نام پژوهشگر: فواد مشهدی فراهانی
فواد مشهدی فراهانی مهدی حسینی
در میانه دهه 60 میلادی گروهی از هنرمندان کالیفرنیا جنوبی دست به تجاربی زدند که منجر به شکل گیری جریان "نور و فضا" گردید. مفاهیم هنر و ماده که به صورت مجازی مترادف هم هستند نزد این هنرمندان هیچ معنایی نداشتند. تاریکی و روشنایی، سایه و نور خورشید، زمان و مکان، صدا و سکوت، آتش، دود و مه، پارچه، نخ، عناصر اصلی آن ها بودند. سرانجام امکاناتی که تکنولوژی معاصر در اختیار این هنرمندان می گذاشت، اساس پیدایش اسلوبی در ارتباط با نور، رنگ و فضا گردید. آثاری تجربی، وابسته به مکان، پدیدارشناسانه، فضایی، موقعیت خاص و به طور خلاصه نور و فضا. در بررسی ریشه ها و سوابقی که منجر به پدیده حاضر گردید: ایده هنر به عنوان ایهام بصری، جدا شدن هنر از ماده، تجارب هنرمندان سوپرماتیسم (مالویچ، لیستسکی)، اتاق-محیط ها، کنستراکتیویسم، مکتب باهاوس (موهولی ناگی)، نئوپلاستیسم موندریان، جریانات هنر انتزاعی و غیرموضوعی، نخستین تجربیات در کار با نور به عنوان ابزار بیان و ...، از مضامین در نظر گرفته شده است. از وجهی دیگر بررسی جنبش مذکور، نگاهی هرچندکلی، بر اکتشافات و فیزیک مدرن را می طلبید. تحول رسانه های گوناگون در طی صد سال گذشته، زندگی ما را دستخوش تغییرات شگرفی نموده است. استفاده از نور به عنوان رسانه ای مستقل توسط هنرمند، نگاهی به پیشگامان این عرصه (موهولی ناگی، توماس ویلفرد و ...) و جریان های مرتبط را در پیش داشت؛ حرکت هایی که منجر به پدید آمدن آثاری تلفیقی شد که در واقع آمیزشی از معماری، نقاشی و مجسمه سازی بود. مطرح شدن فضا و مکان به عنوان عناصری زنده و پویا، و نهایتا تشریح هنرمندان و چگونگی جنبش نور و فضا و در گام بعد، معرفی هنرمندان کلیدی گروه نور و فضا، رابرت ایروین، جیمز تورل، لری بل و ... از دیگر محورهای رساله پیش رو می باشد. سرانجام ایده جداکردن هنر از شیء و آرمان دستیابی به چیزی فراتر از ماده در این جستار مطرح می باشد، تا جایی که منتقدان نیز از هنرمندان نور و فضا به "معماران هیچ" یاد می کنند. در این مطالعه سعی می شود با نگاهی توصیفی-تحلیلی، به یافتن روابط بین جریانات مذکور و سپس بررسی این رابطه ها پرداخته شود. لذا با کمک از کلیه منابع موجود اعم از کتاب ها و در صورت نیاز سایت های اینترنتی، هنرمندان شاخص شناسایی گردیده، تا با بهره گیری از آثار و کتای های ایشان، ریشه ها و مقایسات تطبیقی با جریان یاد شده، انجام گیرد.