نام پژوهشگر: ژاله بهلولی
ژاله بهلولی مجتبی رفیعیان
یکی از مسائلی که امروزه توجه برنامه ریزان شهری را به خود جلب کرده است ، فرسودگی و از رونق افتادن هسته اولیه و بخش قدیمی شهرها می باشد که در این پژوهش هم به بررسی محدودیت ها ، مشکلات و ظرفیت های قطب قدیمی و قلب مرکزی شهر دورود برای ارتقای کیفیت سکونت پرداخته شده است. شکل گیری هسته اولیه شهر دورود بر اثر ایجاد صنایع سیمان، ایستگاه راه آهن و همچنین مجاورت با رودخانه تیره بوده است که دارای قدمتی بیش از 50 سال می باشد و کل محدوده بافت فرسوده شهر دورود 120 هکتار اند. در این پژوهش ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و سکونتی پهنه مرکزی شهر برای شناخت بهتر در قالب پرسشنامه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته که بر اساس اطلاعات به دست آمده با وجود قدیمی بودن منطقه غلبه با ساکنینی است که در سنین فعال جامعه هستند که خود بیان کننده پویایی محلات علی رغم فرسودگی آن می باشد، در واقع عمر بالای 20 سال بیش از 80 درصد واحدهای مسکونی هنوز به طور جدی منجر به تخلیه آن از سوی اقشار جوان نشده است، کاهش میزان بعد خانوار نشان دهنده آن است که سبک نوین شهری به بافت فرسوده نیز نفوذ پیدا کرده است، همچنین اکثریت ساکنان از سلامت رفتاری و اخلاقی برخوردارند، در زمینه سواد و تحصیلات؛ ساکنان محلات قابل قبولی برخوردارند برخلاف اکثر محلات قدیمی فرسوده شهری، از لحاظ اقتصادی و درآمد نیز جزو طبقات متوسط رو به بالا قرار دارند، اکثریت خانوارهای ساکن در منطقه نیز از ساکنان قدیمی آن هستند و متولد همین محلات، سابقه و تداوم سکونت یکی از مهمترین عوامل ایجاد همبستگی و دلبستگی به محله و هم محله ای و به طور یکی سرمایه اجتماعی در میان ساکنان است و در نهایت می توان گفت برخی ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات خود می تواند به عنوان یک فرصت و ظرفیت توسعه مورد استفاده قرار گیرد. همچنین بررسی عمیق زندگی ساکنان، وجود ظرفیت ایی که می تواند زمینه ساز توسعه محلات باشد در پهنه مرکزی شهر به اثبات رسید، وجود حس تعلق به حمله و انگیزه های جمعی، ظرفیت های ساکنان، نهادهای محلی و مهم تر از همه سرمایه های اجتماعی فرسوده شهری با مسائل و مشکلات فراوانی رو به رو هستند و مانند سایر بافت های فرسوده از نابسامانی های زیادی رنج می برند. از نظر ارتباط و همبستگی بین متغیرهای مختلف می توان اقتصادی، سابقه سکونت، گرایش به نوسازی، همبستگی اجتماعی و فرهنگی و ویژگی های کالبدی در سطح پهنه مرکزی مشخص گردید که بیشترین مقدار همبستگی با متغیرهای می توان اقتصادی و گرایش به نوسازی و کمترین آن مربوط به همبستگی اجتماعی و فرهنگی می باشد. در پایان می توان چنین گفت که مهمترین مسئله در زمینه نوسازی و سازماندهی بافت های فرسوده شهری که نقش موثری در موفقیت این گونه طرح ها دارد چگونگی توجیه مردم و جلب همکاری و مشارکت آنهاست. و همچنین توجه بیشتر مسئولین شهری به خصوص شرداری ها در زمینه سرمایه گذاری در بافت های فرسوده برای احیاء و رونق دوباره آن ها که باید تدابیری برای این مشکلات اندیشید از جمله: ارتقای کیفیت سکونتی در محلات بافت فرسوده برای جلوگیری از مهاجرت افراد بومی از طریق ترغیب مردم به مشارکت در بهسازی و نوسازی، ارتقای کیفیت محیط مسکونی و ارئه مسکن متناسب با توان مانی ساکنان بافت فرسوده ، اطلاع رسانی و افزایش آگاهی ساکنان بافت فرسوده برای نیل به این اهداف توجه به ظرفیت های طبیعی، اقتصادی و اجتماعی شهر دورود قابل توجه می باشد که می توان با شناخت این ظرفیت ها شرایط را برای جذب این فعالیت ها در بافت فرسوده ایجاد نمود و بدین ترتیب چرخه اقتصادی در بافت را با توجه با اینکه هسته اولیه تجاری شهر نیز بوده و رونقی دوباره بخشید.