نام پژوهشگر: نرجس یوسفی
نرجس یوسفی شهریار سعیدی مهرورز
بیوسیستماتیک سرده viola در شمال ایران از لحاظ مورفولوژیکی، آناتومیکی، گرده شناسی و ملکولی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. مطالعات آناتومیکی بخش های مختلف ریشه، ساقه، برگ و دمبرگ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که صفات مورد بررسی در تمایز بخشه ها و گونه ها مفید هستند. بر این اساس دو گونه v. alba ssp. alba و v. sintenisii، در برش های ریشه، در وجود یا عدم وجود مغز از یکدیگر متمایز گردیدند. دو گونه نزدیک v. caspia و v. rechinbachiana نیز در برش های ساقه بر اساس تعداد دستجات آوندی از یکدیگر قابل تمایز بودند. مطالعات گرده شناسی مشخص نمود که این ویژگی در تفکیک گونه ها در سطح بخشه اهمیت دارد. بخشه melanium با دانه های گرده بزرگ با 5-4 منفذ از سایر بخشه های دارای دانه گرده متوسط با 4-3 منفذ متمایز می شود. در بررسی ملکولی، از توالی its برای تعیین حدود گونه ها (در شمال ایران) استفاده شد. نتایج نشان می دهد از این سرده 12 گونه و 2 زیر گونه در شمال ایران پراکنش دارد. همچنین نتایج نشان داد که v. alba ssp. alba و v. sintenisii به صورت سیمپاتریک در شمال ایران پراکنش دارد. حضور v. richenbachiana که در فلورا ایرانیکا به عنوان گونه مشکوک از شمال ایران ذکر شده بود، مورد تایید قرار گرفت و جمع آوری نمونه هیبرید بین v. caspia و v. richenbachiana نیز، شاهد دیگری بر وجود این گونه در شمال ایران است. v. spathulata با توجه به شواهد مورفولوژیکی با تاکسون های بخشه viola در نداشتن گل های کلیستوگام، برگ های قاشقی و خامه پهن متفاوت بوده و در درخت فیلوژنتیکی نیز کلاد مونوفیلیتیک با ارزش حمایت bootstrap %100 را تشکیل داد. این شواهد نیاز به داشتن بخشه جداگانه ای برای این گونه را نشان داد. v. somchetica نیز با بررسی های مورفولوژی و ملکولی در بخشه جداگانه plagiostigma قرار گرفت.
مهدی وافی شهریار سعیدی مهرورز
در این مطالعه، بررسی بیوسیستماتیکی بخشه viola از سرده viola در شمال ایران از جنبه های مرفولوژیکی، آناتومیکی و ملکولی انجام شد. آنالیز عددی برای تاکسونهای جمع آوری شده از ایران متعلق به دو زیربخشه viola و rostratae به صورت جداگانه انجام گرفت و بر اساس نتایج حاصل از این آنالیز، گونه های هر کدام از زیربخشه های viola و rostratae از یکدیگر متمایز شدند. به منظور انجام مطالعات آناتومیکی، بخش های ریشه، ساقه رونده، برگ، دمبرگ و دمگل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که صفات مورد بررسی در تمایز زیربخشه ها و گونه ها مفید هستند. بر این اساس دو گونه v. alba ssp. alba و v. sintenisii، در برشهای ریشه در وجود یا عدم وجود ناحیه مغز و تعداد لایه های پارانشیمی زیر آوند چوب از یکدیگر متمایز گردیدند. دو گونه نزدیک v. caspia و v. reichenbachiana نیز در برش های ریشه، در وجود یا عدم وجود مغز و تراکم کریستالی از یکدیگر قابل تمایز بودند. در بررسی مولکولی، از دو نشانگر، شامل nrdna its و cpdna trnl-f برای تعیین حدود گونه ها استفاده شد. بر این اساس، گونه های این بخشه به خوبی از یکدیگر متمایز شدند. به منظور بازسازی روابط فیلوژنی بخشه viola و بررسی میزان خویشاوندی این بخشه با سایر بخشه های سرده viola، داده های مولکولی با استفاده از روش بیشینه صرفه جویی تعبیه شده در نرم افزار paup* 4.b10 و روش بیشینه احتمال در نرم افزار treefinder (version of march 2011) آنالیز شدند. درخت مطلق مرکزی با بیشترین پارسیمونی برای داده های ترکیبی its و trnl-f، یک کلاد با ارزش حمایتی 100% را برای بخشه viola بادو زیر بخشه viola و rostratae نشان می دهد. نتایج حاصل از این مطالعه، حضور 6 گونه و 3 زیر گونه را تایید کرده است. نتایـج به دست آمده نشان داد که v. alba ssp. alba و v. sintenisii به صورت سیمپاتریک در شمال ایران پراکنش دارد
مریم محمدی شهرستانی شهریار سعیدی مهرورز
بخشه sclerosium w. beckerاز سرده viola دارای 7 گونه در جهان است که در نیمکره شمالی پراکنش دارد. سه گونه از این بخشه در ایران گزارش شده است که به منظور تعیین دقیق حدود این گونه ها بررسی بیوسیستماتیکی از جنبه های ریخت شناسی، تشریحی، گرده شناسی و مولکولی انجام شد. نتایج به دست آمده مفید بودن صفات مورد بررسی را در تمایز گونه ها نشان می دهد. دو گونه نزدیک v. behboudiana و v. cinerea با استفاده از صفات ریخت شناسی مانند فرم رویشی، ضخامت ریزوم و وجود کرک در تخمدان از یکدیگر قابل تشخیص هستند و v. stocksii نیز با استفاده از صفت دمگل و کپسول بدون کرک، کلاله دو لوبی و برگه متقابل از دو گونه فوق جدا می شود. در مطالعه تشریحی نیز با بررسی برشها صفاتی جهت تفکیک گونه ها ارائه شد. آنالیز عددی به منظور تعیین روابط بین گونه ها و با استفاده از 102 صفت کیفی و کمی ریخت شناسی و تشریحی انجام گرفت که نمودارهای حاصل از دو روش upgma و pca تأیید کننده جدایی گونه ها از یکدیگر می باشند. نتایج حاصل از مطالعه گرده شناسی نشان داد که v. behboudiana با استفاده از شکل دانه گرده (مسطح-کروی) و وجود چند شکلی از دو گونه دیگر قابل تشخیص است. به منظور بررسی روابط فیلوژنی گونه های این بخشه و بررسی میزان خویشاوندی آن با سایر بخشه های سرده viola، مطالعات مولکولی براساس داده های حاصل از توالی ژن کم کپی nrpd2/e2-a انجام شد. همچنین از روش بیشینه صرفه جویی تعبیه شده در نرم افزار paup* 4.b10، روش بیشینه احتمال در نرم افزارtree finder (v. march 2011) و آنالیز تکاملی bayesian و network به ترتیب در نرم افزارهای beast (v.1.7.4) و(v.2.3.2) dendroscopeاستفاده شد. بر این اساس مشخص گردید که گونه های این بخشه فقط دارای هومولوگ cham از این ناحیه ژنی هستند و به خوبی از یکدیگر تفکیک می شوند. سطح پلوئیدی در سه گونه v. behboudiana، v. cinerea و v. stocksiiبه ترتیب 8x، 8x و 4x می باشد.