نام پژوهشگر: مسعود نیکوقدم
مسعود نیکوقدم مسعود همایونی فر
با توجه به شکل خاص هرم جمعیتی ایران و تغییرات قابل توجهی که در ساختار سنی جمعیت ایران در طی زمان اتفاق افتاده است، مطالعه و تحقیق در مورد ابعاد مختلف این موضوع و بهویژه بررسی اثرات اقتصادی آن ضروری به نظر میرسد. بنابراین هدف اصلی تحقیق حاضر این است که ضمن بررسی میزان و نوع اثرگذاری تغییرات ساختار سنی جمعیت بر درآمد سرانه در ایران، الزامات برنامه ریزیهای اقتصادی_اجتماعی در ارتباط با ساختار سنی جمعیت و تحولات آن جهت بهرهگیری مناسب از قابلیتهای جمعیت کشور و نیز دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این راستا ضمن بررسی تجربه سایر کشورها با استفاده از روش دادههای ترکیبی برای 82 کشور توسعه یافته و درحال توسعه و برای دوره زمانی 1982 تا 2008 در این زمینه، به منظور بررسی تأثیر تغییرات ساختار سنی جمعیت بر درآمد سرانه در ایران، ابتدا مهمترین کانالهای این اثرگذاری را مورد شناسایی قرار داده و سپس با استفاده از چارچوب نظریِ مدل همگرایی و با بهرهگیری از روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی (ardl) و برای دوره 1389-1347، اثرگذاری تغییرات سهم جمعیت در سه گروه سنیِ زیر 15 سال، 15 تا 64 سال و 65 سال و بالاتر بر درآمد سرانه مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای اصلیِ مورد بررسی عبارتند از عرضه نیروی کار (به عنوان کانال مستقیمِ اثرگذاری تغییرات ساختار سنی جمعیت بر درآمد سرانه)، و سه متغیرِ پس انداز، سرمایه انسانی و مخارج دولت (به عنوان کانالهای غیرمستقیمِ اثرگذاری). نتایج ِبرآورد مدل حاکی از کشش مثبتِ درآمد سرانه نسبت به متغیر عرضه نیروی کار در هر سه تصریح برآوردیِ مدل (3256/3، 2206/3 و 2041/3) میباشد. از سوی دیگر، کشش درآمد سرانه نسبت به افزایش سهم جمعیت در گروه سنیِ زیر 15 سال از طریق هر سه کانال غیرمستقیمِ پس انداز، مخارج دولت و سرمایه انسانی منفی میباشد (به ترتیب برابر با 2068/0- ، 28989/0- و 31212/0-). همچنین کشش درآمد سرانه نسبت به افزایش سهم جمعیت در گروه سنیِ بالای 65 سال نیز از طریق هر سه کانالِ غیرمستقیم منفی میباشد (به ترتیب برابر با 99738/0- ، 1493/1- و 7943/1-). اما کشش درآمد سرانه نسبت به افزایش سهم جمعیت در گروه سنیِ 15 تا 64 سال از طریق هر سه کانال غیرمستقیم، اعدادی مثبت بدست آمده است (به ترتیب برابر با 54344/0+ ، 37758/0+ و 3753/1+).
مسعود نیکوقدم مصطفی سلیمی فر
تجربه ایران و اکثر کشورهای صادر کننده منابع طبیعی، نشاندهنده این مطلب است که در صورت عدم مدیریت صحیح و برنامهریزی شده درآمدهای حاصل از صدور این منابع، مشکلاتی برای اقتصاد این کشورها به وجود خواهد آمد که در ادبیات موضوع، از آن به "پدیدهی نفرین منابع" یاد میگردد. هدف تحقیق حاضر این است که بعد از بررسی وجود پتانسیل بروز این پدیده در اقتصاد ایران در سالهایی که درآمدهای ارزیِ حاصل از صدور نفت خام با افزایش قابل توجهی مواجه میشود، با استفاده از تجربیات کشورهایی که این پدیده مبتلابه آنها بوده است، راهکارهای مناسب برای جذب درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران شناسایی گردند. برای نیل به این هدف، ابتدا با استفاده از ادبیات موضوع، 5 معیار کلی به عنوان معیارهای استفاده بهینه و مطلوب کشورها از اینگونه درآمدها تبیین گردید و سپس با استفاده از این معیارها، تجربیات کشورهای مختلف در این زمینه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجهی این تحقیق بیانگر این مطلب است که تجربه کشور نروژ در ارتباط با نحوهی استفاده از اینگونه درآمدها، میتواند الگوی مناسبی برای کشور ما در این زمینه باشد و باید ساختار حساب ذخیره ارزی در ایران برای تبدیل شدن به صندوق منابع تجدیدناپذیر (نفت) با هدف رعایت معیارهای تبیین شده و نیز پوشش دادن انگیزهای تثبیتی، پسانداز و احتیاطی، اصلاح و تکمیل گردد.