نام پژوهشگر: محمدعلی خلیلی
فاطمه انباری میبدی محمدعلی خلیلی
چکیده: مقدمه و هدف: ترومای مغزی (tbi) یک علت عمده ی مرگ ومیر و ناتوانایی در جهان می باشد. مطالعات بالینی ثابت کرده اند که سلول درمانی یک راه حل مناسب برای بهبود عملکرد بعد از ترومای مغزی می باشد و احتمالاً سیستم عصبی را بازسازی می کند. نشان داده شده است که این سلول ها قادرند به سمت ناحیه ی آسیب دیده ی (مغز) مهاجرت کنند. در این مطالعه، اثر تزریق داخل وریدی سلول های بنیادی مزانشیمی mscs)) بعد از ترومای مغزی و مهاجرت mscs به مغز (ناحیه ی آسیب دیده) و طحال (ناحیه ی سالم) بررسی شده است. مواد و روش ها: رت های نر به 3 گروه آزمایش ((tbi + mscs، کنترل منفی (tbi + pbs) و گروه کنترل مثبت که تنها mscs را دریافت می کنند، تقسیم شدند. tbi بر اساس مدل foda- marmarou طراحی شد. گروه آزمایش و کنترل مثبت 106 × 3 سلول نشاندار با برمو دزوکسی یوریدین ( (brduدریافت کردند و به گروه کنترل منفی سالین به ورید دمی جانبی، 24 ساعت بعد از tbi تزریق شد. تست neurological severity scoreبرای ارزیابی عملکرد نورولوژیکی در روز های 1،0، 7 و 14 بعد از tbi انجام شد. 14 روز بعد از تزریق داخل وریدی mscs، حیوانات پرفیوژ شدند و مغز و طحال آنها خارج گردید. مقایسه ای بین مهاجرت mscs به مغز و طحال گروه کنترل مثبت و آزمایش انجام شد. همچنین تمایز mscs به سلول های نورون و آستروسیت توسط تکنیک ایمنوهیستوشیمی آزمایش شد. نتیجه: نتایج حاصل از تست رفتاری، هیچ گونه تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و کنترل منفی در روز های 1 و 7 بعد از tbi نشان نداد اما نقص عملکرد به صورت معناداری در گروه آزمایش، 14 روز بعد از tbi کاهش یافت. مطالعات ایمنوهیستوشیمی نشان داد که mscs نشاندار با brdu از طریق سیستم وریدی به بافت مغز و طحال مهاجرت کرده اند. به صورت معناداری سلول های نشاندار بیشتری در مغز گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مثبت مکان یابی کرده بودند. mscs ترجیحاً در طحال گروه کنترل مثبت تجمع یافته بودند و همچنین مقدار قابل توجهی نیز در طحال گروه آزمایش یافت شدند. برخی از mscs مهاجر به بافت مغز آسیب دیده، توانستند مارکر های نورونی ( (neunو آستروسیت (gfap) را بیان کنند. بحث : به نظر می رسد که تزریق داخل وریدی mscs بهبود عملکرد و ترمیم سلول های نورونی را بعد از tbi در مدل حیوانی افزایش می دهند. استفاده از mscs می تواند یک استراتژی درمانی مناسب برای ترمیم دستگاه سیستم عصبی بعد از tbi باشد. البته این سلول ها به بافت های غیر عصبی مانند طحال نیز مهاجرت می کنند. تجمع این سلول ها در بافت سالم ممکن است که سلامت دریافت کننده ها را تهدید کند.
محمدعلی خلیلی کرامت ملکزاده فرد
در این پایان نامه در ابتدا مروری بر تحقیقات انجام شده ی مرتبط با پایان نامه حاضر صورت گرفته و در ادامه فرضیات برای حل مسئله بیان می گردد. سپس با استفاده از تئوری مرتبه بالای ورق های ساندویچی، پاسخ دینامیکی تیر خمیده ساندویچی با هسته فومی تحت ضربه عرضی یک جرم ضربه زننده در وسط رویه بالا بررسی می شود. علاوه بر پاسخ دینامیکی تیرکه شامل جابجایی های محیطی و شعاعی هسته و رویه ها می باشد تنش ها و کرنش های برشی و نرمال تیر نیز مشخص گردیده اند. در فرمول بندی ارائه شده برای رویه ها از تئوری بررشی مرتبه اول استفاده شده و میدان جابجایی هسته مجهول در نظر گرفته شده است که با کمک روابط تنش-کرنش و کرنش جابجایی و با استفاده از شرایط سازگاری در فصل مشترک هسته با رویه ها، میدان جابجایی هسته مشخص می شود. همچنین فرض می شود که ضربه به صورت عمودی بر رویه بالا وارد می شود. برای مدل سازی نیروی ضربه از مدل دو درجه آزادی جرم و فنر با سفتی خطی شده استفاده گردیده است. به منظور صحه گذاری نتایج بدست آمده از تحلیل حاضر، از نتایج مراجع گذشته و همچنین تحلیل عددی در نرم افزار abaqus استفاده شده است، که توافق نسبتا خوبی بین نتایج برقرار است. در ادامه اثر افزایش پارامترهایی نظیر نسبت ضخامت هسته به ضخامت تیر، و مدول الاستیسیته هسته به رویه بالا را بر جابجایی هسته و رویه ها و همچنین تنش ها مورد بررسی قرار داده شده است. اثر سرعت ضربه زننده و افزایش ضخامت هسته و مدول الاستیسیته هسته بر نیروی ضربه نیز مورد مطالعه قرار گرفته است.
اعظم رهاوی محمدعلی خلیلی
چکیده ندارد.
مریم نورزاده یزدی محمدعلی خلیلی
امروزه ، مرفولوژی اسپرم بعنوان یکی از پارامترهای مهم نمونه های انزالی مطرح می باشد. تعیین دقیق مرفولوژی طبیعی اسپرم که بخشی از آنالیز سیمن را شامل می شود در تعیین روش درمانی مناسب جهت زوج نابارور نقش بسزایی دارد. هدف اصلی این مطالعه تجربی مقایسه روشهای رنگ آمیزی (h and e)hematoxylin-eosin,crystal violet و روش wet با رنگ آمیزی geimsa (who) در تعیین مرفولوژی اسپرم انسانی بوده است .
فخری دره زرشکی ولی الله دهقانی
بر طبق آمار 50 درصد مردان به نحوی در ناباروری دخیل می باشند. جهت بررسی ناباروری مردان اولین و مهمترین آزمایش آنالیز سیمن می باشد، که اگر بخواهیم نتایج آن را ارزشمند باشد باید جمع آوری آن توسط روشهای استاندارد صورت گیرد. روش استاندارد پیشنهادی توسط سازمان بهداشت جهانی جهت جمع آوری نمونه سیمن استمنا است . هدف اصلی این مطالعه تحلیلی مقایسه پارامترهای اسپرم در نمونه های انزالی تهیه شده از دو روش مقاریت و استمنا است .
فاطمه آریا محمدعلی خلیلی
مایع انزالی علاوه بر اسپرم های بالغ محتوی طیف گوناگونی از سلولهای غیر اسپرمی است که دسته عمده آنها را سلولهای گرد (round cells) می نامند. این سلولها شامل دو دسته سلول می باشند: سلولهای جنسی نابالغ (90-85%) و لکوسیت ها (کمتر از 15%) افزایش سلولهای جنسی نابالغ را بدلیل اختلال در اسپرماتوژنز می دانند، حال آنکه افزایش wbc را در مایع انزالی معرف وجود عفونت می دانند. این سلولها زنده اند و فراورده هایی که بداخل سیمن ترشح می کنند ممکن است بر پارامترهای اسپرم تاثیر منفی بگذارد. با این وجود نقش و اهمیت واقعی این سلولها در داخل سیمن هنوز مورد توافق نظر عمومی نیست و بدرستی روشن نشده است. با توجه به شواهدی که موید افزایش این سلولها در افراد نابارور و دخالت آنها در امر باروری بوده است در این تحقیق تعداد سلولهای گرد نمونه انزالی 50 فرد بارور و 50 فرد نابارور طبق روشهای استاندارد who و همراه با انجام یک semen analysis کامل محاسبه و با یکدیگر مقایسه شدند. با استفاده از اسمیرسیمن و انجام رنگ آمیزی gimsa شمارش کامل سلولهای گرد و افتراق آنها از سایر سلولهای غیر اسپرمی میسر شد. نتایج نشان داد که افراد گروه نابارور و بارور از لحاظ حجم نمونه و ph و ویسکوزیتی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. از لحاظ پارامترهای اسپرم کاهش قابل ملاحظه ای در گروه نابارور دیده شد. میانگین تعداد اسپرم (x10/ml) در دو گروه نابارور و بارور به ترتیب 3/33+-40/25 و 9/55+-96/59 بود. ضمن حرکت پیش رونده در دو گروه فوق به ترتیب 4/17+-96/22 و 2/28+-1/68 درصد گزارش شد. همچنین درصد مرفولوژی طبیعی اسپرم در گروههای فوق به ترتیب 5/14+-42/51 و 1/11+-74/59 بود (p<0.05). ولی از لحاظ تعداد سلولهای گرد علیرغم نرمال بودن میانگین این سلولها در هر دو گروه یک افزایش نسبی و معنی دار در گروه بارور (6/2+-91/1) به نسبت گروه نابارور (1/1+-71/0) مشاهده شد (p<0.05). این مسئله نشان می دهد که تعداد کلی سلولهای گرد در افراد نابارور می تواند در محدوده طبیعی و یا حتی کمتر از افراد بارور باشد و تحت این شرایط کاهش پارامترهای اسپرم در این افراد را نمی توان بدلیل حضور این سلولهای غیر اسپرمی دانست. در واقع رابطه ای بین سلولهای گرد و کاهش پارامترهای اسپرم در این تحقیق بدست نیامد. در نهایت شمارش سلولهای گلبول سفید (wbc) و افتراق اجزا تشکیل دهنده آن با استفاده از تکنیکهای استاندارد نظیر ایمنوسیتولوژی توصیه می شود.