نام پژوهشگر: آمبرتو چیکتی
آمبرتو چیکتی سعید بزرگ بیگدلی
خواب و رویا، اهمیت ویژه ای نزد عارفان و متون صوفیه در دین اسلام دارد. می توان گفت این جایگاه به دلیل تأثیر متون های عرفانی از قرآن و حدیث است. اهمیت و جایگاه این موضوع، علاقه مسلمانان صدر اسلام را بر انگیخت و تألیفات فراوان در حوزه خواب و رویا، دلیلی بر این مدعاست. در تاریخ و فرهنگ کشورهای اسلامی، از خواب و رویا برای پیشگویی حوادث آینده بیشتر استفاده می شده، اما صوفیان و عارفان عمدتاً ، از خواب و رویا برای تبیین جدی سیر وسلوک عرفانی بهره می گرفتند. صوفیان بر این باورند که در طول خواب، روح از بدن جدا گشته و به عالم مثال قدم می گذارد و درآن جا به کمک قوه متخیله تصاویر و معانی مختلفی را دریافت می کند. اما امکان و استعداد دریافت این تصاویر ، بستگی به تهذیب نفس دارد که سالک بوسیله ریاضت، به آن دست می یابد. می توان گفت که تصویرگری ادبی و روایت در برخی از اشعار عرفانی، همانند خواب و رویا، از اثر متقابل قوه متخیله و عالم مثال،حاصل می گردد. در این رساله، با بهره گیری از آثار و اندیشه های مربوط به خواب و رویا در حوزه اسلامی وحوزه ادبیات عرفانی فارسی، به نظریات پنج صوفی، حکیم ترمذی، نجم الدین کبری، ابو حامد محمد غزالی، شهاب الدین سهروردی و با تأکید بر مولانا جلال الدین محمد بلخی، پرداخته شده است. روش تحقیق در این رساله توصیفی- تحلیلی با بهره گیری ازرویکرد اسنادی تاریخی می باشد. چشم انداز نتیجه پژوهش از این قرار است: سنت خواب و رویا در بین صوفیان به نسبت دیگر شاخه های فکری حوزه اسلامی و ایرانی نقش و اهمیت بیشتری داشته، و در آثار آنان منعکس شده است. اگرچه تمام این صوفیان، از اصطلاحات خاص خود استفاده کرده اند، که نشان دهنده شرایط و بافت تاریخی، فلسفی و کلامی آنها به شمار می آید، ولی تمامی آنان بر نقش عنصر کلیدی قوه متخیله در خواب و رویا تأکید داشته اند. خواب و رویا به منزله حالت معرفت شناختی ویژه و منحصر به فردی در متون ادیبانه صوفیانه بازتاب یافته است، زیرا در نظرگاه بسیاری از عارفان و صوفیان بدون توجه به رویای صادقه، سیر در این مسیر روحانی غیر ممکن است.