نام پژوهشگر: مصطفی فانی
مصطفی فانی نادر مظلومی
این تحقیق به دنبال بررسی و مداقه در وجود و کیفیت شکاف مفروض میان دانشگاه و صنعت در زمینه دیدگاههای استراتژیکی است. برای این منظور میبایست پیش فرض های آنها در این حوزه با یکدیگر مقایسه شود. در این تحقیق تلاش شده است که مقایسه این دو حوزه از طریق تحلیل پیش فرض های خبرگانِ این دو حوزه در زمینه استراتژی صورت بگیرد. محقق در این تحقیق بر این باور بوده است که شناسایی جایگاه پارادایمی این دو گروه می تواند بستری برای مقایسه آنها فراهم آورد. به همین دلیل با تکیه بر مدل ریچارد وایتینگتون (1993) که ادبیات استراتژی را با چهار پارادایم کلاسیک، فرایندی، تکاملی و سیستمی تقسیم بندی کرده است، جایگاه پارادایمی خبرگان دانشگاه و صنعت تعیین شده است. نتیجه به دست آمده بیانگر این است که خبرگان دانشگاهی- که شامل اساتید دانشگاهی که در حوزه استراتژی صاحبنظر بوده اند می شود- جایگاه کلاسیک انتقادی را به دست آورده اند، و خبرگان صنعت- که شامل مدیران موفق سازمان های رهبر در صنایع مختلف می شوند- جایگاه فرایندی را به دست آورده اند. مسئله دیگری که این تحقیق به دنبال یافتن پاسخی برای آن بوده است، مربوط می شود به مقایسه شکاف مفروض میان دانشگاه و صنعت در ایران با شکاف هایی که ادبیات مدیریت استراتژیک در طول دوره حیات فکری اش با آنها مواجه شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهند که ادبیات استراتژیک در دهه 1980 دچار شکافی عظیم می شود و شکاف موجود میان دیدگاههای استراتژیک دانشگاهیان و اهالی صنعت در ایران نیز با این گسست نظری تطابق دارد. نکته شگفت انگیز این که بر خلاف انتظارات، نه دانشگاه، بلکه صنعت است که در ایران از این شکاف نظری عبور کرده است و از پیش فرض های متأخرترِ فلسفی در اندیشه ورزی استراتژیک تبعیت می کند.