نام پژوهشگر: محمدعلی نظری سرمازه
محمدعلی نظری سرمازه محسن جوادی
وحی از دیدگاه ابن سینا اکتسابی است، و پیامبر به خاطر اینکه دارای سه خصلت ویژه ی نبوت ، یعنی قوت قوه ی حدس، متخیّله و متصرفه است، می تواند با اتصال به عقل فعال که در لسان شرایع، از آن به ملک(جبرییل) تصریح شده است،معارف وحیانی را کسب نماید. اما از دیدگاه ابن رشد، وحی موهبتی الهی است که به إذن خداوند به برگزیدگان خاص او اعطاء می گردد؛بواسطه ی این اعطا از نظر ابن رشد همان ملک است که فلاسفه آن را به عقل فعال تاویل برده اند. در باب نیاز به وحی، شیخ الرئیس با رهیافتی اجتماعی و با توجه به مدنی بالطبع بودن انسان، شریعت برخاسته از وحی را برای بقاء نوع انسانی ضروری، و نبوت را مقتضای عنایت الهی می داند. از کلمات ابن رشد در این باب چنین استفاده می شود که گویا شریعت آهنگ تعلیم عوام را دارد و برای خواص نوعی استغنای معرفتی از شریعت احساس می شود، چرا که آنها قادراند معارف را از طریق تعلّم حکمت کسب نمایند.در بحث اطمینان از وحی، در فلسفه ی ابن سینا معجزه به عنوان ملاک تصدیق پیامبران معرفی شده و از دیدگاه او بین معجزه و صدق نبوت رابطه ی ضروری منطقی وجود دارد. اما ابن رشد برخلاف ابن سینا، به ضرورت چنین رابطه ای معتقد نیست، او معجزات را به برانی (بیرون از متن شریعت، مثل شکافتن دریا) و مناسب (مناسب و ملائم با غایت رسالت که همانا وضع شرایع موافق حق است) تقسیم می کند و معتقد است فقط معجزه ی مناسب دلالت بر نبوت دارد، چرا که معجزات برانی برای عوام قانع کننده است اما معجزه ی مناسب برای خواص قانع کننده است.