نام پژوهشگر: محمدحسین یادگاری
الهه محمودی مجید صادقی زاده
آنزیم آسپارتیل پروتئیناز ترشحیsap2 کاندیدا آلبیکنس نقش محوری در اتصال، تهاجم و سیستمیک شدن این مخمر فرصت طلب دارد. هدف از این مطالعه کلونینگ، بیان و خالص سازی آنزیم sap2 کاندیدا آلبیکنس در مخمر متیلوتروفیک پیکیا پاستوریس بود. پس از آن اثر آنزیم فعال نوترکیب بر فعالیت ماکروفاژهای موش balb/c در بلع بلاستوکنیدیهای کاندیدا آلبیکنس و همچنین آزاد سازی no بررسی شد. در این تحقیق، پس از تکثیر ژنsap2 توسط pcr، محصول درون وکتور بیانی pgapzαa کلون و به درون مخمر پیکیا پاستوریس ترانسفورم گردید. ژن sap2 طی پدیده نوترکیبی همولوگ درون ژنوم مخمر قرار گرفت. پروتئین نوترکیب بیان شده با کمک ستون کروماتوگرافی میل ترکیبی ni-nta تخلیص و توسط وسترن بلاتینگ با استفاده از مونوکلونال آنتی بادی اختصاصی تائید شد. در مرحله بعد، پروتئین نوترکیب در شرایط in-vitro در مجاورت ماکروفاژهای موش قرار داده شد. برای بررسی فعالیت بلع، سوپرناتانت حاصل از لیز ماکروفاژها، روی محیط scc برده و با شمارش کلنی ها میزان بلع ماکروفاژها بررسی گردید. در سنجش نیتریت اکساید از واکنش رنگ سنجی گریس استفاده شد. در این تحقیق بالاترین بیان، پس از مدت زمان 96 ساعت در دمای cº 30 به دست آمد. نتایج همچنین نشان داد که آنزیم sap2 باعث تضعیف ماکروفاژها می شود. این سلولها، میزان بلع و تولید no کمتری در مقایسه با گروه بدون آنزیم ( کنترل منفی) داشتند. کلونینگ ژن sap2 درون مخمر پیکیا پاستوریسبر خلاف سیستم باکتریایی، منجر به افزایش قدرت بیان انبوه این ژن می شود. همچنین نیاز به تغیرات بعد از ترجمه نداشته و آنزیم تولیدی خود فعال می باشد.sap2 می تواند بلع و تولید مواد انفجار تنفسی مانند no را مهار نماید.
فرحناز بینشیان محمدحسین یادگاری
سابقه و هدف: عفونت های قارچی مهاجم به عنوان یک مشکل اساسی در سلامت عمومی گزارش می شود به ویژه کاندیدیازیس سیستمیک که موجب افزایش مرگ و میر در افراد با نقص ایمنی از قبیل بیماران ایدزی و نوتروپنیک تحت شیمی درمانی یا پیوند مغز استخوان می شود. تشخیص اولیه کاندیدیازیس سیستمیک اغلب مشکل است در نتیجه درمان موثر اغلب با تاخیر شروع می شود. بنا براین استفاده از روش های pcr جهت کاهش زمان تشخیص عفونت های قارچی با کاهش مرگ و میر بیماری منتشره مرتبط می باشد.ژن مانوپروتئین 65 کیلودالتونی کاندیدا آلبیکنس کاندید مناسبی برای تشخیص می باشد. این ژن یک بتاگلوکوناز را کد می کند که یک نقش اصلی در ارتباط با مرفوژنز و پاتوژنیسیتی میزبان بازی می کند. هدف از این مطالعه شناسایی گونه های متفاوت کاندیدا (آلبیکنس، گلابراتا، پاراپسیلوزیس) با استفاده از تکنیک pcr و همچنین بررسی بیان ژن مانوپروتئین 65 کیلودالتونی کاندیدا آلبیکنس جدا شده از نمونه های کلینیکی و تعیین پاتوژنسیته در موش balb/c می باشد. مواد و روش ها: بر روی 107 نمونه مخمری آزمایش های کشت در محیط کورن میل آگار حاوی توئین 80، تولید لوله زایا در محیط سرم،کشت در محیط کروم آگار همچنین تست های جذب قندی با استفاده از کیت api 20 c aux (biomerieux, france) برای شناسایی انواع مختلف کاندیدا انجام شد. آزمایش pcr با استفاده از پرایمرهای اختصاصی گونه برای ژن مانوپروتئین 65 کیلودالتونی بر روی تمام نمونه ها انجام شد. خلوص rna با اسپکتروفتومتر تعیین گردید و میزان برابری از rna(1 میکروگرم) برای ساخت cdna طبق روش کیت maxime rt premix (intron) مورد استفاده قرار گرفت.1/0 میلی لیتر از سوسپانسیون pbs حاوی106× 5 سلول کاندیدا آلبیکنس به صورت تزریق داخل وریدی از طریق ورید دمی به موش های ماده سالمbalb/c در دو گروه 10 تایی انجام شد.جهت ارزیابی میزان بیان ژن mp65 در مخمر کاندیدا آلبیکنس از تکنیک qreal-time rt-pcr استفاده گردید. برای بررسی بیان نسبی ژن های mp65 و act1از فرمول 2-??ct استفاده شد و نتایج با آزمون non-parametric wilcoxon در نرم افزار spss version 16.0 آنالیز گردید. یافته ها: با استفاده از روش های کشت وتست های بیوشیمیایی100مورد نمونه کاندیدا آلبیکنس،6 مورد کاندیدا گلابراتا و1 مورد کاندیدا پاراپسیلوزیس جدا شده از نمونه های کلینیکی شناسایی شدند.آزمایش pcr با پرایمرهای اختصاصی گونه بر روی نمونه های کلینیکی انجام شد که در همه موارد یک باند با طول قطعه مورد انتظار برای کاندیدا آلبیکنس، گلابراتا و پاراپسیلوزیس (bp475، bp361، bp124) به ترتیب به دست آمد و با همه موارد گونه های تشخیص داده شده با روش کشت مطابقت داشت.با توجه به نتایج حاصله از آنالیز 2-??ct، میزان بیان نسبی ژن mp65 کاندیدا آلبیکنس بعد از تزریق به موش بطور معناداری نسبت به قبل از تزریق افزایش یافته است (p < 0.05). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که روش pcr با بکارگیری پرایمرهای اختصاصی گونه کاندیدا جهت شناسایی گونه های کاندیدا روشی قابل تکرار،سریع واختصاصی است.میزان بیان ژن mp65 مخمر کاندیدا آلبیکنس بعد از تزریق به موش3/ 2 برابر افزایش یافت.این نتایج نشان می دهد افزایش بیان ژن mp65 ممکن است مراحل اولیه به سمت تهاجمی شدن باشد که نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
پیمان اصلانی محمدحسین یادگاری
کاندیدا آلبیکنس مخمر فرصت طلبی می باشد که در افرادی با نقص سیستم ایمنی ودرصورت وجود شرایط مستعد کننده به قارچ بیماری زا تبدیل میشود و عفونت های کشنده و جدی ایجاد می کند. گیاهان مرزه بختیاری و خوشاریزه دارای اثرات ضد قارچی میباشند. در این تحقیق اثرات این گیاهان بر میزان بیان ژن های mdr1 و erg11 بررسی گردید که این دو ژن در مقاومت به فلوکونازول نقش دارند. مواد و روش ها: عصاره های الکلی مرزه و خوشاریزه بعد از خشک کردن گیاهان با روش پرکولاسیون آماده سازی شدسپس رقت های 500، 256، 125، 64، 32، 16، 8، 4، 2، 1 میلیگرم بر میلی لیتر از آنها تهیه شده و با 1×106 عدد از ایزوله های بالینی کاندیدا آلبیکنس وگونه استاندارد مجاور و حداقل غلظت مهارکنندگی وحداقل غلظت کشندگی در محیط سابورو ارزیابی شد. سپس نمونه های بالینی کاندیدا آلبیکنس با mic دوگیاه تیمار شد.از نمونه های بالینی قبل و بعد از تیمار با خوشاریزه و مرزه بختیاری rna استخراج و سپس cdna سنتز گردید و واکنش real time pcr انجام گردید. نتایج نشان داد که حداقل غلظت مهارکنندگی برای عصاره الکلی مرزه در ایزوله های بالینی کاندیدا آلبیکنس 256 میلی گرم بر میلیتر و برای عصاره خوشاریزه 64 میلی گرم بر میلیتر بوده است. حداقل غلظت کشندگی برای عصاره الکلی مرزه در ایزوله های بالینی کاندیدا آلبیکنس 512 میلی گرم بر میلیتر و برای عصاره خوشاریزه 128 میلی گرم بر میلیتر بوده است. همچنین گیاه خوشاریزه قادر بود که ژن erg11 را مهار کند. اما عصاره مرزه بر روی هر دو ژن بی تاثیر بود. امروزه به دلیل ایجاد مقاومتهای دارویی استفاده از گیاهانی که دارای خاصیت ضد میکروبی مناسب و اثرات جانبی کمتری میباشند، رو به افزایش است. با توجه به نتایج تحقیق حاضر بر قدرت خوشاریزه بر کاهش بیان ژن erg11 که در مقاومت به فلوکونازول نقش دارد، میتوان این گیاه را بعنوان جایگزین مناسب داروها و یک ترکیب ضد قارچی موثر معرفی کرد.
مصطفی تیموری محمدحسین یادگاری
کاندیدیازیس یکی از شایع ترین عفونت قارچی ایجاد شده توسط گونه های فرصت طلب کاندیدا می باشدکه به طور عمده کاندیدا آلبیکنس در ایجاد کاندیدیازیس نقش مهم تری دارد. مکانیسم های مولکولی متفاوتی در پیدایش مقاومت کاندیدا آلبیکنس در برابر فلوکونازول شناخته شده است، که این مکانیسم ها شامل؛ کاهش انتقال دارو به داخل سلول، تغییرات در آنزیم های مسیر بیوسنتز ارگوسترول، تغییرات در آنزیم هدف (جهش های نقطه ای، افزا یش بیان و تغییر ژن ) و افزایش انتشار دارو به خارج به وسیله پمپ های انتشار غشایی می باشد . با توجه به اهمیت سویه های کاندیدا آلبیکنس مقاوم به فلوکونازول و عدم بررسی overexpression ژنهای مقاومت به این دارو با روش real-time pcr در ایران انجام این مطالعه ضروری به نظر می رسد. از آنجا که تغییردر ساختار erg11، افزایش بیان erg11، مکانیسم های مهم شناخته شده مقاومت به آزول در کاندیدا می باشد در این مطالعه ارزیابی overexpression ژن erg11 با روش real-time pcr انجام گرفت. حساسیت به فلوکونازول در سویه های کاندیدای جدا شده از بیماران مرکز طبی کودکان بعد از تائید سویه ها با آزمایش rflp با روش مایکروبراث دایلوشن انجام گرفت. سپس افزایش بیان ژن erg11 با روش real time pcr انجام گرفت. در این مطالعه از میان 142 سویه کاندیدا، 97 مورد (63/8%) کاندیدا آلبیکنس گزارش شد. از میان این سویه 89 نمونه حساس، 3 نمونه وابسته به دز و 5 نمونه مقاوم به فلوکونازول بود از میان سویه های مقاوم افزایش بیان ژن erg11 در تمامی سویه ها دیده شد (4.15 – 5.84 fold). در این مطالعه افزایش بیان ژن erg11 یکی از مکانیسم های مهم مقاومت به فلوکونازول بود. بررسی مکانیسم های دیگر مقاومت در سویه های کاندیدای جداشده از بیماران خصوصا کودکان پیشنهاد می شود.
محمدرضا شکوه امیری محمدحسین یادگاری
زمینه و اهداف: لیزات تهیه شده از سلول های طحالی موش هایی که کاندیدای زنده را از طریق ورید دمی دریافت کرده اند حاوی hsp های موشی است که پپتیدهای کاندیدایی را به همراه خود دارند. نالوکسان آجوانت جدیدی است که برای انسان ها قابل استفاده است و ایمنی سلولی را تقویت میکند. هدف از این تحقیق ارزیابی اثر درمانی لیزات طحالی ایمن به تنهایی یا در کنار نالوکسان برای موش هایی است که به صورت تجربی به عفونت کاندیدیازیس مخاطی دهان مبتلا شده اند. مواد و روش ها : 20 سر موش ماده، دارای 8-6 هفته سن، از نژاد balb/c تحت تزریقات مکرر و دوزهای بالارونده کاندیدا آلبیکنس زنده از طریق ورید دمی قرار گرفتند و سلول های طحالی آنها جمع آوری شد. سلول های طحالی از 10 سر موش دست نخورده نیز تهیه گردید. محتوای پروتئین hsp آن دو با استفاده از روش های الایزا و وسترن بلات ارزیابی گردید. سپس، کاندیدیازیس تجربی دهان در 5 گروه 10 تایی از موش ها ایجاد گردیده و با مواد درمانی لیزات ایمن، لیزات ایمن توام با نالوکسان، نالوکسان تنها، لیزات غیرایمن و بافر فسفات نمکی درمان آنها آغاز گردید. دو گروه سالم نیز در نظر گرفته شدند. همه درمان ها سه بار و با فاصله 10 روز تجویز شدند و نمونه سواب از دهان موش ها برای تعیین بار کاندیدایی مخاط به روش cfu در 5 زمان مشخص، قبل، حین و 10 روز بعد از آخرین درمان تهیه گردید. برای ارزیابی اثر درمانی از کشت نمونه سواب های دهانی بر روی پلیت های سابورو دکستروز آگار حاوی آنتی بیوتیک کلرامفنیکل استفاده گردید. سپس، موش ها کشته شدند و سوسپانسیون سلول های طحالی آنها تهیه گردید. میزان تولید سیتوکاین های اینترفرون گاما و اینترلوکین 4 و میزان تکثیر لنفوسیتی پس از مواجهه سلول های طحالی با آنتی ژن های کاندیدا آلبیکنس اندازه گیری شدند. همچنین، درصد فراوانی سلول های t cd4+ ، t cd8+ و t cd4+cd25+foxp3+ در میان سلول های طحالی از طریق روش فلوسایتومتری تعیین گردید. نتایج : ارزیابی میزان hsp لیزات طحالی ایمن و غیرایمن حاکی از افزایش 14 برابری در محتوای hsp بود که از طریق وسترن بلات نیز تایید گردید. تزریق لیزات ایمن سبب کاهش معنی دار کاندیدا آلبیکنس در حفره دهانی موش ها گردید که از طریق انجام cfu قابل ردیابی بود. استفاده توام از نالوکسان با لیزات ایمن سبب افت سریع شمارش کاندیدا در مخاط دهان در روز 20 گردید اما در روزهای 30 و 40 کاهش معنی داری در مقایسه با گروه لیزات تنها مشاهده نشد. ارزیابی سلول های طحالی از دو گروه دریافت کننده لیزات ایمن تنها یا ترکیب آن با نالوکسان، حاکی از افزایش معنی دار در تولید اینترفرون گاما، افزایش اندیس تحریکی، افزایش در تعداد سلول های t cd4+ و t cd8+ و کاهش همزمان در تعداد سلول های t cd4+cd25+foxp3+ در میان سلول های طحالی بود، اما اختلاف معنی داری از این نظر بین دو گروه مشاهده نگردید. نتیجه گیری : لیزات ایمن اثر درمانی خوبی در کاندیدیازیس مخاط دهان موش ها نشان داد و استفاده توام از نالوکسان شروع اثر درمانی آن را تسریع نمود. در مجموع، یافته ها حکایت از القا ایمنی سلولی با الگوی سیتوکاینی از نوع th1 می باشد.
بهمن فولادی محمدحسین یادگاری
کاندیدا آلبیکنس به عنوان شایع ترین و مهمترین پاتوژن در بیماران مبتلا به ولوواژینیت محسوب می شود. به لحاظ اپیدمیولوژیک تعیین استرین های کاندیدا آلبیکنس و طبقه بندی آنها در بیماران مبتلابه ولوواژینیت جهت جلوگیری از گسترش عفونت مهم است.در ژنوم کاندیدا آلبیکنس تعدادی لوکوس cai است که در ناحیه غیر کد شده ظاهر شده و بطور معنی دار پلی مورفیک استرین ها را مشخص می کند،بنابراین استفاده از توالی های تکراری کوتاه یامیکروساتلیت ها جهت تایپینگ جمعیت های ژنتیکی وژنوتایپی میکروارگانیزم ها کاربرد وسیعی دارد. پروتئینefg1p ازفاکتورهای ویرولانس مهم میباشد که در چسبندگی به سلول میزبان و دی مورفیسم، تولید آنزیم های دژنره کننده و ترشحی ومورفولوژی سوئیچینگ نقش مهمی دارد وبررسی بیان آن در ژنوتیپ های بدست آمده ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی توزیع ژنوتایپ های کاندیدا آلبیکنس در بیماران مبتلا به ولوواژینیت با علائم بالینی متفاوت، با استفاده از روش های مولکولی تعیین توالی pcr-sscp و تفاوت بیان ژن efg1pدر استرین های مختلف در شهر زاهدان می باشد. از بیماران مشکوک به بیماری ولوواژینیت نمونه های واژینال تهیه و در محیط های sda، کروم آگار و کورن میل آگار کشت داده شد. واکنش pcr-rflpبر روی قطعه its1- 5.8s – its2با آنزیم mspi برای شناسایی گونه های کاندیدا و از آنزیمmboiبرای تائید گونه های آلبیکنس، دابلینینسیس انجام شد. جهت انجام واکنش pcr-sscp، dna تهیه و تکثیر میکروساتلیت لوکوس cai انجام شد. تعدادی ازمحصولات pcrنمونه ها با پرایمر اختصاصی با استفاده از پروتوکل کیت تخلیص و تعیین توالی گردید. جهت بررسی بیان ژن efg1p ازتعدادی ژنوتیپ های بدست آمده، استخراج rna و تبدیل آن به cdna با پرایمرهای اختصاصی ژن صورت گرفت وپس ازانجام واکنش real time pcr، بیان ژن نسبت به ژن رفرانس توسط نرم افزار دستگاه abi محاسبه شد.از 350 نمونه مورد مطالعه، 165 مورد از نظر کاندیدا (47/14%) مثبت بود. گونه های شناسایی شده با روشpcr-rflpشامل: کاندیدا آلبیکنس 100 ایزوله (60/6%)، کاندیدا دابلینینسیس 6 ایزوله (6/3%) و کاندیدا گلابراتا 38 ایزوله (23%) ، کاندیدا کروزی 19 ایزوله (11/5%) و کاندیدا تروپیکالیس 2 ایزوله (1/2%)،و از کل 165 نفر ، 118 مورد (71/5%) فرم کاندیدیازیس عود کننده و 47 نفر (28/5%) مبتلا به فرم حاد بودند. شیوع عفونت در مرحله حاد و عود بیماری با گونه کاندیدا آلبیکنس و گونه های غیر کاندیدا آلبیکنس تفاوت معنی داری را نشان نداد((p=0.6. براساس الگوهای متفاوتی قطعات cai تکثیر شده و مقایسه باندها با استرین استاندارد ، 26 ژنوتیپ متفاوت با توجه با کانفورماسیون و شکل فضایی شناسایی شدند .ژنوتیپ a, k, q, iبیشترین فراوانی و به عنوان ژنوتیپ های غالب در نظر گرفته شدند .ژنوتیپ i در شکل حاد وژنوتیپ a در فرم مزمن بیماری مشاهده شد.نتایج درختچه فیلوژنتیک با استفاده ازتوالی 5.8s نشان داد که فاصله ژنتیکی حاصل از روش pcr-sscpبا نتایج حاصل از توالی سکانس در محدوده جنس و گونه مطابقت دارد.نتایج بیان ژن efg1p نشان دادکه ارتباط بین میزان بیان ژن efg1p، عود مجدد وشکل شدید بیماری معنی دار می باشد(p<0.05). آنالیز آزمایشات مولکولی شامل تعیین توالی قطعه 5.8 s،pcr-sscp مارکر caiو بیان ژن efg1p نشان داد که در هر سه مارکر تنوع وجود دارد و مطالعه توانست پانل جامعی را از مارکرهای فنوتیپی و ژنوتیپی در سویه های منحصر به فرد جمع آوری نماید و این روش می تواند برای تعیین استرین های کاندیدا آلبیکنس وتعیین تغییرات کوچک تکاملی در میکروساتلیت ها و بررسی large scale اپیدمیولوژیکی مورد استفاده قرار گیرد.
احمدرضا ahmadreza محمدحسین یادگاری
مقدمه:سرطانها جزء بیماریهای کشنده می باشند. لوسمی میلوییدی حاد (aml)نوعی سرطان خون است که بر اساس یکسری ویژگیهای خاص به انواع مختلف تقسیم بندی می شود.. اریترو لوسمی یا aml-m6نوعی لوسمی میلوئیدی است .متوسط سن بیمار مبتلا به این بیماری 63 سال است.مواد شیمیایی معمول برای درمان لوسمی میلوئیدیcytarabine,anthracycline,daunorubicin,idarubicinمی باشد.شیمی درمانی بیماران درای یک سری معایب می باشداز جمله اینکه یک دوره طولانی درمانی نیاز دارد.از روش های درمانی جدید برای درمان سرطان که جایگزین مناسبی می تواند برای شیمی درمانی محسوب شود می توان به درمان سرطان با القاء آپوپتوز در سلول های سرطانی اشاره کرد. القاء آپوپتوز به وسیله فاگوسیتوز در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از دانشمندان قرار گرفته است.در این پژوهش از مدل مخمری برای ایجاد آپوپتوز در سلول های سرطانی استفاده شد. موادوروش ها: رده سلولیkg1در محیط کشت imdm کشت داده شد.اثرات مخمر بر روی سلول های kg1 ابتدا توسط تست mtt ارزیابی شد و سپس rnaتوتال از رده سلولی استخراج و سطوح بیان ژن های bax , mmp-9با استفاده از تکنیک qrt-pcr سنجیده شد.در نهایت اثرات این مدل مخمری بر روی رده ی سلولی با استفاده از فلوسایتومتری سنجیده شد. یافته ها:در این مطالعه میزان دز موثر مدل مخمری برای ایجاد آپوپتوز در سلول های سرطانی 1.107به دست آمد.همچنین مشاهده شد که میزان بیان ژن های bax و mmp-9 به ترتیب در طول زمان افزایش و کاهش یافته بود.نتایج حاصل از فلوسایتومتری نیز افزایش میزان آپوپتوز را برای این مدل مخمری تایید می کرد. مدل مخمری می تواند با القا فاگوستوز در سلول های سرطانی آنها را به سمت آپوپتوز پیش ببرد.
سارا مردانی فاطمه غفاری فر
چکیده ندارد.
رزیتا حیدری محمدحسین یادگاری
چکیده ندارد.
محمود وحیدی محمدحسین یادگاری
مخمرها و در راس آن ها گونه های کاندیدا، معمول ترین قارچ هایی هستند که از عفونت های انسانی جدا می شوند. در سال های اخیر علیرغم پیشرفت در مراقبت های بهداشتی و روش های درمانی، وقوع کاندیدیازیس سیستمیک مهاجم، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. افزایش بروز در نتیجه افزایش جمعیت در معرض خطر شامل دریافت کنندگان پیوند، بیماران سرطانی، مبتلایان به ایدز، دریافت کنندگان داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی و آنتی بیوتیک های وسیع الطیف می باشد. اگرچه گونه آلبیکانس، عامل معمول کاندیدیازیس می باشد، وقوع بیماری با دیگر گونه ها که حساسیت کمتری به مشتقات آزول ها دارند با افزایش فراوانی گزارش شده است. لذا شناسایی سریع گونه عامل بیماری، جهت درمان به موقع ضروری است. روش های فنوتیپی رایج برای شناسایی گونه ها نظیر آزمایش های مرفولوژی و روش های بیوشیمیایی، زمان بر بوده و نتایج حاصل از آنها همواره دقیق نیستند. تکنیک های مولکولی مبتنی بر dna، رویکردهای جدید و موثری را برای حل این مشکل فراهم آورده اند. از این رو در مطالعه حاضر کارایی روش مولکولی rapd-pcr در شناسایی و ارزیابی تنوع ژنتیکی 7 استرین استاندارد کاندیدا و 33 سویه بالینی مورد بررسی قرار گرفت. از روش فنوتیپیک کروم آگار کاندیدا به منظور شناسایی اولیه و از روش مولکولی rflp نیز جهت شناسایی قطعی سویه ها استفاده شد. dna نمونه ها استخراج گردید و واکنش pcr با استفاده از 4 آغازگر rapd انجام شد. در بررسی الگوی باندهای حاصل از rapd استرین های استاندارد مشخص گردید که هر گونه، الگوی متمایزی را از سایر گونه ها ایجاد می کند و می توان از باندهای اختصاصی گونه ها به عنوان ابزاری در شناسایی مستقیم سویه های بالینی مجهول، بدون نیاز به انجام روش های فنوتیپیک و آزمایشات بیوشیمیایی استفاده کرد. به همین منظور وزن مولکولی باندهای اختصاصی استرین های استاندارد با استفاده از نرم افزار uvi doc محاسبه گردید. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی سویه های مورد مطالعه نیز، باندهای حاصل از rapd سویه ها، به داده های صفر و یک تبدیل شد و تجزیه خوشه ای داده ها به روش upgma و با استفاده از نرم افزار mvsp انجام گرفت. بررسی دندروگرام های حاصل از تجزیه خوشه ای داده ها، فاصله ژنتیکی میان سویه ها را نشان داد. نتایج مطالعه حاضر توانایی روش مولکولی rapd-pcr را در شناسایی گونه های کاندیدا نشان داد. همچنین آغازگرهای ap3 و t3b به دلیل ایجاد بهترین الگوی باندهای اختصاصی برای گونه ها، جهت شناسایی مستقیم سویه ها، به خصوص شناسایی و افتراق گونه های آلبیکانس و دابلی نینسیس که به لحاظ فنوتیپیک بسیار مشابهند، مناسب می باشند و آغازگرهای opa-18 و ope-18 به دلیل ایجاد بیشترین میزان چند شکلی، در ارزیابی تنوع ژنتیکی مفید بوده و امکان شناسایی استرین های بیشتری را فراهم می کنند. در مجموع استفاده از تکنیک rapd-pcr، به عنوان روشی سریع و ارزان در شناسایی گونه های کاندیدا و همچنین شناسایی استرین ها در مطالعات اپیدمیولوژی مولکولی پیشنهاد گردید.
محمدحسین یادگاری محمد موذنی
مانوپروتئین های دیواره سلولی کاندیدا آلبیکنس با توجه به اثرات تحریک کنندگی سیستم ایمنی از اهمیت خاصی برخوردارند و در مطالعات مختلف برای تخلیص و بررسی اثرات آن کارهای گوناگونی انجام شده است . جهت استخراج و استحصال مانوپروتئین از دیواره سلولی ، روش های مختلفی از جمله tritonx-100 ( حجمی /حجمی ) 2درصد ، داکسی کلات سدیم 5edta,(doc) میلی مولار، اوره 6 مولار ، زیمولیاز و sds (وزنی و حجمی ) 2درصد استفاده شده است . با توجه به نتایج مطالعات مختلف مقدار استحصال شده مانوپروتئین دیواره سلولی با روش sds 2درصد و ازطرفی مدت زمان لازم برای انجام آزمایش کمتر بوده است ، لذا در این مطالعه از روش مذکور استفاده گردید.