نام پژوهشگر: صدیقه کریمی
صدیقه کریمی محمد بارانی
چکیده: شعر را به این خاطر به عنوان یک هنر بر می شمارند که شاعران با شگردها و تمهیدات ویژه زبانی به آرایش سخن می پردازند و با نیروی خیال و آفریدن تصاویر هنری، زبان را از ساخت عادی خارج می کنند تا به زبانی به نام زبان شعر دست یابند. از طرف دیگر زبان شعر زبانی آهنگین است که از آوای نظم قافیه و ردیف، موسیقی بیرونی و درونی شعر حاصل می شود. در نتیحه شاعر به کمک همه این موارد تجربه های عاطفی خود را در زبانی تأثیرگذار بیان می کند. هرچه عاطفه ی شاعر قوی تر باشد، شعر از ساخت هنری موثری برخوردار خواهد بود. بنابرین اندیشه ی شاعر در ایماژها و هنر وی نهفته است و اگر خواننده ظرافت های زبانی، موسیقی و عناصر زیبایی شعر را به خوبی نشناسد، نمی تواند عاطفه را که هدف اصلی شاعر است چنان که هست دریابد. لذا در این پژوهش به توصیف شعر مأذون پرداختیم که در آن پس از شرح مختصری از زندگی وی، عواطف شاعرانه، نحوه ی به کار گیری زبان شعری از جمله واژگان و جملات، چگونگی موسیقی شعر و عناصر زیبایی های آن با تحلیل نمونه ها مورد بررسی قرار گرفته است تا بتوان به میزان بهره گیری شاعر از این عناصر شعری و موفقیت وی پی برد. در ضمن روش تحقیق در این رساله کتابخانه ای و توصیفی است. کلمات کلیدی: شعر، مأذون، عاطفه، موسیقی، هنر ، زبان
صدیقه کریمی احمدرضا نصر
با توجه به ضرورت حرکت به سمت «جامعه یادگیری» به عنوان اولین گام توسعه دانایی محور و نقش برنامه های درسی دانشگاه در تحقق این جامعه، تحقیق حاضر درصدد بررسی چالش های فرآیند برنامه ریزی درسی برای توسعه فرصت های یادگیری دانشگاه با رویکرد جامعه یادگیری است. برای این منظور، بر اساس رویکرد راهبردی در فرآیند برنامه ریزی درسی، قصد دارد ابتدا مفهوم جامعه یادگیری را تعریف نموده و مدل جامعه یادگیری متناسب با شرایط جامعه ایرانی را شناسایی کند. سپس، به این سوال پاسخ دهد آیا اقدام هایی که آموزش عالی در سال های اخیر برای توسعه فرصت های یادگیری در دانشگاه ها انجام داده است می توانند زمینه ساز جامعه یادگیری باشند؟ سر انجام، این موضوع را بررسی کند که اگر دانشگاه ها بخواهند به گسترش فرصت های یادگیری ادامه دهند به منظور حفظ و ارتقای کیفیت آموزش، در فرآیندهای تبیین اهداف، انتخاب و سازماندهی محتوا، اجرا و ارزشیابی برنامه های درسی با چه چالش هایی روبرو هستند. پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی- کمی از نوع کاربردی است که برای بررسی دیدگاه های شرکت کنندگان از روش توصیفی- پیمایشی استفاده کرده است. جامعه آماری آن در بخش کیفی 96 نفر از صاحب نظران و مدیران سطوح مختلف دانشگاه ها و موسسات پژوهشی وابسته به آموزش عالی در شهرهای تهران، شیراز و اصفهان می باشند که در زمینه موضوع تحقیق و موضوعات مرتبط با آن تدریس کرده یا صاحب تحقیق و تالیف می باشند. بر اساس راهبرد نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب و زنجیره ای و پیگیری های متعدد 24 نفر از آنان برای همکاری داوطلب گردیدند. دیدگاه های این نمونه، با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردیده و با روش مقوله بندی موضوعی تجزیه و تحلیل شدند. برای تامین روایی مصاحبه ها از روش سه سوسازی استفاده شده است. در بخش کمی، جامعه آماری 240 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی در شهرهای تهران، اصفهان و شیراز بوده اند که درباره موضوع تحقیق و موضوع های وابسته به آن دارای سابقه پژوهش و تدریس می باشند. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در طی دو مرحله 220 نفر آنان به عنوان نمونه انتخاب و برای آن ها پرسشنامه ارسال گردید. بعد از پیگیری، 153 مورد آن ها برگشت داده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی محتوایی آن توسط متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 96/0 برآورد گردید. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش، جامعه یادگیری در ایران باید جامعه ای مبتنی بر مبانی فلسفی دین اسلام باشد. این جامعه، فرصت های یادگیری در سراسر دوران زندگی را فراهم می کند تا هر فرد با این انگیزه به یادگیری بپردازد که خود و جامعه اش را به کمال برساند. این افراد در فعالیت های اقتصادی مشارکت فعال دارند تا علاوه بر ارتقای زندگی فردی، در توسعه اقتصادی جامعه سهیم شوند. براساس این مفهوم، جامعه یادگیری در ایران جامعه ای با ویژگی هایی در ابعاد اجتماعی، فردی، فرهنگی و اقتصادی است. در بعد آموزشی، این جامعه از ویژگی هایی مانند ارتباط درونی میان بخش های مختلف آموزش رسمی، توسعه آموزش غیر رسمی متناسب با نیازهای همه اقشار، توجه به یادگیری اتفاقی، توجه به کیفیت روش و محتوای یادگیری و استفاده از توانایی بالقوه فناوری اطلاعات و ارتباطات برای اشاعه یادگیری برخوردار است. دانشگاه ها در تحقق جامعه یادگیری نقش بسزایی دارند. آن ها در حوزه آموزش، ضمن توسعه کمی فرصت های یادگیری خود، برای ارتقای کیفی این فرصت ها باید برنامههای درسی را به منظور پرورش یادگیرنده مادام العمر مطابق با اصول یادگیری مادام العمر بازنگری و تدوین نمایند، اما در این زمینه با چالش های متعددی مواجهند. بر اساس رویکرد راهبردی در فرآیند برنامه ریزی درسی و با توجه به شرایط موجود و مدل جامعه یادگیری ارائه شده و ویژگی های آن، دانشگاه ها در رعایت الزام های فرآیند برنامه ریزی درسی با رویکرد جامعه یادگیری، با هشت چالش از جمله شناسایی ناکافی نیازهای جامعه و دانشجو؛ در فرآیند تبیین هدف ها، با هشت چالش از جمله پرورش نیافتن انگیزه و عشق یه یادگیری در دانشجو؛ در فرآیند انتخاب و سازماندهی محتوا، با یازده چالش از جمله کمبود انعطاف و تنوع در محتوا؛ در فرآیند اجرا، با سیزده چالش از جمله عدم تناسب روش های تدریس با هدف پرورش یادگیرنده مادام العمر و در فرآیند ارزشیابی برنامه درسی، با پنج چالش از جمله تشویق نشدن اعضای هیات علمی به ارزشیابی از خود و یکدیگر مواجهند. رفع این چالش ها مستلزم به کارگیری راه کارهای مناسب از سوی دست اندر کاران برنامه ریزی درسی دانشگاه است. واژه های کلیدی: جامعه یادگیری، برنامه درسی، دانشگاه، فرصت های یادگیری، چالش ها، یادگیری مادام العمر.
صدیقه کریمی رسول چهرقانی منتظر
در فصل اول این پایان نامه کلیات مسئله تحقیق بررسی شده است در فصل دوم در مطالعات نظری به تاریخچه نثر فارسی پرداخته شده است.در فصل سوم پس از اشاره ای مختصر به زندگی نامه سور آبادی به ویژگی های سبکی ای کتاب پرداخته شد و سپس به تجزیه وتحلیل واژگان از نظر زبان شناسی پرداخته شد.در فصل چهارم واژگان اصیل فارسی استخراج وتنظیم الفبایی شد.در فصل پنجم هم به نتیجه گیری و پیشنهاد پرداخته شد
صدیقه کریمی لادن معین
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین جو مدرسه با مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر یزد بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم مدارس دولتی شهر یزد در سال تحصیلی 94-1393 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های جو سازمانی دلاویز، مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (2008) و معدل دانش آموزان استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین جو سازمانی و ابعاد آن با مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین ابعاد جو سازمانی قادر به پیش بینی مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به طور مثبت می باشد. کلیدواژه ها: جو مدرسه، مهارت اجتماعی، پیشرفت تحصیلی
صدیقه کریمی محمود نجفی
هدف از پژوهش مقایسه ی اختلالات رفتاری، عزت نفس، و رضایت از زندگی در نوجوانان بی سرپرست و عادی بود. طرح این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را نوجوانان بی سرپرست دختر و پسر شهر سمنان و شهر تهران و نوجوانان عادی مدارس شهر سمنان و مدارس شهر تهران تشکیل می دهند. 60 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که گروه دانش آموزان بی سرپرست بودند و 60 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که گروه دانش آموزان عادی بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه ی اختلالات رفتاری آیشنباخ، عزت نفس روزنبرگ، و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات اختلالات رفتاری، عزت نفس و رضایت از زندگی در بین نوجوانان بی سرپرست و عادی تفاوت معناداری دارد. نمرات اختلالات رفتاری نوجوانان بی سرپرست بالاتر از نمرات نوجوانان عادی بود و نمرات رضایت از زندگی و عزت نفس نوجوانان عادی بیشتر از نمرات نوجوانان بی سرپرست بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نوجوانان بی سرپرست در مقایسه با نوجوانان عادی دارای مشکلات بیشتری می باشند و این موضوع حاکی از نیاز به توجه بیشتر و برنامه ریزی بهتر برای نوجوانان بی سرپرست می باشد.
صدیقه کریمی محمدباقر خرم شاد
روشنفکران به واسطه روشنی افکارشان در پی اصلاح امور جامعه و نیل آن به سوی پیشرفت هستند و در این راه به خواص و توده ها توجه ویژه ای مبذول می دارند ،چرا که نخبگان به تولید فکر مبادرت می ورزند و عوام پس از پذیرش این افکار در جهت عملیاتی شدن آنها اقدام می نمایند. اما روشنفکران موفق باید به گونه ای عمل نمایند که بدون اینکه توده گرایی آنان را از حرکت صحیح خود بازدارد، زمینه های پذیرش عمومی آن افکار را در نزد توده ها بوجود آورند و این مهم میسر نخواهد شد مگر آنکه با توده های مردم ارتباط منطقی پدید آید. توجه به این نکته ضروری به نظر می رسد که توده گرایی ونخبه گرایی هرگاه به تنهایی مورد توجه قرار گیرند ، می توانند کارکردهای ویژه روشنفکری را با اختلال مواجه سازند و فقط حفظ توازن منطقی میان آن دو است که می تواند تا حد زیادی بر میزان کارایی مثبت گروه روشنفکران بیافزاید. هدف از این تحقیق چگونگی و میزان گرایش روشنفکران ایرانی به دو مقوله نخبه گرایی و توده گرایی است.که پس از بررسی به این نتیجه نایل می آییم که روشنفکران ایرانی اغلب روشنفکرانی نخبه گرا هستند . در این راستا 4 روشنفکر شاخص در دو طیف روشنفکران دینی و روشنفکران غیر دینی (ملکم خان ، طالبوف ، بازرگان و شریعتی)مورد دقت نظر قرار می گیرند. شاخصه های نخبه گرایی در این تحقیق عبارتند از: اصلاحات از بالا ، گرایش به مفاهیم و کتب تخصصی ، گرایش به دموکراسی ، گرایش به طبقه بندی جامعه ، انتشار روزنامه ها یا نشریات خاص ، تمایل به تربیت قشر تاثیرگذار و توجه و گرایش به فرد گرایی و آزادی های فردی برخوردار بوده است.