نام پژوهشگر: فریده غلامی
فریده غلامی احمد غلامی
چکیده ذرت گیاهی یکساله ، تک لپه، روز کوتاه ، تک پایه و یکی از دیرینه ترین گیاهان روی زمین می باشد.روش های زراعی معمولا به نوعی طراحی شده اند تا دریافت نور را از طریق پوشش کامل سطح زمین با تغییر الگوی کشت، تراکم گیاهی، فواصل گیاهان و بالا بردن سرعت گسترش برگ حداکثر نمایند.استفاده از الگوهای متفاوت کاشت روش امید بخشی در جهت افزایش عملکرد و کاهش هزینه تولید می باشد. به نظر می رسد یکنواخت سازی گیاهان به دلیل مساوی کردن فواصل و افزایش کارایی کاربرد منابع در جهت دستیابی به این هدف مفید خواهد بود. بنابراین اثر الگوی کاشت و تراکم گیاهی بر محصول، عمدتا به علت تفاوت در چگونگی توزیع انرژی خورشید می باشد. انتخاب تراکم بوته باید بر اساس یکسری از عوامل گیاهی و محیطی نظیر اندازه بوته، پنجه دهی، ورس، طول فصل رشد، زمان کاشت، آب قابل دسترس، فاصله کاشت و ... صورت پذیرد. در رابطه با جمعیت گیاهی در ذرت چنانچه تعداد کافی بوته در واحد سطح وجود نداشته باشد منابع محیطی موجود به طور کامل مورد بهره برداری قرار نمی گیرند و برعکس کاشت با تراکم های خیلی زیاد بدلیل افزایش رقابت درون و برون بوته ای در مراحل مختلف رشد موجب کاهش قابل ملاحظه عملکرد می شود. به نظر میرسد برخی از الگوهای کشت نقش مهمی جهت کنترل علف های هرز در مزارع کم بازده داشته باشند. اندازه کانوپی گیاهی یک نقش مهم در خفگی علف های هرز ایفا می کند به طوری که کشت گیاهان در ردیفهای باریک یا تراکم گیاهی بالا که بسته شدن کانوپی گیاهی در فصل رشد را تسریع می کند ، باعث کاهش تراکم علف هرز می شود (سورس و همکاران،1999 ). به طور کلی عملکرد کل ماده خشک گیاهان زراعی به عنوان تابعی از نور جذب شده در طول دوره رشد می باشد و راندمان استفاده از نور تحت تاثیر ساختار کانوپی است. پوشش کاملتر و تولید شاخص سطح برگ بیشتر در میزان جذب نور یک برتری محسوب شده که زمینه لازم را برای به حداکثر رساندن سرعت رشد گیاهی فراهم می کند. عملکرد دانه نیز تابعی از میزان کل ماده خشک تجمع یافته تا مرحله گرده افشانی است و به میزان انتقال مواد حاصل از فتوسنتز بعد از این مرحله بستگی دارد. عملکرد دانه در واحد سطح حاصل ضرب چند جزء می باشد که اجزای عملکرد نامیده می شوند. در ادامه اثر الگوهای کاشت بر عملکرد و اجزاء عملکرد به طور مفصل بحث خواهد گردید.