نام پژوهشگر: هدی شریفی
هدی شریفی ناصر پنجه که
چکیده قارچ puccinia recondita عامل زنگ قهوه ای گندم می باشد که تأثیرات زیادی روی گندم دارد . گیاهان دارای دو پاسخ ایمنی شناسی در بخشی از مکانیسم های دفاعی خود، دارای مقاومتی موسوم به مقاومت القایی هستند که شامل مقاومت اکتسابی سیستمیک و مقاومت سیستمیک القایی می باشد. عوامل بیوکنترل و مواد شیمیایی القا کننده مقاومت می توانند چاره ای به جای آفت کش های شیمیایی درکنترل بیماری باشند. در این بررسی جهت مطالعه ی اثر بیون و گونه های تریکودرما در القا مقاومت در گندم از غلظت های 10 ، 100 و 1000 پی پی ام بیون وسوسپانسیون اسپور و سوسپانسیون کشت مایع جدایه های هایtrichoderma harzianum ،trichoderma citriniviride و trichoderma longibrachiatum در دو ژنوتیپ چمران و بولانی که به ترتیب رقم های نیمه مقاوم و حساس به زنگ قهوه ای می باشند در دو تیمار برگی و بذری استفاده شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تجزیه داده ها به کمک نرم افزار mstat-c انجام گرفته و میانگین ها به وسیله ی آزمون دانکن در سطح احتمال 5% و 1% با یکدیگر مقایسه شدند. گونه های تریکودرما و ماده ی بیون باعث کاهش زنگ قهوه ای بدون بازدارندگی مستقیم از جوانه زنی یوردیوسپور های زنگ قهوه ای گندم با فعال کردن مقاومت القایی گیاه شدند. نتایج نشان داد که وقتی تریکودرما و بیون 4-3 ساعت قبل از مایه زنی پاتوژن استفاده شوند سبب کاهش بیماری می گردند و همچنین کاربرد بذری تریکودرما و بیون در کنترل زنگ قهوه ای بسیار موثر تر از کاربرد برگی آن بود . برای بررسی تغییرات فعالیت کمی آنزیم پراکسیداز از روش hemada and kelin با استفاده از جذب نوری در طول موج 470 نانومتر استفاده شد و نتایج نشان داد که افزایش فعالیت آنزیم در رقم حساس بولانی بیشتر از رقم چمران بود. سوسپانسیون کشت مایع trichoderma harzianum و بیون به غلظت 10 پی پی ام بیشترین تأثیر را در کنترل بیماری داشتند و سطح بالاتری از محافظت را امکان پذیر ساختند. کلمات کلیدی: زنگ قهوه ای گندم ، بیون، پراکسیداز ، مقاومت القایی
هدی شریفی امیدرضا معرووضی
چکیده از تصاویر پزشکی دیجیتال مانند اشعه x، به طور گسترده در تشخیص بیماری ها استفاده می شود. سهولت در ذخیره سازی و انتقال تصاویر پزشکی دیجیتال یکی از مزیت های حائز اهمیت این امر برای بیماران می باشد. واضح است که هرچه حجم تصاویر کم تر باشد، به فشرده سازی و انتقال آن ها سرعت بخشیده می شود و نیازمند فضای کم تری برای ذخیره شدن می باشد. نکته ای که نسبت به سایر جوانب ارجحیت دارد، حفظ کیفیت ویژگی های مهم دندان در حد مناسب مخصوصا در نرخ بیت های پایین است. در این پایان نامه طی یک سیر تکاملی دو روش برای فشرده سازی تصاویر دندان مبتنی بر نواحی مطلوب در نرخ بیت های پایین پیشنهاد شده است. تبدیل موجک و کدگذاری spiht پایه و اساس هر دو روش پیشنهادی را تشکیل می دهند. در هر دو روش، ابتدا باید ناحیه مطلوب مشخص شود، برای این کار سه روش بررسی و در نهایت یکی از آن ها با انجام اصلاحات پیشنهادی مورد استفاده قرار گرفت. این سه روش عبارتند از : روش انتشار موج، روش مرز فعال، روش پیوسته کردن مرزها. با اعمال فیلتر میانه برای حذف نویز و همچنین انجام تغییراتی در روش امتدادیابی در مرزهای آشکار سازی شده توسط عملگر کنی، عملکرد آن در یافتن نواحی پرشدگی دندان ارتقاء داده شد، بطوری که روش پیشنهادی قادر به پیوسته کردن مرزها و تعیین نواحی مطلوب با دقت مناسب است. در نهایت روش سوم انتخاب، و فشرده سازی بر اساس این روش انجام شد. در روش اول، ناحیه مطلوب و پس زمینه بصورت مجزا کدگذاری شدند ولی در روش ماکزیمم انتقال هر دوی آن ها در کنار هم پردازش شدند. میزان فشرده سازی در روش ماکزیمم انتقال بیش تر است اما خطای حداقل مربعات در ناحیه مطلوب در این روش بیش تر از روش اول است. سرعت پردازش در روش spiht بیش تر است، زیرا در مرحله کدگذاری ماکزیمم انتقال، چند بار رشته بیت تولید می شود که این کار باعث کندی نرم افزار در روش ماکزیمم انتقال است.