمیزی شده به صورت دو سو کور مورد مطالعه قرار گرفت و گزارشهای بافتی تهیه گردید. نتایج این مطالعه حضور قند انتهائی ‏‎galnac‎‏ را در گلیکوکونژوگه های سطح سلول در گاستریت نشان داد. بعلاوه به نظر می رسد میزان این قند در سلولهای سطحی پوشش معده به مراتب از غدد معدی بیشتری است. همچنین واکنش سلولهای نئوپلاستیک در آدنوکارسینوما با لکتین فوق به مراتب کمتر از واکنش سلولها در گاستریت بود. به نظر می رسد در مسیر تمایز زدائی در نئوپلازی ماهیت قندهای انتهائی سطح سلول به شدت تغییر می یابد. مطالعات آینده احتمالا نقش بیشتر این ترکیبات را در مسیر نئوپلازی و متاستاژ نشان خواهد داد.