نام پژوهشگر: علیرضا علی عرب
علیرضا علی عرب مسعود طبری
در تحقیق حاضر به منظور بررسی راهکارهای افزایش شانس موفقیت بذرکاری بلندمازو، برخی از مهم ترین عوامل موثر بر فرآیند تجدیدحیات مصنوعی بلندمازو در جنگل لوه (شرق استان گلستان) مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور بذر 18 درخت مادری از سه منطقه از جنگل لوه با میانگین ارتفاع از سطح دریای 400، 1000 و 1600 متر جمع آوری شد و پس از آماده سازی تحت چهار آزمایش مربوط به یکدیگر قرار گرفت. در آزمایش اول بذرهای سالم و رسیده پس از تعیین رطوبت اولیه تحت 5 سطح رطوبت داخلی (شاهد، 4/39%، 1/35%، 1/30% و 9/25%) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رطوبت داخلی بذر نقش مهمی در تعیین قدرت حیاتی، صفات جوانه زنی و بنیه بذر و همچنین نرخ استقرار بذرکاری بلندمازو دارد. طوری که وقتی رطوبت بذر به 5/35 % رسید، قدرت حیاتی آن شروع به کاهش نمود. تاجایی که وقتی رطوبت داخلی بذر به 1/30 % و سپس 3/24% رسید، ابتدا 50% و سپس 100% قدرت حیاتی بذرها کاهش یافت. در آزمایش های دوم و سوم پس از طبقه بندی بذرهای هر مبداء به سه طبقه اندازه ای (کوچک، متوسط و بزرگ) اثرات مبداء و اندازه بذر بر کیفیت بذر و نرخ ظهور، استقرار، رشد و زنده مانی نهالهای حاصل از بذرکاری مشخص گردید. نتایج نشان داد که نهال های مبداء ارتفاعی پایین تر (400 متر) عملکرد مناسب تری نسبت به سایر بذرها در شرایط آزمایشگاهی و عرصه کاشت (ارتفاع 750متر) داشتند. نتایج آزمایش 4 نیز نشان داد که کنترل بذرخواران و جوندگان در عرصه کاشت با استفاده از حصار مناسب و محافظ نهال نقش موثری در افزایش نرخ استقرار، زنده مانی، رشد و کیفیت نهال های حاصل از بذرکاری بلندمازو دارد. همچنین اندازه بذر نیز به عنوان یکی از ملموس ترین شاخص های کیفیت بذر نقش مهمی در استقرار، رشد، زنده مانی و کیفیت نهال های حاصل از بذرکاری دارد. که البته با افزایش فشارهای محیطی (مثل خشکی و رقابت) اهمیت بیشتری می یابد.
سیده سامره هاشمی وحیده پیام نور
تنش شوری یکی از تنش های غیر زنده محسوب می شود که با توجه به اثرات منفی روی رشد گیاهان، پتانسیل تولید اراضی را کاهش می دهد. جوانه زنی گیاه، اولین مرحله ای است که با شوری خاک مواجه می شود، بنابراین بررسی رفتار گیاه در این مرحله به تنش شوری می تواند نقش اساسی در تعیین میزان مقاومت آن داشته باشد طوری که با شناسایی این رفتار در این مرحله می توان با صرف زمان اندک مقاوم ترین گونه را مشخص کرد. در این تحقیق برای شناسایی مقاومت مراحل اولیه رویشی، سه گونه اکالیپتوس شاملeucalyptus microtheca ، camaldulensis eucalyptus و eucalyptu saligna در محیط آزمایشگاهی در معرض 12 تیمار شوری شامل 6 سطح غلظتی (0، 50، 100، 150، 200 و 250 میلی مولار) از نمک های nacl و cacl 2 قرار گرفتند. به این منظور آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت و صفات درصد و سرعت جوانه زنی، شاخص بنیه بذر، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن تر ساقه چه و ریشه چه، نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه، بیوماس کل و شاخص شادابی اندام هوایی مورد اندازه گیری قرار گرفتند و پس از نرمال کردن داده ها در نرم افزار spss، به عنوان معیارهایی از تحمل به شوری در این گونه ها استفاده شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که گونه های مورد مطالعه تفاوت معنی داری از لحاظ پاسخ به شوری در نمک ها و غلظت های مختلف با یکدیگر دارند و افزایش غلظت این نمک ها باعث کاهش متغییرهای مورد مطالعه در آزمایش شد همچنین نتایج نشان داد که اثر نمک nacl بر روی گونه ها کمتر از نمک cacl 2 بوده و بیشترین مقاومت به شوری را گونه e.microtheca از خود نشان داد. در انتهای آزمایش برای اطمینان از نتایج تحقیق و پاسخگویی به این پرسش که آیا محیط کشت تاثیری در میزان مقاومت به شوری دارد، دو آزمایش تکمیلی نیز طراحی گردید که در آزمایش اول اعمال تنش شوری با دو نمک فوق بر روی دو گونه e.microtheca و e.camaldulensis در ماسه انجام گردید و در آزمایش دوم بذور دو گونه فوق در خاک طبیعی با شوری متفاوت کاشته شدند. نتایج آزمایشات ماسه ای تقریبا مشابه نتایج آزمایشگاهی بود و در خاک طبیعی همانطور که انتظار می رفت گونه e.microtheca قدرت جوانه زنی در خاک شور را داشت اما در خاک های دیگر رشد بهتری داشت و گونه e.camaldulensis نیز در خاک شور قادر به جوانه زنی نبود.
عذرا محبی خسرو ثاقب طالبی
با توجه به تخریب شدید رویشگاه های بلندمازو، در سال های اخیر حجم این گونه در رویشگاه های طبیعی در حال کاهش است و استقرار زادآوری آن نیز با مشکل مواجه است. به طوری که برای رفع این مشکل باید احیا رویشگاه های آن از طریق افزایش کمی نهال های بلندمازو به وسیله جنگلکاری و در کنار آن ایجاد بستر مناسب افزایش برای کیفیت نهال این گونه با توجه به شرایط نوری انجام شود. از آنجایی که نور یکی از عوامل اکولوژیک اساسی تعیین کننده وضعیت و موفقیت تجدیدحیات گونه ها می باشد، این تحقیق به دنبال بررسی روش های مختلف جنگلکاری، سطوح مختلف روشنه و بهترین شدت نور جهت دستیابی به بهترین خصوصیات کمی و کیفی نهال های بلندمازو می باشد. بدین منظور 18 روشنه در جنگل واز چمستان در استان مازندران با اندازه های مختلف و روش کاشت بذر و نهال انتخاب شدند. جهت اندازه گیری شدت نور نسبی در هر روشنه از دوربین مجهز به عدسی چشم ماهی استفاده شد و عکس ها توسط نرم افزار gla تجزیه و تحلیل شدند. داده های کمی و کیفی نهال ها با روش آماری فاکتوریل کاملا تصادفی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج با افزایش سطح روشنه ها، متوسط شدت نور نسبی از 6/10 به 7/43 درصد افزایش می یابد که این تفاوت از نظر آماری در سطح 5 درصد معنی دار است. از نتایج بدست آمده مشخص می شود که روش کاشت نهال نسبت به بذرکاری موفق تر بوده است و نهال ها در روشنه کوچک و متوسط دارای خصوصیات کمی و کیفی بهتری بودند که این مطلب نشان دهنده نورپسند بودن بلندمازو در مرحله شل و خال است.
معظمه مصطفی لو علیرضا علی عرب
بلندمازو یکی از مهم ترین گونه های شمال است که در عرصه های تخریب شده ی رویشگاه طبیعی در سطح وسیعی جنگل کاری می شود. معمولاً دو نوع نهال بلندمازو، شامل نهال های گلدانی و ریشه لخت، در نهالستان تولید و مورد استفاده قرار می گیرند، در تحقیق حاضر نیز دو آزمایش مستقل در نهالستان قرق استان گلستان صورت پذیرفت. طوری که در آزمایش اول، با استفاده از یک آزمایش فاکتوریل 2 عاملی در قالب بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار، تاثیر هرس ریشه چه و ساختار بدنه گلدان و در آزمایش دوم با استفاده از طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار تاثیر زمان هرس ریشه و دوره آبیاری بر راندمان تولید نهال و ویژگی های رویشی نهال های ریشه لخت بلندمازو مورد بررسی قرار گرفت. در پایان فصل رویش زنده مانی و ویژگی های رویشی نهال ها ثبت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد هرس ریشه چه (کارایی تولید، طول ساقه، قطر یقه، نسبت طول به قطر، وزن خشک ریشه) و نوع گلدان (نرخ ظهور، مقدار زنده مانی، کارایی تولید، طول ساقه، قطر یقه، وزن خشک ساقه، طول ریشه، حجم ریشه و وزن خشک ریشه) را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار داد. همچنین به طور کلی استفاده از گلدان های بزرگ با خلل و فرج در کف (به تنهایی یا همراه با هرس ریشه چه) مناسب ترین تیمار برای پرورش نهال های گلدانی بلندمازو می باشد. در آزمایش دوم مشخص شد زمان هرس ریشه به طور معنی داری صفات ریشه (طول ریشه اصلی، حجم، طول، سطح و وزن خشک)، نسبت وزن خشک ریشه به ساقه و شاخص کیفیت نهال ها را تحت تاثیر قرار می دهد. علاوه براین بررسی ها نشان داد، هرس در اوایل تابستان تحت دوره آبیاری 6 روز یکبار مناسب ترین تیمار برای پرورش نهال بلندمازو در منطقه مورد مطالعه می باشد. بر این اساس می توان اظهار داشت به منظور پرورش ریشه و ارتقاء کیفیت نهال های بلندمازو توجه به اندازه و ساختار بدنه گلدان و هرس افقی ریشه در نهال های ریشه لخت در نهالستان امری ضروری به شمار می رود.
احمد عبدالهی علیرضا علی عرب
از آنجایی که نور یکی از عوامل اکولوژیک اساسی تعیین کننده وضعیت و موفقیت تجدید حیات گونه ها در جنگل های متراکم می باشد، این تحقیق با بررسی تاثیر اندازه روشنه، موقعیت مکانی و شدت نور نسبی بر ویژگی های سه گونه بومی توسکا ییلاقی، بلندمازو و شیردار به دنبال یافتن بهترین اندازه روشنه، موقعیت مکانی و شدت نور نسبی برای رشد و زنده مانی بهینه هریک از گونه های ذکر شده می باشد. بدین منظور 6روشنه با اندازه های متوسط (200تا500 مترمربع) و بزرگ (بزرگتر از 500 مترمربع) در جنگل شصت کلاته گرگان انتخاب و 5 پلات 36 مترمربعی در جهت های مرکز، شمال، جنوب، شرق و غرب روشنه ها مشخص و در هر پلات 12 نهال از هر گونه کاشته شد. جهت اندازه گیری شدت نور نسبی در هر پلات از دوربین مجهز به عدسی چشم ماهی استفاده شد و در نهایت عکس های تهیه شده بوسیله نرم افزار gla مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جهت آنالیز داده های مربوط به ویژگی های کمی نهال ها از روش تجزیه واریانس طرح کرتهای 2 بار خرد شده در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش اندازه روشنه شدت نور نسبی از 37/17 درصد به 59/27 درصد افزایش می یابد که این تفاوت در سطح اعتماد 95 درصد معنی دار بود. همچنین نتایج نشان داد که شدت نور نسبی در موقعیت های مختلف درون روشنه اختلاف معنی داری داشت و به ترتیب موقعیت های مرکز با 13/33 درصد، غرب با 14/26 درصد، جنوب با 25/21 درصد، شرق با 90/16 درصد و شمال با 98/14درصد دارای بالاترین شدت نور نسبی بودند. نتایج نشان داد که هر سه گونه در روشنه های بزرگ (شدت نور نسبی 59/27 درصد) دارای بهترین عملکرد رویشی بودند. همچنین نتایج نشان داد که گونه های شیردار و بلندمازو در روشنه ها متوسط (شدت نور نسبی 37/17 درصد) و گونه توسکا در روشنه های بزرگ (شدت نور نسبی 59/27 درصد) دارای بالاترین نرخ زنده مانی بود. بر این اساس توصیه می گردد که در جنگلکاری های درون روشنه جهت دستیابی به بالاترین میزان استقرار نهال ها، از دو گونه شیردار و بلندمازو در روشنه های متوسط و از گونه توسکا در روشنه های بزرگ استفاده شود.
زهره جعفریحیی علیرضا علی عرب
کبوده یکی از ارقام صنوبر که به دلیل سریع الرشد بودن، به وسیله صنوبرکاران تکثیر شده و جنبه اقتصادی یافته است. در تحقیق حاضر آزمایشی در قالب طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک کاملا تصادفی با 4 تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان صورت پذیرفت. هر کدام از کرت ها در 3 سطح شامل 1- خاک جنگل، 2- مخلوط ماسه، خاک جنگل و کودحیوانی با (1:1:1) و 3- مخلوط ماسه، کوکوپیت و پرلیت با نسبت (1:1:1) مورد استفاده قرار گرفت. به منظور بررسی اثر تیماهای مختلف ریشه زایی 8 تیمار، شامل تیمارهای شاهد، خواباندن در آب جاری در دوسطح 12 ساعت و 24 ساعت و سرمادهی در سه سطح 12 ساعت، 24 ساعت و 36 ساعت و هورمونiba در دوسطح 2000 پی پی ام و 4000 پی پی ام در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بستر کاشت بر تعداد برگ،قطر، طول ساقه، نسبت طول به قطر، وزن خشک ساقه، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، طول ریشه های بزرگتر از 1 میلیمترعمق ریشه دوانی و وزن خشک نهال و تیمارهای ریشهزایی (سطح برگ، طول ساقه، قطر یقه، تعدادبرگ، عمق ریشه دوانی، طول ریشه های بزرگتر از 1میلیمتر و زنده مانی را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار داد. همچنین به طور کلی استفاده از تیمار سرمادهی در بستر کاشت مخلوط خاک جنگل، کودحیوانی و ماسه مناسب-ترین تیمار برای پرورش نهال کبوده است. بر این اساس می توان اظهار داشت به منظور پرورش ریشه و ارتقا کیفیت نهال های صنوبر توجه به بستر کاشت و استفاده از تیمارهای مناسب امری ضروری به شمار می رود
آزاده صالحی علیرضا علی عرب
چکیده ندارد.
سعید شعبانی مسلم اکبری نیا
حفره های تاج پوشش در اکوسیستم های جنگلی نواحی معتدله نقش مهمی داشته و از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. در این مطالعه رابطه بین حفرات با عوامل فیزیوگرافیک و پوشش های علفی و چوبی در راشستان لالیس نوشهر مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از چهار ترانسکت خطی (با فواصل 50 متر) از هم استفاده شد. حفرات در چهار اندازه 200-50 متر مربع, 400-200 متر مربع, 600-400 متر مربع و بیش از 600 متر مربع گروه بندی شدند. به منظور بررسی پوشش در هر عرصه از میکروپلات های 2*2 با فاصله یک متر از یکدیگر در راستای دو قطر عمود بر هم استفاده گردید. همچنین نور نسبی, رطوبت, تراکم زادآوری و برخی ویژگی های خاک در ارتباط با اندازه حفرات مورد بررسی قرار گرفت. تغییرات تنوع زیستی با شاخص های سیمپسون, منهینیک, مارگالف, پیت و کامارگو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش اندازه حفره مقادیر شاخص های زیستی برای پوشش علفی افزایش پیدا می کند. شیب های ملایم, جهات شمالی و اراضی دره ای نیز بیشترین مقادیر تنوع زیستی پوشش علفی را به خود اختصاص داده بودند. هیچکدام از عوامل توپوگرافیک تاثیر معنی داری بر تنوع چوبی نداشت ولی با افزایش اندازه حفره میزان یکنواختی گونه های چوبی افزایش معنی داری نشان داد. در مجموع جهت و شیب تاثیر معنی داری بر تراکم زادآوری نداشت اما اراضی تپه ماهوری بیشترین تراکم هر سه گونه راش, پلت و شیردار را به خود اختصاص داده بود. نتایج این بررسی نشان داد که برخی ویژگی های خاک نیز در بین حفرات مختلف, اختلاف معنی داری دارند.