نام پژوهشگر: لیلا غلامپور
لیلا غلامپور مسعود روحانی
فرهنگ ایرانی یکی از فرهنگ های اصیل و پایدار جهانی است و مثنوی معنوی از پایه های استوار فرهنگ ایرانی است و باورهای عامیانه به عنوان یکی از پایه های اصلی فرهنگ هر ملت، از پرکاربردترین موضوعاتی است که در مثنوی بازتاب داشته است. هدف از این پژوهش: مبانی باورها چیست؟ آیا میان باورها و اساطیر و رابطه وجود دارد؟ و چه رابطه ای میان باورها و کهن الگوها وجود دارد؟ در این پژوهش مشخّص گردید که باورها در مثنوی دارای جنبه های دینی و اعتقادی، علمی، نجومی، طب سنتی و مکمل، آداب و رسوم اجتماعی و جنبه های خرافی و ... هستند که در همه ی آن ها می توان نشانه هایی از علوم انسان دیرین را مشاهده نمود. باورها به زبان زمان خود بیان شده اند. اغلب باورها ریشه در اساطیر، ضمیرناخودآگاه جمعی و کهن الگوها دارند. به همین دلیل نه تنها در نزد عوام دارای قداست هستند؛ بلکه خواص و عالمان را نیز به خود مشغول نموده اند. آنهایی که ظاهراً جنبه ی خرافاتی دارند، یا دقیقا نماد گشایی نشده اند (در حالی که با علم زمان خود سازگار بوده اند) و یا هنوز رمز آنها کشف نشده است. باورها در اشعار شاعران و در مثنوی معنوی از یک طرف، برای خلق صور خیال و تصویرسازی و مضمون آفرینی شاعرانه، مخصوصا تمثیل مورد توجه قرار می گیرد و از طرف دیگر، از آن جایی که مولوی در مثنوی معنوی برای نزدیکی به افق ادراک عامه ی مریدانش، زبان ادیبانه به کار نمی گیرد، از باورهای عامیانه برای بیان اهداف اخلاقی و عرفانی خود استفاده نموده است که در نتیجه این باورها سبب غنی تر شدن گنجینه ی واژگان زبان گردیدند. موضوع پژوهش، تحلیل باورهای عامیانه ی برجسته ی هماهنگ با اهداف پژوهش، در شش دفتر مثنوی معنوی به -روش کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی است. کلمات کلیدی مثنوی معنوی، باورهای عامیانه، اسطوره، کهن الگو، فرهنگ.