نام پژوهشگر: شهره خوشنویس
شهره خوشنویس طاهر روشندل
یادگیری جاده ی حیاتی شناخت و انطباق با سرعت فزاینده ی تغییر است.امروزه عوامل اقتصادی،اجتماعی و فناوری متعدد به طور فزاینده ای تشدید و موجب تغییر کلی محیط کار شده اند.این تغییرات چنان سریع اتفاق افتاده و رقابت نیز چنان زیاد شده است که سازمانهای دایناسوری عظیم با مغزهای کوچک که در قرن بیستم رشد یافتند،دیگر نمی تواننددر دنیای جدید قرن بیست و یکم دوام بیاورند.اصل تنازع بقای سازمانی،به سرعت در حال تبدیل شدن به اصل بقا برای یادگیری است.آن نوع یادگیری در محیط کار که با سرعت بیشتر،هزینه کمتر و اثربخش تر باشد و نیروی کاری که منعطف و بسیار تحت تأثیر تغییرات روزمره بازار باشند مدنظر است.از این رو پژوهش حاضر به بررسی میزان انطباق معاونت صدا با ویژگی های یک سازمان یادگیرنده از دیدگاه کارکنان با اقتباس از الگوی پیتر سنگه می پردازد و هدف اصلی آن این است که دریابد آیا معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران ویژگی های سازمان یادگیرنده را دارد یا خیر. جهت بررسی موضوع در این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل کارکنان شاغل در معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران با مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر می باشد که با توجه به بزرگی نسبی آن از روش نمونه گیری استفاده شده است.روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش توصیفی و استنباطی بوده است. نتایج حاصل از آزمون دوجمله ای نشان داد که هیچکدام از ویژگی های سازمان یادگیرنده در معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران از سطح مناسبی برخوردار نمی باشند و معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران ویژگی های سازمان یادگیرنده را ندارد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن نشان داد که بین قابلیت های فردی، چشم انداز مشترک، یادگیری جمعی، مدلهای ذهنی و تفکر سیستمی با یادگیرندگی سازمانی ارتباط معنی دار و مستقیم وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس فریدمن نشان داد که یادگیری جمعی مهمترین بعد از بین ابعاد پنج گانه سازمان یادگیرنده میباشد. پس از آن قابلیت های فردی قرار دارد و چشم انداز مشترک، الگوهای فکری نو و متحولانه و تفکر سیستمی در رتبه سوم، چهارم و پنجم جای دارند.این نشان دهنده اهمیت متغیرهای یادگیری جمعی و قابلیتهای فردی در افزایش میزان یادگیرندگی سازمانی معاونت صدا میباشد.