نام پژوهشگر: مهدی هراتی
مهدی هراتی حسین ابراهیمی فرسنگی
سازه هایی که برای مناطقی با لرزه خیزی بالا طراحی می شوند لازم است دو معیار را ارضاء نمایند. اول اینکه باید دارای سختی کافی برای کنترل تغییر مکان جانبی باشند تا از وقوع هر گونه خسارت سازه ای و غیر سازه ی در طی زمین لرزه های متوسط ولی مکرر جلوگیری به عمل آید. همچنین باید مقاومت وشکل پذیری کافی داشته باشند تا تحت زلزله های شدید از فروریزش آنها جلوگیری شده وخسارت ساز ه ای محدود گردد. قابهای خمشی و مهاربندی همگرا در ساختمانهای فولادی بطور گسترده ای به عنوان سیستم مقاوم در برابر زلزله مورد استفاده قرار می گیر ند. اگرچه قابهای خمشی شکل پذیری مناسبی داشته و قابهای مهاربندی همگرا دارای سختی مناسبی می باشند ،اما هیچ یک از آنهابه تنهایی نمی توانند سختی و شکل پذیری مورد نیاز را تواما ًتامین نمایند .با ترکیب خوبی از این دو سیستم، یک سیستم مقاوم لرز ه ای اقتصادی به دست می آید .یک چنین سیستمی قاب مهاربندی واگرا ebf می باشد. در سیستم مهاربند زانوئی kbf المان زانویی با جذب انرژی در طی تسلیم خمشی و یا برشی به عنوان یک فیوز شکل پذیر برای جلوگیری از فروریزش سازه تحت زمین لرزه های شدید عمل می کند. دراین سیستم یک مهاربند قطری با حداقل یک المان زانویی متصل در انتهای آن نیز بخش قابل توجه ای از سختی الاستیک جانبی را تامین می نماید. در این کار پژوهشی رابطه برخی پارامتر های لرزه ای مانند سختی الاستیک، ضریب رفتار، مکانیزم تشکیل مفاصل پلاستیک، استهلاک انرژی و شکل پذیری در دو سیستم مهاربندی شده واگرا و زانوئی برای قاب های پنج، ده و پانزده طبقه با انجام تحلیل استاتیکی غیرخطی بر اساس ضوابط و دستور العمل fema356 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.