نام پژوهشگر: ملیحه کرمی
ملیحه کرمی مجید بهزاد
هدف از این تحقیق بررسی توزیع نمک تحت دو منبع نقطه ای (قطره چکان) و حوضچه ای (بابلر) بوده که با سه تکرار در مزرعه ای واقع در اراضی دانشگاه شهید چمران اهواز، در محیط خاک و آب (بدون حضور گیاه) و بر مبنای تبخیراز سطح خاک، از فروردین تا تیرماه سال 1387 انجام شد. نمونه ها از سه فاصله 0، 20 و 40 سانتیمتری از خروجی ها و از اعماق 20-0، 40-20، 60-40و 80-60 سانتیمتری از سطح خاک پس از هر دو مرحله آبیاری، یک روز قبل از انجام آبیاری سوم، تهیه شدند. در مجموع نمونه برداریها در 10 نوبت انجام شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که بابلر با میانگین شوری 12/75 دسی زیمنس بر متر دارای شوری کمتری نسبت به قطره چکان با میانگین شوری 13/64دسی زیمنس بر متر بود. با افزایش فاصله افقی از منبع، بر میزان شوری افزوده شد. به طوریکه در زیر منبع، شوری خاک به طور میانگین 11/53 دسی زیمنس بر متر و در فاصله 40 سانتیمتری از منبع میانگین شوری 15/79 دسی زیمنس بر متر بود. عمق 40-20 سانتیمتری بدلیل دارا بودن مقدار شوری کمتر (11/48 دسی زیمنس بر متر) به عنوان عمق عملکرد بهتر در بین اعماق اندازه گیری شده، بدست آمد. عمق 80-60 سانتیمتری با شوری 15/76 دسی زیمنس بر متر دارای مقدار نمک بیشتری نسبت به بقیه اعماق مورد نظر بود. همچنین لایه 20-0 سانتیمتری با میانگین شوری 12/53 دسی زیمنس بر متر به دلیل تبخیر سطحی از خاک در فاصله زمانی بین آبیاریها و به تبع آن صعود مویینگی نمک از لایه پایینتر به این لایه، دارای شوری بیشتری نسبت به لایه 40-20 سانتیمتری با میانگین شوری 11/48 دسی زیمنس بر متر بود. شوری خاک با گذشت زمان و انجام عملیات آبیاری کاهش یافت تا اینکه در آبیاری آخر، شوری خاک در قسمت آبیاری شده زیر قطره چکان (با شوری 3/62دسی زیمنس بر متر) به یک پانزدهم و در زیر بابلر(با شوری 3/99 دسی زیمنس بر متر) به یک چهاردهم مقدار اولیه رسید. قابل ذکر است در بعضی از نقاط اطراف قطره چکان، شوری خاک تا حد شوری آب آبیاری کاهش یافت.
ملیحه کرمی مینا رستگار
هدف این پژوهش بررسی روابط ممکن بین باورهای زبان آموزان ایرانی در مورد استعداد یادگیری زبان و دشواری آن، نگرانی در مورد اشتباهات و موفقیت در یادگیری زبان بود. از اهداف دیگر این تحقیق تبیین تفاوت بین دو گروه دختر و پسر در رابطه با هریک از متغیرها بود. 116 دانشجوی سال سوم و چهارم رشته های مترجمی و زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه های شهید باهنر کرمان در مطالعه حاضر شرکت کردند.برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه باورها در مورد یادگیری زبان )هرویتز ( و کمال گرایی چند بعدی )فراست و همکارن( استفاده شد.همچنین معدل دروس پایه به عنوان معیار موفقیت در یادگیری زبان استفاده شد. نتایج بیانگر وجود رابطه ضعیف معنادار مستقیم بین باور در مورد استعداد یادگیری زبان و موفقیت در یادگیری زبان و باور نسبت به دشواری یادگیری زبان و نگرانی در مورد اشتباهات بود. علاوه بر این، هیچ رابطه معناداری بین باور در مورد استعداد یادگیری زبان و نگرانی در مورد اشتباهات، باور نسبت به دشواری یادگیری زبان و موفقیت در یادگیری زبان و نگرانی در مورد اشتباهات و موفقیت در یادگیری زبان پیدا نشد . همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که دانشجویان دختر در رابطه با باور در مورد استعداد یادگیری زبان نمرات بالاتری نسبت به دانشجویان پسر کسب نمودند. در رابطه با سایر متغیرها بین دو گروه دختر و پسر، نتایج هیچ تفاوت معناداری نشان نداد
ملیحه کرمی حسین رسالتی
این پژوهش با هدف تولید خمیر حل شونده یا آلفا-سلولز از باگاس انجام پذیرفت. معمولا از آلفا-سلولز برای تولید مشتقات سلولزی استفاده می کنند که مزیت آنها نسبت به سلولز قابلیت انحلال آنها در حلال های رایج تجاری است. خمیرهای حل شونده دارای آلفا-سلولز و درجه روشنی زیاد، و همی سلولزها، خاکستر و مواد استخراجی کم هستند و توزیع وزن مولکولی یکنواخت دارند در این بررسی، خرده باگاس ها در مرحله پیش استخراج تحت شرایط اسیدی ضعیف با استفاده از اسید استیک در دمای بیشینه 165 درجه سانتی گراد جهت دست یابی به افت بازده هدف در محدوده 20 و 30 درصد در مرحله پیش استخراج تیمار شدند. از هر دو نوع خمیر پیش استخراج شده، با استفاده از فرآیند سودا-آنتراکینون در دمای بیشینه 165 درجه سانتی گراد خمیرکاغذ قابل رنگ بری با عدد کاپای حدود 12 تولید گردید. نمونه های خمیرکاغذ تولید شده در شرایط بهینه با استفاده از سیستم رنگ بری بدون کلر عنصری(ecf) و توالی a-d0-ep-d1-p رنگ بری شدند. نتایج نشان داده است که با افزایش میزان افت بازده یا خروج عمدتا همی سلولزها از خرده باگاس در مرحله پیش استخراج، درصد آلفا-سلولز در خمیر حل شونده افزایش می یابد، ولی درجه روشنی و درجه پلیمریزاسیون خمیر در نمونه با افت بازده 20 درصد بیشتر از 30 درصد بوده است. به علاوه، مقدار آلفا-سلولز حدود 92 درصد با درجه پلیمریزاسیون حدود 870 در خمیرحل شونده ی باگاس، کاربرد آن را در تولید مشتقاتی مثل استات و نیترات سلولز محدود می کند، اما می توان از آن برای ساخت فراورده هایی از قبیل ویسکوز رایون و کربوکسی متیل سلولز استفاده نمود.