نام پژوهشگر: حسن حدادزاده
خاطره عبدی حسن حدادزاده
در این پایان نامه دو کمپلکس پلی پیریدیلی تک هسته ای از مس(ii) با فرمول های [cu(tptz)cl2]∙2h2o و [cu(tptz)2](pf6)2∙ch3cn که در آنها tptz لیگاند 2، 4، 6- تریس(2- پیریدیل)-1، 3، 5- تری آزین است، سنتز و به کمک آنالیز عنصری، طیف سنجی های ft-ir و uv-vis شناسایی شده است. ساختار حالت جامد هر دو کمپلکس با کریستالوگرافی اشعه- x تک بلور تعیین شد. بلورهای سبز رنگ کمپلکس [cu(tptz)cl2] با روش نفوذ اتر به درون محلول متانولی این کمپلکس تهیه شد. مس(ii) در این کمپلکس پنج کوئوردینه است و لیگاند tptz به صورت کی لیت سه دندانه، ازطریق یک اتم نیتروژن تری آزینی و دو اتم نیتروژن پیریدیلی، به فلز کوئوردینه شده است. طیف ft-ir این کمپلکس نشان می دهد که ارتعاشات کششی c=c و c=n در tptz کوئوردینه شده نسبت به tptz آزاد به سمت فرکانس های بیشتر جابجا شده است. طیف الکترونی این ترکیب نیز در حلال متانول ثبت شد. جذب های قوی مشاهده شده در ناحیه فرابنفش مربوط به انتقالات درون لیگاندی است و جذب ضعیفی که در ناحیه مرئی ظاهر می شود از نوع انتقال d-d است. آنالیز عنصری و شمای ortep کمپلکس [cu(tptz)cl2] نشان می دهد که این ترکیب به همراه دو مولکول آب متبلور شده است. بلورهای سبز رنگ کمپلکس [cu(tptz)2](pf6)2 که در برابر هوا پایدار هستند، با تبخیر آرام محلول استونیتریل/تولوئن این ترکیب تشکیل شد.tptz در این کمپلکس نیز به صورت سه دندانه به مس(ii) کوئوردینه شده است. آرایش هندسی cun6 از نوع هشت وجهی فشرده شده است که پیوندهای cu–n کوتاهتر در موقعیت محوری قرار دارند. این ویژگی انحراف z-in را در دمای k90 برای این کمپلکس نشان می دهد. پیشنهاد شده است که کوتاهتر بودن طول پیوندهای cu–ntriazine در مقایسه با پیوندهای cu–npyridylبه دلیل قوی تر بودن خصلت π- پذیرندگی حلقه تری آزینی است. شمای ortep و آنالیز عنصری این کمپلکس نیز وجود یک مولکول استونیتریل را به عنوان حلال تبلور در ساختار بلوری آن نشان می دهد. وجود شبکه ای از پیوند های هیدروژنی بین اتم های هیدروژن حلقه های پیریدیلی و اتم های f آنیون های pf6¯ باعث پایداری ساختار بلوری کمپلکس شده است. در طیف ft-ir کمپلکس [cu(tptz)2](pf6)2 جذبی قوی وتیز در فرکانس cm-1839 مشاهده می شود که مربوط به (p–f)υ است. نوارهای جذبی قوی در ناحیه فرابنفش طیف الکترونی این کمپلکس از نوع انتقالات درون لیگاندی و جذب ضعیف در ناحیه مرئی مربوط به انتقال d-d یون مس(ii) است. همچنین اثر کاتالیزوری مس(ii) در هیدرولیز tptz بررسی شد. هیدرولیز محلول آبی کمپلکس [cu(tptz)cl2]∙2h2o، پلیمر کوئوردیناسیون [cu(bpca)cl]n را تولید می کندکه bpca لیگاند بیس(2-پیریدیل کربونیل)آمیدو است. این کمپلکس به کمک آنالیز عنصری، طیف سنجی های ft-ir و uv-vis و کریستالوگرافی اشعه- x شناسایی شد. ساختار بلوری این کمپلکس نشان می دهد که کمپلکس [cu(bpca)cl]n یک پلیمر کوئوردیناسیون تک بعدی است و یون های پنج کوئوردینه مس (ii)در ساختار آن آرایش هرم مربعی انحراف یافته را دارند. بررسی دقیق الگوی انباشتگی کمپلکس، وجود بر هم کنش های غیر کووالانسی از نوعc–h•••o را در شبکه بلوری تأیید میکند. همچنین در طیف ft-ir این کمپلکس نوار قوی در cm-11716 مشاهده می شود که مربوط به ارتعاش کششی گروه کربونیل لیگاند bpca است. بررسی کیفی سینتیک واکنش هیدرولیزtptz در محلول آبی کمپلکس [cu(tptz)cl2] به وسیله طیف سنجی uv-vis در ناحیه میدان لیگاند، یک نقطه ایزوبستیک را نشان داد. وجود این نقطه ایزوبستیک نشان می دهد که غلظت حدواسط(های) تشکیل شده در این واکنش ثابت است (هستند).
ندا عسکرپور بهزاد رضایی
با توجه به نقش و اهمیت ساماریم و گادولینیم در مصارف صنعتی و با در نظر گرفتن سمیّت آنها، در این پروژه این دو عنصر مورد توجه قرار گرفتند و دو حسگر پتانسیومتری غشایی، برای یون های آنها تهیه شد. در قسمت اول این پروژه، مطالعات مقدماتی نشان داد که لیگاند 3,1- دی(تیوفن یمینو) بنزوئیک اسید با یون ساماریم به صورت انتخابی کمپلکس تشکیل می دهد. بر این اساس از این لیگاند به عنوان یون پذیر در ساخت الکترود یون گزین ساماریم بر پایه pvc استفاده شد. این الکترود در محدوده غلظتی m 1-10×0/1 -6-10×0/5 پاسخ نرنستی با شیب 6/19- نشان داد. الکترود فوق حد تشخیصm 6-10× 1/3، زمان پاسخ بسیار کوتاه(کمتر از 5 ثانیه) و گزینش پذیری مناسب برای یون ساماریم نسبت به دیگر کاتیون ها دارد. از این حسگر در اندازه گیری ساماریم در مخلوط های دوتایی و همچنین اندازه گیری داروهای هیوسین بوتیل برماید و هماتروپین در بافت داروییشان استفاده شد. در قسمت دوم این پروژه، یک الکترود غشایی حساس بر پایه حامل 4- متوکسی فنیل سیانامید برای اندازه گیری گادولینیم بررسی شد. الکترود ساخته شده در محدوده غلظتیm 2-10×0/1 -6-10×0/1، پاسخ خطی با شیب نرنستی 5/19- دارد. حد تشخیص پائین m 7-10× 2/6 و زمان پاسخ دهی کمتر از 10 ثانیه از مزایای این الکترود محسوب می شود. این الکترود به عنوان الکترود شناساگر در تیتراسیون پتانسیومتری یون های گادولینیم با edta و در تعیین یون های فلوئورید در نمونه های دهان شویه مورد استفاده قرار گرفت.
قباد منصوری علیرضا رضوانی
به منظور مطالعه فلز-حلقوی شدن، یک سری از کمپلکس های دوهسته ای، [rh(ppy)2cl]2 و [ir(ppy)2cl]2 و تـــک هستـــــــــــه ای [rh(ppy)(phen-dione)](pf6)، [rh(ppy)(ph2phen)](pf6) و [ir(ppy)(phen-dione)](pf6) که ppy= 2-فنیل پیریدین، phen-dione= 10،1-فنانترولین-6،5-دایون، ph2phen= 7،4-دی فنیل-10،1-فنانترولین می باشند، سنتز شده اند و بوسیله روش های ولتامتری چرخه ای و اسپکتروسکوپیuv-vis, ir و 1h/13c nmr و آنالیز عنصری شناسایی شدند. همچنین ساختار کمپلکس [rh(ppy)(phen-dione)](pf6) با استفاده از کریستالوگرافی اشعه ایکس معین شد. ساختار کریستالی این کمپلکس نشان میدهد که آرایش هندسی اطراف رودیم(iii) هشت وجهی منحرف شده است. زاویه دهانه لیگاند های ppy و phen-dione در محدوده °09/81- °13/76 قرار دارد. طیف الکترونی همه ی این کمپلکس ها انتقالات شدید و اسپین مجاز مرکز لیگاند و انتقالات متوسط و اسپین مجاز فلز به لیگاند را نشان میدهند. دادههای الکتروشیمیایی کمپلکسهای فلز- حلقوی موج کاهشی برگشت پذیر برای لیگاندها نشان میدهند. افزون بر کو کریستال جدید [ni(phen)2(phen-dione)][ni(phen)3](pf6)4 ، پنج کمپلکس تک هستهای نیکل(ii) با لیگاندهای پلی پیریدیل: [ni(ph2phen)3](pf6)2، [ni(bpy)3](pf6)2، [ni(dpa)2(phen)](pf6)2، [ni(phen)2(4,7-me-phen)](pf6)2 و [ni(phen)2(ph2phen)](pf6)2 ( phen= 10،1- فنانترولین، bpy= 2،2-بای پیریدین، dpa= 2، ?2 دی پیریل آمین و 4,7-me-phen= 7،4- دی متیل- 10،1- فنانترولین) سنتز شدند و با روشهای آنالیز عنصری، اسپکتروسکوپی 1h-nmr, ir و v-vis ، ولتامتری چرخه ای و کریستالوگرافی اشعه ایکس شناسایی شدند. توجه به ساختار سلول واحد کو کریستال نشان می دهد که سه نوع برهمکنش غیر کوالانسی در شبکه کو کریستال وجود دارد. آرایش هندسی اطراف نیکل(ii) هشت وجهی منحرف شده است. اندازه زاوایای دهانه لیگاندهای phen-dione و phen °8/79و°3/78 به ترتیب می باشد. مطالعــــه کــریستالوگــرافــــی اشعـــه ایکـــس کمپلکــس های [ni(ph2phen)3](pf6)2، [ni(bpy)3](pf6)2 و [ni(dpa)2(phen)](pf6)2 نشان می دهد که آرایش هندسی اطراف مرکز فلزی هشت وجهی منحرف شده است و لیگاندهای پلی پیریدیل از طریق اتم های نیتروژن به نیکل(ii) کوئوردینه شده اند. ولتامتـــــری چــــرخــــه ای بــــــرای کمپلکــس های [ni(ph2phen)3](pf6)2، [ni(bpy)3](pf6)2 و [ni(dpa)2(phen)](pf6)2 نشان می دهد که کاهش ni(iii/ii) به تدریج از لیگاند bpy به dpa دشوارتر می شود. اندازه گیـــری های الکتـــروشیمیایی بـــــرای کمپلکس های [ni(phen)2(4,7-me-phen)](pf6)2 و [ni(phen)2(ph2phen)](pf6)2 نشان داد که افزایش گروه های الکترون دهنده به لیگاند phen پتانسل زوج کاهشی ni(iii/ii) را به سمت مقادیر منفی تر جابجا می کند. ممان مغناطیسی موثر (?eff) این کمپلکس ها به روش اوانس در محدوده 3.1- 3.3 bm قرار دارد. دو کـــمپلکس پنــج کــوئـــوردینه مس(ii)،[cu(bpy)(phen-dione)cl](pf6) و [cu(phen)(phen-dione)cl](pf6) سنتز شدند و با استفاده از روش های تجزیه عنصری، اسپکتروسکوپی 1h-nmr, ir و v-vis شناسایی شدند. ممان مغناطیسی موثر (?eff) این کمپلکس ها به روش اوانس در محدوده 2.01-2.08 bm قرار دارد.
آناهیتا همتی بهزاد رضایی
در بخش اول این پروژه، با استفاده از لیگاند 1 و10- فنانترولین، 5 و6- دی اون (pdo ) به عنوان یک یون پذیر خنثی، یک الکترود یون گزین حساس به کاتیون ایتربیم ساخته شد. الکترود فوق با پاسخ نرنستی 7/19 میلی ولت به ازاء هر ده واحد غلظت، محدوده وسیع خطی m2-10×0/1 - 6-10×0/5 را در بر می گیرد. حد تشخیص پایین 7-10×7/5 مولار، زمان پاسخ بسیار کوتاه (کمتر از 5 ثانیه )، طول عمر بیش از 5/1 ماه و محدوده کاربردی وسیع ph از0/4 تا 0/12 از دیگر مزایای این الکترود است. برای بررسی برهمکنش یون پذیر مورد نظر با انواع کاتیون های فلزی، محاسبات تئوری با روش نیمه تجربیpm6/sparkle انجام گرفت و گزینش پذیری مناسبی نسبت به کاتیون ایتربیم در مقایسه با سایر کاتیون ها به دست آمد. از این الکترود به عنوان الکترود شناساگر در تیتراسیون پتانسیومتری یون های ایتربیم با edta و در تعیین یون های فلوئورید در نمونه های دهانشویه استفاده شد. در بخش دوم این پروژه ، الکترود یون گزین یوروپیم (iii) با استفاده از لیگاند 4-متیل فنیل ایزوتیوسیانات ( (4-mepicبه عنوان حامل خنثی در غشای pvc، ساخته شد. الکترود فوق دارای پاسخ نرنستی 7/19 میلی ولت به ازاء هر ده واحد غلظت و محدوده خطی m 2-10×0/1 - 6-10×0/1 و حد تشخیص 6-10×0/1 مولار و زمان پاسخ کوتاه (کمتر از 6 ثانیه ) و طول عمر 5/1 ماه است. محدوده وسیع پاسخ مستقل از تأثیر ph از 0/3 تا 5/9 از دیگر ویژگی های این الکترود محسوب می شود. از این الکترود نیز به عنوان الکترود شناساگر در تیتراسیون پتانسیومتری یون های یوروپیم با edta ودر تعیین یون های فلوئورید در نمونه های دهانشویه استفاده شد. محاسبات تئوری pm6/sparkle نیز برای این الکترود انجام گرفت و گزینش پذیری مناسب آن نسبت به کاتیون یوروپیم در مقایسه با سایر کاتیون ها تأیید گردید. کلمات کلیدی:
راضیه ربیعی سامان علوی
دینامیک مولکولی روشی برای شبیهسازی رفتار ترمودینامیکی مواد در سه فاز جامد، مایع وگاز با استفاده از نیروها، سرعتها و مکان ذرات است. در بین این عوامل، نیرو مهمترین عامل است. در شبیهسازی دینامیک مولکولی کلاسیک، نیرو از پتانسیل کلاسیک به دست میآید.در این پایان نامه از روش شبیهسازی دینامیک مولکولی برای مطالعهی نفوذ مولکولهای 3 cfcl، 2cl2 cf، cl3 cfو 4 cf در زئولیت fau با فرمول شیمیایی384 o 192 si استفاده شده است. شبیهسازیها در بارگذاری 8 مولکول بر سلول واحد و در دماهای 200، 298، 400، 500، 600 و 700 کلوین انجام شدند. هدف از این شبیهسازیها، مطالعهی کمیت هایی مانند میانگین مربع جابجایی، ضریب نفوذ، انرژی اکتیواسیون، انرژی جذب و تابع توزیع شعاعی است. در تمامی شبیهسازیهای انجام شده، فشار برابر با bar 0/1 و گام زمانی هر سیستم در طی شبیهسازی ps 001/0 قرار داده شد. ابتدا شبیه سازیها برای هر مولکول و در هر دما، در انسامبل کانونیکال با نرم افزار dl poly2 در طیns 3 (step 300000) انجام شد تا سیستمها به تعادل برسند، سپس برای به دست آوردن خواصی که در بالا ذکر شد، هر یک از سیستمهای به تعادل رسیده در مجموعهی میکرو کانونیکال در طی ns 5 (step 500000) شبیهسازی شد. با رسم منحنیهای میانگین مربع جابجایی مشاهده میشود که به طور کلی برای همه ی مولکول ها، با افزایش دما شیب منحنیها افزایش مییابد. ضرایب نفوذ برای هر مولکول در دماهای مختلف محاسبه شدند و همان طور که انتظار میرفت این ضرایب با افزایش دما، روند صعودی و با افزایش ممان دوقطبی، روند نزولی دارند. انرژیهای اکتیواسیون به دست آمده از معادلهی آرنیوس، با افزایش ممان دوقطبی، افزایش می یابد. انرژیهای جذب به ازای یک مولکول هالومتان در زئولیت fau در دماهای مختلف محاسبه شدند. مشاهده میشود که با افزایش دما انرژی جذب به سمت مقادیر کمتر میل کرده و با افزایش تعداد اتم های فلوئور، کاهش می یابد. توابع توزیع شعاعی سایتهای اتمی گوناگون در دماها ی 200 و 700 کلوین به دست آمدند. افزایش دما سبب پهن شدن پیک اول و کاهش شدت آن میشود.
فاطمه امیرسیف الدینی بیژن نجفی
در این پایان نامه از روش شبیه سازی دینامیک مولکولی برای مطالعه ی نفوذ مولکول های نیتروژن و مونوکسیدکربن در زئولیت itq-7 با کد isv و فرمول شیمیایی استفاده شده است. دینامیک مولکولی روشی برای شبیهسازی رفتار ترمودینامیکی مواد در سه فاز جامد، مایع وگاز با استفاده از نیروها، سرعتها و مکان ذرات است. در بین این عوامل، نیرو مهمترین عامل است. در شبیهسازی دینامیک مولکولی کلاسیک، نیرو از پتانسیل کلاسیک بدست میآید. شبیه سازی ها در بارگذاری های 4، 6، 8، 10، 12، 14، 16 ، 18 و 20 مولکول بر سلول واحد نیتروژن و4، 8، 12 و 20 مولکول بر سلول واحد مونوکسیدکربن و در دماهای 200، 298، 400، 500، 600 و 700 کلوین انجام شدند. هدف از این شبیهسازیها، مقایسهی نفوذ گازهای نیتروژن و مونوکسیدکربن و همچنین مطالعهی کمیت هایی مانند انرژی جذب، میانگین مربع جابجایی، ضریب نفوذ، تابع توزیع شعاعی و انرژی اکتیواسیون است. در تمامی شبیه سازی های انجام شده، فشار برابر باbar0/1 و گام زمانی هر سیستم در طی شبیهسازی ps 0/001 قرار داده شد. ابتدا شبیه سازی ها برای هر بارگذاری در مجموعه کانونیکال در شش دمای مختلف با نرم افزار dl poly2 در طی ns1 ( 100000) انجام شد تا سیستمها به تعادل برسند. سپس برای بدست آوردن خواصی که در بالا ذکر شد، هر یک از سیستمهای به تعادل رسیده درمجموعه میکرو کانونیکال در طی 1 (step 100000) شبیه سازی شد. با رسم منحنی های میانگین مربع جابجایی مستخرج از داده های فایل history مشاهده می شود که بطور کلی در تمامی بارگذاریها با افزایش دما شیب منحنیها افزایش مییابد. ضرایب نفوذ در بارگذاری ها و دماهای مختلفی محاسبه شدند و همانطور که انتظار می رفت این ضرایب با افزایش دما، روند صعودی و با افزایش بارگذاری، روند نزولی دارند . همچنین مشاهده شد که ضرایب نفوذ گاز مونوکسیدکربن به مقدار جزئی کمتر از گاز نیتروژن میباشد که به دلیل ممان دو قطبی جزئی مونوکسیدکربن است که از نفوذ بیشتر جلوگیری میکند. انرژی های اکتیواسیون به دست آمده از معادله ی آرنیوس برای تمامی بارگذاری ها مقدار تقریباً یکسانی داشت و این دلالت بر آن دارد که ضرایب نفوذ وابستگی بیشتری به دما و وابستگی کمتری به بارگذاری نشان می دهند. توابع توزیع شعاعی سایت های اتمی گوناگون در دماها و بارگذاری های مختلف بدست آمدند که بیشترین تغییرات در سایت نیتروژن- نیتروژن مشاهده شد. انرژی های جذب به ازای یک مولکول نیتروژن و یک مولکول مونوکسیدکربن در زئولیت itq-7 بر حسب تعداد مولکول ها در سلول واحد و در دماهای مختلف محاسبه شدند. مشاهده می شود با افزایش دما در یک بارگذاری ثابت ، انرژی جذب ، به سمت مقادیر کمتر میل می کند.
سیده لیلا فانی صدرآبادی سامان علوی
چکیده زئولیت ها که گروهی از آلومینو سیلیکات های بلورین و متخلخل هستند، یکی از پرکاربرد ترین مواد در شاخه های مختلف صنایع می باشند. از جمله کاربردهای این مواد استفاده از آنها به عنوان غربال مولکولی است. از میان زئولیت ها، زئولیت- بتا به دلیل اسیدیته ی بالا و حفره های ویژه اش کاربرد صنعتی فراوانی دارد، اما تاکنون مطالعات چندانی بر روی این زئولیت در زمینه ی جداسازی مولکول های مختلف صورت نگرفته است. از این رو در تحقیق حاضر، فرایند جذب و نفوذ گازهای پر اهمیت نیتروژن، اکسیژن، کربن دی اکسید، کربن دی سولفید و متان بر روی زئولیت- بتا با استفاده از شبیه سازی دینامیک مولکولی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از انجام این تحقیق محاسبه ی کمیت ها ی میانگین مربع جا بجایی، ضرایب نفوذ، انرژی های جذب، انرژی های فعال سازی و توابع توزیع شعاعی است. با استفاده از نرم افزار dl poly_ 2 شبیه سازی ها در بارگذاری 4 و 8 مولکول بر سلول واحد، در دماهای 250، 298، 350، 400، 500، 600 و 700 کلوین و فشار bar 0/1 در دو مرحله انجام شد. در مرحله ی اول، به منظور رسیدن سامانه به تعادل، شبیه سازی ها طی ps 100 در مجموعه ی nvt اجرا شدند و در مرحله ی دوم فایل های خروجی از مرحله ی اول به منظور دنبال نمودن خط سیر سامانه، در مجموعه ی nve شبیه سازی شدند. سپس محاسبات مورد نظر انجام گرفت و دینامیک مولکول های مهمان با مطالعه ی میانگین مربع جابجایی (msd) برای مرکز جرم مولکول های مهمان بررسی شد. با رسم منحنی های msd بر حسب زمان مشاهده می شود که شیب منحنی ها با افزایش دما در تمام بارگذاری ها افزایش می یابد. از روی شیب منحنی msd و با استفاده از معادله ی انیشتین ضرایب نفوذ استخراج شده و اثر دما، بارگذاری و جرم مولی مولکول های مهمان روی این ضرایب بررسی شد. به این ترتیب مشاهده می شود که ضریب نفوذ هر ماده با دما رابطه ی مستقیم و با تعداد بارگذاری و جرم مولی مولکول مهمان رابطه ی عکس دارد. با استفاده از معادله ی آرنیوس، انرژی فعال سازی نفوذ محاسبه شد. نتایج حاصل نشان می دهد که به طور کلی انرژی فعال سازی با افزایش بارگذاری کاهش و با افزایش جرم مولی مولکول مهمان افزایش می یابد که تطابق خوبی با نتایج تجربی دارد. به موازات افزایش دما، غلظت مولکول های مهمان کاهش می یابد و بنابراین باید اثر ترکیبی دما وغلظت را در نظر گرفت. توابع توزیع مواضع اتمی مختلف در دماها و بار گذاری های مختلف به دست آمدند که بیشترین تغییرات در موضع مرکز جرم- مرکز جرم مشاهده شد. انرژی های جذب مولکول های مهمان در زئولیت- بتا بر حسب kj/mol، در دماهای مختلف محاسبه شدند. مشاهده می شود که در یک بارگذاری خاص با افزایش جرم مولی، انرژی جذب افزایش می یابد. همچنین در یک بارگذاری ثابت با افزایش دما انرژی جذب کاهش می یابد. کلمات کلیدی : دینامیک مولکولی، زئولیت- بتا، نفوذ ، انرژی جذب، انرژی فعال سازی نیتروژن، اکسیژن، کربن دی اکسید، کربن دی سولفید، متان
محبوبه مقامی حسن حدادزاده
در این پایان نامه دو کمپلکس پلی پیریدیلی تک هسته ای از نیکل (ii) با فرمول های [ni(tptz)(meoh)cl2] و [ni(tptz)2](pf6)2•ch3cn که در آنها tptz لیگاند 2، 4، 6-تریس (2-پیریدیل)-1، 3، 5-تری آزین است، سنتز و به کمک آنالیز عنصری، طیف سنجی های ft-ir، uv-vis و 1h nmr شناسایی شده اند. ساختار حالت جامد هر دو کمپلکس با کریستالوگرافی اشعه-x تک بلور تعیین شد. نیکل (ii) در کمپلکس [ni(tptz)(meoh)cl2] شش کوئوردینه است و آرایش هندسی لیگاندها در اطراف آن هشت وجهی منحرف شده است. لیگاند tptz به صورت کی لیت سه دندانه از طریق یک اتم نیتروژن تری آزینی و دو اتم نیتروژن پیریدیلی، به فلز کوئوردینه شده است. طیف ft-ir این کمپلکس نشان می دهد که ارتعاشات کششی c=n و c=c در tptz کوئوردینه شده نسبت به tptz آزاد به سمت فرکانس-های بیشتر جابجا شده است. در دیاگرام ortep کمپلکس [ni(tptz)2](pf6)2•ch3cn مشاهده می شود، کره کوئوردیناسیون داخلی کمپلکس از دو لیگاند tptz که هر یک به صورت عمودی با یکدیگر قرار گرفته اند، تشکیل شده است. tptz در این کمپلکس نیز به صورت سه دندانه به نیکل(ii) کوئوردینه شده است. این دو لیگاند یک آرایش هشت وجهی منحرف شده حول فلز مرکزی نیکل (ii) ایجاد نموده اند. طول پیوندهای ni-ntriazine کوتاهتر از طول پیوندهای ni-npyridyl است که به دلیل قوی تر بودن خصلت ? - پذیرندگی حلقه تری آزینی است. شمای ortep و آنالیز عنصری این کمپلکس نیز وجود یک مولکول استونیتریل را به عنوان حلال تبلور در ساختار بلوری آن نشان می دهد. وجود شبکه ای از پیوندهای هیدروژنی بین اتم های هیدروژن حلقه های پیریدیلی و اتم های f آنیون های pf6 باعث پایداری ساختار بلوری کمپلکس شده است. ترکیبی از tptz با h+ با فرمول مولکولی [tptzh2](pf6)2•h2o سنتز و به کمک طیف سنجی های ft-ir، uv-vis، 1h nmr و فلوئورسانس شناسایی شده است. ساختار حالت جامد این ترکیب هم از طریق کریستالوگرافی اشعه- x تک بلور و هم از طریق روش محاسباتی با استفاده از نرم افزار گوسین و مولترن با بهره گیری از dft انجام شد و روش مورد استفاده b3lyp/6-311+g** است. در دیاگرام این ترکیب مشاهده می شود که تنها دو اتم نیتروژن از شش اتم نیتروژن لیگاند tptz پروتونه شده است. همچنین وجود یک مولکول آب به عنوان حلال تبلور در ساختار آن مشاهده می شود. بررسی دقیق الگوی انباشتگی ترکیب، وجود برهم کنش های غیر کووالانسی از نوع پیوندهای هیدروژنی مشاهده می شود که باعث پایداری ساختار بلوری این ترکیب می شود. با روش b3lyp/6-311+g** طیف ft-ir صورتبندی های tptz و tptzh+ و tptzh22+ محاسبه شد که نتایج حاصل از آن توافق بسیار خوب بین نتایج تجربی و محاسبه شده را نشان می دهد. همچنین با بررسی طیف 1h nmr محاسبه شده صورتبندی tptzh22+n36n16 با استفاده از روش b3lyp/6-311+g(2d,p) نسبت به tms و مقایسه آن با طیف 1h nmr تجربی ترکیب [tptzh2](pf6)2•h2o،تفاوت بسیار جالب در حالت محلول و در فاز گازی قابل تشخیص است. همچنین تمایل پروتون خواهی سه اتم نیتروژن از شش اتم نیتروژن یکبار به صورت مجزا و سپس به طور همزمان محاسبه شده است.
یلدا کریمی احمد منشی
در این تحقیق سیمان سورل به دو روش مستقیم با استفاده از نمک منیزیم کلرید و درجا با استفاده از هیدروکلریک اسید تولید شد. نتایج نشان داد تولید سیمان به روش درجا، متاثر از گرمای تولید شده ناشی از واکنش منیزیم اکسید با هیدروکلریک اسید و همچنین زمان گیرش سیمان است. سیمان تولید شده به روش درجا با ترکیب 6 مول منیزیم اکسید ، 5 مول آب و 97/67 میلی لیتر هیدروکلریک اسید استحکام بالاتری را نسبت به سیمان تولید شده به روش مستقیم با ترکیب مورد نظر نشان داد. همچنین دانسیته و تراکم سیمان تولید شده به روش درجا بیشتر از سیمان تولید شده به روش مستقیم بدست آمد. ترکیب بهینه برای تشکیل سیمان سورل با تغییر مول مواد اولیه در دو مرحله ارزیابی شد. در مرحله اول با ثابت در نظر گرفتن منیزیم کلرید به مقدار 1 مول، سیمان با ترکیب 13 مول منیزیم اکسید و 12 مول آب بیشترین مقدار استحکام و گیرش مناسب را نشان داد. در مرحله دوم مقدار مول آب و منیزیم اکسید ثابت در نظر گرفته شد و مقادیر مولی نمک منیزیم کلرید از 5/0 مول تا 9/1 مول بررسی شد. نتایج نشان داد با افزایش غلظت نمک منیزیم کلرید، مقدار استحکام، تخلخل، زمان گیرش و درصد انحلال در آب افزایش یافت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان داد،تخلخل ها و حفرات مکان هایی برای جوانه زنی فازهای سوزنی بوده از این رو با افزایش تخلخل، استحکام سیمان نیز افزایش می یابد. افزایش غلظت نمک منیزیم کلرید موجب افزایش مقدار فاز سوزنی 5 در سیستم شد. مقدار 5/1 مول منیزیم کلرید بیشترین استحکام فشاری را در میان ترکیبات مطالعه شده نشان داد. تغییرات استحکام با زمان برای سیمان 13 مول منیزیم اکسید، 12 مول آب و 5/1 مول منیزیم کلرید بیشترین شیب را ناشی از گیرش سریع این سیمان با گذشت زمان نشان داد. سیمان سورل با ترکیب 13 مول منیزیم اکسید ، 12 مول آب و 5/1 مول منیزیم کلرید، به عنوان زمینه کامپوزیت انتخاب شد. اثر اندازه ذرات مختلف سیلیسیم کاربید به مقدار 5 درصد وزنی در محدوده 1190 تا 15 میکرون در خواص کامپوزیت بررسی شد. نتایج نشان داد با کاهش اندازه ذرات سیلیسیم کاربید، به علت توزیع مناسب ذرات در زمینه و برقراری اتصال مناسب، استحکام کامپوزیت افزایش می یابد. ذرات تقویت کننده سیلیسیم کاربید با اندازه ذره 15 میکرون با مقادیر مختلف به زمینه افزوده شد. نتایج حاصل از آزمون استحکام (ccs)، بیشترین استحکام را برای کامپوزیت با 15 درصد وزنی سیلیسیم کاربید با اندازه ذره 15 میکرون نشان داد و همچنین نتایج آزمون سایش نشان داد، کامپوزیت سیمان با 15درصد وزنی سیلیسیم کاربید بیشترین مقاومت سایشی را دارا است. اثر افزودن نانو ذرات سیلیسیم کاربید با اندازه ذره 50 نانومتر در رفتار خمشی سیمان مورد بررسی قرار گرفت. برای بهبود ترشوندگی نانو ذرات سیلیسیم کاربید از حلال اتانول استفاده شد. به منظور پایداری پراکنده شدن ذرات در حلال اتانول و قرار نگرفتن در محدوده ph مربوط به نقطه ایزوالکتریک در سوسپانسیون، از هیدروکلریک اسید استفاده شد. به این ترتیب میزان آگلومره شدن نانو ذرات کاهش پیدا کرد و افزودن 5 درصد وزنی نانو ذره سیلیسیم کاربید موجب افزایش استحکام خمشی نانو کامپوزیت گردید.
ستیا سلطان عطار محمود مرآتیان
پودرهای قالب به طور عمده از اکسیدهای سیلیسیم، کلسیم، آلومینیوم، عناصر قلیایی و قلیایی خاکی، با مقادیر کم فلوئوریدها و کربن تشکیل شده اند. این پودرها در ریخته گری مداوم تختال های فولادی به منظور محافظت فلز مذاب از اکسیداسیون مجدد، جلوگیری از اتلاف حرارت، روانسازی، جذب آخال های مضر و کنترل انتقال حرارت بین پوسته فولادی منجمد شده و قالب مسی بر سطح فولاد مذاب افزوده می شوند و بر پایداری فرایند و کیفیت سطحی نهایی محصول، تأثیر بسزائی دارند. از میان ترکیبات مختلف تشکیل دهنده پودرهای قالب، فلوئور عمدتاً بر ویسکوزیته، دمای انجماد و کریستالیزاسیون این پودرها تأثیرگذار است؛ اما انتشارات مواد فرّار حاوی این ترکیب، سبب آلودگی محیط زیست می شود. در این تحقیق نخست سه پودر وارداتی مختلف مورد استفاده در مجتمع فولاد مبارکه شناسائی شده و سپس پودر استارت به عنوان پودر مرجع جهت بررسی اثر ترکیباتی نظیر اکسید بور، کربنات سدیم، اکسید آهن، اکسید تیتانیوم و کربنات لیتیم بر ویسکوزیته، دمای کریستالیزاسیون و درصد کریستالیزاسیون با هدف کم فلوئور کردن آن انتخاب شد. در این راستا 33 نمونه پودر با استفاده از سرباره کوره بلند و کلینکر سیمان پرتلند به عنوان دو ترکیب اصلی و پایه در این پودرها ساخته شد. جهت بررسی ویسکوزیته این پودرها از تست ویسکومتر شیاری و مدل های ریاضی و برای تعیین دما و درصد کریستالیزاسیون آن ها از آنالیز حرارتی تفاضلی، میکروسکوپ الکترونی روبشی و آنالیز پراش پرتو ایکس استفاده شد و در انتها مدل جدیدی برای محاسبه ویسکوزیته در دماهای بالا ارائه شد. نتایج نشان دادند که استفاده از سرباره کوره بلند در ساخت این پودرها به دلیل میزان بالای گوگرد در ترکیب آن و نقش بسیار مخرب گوگرد در کیفیت فولاد تولیدی محدود می شود. در نمونه های حاوی کلینکر سیمان پرتلند، کریولیت ترکیبی بسیار موثرتر از فلوئورید کلسیم در کاهش ویسکوزیته بوده اما به دلیل طبیعت شیشه ساز این ترکیب، کریستالیزاسیون به شدت افت پیدا کرد. به منظور رفع این مشکل اکسید تیتانیوم در مقادیر 2، 5 و 8 درصد وزنی به پودرهای کم فلوئور افزوده شد. حضور حدود 8 درصد وزنی tio2 در ترکیب شیمیایی نمونه کم فلوئور، سبب جوانه زنی فاز اسکورلومیت (ca3(fe,ti)2[(si,ti)o4]3) شده که ساختاری مشابه با فاز آندرادیت (ca3fe2o12si3) در نمونه مشابه سازی شده داشت. در نهایت نمونه بدون فلوئور با ترکیب شیمیایی حاوی 8 درصد وزنی tio2 و 1 درصد وزنی li2o، ویسکوزیته مشابه با پودر مرجع و درصد کریستالیزاسیون نهایی 43% ، به عنوان بهترین نمونه از نظر مشابهت خواص با پودر مرجع معرفی شد. به منظور بررسی عملکرد مدل ارائه شده جدید، ویسکوزیته نمونه های مشابه با پودر مرجع با استفاده از مدل جدید و دو مدل ریبود و اربین محاسبه شد. نتایج نشان دادند که مقادیر بدست آمده با استفاده از مدل جدید در دمای °c1150 تشابه بیشتری با نمونه مرجع داشته که این امر عملکرد دقیق تر مدل جدید را نسبت به دو مدل دیگر نشان داد.
زهرا دهبانی پور حسن حدادزاده
چکیده در این پروژه، مشتقات جدیدی از فروسن: i) [fc-ch=n-c6h4-n=ch-fc] v) [fc-ch=n-c6h4-(n2)-c6h4-n=ch-fc] ii) [fc-ch=n-c6h5-c6h2-(c2o)-n=ch-fc] vi) [fc-ch=n-c6h4-(n2)-c6h5] iii) [fc-ch=n-c6h4-(so2)-c6h4-n=ch-fc] vii) [fc-ch=n-c6h4-(c16h14) (n) (o)2] iv) [fc-ch=n-c6h4-(o)-c6h4-n=ch-fc] از واکنش تراکمی فروسن کربالدهید با آمین های آروماتیک سنتز شدند. کمپلکس های (i-vii) با روش های اسپکتروسکوپی ir، 1h-nmr، uv-vis و ولتامتری چرخه ای شناسایی شدند. برای هر هفت کمپلکس تشکیل شده، نوار تیز و نسبتاً شدید در ناحیه cm-11702-1613 مربوط به ?(c=n) پیوند ایمینی است. با تراکم گروه c=o ماده آغازگر، فروسن کربالدهید، با گروه –nh2 آمین های مربوطه، هیچ نوار کششی برای c=o و –nh2 مشاهده نشد. طیف های 1h-nmr با روزنانس های تیز، نشان دهنده رفتار دیامغناطیس این کمپلکس ها در دمای اتاق می باشند. پروتون های حلقه cp، محیط مغناطیسی یکسانی دارند و یک جا بجایی شیمیایی را در ppm2/4 نشان می دهند. روزنانس های حلقه های cp استخلاف دار شده، در ناحیهppm 5-4/4 ظاهر می شوند. در هر کمپلکس، پروتون های ایمینی (-ch=n-) ناپوشیده شده و سیگنال آن درppm 8/10-3/8 ظاهر می شود. این ترکیبات چند نوار جذبی از قبیل mlct، lmct و انتقالات درون لیگاندی را نشان می دهند. این انتقالات، در مقایسه با فروسن و فروسن کربالدهید، شیفت آبی یا قرمز نشان می دهند. ولتاموگرام های چرخه ای جفت fe(iii/ii)، برای کمپلکس های (ii,iv,vi) رفتار برگشت پذیر، برای کمپلکس (vii) رفتار برگشت ناپذیر و برای کمپلکس (iii) رفتار شبه برگشت پذیر را نشان می دهند. ازکمپلکس (vi)، [fc-ch=n-c6h4-(n2)-c6h5]، برای اندازه گیری گلوکز در حضور آنزیم گلوکزاکسیداز استفاده شد. پدیده تقاطع اسپین کمپلکس های (iii، ii)، [fc-ch=n-c6h4-(so2)-c6h4-n=ch-fc] و [fc-ch=n-c6h5-c6h2-(c2o)-n=ch-fc] با اسپکتروسکوپی uv-vis در دماهای مختلف (c°0 تا c°100) مورد مطالعه قرار گرفت. کلمات کلیدی: فروسن کربالدهید، فروسنیل شیف-بیس، سنسور گلوکز، گلوکزاکسیداز، واکنش های تراکمی، ولتامتری چرخه ای.
طاهره احمدی باقری حسن حدادزاده
کینولون ها از عوامل ضدباکتریایی قوی می باشند که گستره ی وسیعی از آنتی بیوتیک ها را تشکیل می دهند. سیپروفلوکساسین، 1- سیکلوپروپیل- 6- فلوئورو-4- اکسو-7- (1-پایپرازینیل)-1و4- دی هیدروکینولین-3- کربوکسیلیک اسید، از گروه فلوئوروکینولون ها می باشد. سیپروفلوکساسین از سری آنتی بیوتیک هایی است که به طور وسیعی در درمان بسیاری از عفونت ها تجویز می شود در این پایان نامه سه کمپلکس تک هسته ای از مس(ii) با فرمول های [cu(cip)2(oh)2]?2ch3oh?6h2o، [cu(cip)(bpy)(h2o)2]pf6]و [cu(cip)(phen)(h2o)2]pf6?h2o ]که در آنها cip، لیگاند سیپروفلوکساسین است، سنتز و به کمک آنالیز عنصری، طیف سنجی های ft-ir و uv- vis شناسایی شدند. ساختار حالت جامد کمپلکس [cu(cip)2(oh)2]?2ch3oh?6h2o]با کریستالوگرافی اشعه- x تک بلور تعیین شد. بلورهای آبی رنگ براق کمپلکس [cu(cip)2(oh)2]?2ch3oh?6h2o] با روش نفوذ استون به درون محلول آبی این کمپلکس تهیه شد. سیستم بلوری این ترکیب تری کلینیک و گروه فضایی p1 ? آن است . در این کمپلکس مرکز (cu(ii شش کوئوردینه است و دو لیگاند سیپروفلوکساسین در موقعیت استوایی به صورت دودندانه و با صورت بندی مشابه، از طریق اکسیژن کربوکسیلات و اکسیژن کربونیل به اتم مرکزی کوئوردینه شده اند و آرایش هشت وجهی انحراف یافته حاصل شده است. با وجود دو اتم هیدروژن متصل به n حلقه پایپرازین و دپروتونه شدن گروه کربوکسیلات در لیگاند سیپروفلوکساسین، این لیگاند به صورت یون دوقطبی می باشد. طیف ft-ir این کمپلکس ها نشان داد که ارتعاشات کششی کربونیل و کربوکسیلیک اسید cip کوئوردینه شده نسبت به cip آزاد جابه جایی و کاهش شدت دارند. طیف الکترونی این ترکیبات نیز در حلال آبی ثبت شدند. جذب های قوی مشاهده شده در ناحیه فرابنفش مربوط به انتقالات درون لیگاندی است و جذب ضعیفی که در ناحیه مرئی ظاهر می شود از نوع انتقال d-d است. همچنین برهمکنش کمپلکس[cu(cip)2(oh)2] باdna ، با روش های uv- vis، فلوئورسانس، روش ولتامتری چرخه ای و و ژل الکتروفورز مورد بررسی قرار گرفت. کاهش شدت و جابه جایی به سمت طول موج های بالاتر در طیف های جذبی گرفته شده، نشان دهنده ی برهمکنش کمپلکس با dna است. ثابت پیوند کمپلکس با dna نیز با استفاده از طیف های جذبی به دست آمد. نتایج به دست آمده از روش های انجام شده، نشان می دهند که عمده ی برهمکنش کمپلکس با dna، از نوع اینترکیلیشن است. همچنین برهمکنش الکترواستاتیک نیز مشاهده می شود. بررسی فعالیت نوکلئوآزی کمپلکس، تمایل کمپلکس به گسستن pegfp-n1 plasmid dna رانشان می دهد. سمیت سلولی کمپلکس با آزمون mtt در محیط in vitroبررسی شد و فعالیت ضدسرطانی را در برابر سلول های سرطانی(mcf-7) نشان داد.
جمال الدین شاکری حسن حدادزاده
در این پایان نامه دو کمپلکس تک هسته ای از رنیم(i) با فرمول های [recl(co)3(phen-dione)] و [recl(co)3(py)2] و کمپلکس دو هسته ای [recl(co)3(?-tptzh)re(co)3] که لیگاند tptz-h، 2 و 4 و 6- تری(پیریدیل-2-ایل)- h2- 1 و 3 و 5 تری آزین-1- اید است، سنتز و به کمک آنالیز عنصری، طیف سنجی های ft-ir، uv- vis و nmr شناسایی شده اند. ساختار حالت جامد کمپلکس [recl(co)3(?-tptzh)re(co)3] با کریستالوگرافی اشعه- x تک بلور تعیین شد. بلورهای قرمز رنگ براق کمپلکس [recl(co)3(?-tptzh)re(co)3]، با روش تبخیرآرام در حلال های کلروفرم و تولوئن به دست آمد. سیستم بلوری این ترکیب مونو کلینیک و گروه فضایی آن p 21/c است، پارامترهای مربوط به آن عبارت اند از: (11)445/10a (?)= ، (19)133/18 b (?)=، (17)803/16c (?) =، 90 = (?)? ، 125/90(?) = ? ، 90?(?) = ، 4z = و (6)3182v(?3) = . کمپلکس دو هسته ای سنتز شده دارای دو مرکز re(i) است که کره کوئوردیناسیون اطراف هر یک از این دو مرکز با یکدیگر متفاوت هستند. عدد کوئوردیناسیون هر یک از یون های re(i) برابر شش است. در این کمپلکس لیگاند tptzh به صورت دو و سه دندانه به دو مرکز رنیم(i) کوئوردینه شده است. هر دو مرکز re(i) که لیگاند tptz-h به صورت دو و سه دندانه به آنها متصل است، دارای انحراف هشت وجهی شدید اطراف مراکزre(i) می باشند. ساختار لیگاند tptz اولیه تغییر یافته و یکی از کربن های حلقه تری آزینی لیگاند tptz در اثر واکنش ردوکس به صورت انتخابی اشباع می شود که در نتیجه، آروماتیسیته حلقه تری آزینی از بین می رود. همچنین در اثر فعال شدن کمپلکس بر سطح آلومینا پیوند قوی بین c-cl در حلال chcl3 می شکند و لیگاند کلرو (cl-) به یکی از مراکز رنیم کوئوردینه می شود. برای بررسی دقیق علت اشباع شدن کربن حلقه تری آزینی از شیمی محاسباتی روش dft کمک گرفته شد و وضعیت دانسیته الکترونی روی لیگاند tptz در هر دو کمپلکس اشباع [recl(co)3(?-tptzh)re(co)3] و غیر اشباع [recl(co)3(?-tptz)re(co)3] به دقت بررسی شد. ساختارهای بهینه شده، طیف های ft-ir، raman و nmr، انرژی های اوربیتال های پیشانی کمپلکس های اشباع و غیر اشباع نیز مقایسه شدند. همچنین واکنش فتوکاتالیستی کاهش co2 به co توسط کمپلکس های [recl(co)3(?-tptzh)re(co)3] و [recl(co)3(phen-dione)] در حضور الکترون دهنده های tea و teoa و نمک nhet3cl انجام پذیرفت. نتایج حاکی از فعالیت بالای کمپلکس های سنتز شده در واکنش فتوکاتالیستی می باشد. دو چرخه کاتالیستی برای واکنش کاهش co2 در حضور این دو کمپلکس نیز پیشنهاد شده است.
فرید حجاره حقیقی حسن حدادزاده
در این پایان نامه سه کمپلکس پلی پیریدیلی تک هسته ای از روتنیم(ii) با فرمول های [ru(phen-diox)3](pf6)2، [ru(phen-diox)2(dmf)2](pf6)2 و [ru(phen-diox)2(h2o)2](pf6)2 سنتز و به کمک آنالیز عنصری، طیف سنجی های ft-ir و uv-vis شناسایی شده اند. کمپلکس [ru(phen-diox)3](pf6)2 با روش کروماتوگرافی ستونی با فاز ساکن آلومینا خالص سازی شد. بلورهای نارنجی رنگ کمپلکس [ru(phen-diox)3](pf6)2 با روش نفوذ اتر به درون محلول استونیتریلی این کمپلکس تهیه شدند. ساختار حالت جامد کمپلکس [ru(phen-diox)3](pf6)2 با کریستالوگرافی اشعه- x تک بلور تعیین شد. روتنیم(ii) در کمپلکس [ru(phen-diox)3](pf6)2 شش کوئوردینه است و لیگاند phen-diox به صورت کی لیت دو دندانه، ازطریق دو اتم نیتروژن پیریدیلی، به فلز مرکزی کوئوردینه شده است.کریستالوگرافی اشعه- xتک بلور کمپلکس [ru(phen-diox)3](pf6)2 یک ساختار هشت وجهی انحراف یافته را اطراف روتنیم(ii) نشان می دهد. طیف الکترونی این کمپلکس در حلال استونیتریل ثبت شد. باند های جذبی پر شدت مشاهده شده در ناحیه فرابنفش مربوط به انتقالات درون لیگاندی است و باند جذبی که در ناحیه مرئی ظاهر می شود از نوع انتقال mlct است. در طیف ft-ir این ترکیب جذبی قوی و تیز در عدد موجی cm-1842 مشاهده می شود که مربوط به (p–f)? است. مطالعات الکتروشیمیایی کمپلکس [ru(phen-diox)3](pf6)2، کاهش مربوط به فلز را در پتانسیل های مثبت و کاهش مربوط به لیگاند را در پتانسیل های منفی نشان می دهند. طیف های فلوئورسانس این ترکیب نیز نشر های پر شدت را در ناحیه ی مرئی نشان می دهند. آنالیز عنصری این کمپلکس با مقادیر محاسبه شده توافق بسیار خوبی دارد. کمپلکس [ru(phen-diox)2(dmf)2](pf6)2 با روش کروماتوگرافی ستونی با فاز ساکن آلومینا خالص سازی شد. بلورهای قهوه-ای رنگ کمپلکس [ru(phen-diox)2(dmf)2](pf6)2 با روش نفوذ اتر تهیه شدند. طیف الکترونی این کمپلکس در حلال استونیتریل ثبت شد. باند های جذبی پر شدت مشاهده شده در ناحیه فرابنفش مربوط به انتقالات درون لیگاندی است و باند جذبی که در ناحیه مرئی ظاهر می شود از نوع انتقال mlct است. در طیف ft-ir کمپلکس جذبی قوی و تیز در فرکانس cm-1843 مشاهده می شود که مربوط به (p–f)? است. مطالعات الکتروشیمیایی کمپلکس [ru(phen-diox)2(dmf)2](pf6)2، کاهش مربوط به فلز را در پتانسیل های مثبت و کاهش مربوط به لیگاند را در پتانسیل های منفی نشان می دهند. طیف های فلوئورسانس این ترکیب نیز نشر های پر شدت را در ناحیه ی مرئی نشان می دهند. آنالیز عنصری این کمپلکس با مقادیر محاسبه شده توافق بسیار خوبی دارد. کمپلکس [ru(phen-diox)2(h2o)2](pf6)2 نیز با روش کروماتوگرافی ستونی خالص سازی شد. بلورهای قهوه ای رنگ کمپلکس [ru(phen-diox)2(h2o)2](pf6)2 با روش نفوذ استون به درون محلول آبی این کمپلکس تهیه شدند. طیف الکترونی این ترکیب نیز در حلال استونیتریل ثبت شد. باند های جذبی پر شدت مشاهده شده در ناحیه فرابنفش مربوط به انتقالات درون لیگاندی است و باند جذبی که در ناحیه مرئی ظاهر می شود از نوع انتقال mlct است. در طیف های ft-ir کمپلکس [ru(phen-diox)2(h2o)2](pf6)2جذبی قوی و تیز در فرکانس cm-1845 مشاهده می شود که مربوط به (p–f)? است. طیف های فلوئورسانس کمپلکس نیز نشر های پر شدت را در ناحیه ی مرئی نشان می دهند. آنالیز عنصری این کمپلکس با مقادیر محاسبه شده توافق بسیار خوبی دارد. کمپلکس های [ru(phen-dione)3](bf4)2 و[ru(phen-dione)2(h2o)2](bf4)2 دارای اثر تمپلیت برای واکنش تراکمی اتیلن گلیکول با لیگاند های فن دی اون کوئوردینه شده می باشند. همچنین اوربیتال های homo و lumo کمپلکس [ru(phen-diox)3](pf6)2 با نرم افزار گوسین نسخه ی 3 و 9 با روش dft و استفاده از مجموعه پایه ی gen مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تجربی با نتایج محاسباتی توافق بسیار خوبی دارند. کلمات کلیدی: کمپلکس های روتنیم(ii)، لیگاندهای پلی پیریدیلی، 1،10-فنانترولین-?،6- دی اون، ساختارحالت جامد، ولتامتری چرخه ای، طیف فلوئورسانس.
فاطمه زراعت پیشه شادپور ملک پور
در این پروژه تحقیقاتی، ابتدا یک سری پلی(استر-ایمید)های فعال نوری مشتق شده از دی ال n،n -(پیروملیتویل)-بیس (متیل استر تیروسین) از طریق پلیمرشدن تراکمی با استفاده از سیستم ویلزمایر و دی اسیدهای مختلف تهیه شدند. اثر برخی از متغیرهای واکنش بر ویژگی های فیزیکی پلیمرهای تهیه شده مورد مطالعه قرار گرفت. پلیمرهای به دست آمده بازده و پایداری حرارتی بسیار خوبی را نشان می دهند و گرانروی ذاتی آنها در محدوده dl/g 0.42-0.35 می باشد. این پلیمرها، دارای حلالیت بسیار خوبی در حلال?های آلی قطبی بدون پروتون هستند. پلیمرهای تهیه شده با روش های شناسایی مانند چرخش ویژه،ft-ir ،1h-nmr ، تجزیه ی عنصری، tga، xrd و fe-sem بررسی شدند. به دلیل وجود آمینواسید در ساختار منومر و پلیمرهای تهیه شده، انتظار می رود این مواد زیست تخریب پذیر باشند. بنابراین، دربخش دیگر پروژه، خواص بیولوژیکی و زیست تخریب پذیری پلیمرهای تهیه شده مورد بررسی قرار گرفت. در بخش بعد، به منظور بهبود بخشیدن به پراکندگی نانوذره ها در زمینه ی پلیمری، سطح نانوذره های tio2 و zno با عامل های اصلاح کننده ی سیلان دار اصلاح شده و با یکی از پلیمرهای تهیه شده که خواص بیولوژیکی آن مورد بررسی قرار گرفت، واکنش داده شد. بیونانوکامپوزیت های جدید با اضافه کردن درصدهای مختلف نانوذره ها به زمینه ی پلیمری با استفاده از امواج فراصوت به عنوان یک روش ساده و ارزان تهیه گردیدند. بیونانوکامپوزیت های تهیه شده با روش های ft-ir، xrd، fe-sem، tem، uv/vis و tga مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. نتایج fe-sem و tem حاکی از آن هستند که ذره ها به طور یکنواخت و در اندازه نانومتری در زمینه ی پلیمری پراکنده شده اند. بررسی پایداری حرارتی بیونانوکامپوزیت های تهیه شده به کمک تجزیه ی tga، بهبود خواص حرارتی پلیمر را تایید کرد. در قسمت بعد، یک سری پلی(استر-ایمید)های فعال نوری جدید طی پلیمر شدن تراکمی منومر جدید (3، 4، 3، 4-بنزوفنون تتراکربوکسیلیک) -3، 3، 4، 4-دی ایمیدو-بیس(متیل استر تیروسین) و دی اسیدکلریدهای مختلف تهیه شدند. در این راستا، تأثیر عوامل مختلف مانند دما و زمان روی واکنش پلیمر شدن بررسی گردید و بهترین شرایط مورد استفاده قرار گرفت. پلیمرهای تهیه شده دارای بازده و گرانروی خوبی بودند و علاوه بر این، این پلیمرها به دلیل داشتن گروه?های انعطاف پذیر در ساختار خود، حلالیت خوبی در حلال?های آلی دارند و به علت حضور حلقه?های آروماتیک، مقاومت حرارتی بالایی از خود نشان میدهند. در قسمت آخر، یک سری پلی(آمید-ایمید)های جدیدی تهیه شد که برای تهیه آنها، ابتدا دی اسید جدید 4، 4 -متیلن بیس(3-کلرو-2، 6-دی اتیل تری ملیتیل ایمیدوبنزن) تهیه گردید. با استفاده از پلی(آمید-ایمید) حاوی دی اسید تهیه شده و دی آمین تجاری 4، 4 -متیلن بیس(3-کلرو-2، 6-دی اتیل آنیلین) و با اضافه کردن درصدهای مختلف از نانوذره های zro2 اصلاح شده با عامل اصلاح کننده ی سیلان دار به زمینه ی پلیمری، نانوکامپوزیت های جدیدی تهیه شدند. نانوکامپوزیت های تهیه شده با استفاده از روش های مختلفی مانند ft-ir، xrd، fe-sem، tem، uv/vis و tga بررسی شدند.
نفیسه جراح رحمان جهانیان
در این پایان نامه،کمپلکس های روی (ii) بالیگاند های مونوآنیونیمشتق شده از آمینواسیدهای گلیسین (gly)،گلوتامین (gln)،هیستیدین(his)، آرژینین(arg)، متیونین (met) و سیستئین (cys)با فرمول های [zn(gly)2]،[zn(gln)2]،[zn(his)2]،[zn(arg)2(oac)]oac?3h2o،[zn(met)2]و[zn(cys)2]سنتز شدند.این کمپلکس ها با روش های آنالیز عنصری (chn)، ft-ir وuv-vis شناسایی شدند. همچنین ساختار حالت جامد کمپلکس های [zn(arg)2(oac)]oac?3h2o و [zn(gln)2]، به کمک کریستالوگرافی اشعه-x تعیین شد. بلور های بی رنگ و براق کمپلکس [zn(arg)2(oac)]oac?3h2o با روش تبخیر آرامدر سیستم دو حلالی پروپانول:آب با نسبت حجمی 1:5تهیه شد.سیستم بلوری این ترکیب مونوکلینیک و گروه فضاییآنp21است.در این کمپلکس، مرکزروی (ii)پنج کوئوردینه بوده و دارای ساختار هرم مربعی انحراف یافته می باشد. مکانهای کوئوردیناسیون این ساختار در قاعده هرم، توسط دو لیگاند arg به صورت کیلیت های دو دندانه و با صورت بندی مشابه، اشغال شده اند. همچنین یک لیگاند استات (ch3coo¯)در رأس هرم، از طریقیک اکسیژن خود کوئوردینه شده است. بلور های کمپلکس [zn(gln)2] با روش نفوذ اتانولدر محلول آبی این کمپلکس تهیه شدند.در این کمپلکس به علت کوئوردیناسیون دو اتم اکسیژن مربوط به گروه های کربونیل لیگاند های gln در دو کمپلکس همسایه، ساختار پلیمری مشاهده می شود. در این حالت عدد کوئوردیناسیون هر یون (ii)znبرابر شش می شود و آرایش هندسی اطراف هر یک ازآنها به صورت هشت وجهیمنحرف شده است.در این حالت، دو اتم اکسیژن گروه های کربونیل همسایه موقعیت های محوری و اتم های o و n لیگاند هایgln موقعیت های استوایی را اشغال می کنند.طیف های ft-ir این کمپلکس ها نشان دادند که ارتعاش های کششیگروه کربوکسیل و گروه آمینیلیگاند های آمینواسید پس از کوئوردینه شدن به فلز اندکی به فرکانس های بالاتر جا به جا می شوند. همچنین تأثیر کمپلکس های سنتز شده به عنوان عامل بازدارنده رشد قارچ آسپرژیلوس فلاووس و تولید آفلاتوکسین با انجام شش دوره آزمایش بیولوژیکیبررسیشد. در هر سری از آزمایش ها، محلول هایی با غلظت های متفاوت از کمپلکس های محلول در آب تهیه شد و در سطوح 5 و 10 میلی لیتر به محیط کشت pdaحاوی اسپور های قارچ آسپرژیلوس فلاووس اضافه گردید. محیط های کشت به مدت 6 روز در دمای بین 25-30 درجه سانتی گراد در داخل انکوباتور قرار داده شدند.میزان سم آفلاتوکسین تولید شده در محیط کشت در حضور غلظت های متفاوت از این کمپلکس ها به طور قابل توجهی تغییر یافت. به طور کلی، با افزایش غلظت های بیشتر از ppm 50 از هر کدام از کمپلکس ها، تقریباً هیچ رشدی از قارچ آسپرژیلوس فلاووس مشاهده نشد و میزان سم آفلاتوکسین تولید شده به حد اقل مقدار خود رسید. کمپلکس [zn(cys)2]به علت حلالیت فوق العاده پایین آن در آب، در این بخش مورد مطالعه قرار نگرفت.
طاهره حسین زاده صنعتکار حسن حدادزاده
این پایان نامه در دو بخش تهیه شده است: در بخش اول، دو کمپلکس تک هسته ای از ملوکسیکام با فرمول های trans-[co(hmel)2(etoh)2] و trans-[zn(hmel)2(etoh)2] سنتز و به کمک آنالیز عنصری، و روش های طیف سنجی ft-ir و uv–vis شناسایی شدند و ساختار آن ها به وسیله تکنیک پراش پرتو-x شناسایی شد. در این کمپلکس ها، دو لیگاند منو آنیونی ملوکسیکام به صورت دو دندانه و از طریق n تیازولی و o گروه آمیدی به یون فلزی کوئوردینه می شوند. ملوکسیکام با صورت بندی zzz به فلز کوئوردینه می شود و به دلیل ایجاد موقعیت فضایی مناسب، پیوند هیدروژنی درون مولکولی بین o– مربوط به گروه هیدروکسیل و nh گروه آمیدی به وجود می آید. این کمپلکس ها به دلیل پایداری ناشی از تشکیل حلقه ی شش تایی و همچنین به دلیل ایجاد پیوند هیدروژنی درون مولکولی، پایدار هستند. به علاوه، این کمپلکس ها دارای ساختار اکتاهدرال انحراف یافته هستند و طول پیوندهای موقعیت محوری در مقایسه با طول پیوندهای موقعیت استوایی بلندتر است. در این پروژه، برهمکنش کمپلکس های سنتز شده باdna ، با روش های uv–vis، فلوئورسانس و روش ولتامتری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفت. افزایش شدت و جابه جایی پیک ها به سمت طول موج های کمتر در طیف های جذبی گرفته شده، نشان دهنده ی برهمکنش کمپلکس ها با dna است. ثابت پیوند کمپلکس ها با dna با استفاده از طیف های جذبی به-دست آمد. نتایج حاصل از روش های انجام شده نشان می دهند که برهمکنش عمده ی این کمپلکس ها با dna، از نوع الکترواستاتیک می باشد. در بخش دوم این پایان نامه استحصال سلنیوم از لجن آندی مس سرچشمه و شرایط بهینه این فرآیند گزارش شده است. لجن آندی مس، مواد نامحلول باقیمانده از تصفیه الکترولیتی مس است که در سل های الکترولیت رسوب می کنند. این لجن آندی حاوی عناصر با ارزشی از جمله طلا، نقره، سلنیوم و تلوریوم و همچنین فلزاتی مانند آهن، مس، نیکل و ... است. در گذشته بازیابی سلنیوم با استفاده از روش های پیرومتالورژی انجام می شد. این روش ها در دمای بالا انجام می شوند و با تولید اکسید گازهای گوناگون منجر به آلودگی محیط و کاهش بازیابی عناصر مختلف می شوند. این پروژه تحقیقاتی تلفیقی از روش پیرومتالورژی و هیدرومتالورژی است که بازیابی سلنیوم تقریبا کامل و گزینشی است. مراحل کار به این ترتیب است که ابتدا سلنیوم موجود در نمونه با روش تشویه قلیایی به فرم های سلنات و سلنیت، اکسید می شود. پس از لیچینگ و فیلتراسیون نمونه ها، محلول ها با روش طیف سنجی جذب اتمی مورد آنالیز قرار گرفتند. در مرحله بعد سلنیوم فلزی توسط عوامل کاهنده رسوب داده شد. شرایط بهینه واکنش با تغییر پارامترهای مختلف از جمله دما، زمان و مقدار سدیم کربنات لازم به منظور تشویه قلیایی تعیین شد. این شرایط عبارتند از: دما 600 درجه سانتی-گراد، زمان هشت ساعت و نسبت وزنی سدیم کربنات به لجن آندی 5/0 . با این شرایط 47/99 درصد از سلنیوم موجود در لجن آندی استحصال شد.
نفیسه سری مونا سلیمی
در این پایان نامه دو کمپلکس تک هسته ای از روتنیوم (ii) و روی (ii) با فرمول های trans-[ru(dmb)2cl(etoh)]pf6 و [zn(dmb)3](pf6)2 که در آنها dmb، لیگاند 4 و´4-دی متیل بی پیریدین است، سنتز و به کمک آنالیز عنصری، طیف سنجی هایft-ir و uv-vis شناسایی شدند. ساختار حالت جامد این کمپلکس ها با کریستالوگرافی تک بلور اشعه- x تعیین شدند .پارامترهای مربوط به آن عبارت اند از: ?040/15a = ، ?524/11 b =، ? 288/16 c =، ?90 = ? = ?? = ، 4z = و ?31/2823v = . در این کمپلکس مرکز ru(ii) شش کوئوردینه است و دو لیگاند dmb در موقعیت استوایی به صورت دو دندانه از طریق اتم های نیتروژن به اتم مرکزی کوئوردینه شده اند. آرایش هندسی این کمپلکس از نوع هشت وجهی انحراف یافته است. بلورهای سفید رنگ براق کمپلکس [zn(dmb)3](pf6)2، با روش نفوذ دی اتیل اتر به درون محلول nو n- دی متیل فرمامید از این کمپلکس تهیه شدند. پارامترهای مربوط به آن عبارت اند از: ?(7) 9077/12a = ، ? (7)0821/14 b =، ? (8)5343/14 c =، ?827/87= ?، ?729/64= ?، ?580/68? = ، 2z = و ?3 (2)1/2202v = . در این کمپلکس مرکز zn(ii) شش کوئوردینه است و سه لیگاند dmb به صورت دو دندانه از طریق اتم های نیتروژن به اتم مرکزی کوئوردینه شده اند و یک آرایش هشت وجهی انحراف یافته را ایجاد نموده اند. طیف های ft-ir این کمپلکس ها نشان دادند که ارتعاشات در لیگاند dmb کوئوردینه شده نسبت به dmb آزاد جابه جایی و تغییر شدت دارند. همچنین برهمکنش این کمپلکس ها باfs-dna ، با روش های uv-vis، فلوئورسانس و ولتامتری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفت. تغییر شدت و جابه جایی طول موج ها در طیف های جذبی، نشان دهنده ی برهمکنش این کمپلکس ها باfs-dna است. ثابت پیوند کمپلکس ها با fs-dna نیز با استفاده از طیف های جذبی به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که برهمکنش عمده ی این کمپلکس ها با fs-dna از نوع الکتروستاتیک است. بررسی فعالیت نوکلئوآزی این کمپلکس ها و همچنین کمپلکس [ru(phen-diox)3](pf6)2(که در آن phen-diox، 2,3-dihydro-4a,12b-(epoxyethanooxy)[1,4]dioxino[2,3-f][1,10]phenanthroline است) نشان داد که هر سه ترکیب می توانند ptz57 plasmid dna را دچار گسستگی نمایند. سمیت سلولی این کمپلکس ها با آزمون mtt در محیط vitro in بررسی شد و هر سه کمپلکس فعالیت ضدسرطانی را در برابر سلول های سرطانی(mcf-7) نشان دادند. همچنین اثر الکتروکاتالیتیکی کمپلکس trans-[ru(dmb)2cl(etoh)]pf6 در فرایند احیاء co2 به co با استفاده از روش ولتامتری و محاسبات dft مورد بررسی قرار گرفت.
طیبه خداوردی حسن حدادزاده
چکیده در این پروژه کمپلکس تک هسته ای ru(ii) با فرمولcis-[ru(tmp)2(ch3cn)2](no3)2?etoh سنتز شد، که در آن tmp، 3 و 4 و 7 و 8 - تترا متیل- 1 و 10- فنانترولین می باشد. بلورهای قرمز شفاف مکعبی شکل کمپلکس به روش تبخیر آرام در حلال استونیتریل به دست آمدند. کمپلکس سنتز شده با روش های ft-ir ، uv-vis و آنالیز عنصری شناسایی شد و ساختار حالت جامد آن با کریستالوگرافی اشعه ی ایکس تک بلور تعیین شد. سیستم بلوری این کمپلکس مونوکلینیک و گروه فضایی آن p2(1)/c می باشد. با توجه به نتایج کریستالوگرافی، ساختار کمپلکس هشت وجهی انحراف یافته است که در آن دو لیگاند استونیتریل به صورت سیس از طریق اتم های نیتروژن خود و دو لیگاند tmp نیز به صورت دودندانه و از طریق اتم های نیتروژن به فلز مرکزی کوئوردینه شده اند. در اثر ممانعت استخلاف های متیل روی حلقه-ها، لیگاندهای tmp تا حدودی از حالت هم صفحه بودن خارج شده اند. در ادامه توانایی و میزان کارآمدی کمپلکس در دو زمینه ی مهم زیستی و کاتالیستی بررسی شد. زمینه ی زیستی: برهمکنش کمپلکس باdna ، با روش های uv- vis، فلوئورسانس، ولتامتری چرخه ای و ولتامتری پالس دیفرانسیلی مورد بررسی قرار گرفت. با افزودن dna به محلول کمپلکس این تغییرات در طیف-های کمپلکس ایجاد شد: کاهش شدت و جابه جایی به سمت طول موج های بالاتر در طیف uv- vis ، کاهش شدت در طیف فلوئورسانس ، جابه جایی پتانسیل کاتدی به سمت مقادیر منفی و پتانسیل آندی به سمت مقادیر مثبت در ولتاموگرام چرخه ای و جابه جایی پتانسیل کاتدی به سمت مقادیر منفی در ولتاموگرام پالس دیفرانسیلی. این تغییرات، برهمکنش کمپلکس با dna را اثبات می کند و از طرفی برهمکنش شیاری کمپلکس با dna را نیز نشان می-دهد. زمینه ی کاتالیستی: فعالیت الکتروکاتالیستی کمپلکس برای کاهش co2 به co با روش ولتامتری چرخه ای بررسی شد. با توجه به ولتاموگرام ها، ثابت شد که co2 به جای استونیتریل به روتنیم کوئوردینه شده و پس از واکنش های ردوکس به co کاهش می یابد. همچنین مکانیسمی برای این کاهش کاتالیستی پیشنهاد شد.
سمیه قاسمی مجید افیونی
آمینواسیدها به عنوان عامل کلاته کننده عناصر کم مصرف و محرک رشد گیاه می توانند نقش مهمی در بهبود عملکرد و کیفیت محصولات کشاورزی داشته باشند. با توجه به گستردگی کمبود آهن و روی و مشکلات تغذیه ای ناشی از آنها در گیاه و انسان، هدف از انجام این مطالعه سنتز آمینوکلات های آهن و روی و بررسی تأثیر آنها بر عملکرد و کیفیت تغذیه ای گیاه بود. این پژوهش در پنج مطالعه جداگانه انجام شد. در مطالعه اول، با استفاده از برخی روش های ابداعی، تعدادی آمینوکلات های آهن و روی حاوی گلیسین، گلوتامین، آرجینین، هیستیدین و متیونین ساخته شد و پس از شناسایی ویژگی-های مولکولی آنها با استفاده از طیف های ft-ir، تجزیه عنصری و محاسباتpm6 semiempirical، عبور آمینوکلات ها از دیواره سلولی ریشه گیاه شبیه سازی گردید. در مطالعه دوم تجزیه میکروبی آمینوکلات های روی در مقایسه با آمینواسیدهای آزاد در خاک شور و آبشویی شده بررسی شد. در مطالعه سوم، کارایی آمینوکلات های ساخته شده به عنوان منبع تغذیه آهن و روی و محرک رشد گیاه در سیستم هیدروپونیک مورد ارزیابی قرار گرفت. مطالعه چهارم نیز با هدف بررسی تأثیر کاربرد آمینوکلات های آهن بر ظرفیت آنتی اکسیداتیو گیاه در شرایط شور انجام شد. در مطالعه پنجم، به بررسی تاثیر تغذیه برگی آمینوکلات های آهن و روی بر عملکرد و کیفیت تغذیه ای گندم در شرایط مزرعه پرداخته شد. بر اساس نتایج طیف های ft-ir، آمینواسیدها به صورت لیگاندهای دو دندانه ای عمل کرده و آمینوکلات های آهن و روی را تشکیل می دهند. نتایج تجزیه عنصری آمینوکلات های آهن و روی نیز با فرمول مولکولی آنها ([fe(l-l)2 و [zn(l-l)2) مطابقت داشت. نتایج حاصل از محاسباتpm6 semiempirical نشان داد که قطر مولکولی آمینوکلات ها در مقایسه با قطر منافذ دیواره سلولی بسیار کوچک بوده و این منافذ محدودیتی در حرکت آمینوکلات های روی به داخل فضاهای آزاد ریشه ایجاد نمی کنند. کارایی آمینوکلات ها در تغذیه عناصر غذایی برای گیاه، بستگی به زمان پایداری آنها در خاک دارد. نتایج حاصل از بررسی تجزیه میکروبی آمینوکلات های روی در خاک نشان داد که نیمه عمر آمینوکلات ها بیشتر از آمینواسیدهای آزاد است. پایداری بیشتر آمینوکلات های روی در مقایسه با آمینواسیدها می تواند بیانگر نقش بیشتر آمینواسیدها در افزایش پویایی و قابلیت دسترسی روی برای گیاه باشد. کاربرد آمینوکلات های آهن و روی در کشت هیدروپونیک ارقام مختلف کاهو و گوجه فرنگی، سبب جذب سریع عناصر غذایی ضروری نظیر آهن، روی و نیتروژن شد و از این طریق باعث افزایش عملکرد و ارتقاء کیفیت محصول گردید. آمینواسیدها علاوه بر این که به بهبود جذب عناصر غذایی کمک می کنند، در فرآیندهای متابولیکی مرتبط با توسعه و پاسخ گیاه به تنش ها نیز نقش دارند. استفاده از آمینوکلات های آهن در شرایط تنش شوری، موجب افزایش فعالیت آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز، کاهش پراکسیداسیون لیپید و حفظ ساختار غشاء سلولی، بهبود تعادل عناصر غذایی و در نتیجه کاهش اثر منفی شوری بر عملکرد گیاه شد. تغذیه برگی آمینوکلات ها در مقایسه با fe-edta و سولفات روی، تأثیر بیشتر این کلات ها را بر افزایش عملکرد و غلظت آهن، روی و پروتئین و کاهش نسبت مولی اسیدفیتیک به روی و آهن دانه دو رقم گندم، نشان داد.
فرشته رودی حسن حدادزاده
اکسیکام ها متعلق به دسته داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی هستند که در کاهش التهاب و پایین آوردن دمای بالای بدن موثرند، و اثر بازدارندگی روی فعالیت سلول های سرطانی در سرطان های کولن، شش، سینه ولوسمی خون نیز دارند. مکانیسم عمل این داروها در کاهش التهاب دقیقا مشخص شده است ولی تا کنون مکانیسم دقیقی در رابطه با فعالیت ضد سرطانی آن ها پیشنهاد نشده است . از آنجا که میزان گزارش های علمی اندکی در مورد کمپلکس های پیروکسیکام در مقایسه با سایر اقلام دارویی وجود دارد و همین طور به دلیل کاربرد ارزشمند این ترکیبات در بیوشیمی و شیمی دارویی, تحقیقات بیشتر بر روی این کمپلکس ها چه از جنبه بر هم کنش با dna و چه از نظر ساختاری و طیفی دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد. در این پروژه تحقیقاتی کمپلکسهای [cu(pir)(phen)(h2o)2]no3 و[cu(pir)(bpy)(h2o)2]no3 سنتز شدند و برهمکنش آنها با dna مورد بررسی قرار گرفت.این کمپلکس ها به روش های مختلف اسپکتروسکوپی از قبیل uv،ir،1h-nmrو همچنین آنالیز عنصری شناسایی شدند. در هر دو کمپلکس دو لیگاند پیروکسیکام منو آنیونی به صورت دودندانه و از طریق n پیریدیلی و o گروه آمیدی به یون فلزی کوئوردینه می شوند. به دلیل ایجاد موقعیت فضایی مناسب , پیوند هیدروژنی درون مولکولی بین o- مربوط به گروه هیدروکسیل و nh گروه آمیدی به وجود می آید . این کمپلکس ها به دلیل پایداری ناشی از تشکیل حلقه ی شش تایی تشکیل شده در اثر ایجاد پیوند هیدروژنی درون مولکولی دارای پایداری زیادی هستند . به علاوه کلیه ی این کمپلکس ها دارای ساختار اکتاهدرال انحراف یافته هستند و طول پیوندهای موقعیت محوری در مقایسه با طول پیوندهای موقعیت استوایی بلندتر است.
فائزه هاشمی حسن حدادزاده
در این پروژه دارورسانی تاخیری تخریبی یون روی (ii) همراه با اسانس دارویی (رازیانه) به دو روش انجام شد. بارگذاری اسانس با حلال آلی در چندسازه فوم شده و بارگذاری با کربن دی اکسید فوق بحرانی انجام و با یکدیگر مقایسه شدند. به منظور طراحی آزمایش های مربوط به بارگذاری اسانس با کربن دی اکسید فوق بحرانی از نرم افزار minitab16 و روش رویه پاسخ مرکب مرکزی (ccd) با در نظر گرفتن دو فاکتور فشار و زمان اشباع استفاده شد. مدل های بازده اسانس بارگذاری شده به صورت رابطه ی درجه دوم از دو فاکتور حاصل شد. طراحی آزمایش ها در محدوده شرایط عملیاتی فشار 200-80 بار و زمان اشباع 24-8 ساعت، با در نظر گرفتن پنج سطح برای هر یک از فاکتورها انجام شد. شرایط عملیاتی بهینه شده برای حصول حداکثر میزان درصد بارگذاری اسانس با کربن دی اکسید فوق بحرانی، فشار 80 بار و زمان اشباع 24ساعت، زمان کاهش فشار 30 دقیقه و دمای 40 درجه سانتی گراد به دست آمد. همچنین در دمای41 درجه سانتی گراد، فشار 160 بار، زمان اشباع 14 ساعت و زمان فوم شدن 15 ثانیه ، شرایط عملیاتی مناسب برای فوم شدن پلی اتیلن گلیکول حاصل شد. فوم حاصل با میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد. نتایج حاصل از مقایسه بارگذاری اسانس با حلال آلی در چندسازه ی فوم شده و بارگذاری با کربن دی اکسید فوق بحرانی نشان می دهند که روش اول بارگذاری اسانس بیشتری دارد. برای تعیین غلظت مقدار اسانس رهایش شده در محیط شبیه سازی شده بدن از کروماتوگرافی گازی و برای تعیین غلظت مقدار یون روی (ii) رهایش شده در این شرایط از دستگاه جذب اتمی استفاده شد. نمودار رهایش اسانس و روی (ii) در پلاسمای خون به کمک نتایج اسپکتوفتومتر uv-vis ترسیم شد
مرضیه خانی شادپور ملک پور
در این پروژه تحقیقاتی، ابتدا دی نیترو مشتق شده از 2،1-فنیلن دی آمین و 5،3-دی نیتروبنزوئیل کلرید تهیه و سپس توسط کاتالیست pd/c به دی آمین مربوطه احیاء شد. در ادامه پلی(آمید-ایمید)های نانوساختار فعال نوری جدید از واکنش بین دی آمین حاوی گروه آویزان بنزایمیدازولی و دی اسیدهای کایرال مشتق شده از آمینو اسیدهای طبیعی شامل l-آلانین، s-والین، l-لوسین و l-ایزولوسین به روش پلیمرشدن تراکمی مستقیم تحت روش گرمادهی متداول و تابش ریزموج در محیط سبز مایع یونی tbab تهیه شدند. پلیمرهای حاصله بر اساس تصویرهای fe-sem دارای ابعاد نانو می باشند. به دلیل وجود آمینواسید در ساختار منومر و پلیمرهای تهیه شده، انتظار می رود این مواد زیست تخریب پذیر باشند. بنابراین، خواص بیولوژیکی و زیست تخریب پذیری پلیمرها ومنومرهای تهیه شده نیز مورد بررسی قرار گرفت.در بخش بعد، نانوکامپوزیت های فعال نوری نوین باکارایی بالای بر پایه استفاده از پلی(آمید-ایمید)های تهیه شده و نانوذره های zno سنتز شدند. برای بهبود بخشیدن به پراکندگی نانوذره ها در ماتریس پلیمری، سطح نانوذره های zno با عامل های اصلاح کننده ی سیلان دار اصلاح شده و با یکی از پلیمرهای تهیه شده که خواص بیولوژیکی آن مورد بررسی قرار گرفت، واکنش داده شد. نانوکامپوزیت های جدید با اضافه کردن درصدهای مختلف نانوذره ها به زمینه ی پلیمری با استفاده از امواج فراصوت به عنوان یک روش ساده و ارزان تهیه گردیدند. نانوکامپوزیت های تهیه شده با روش های ft-ir، xrd، fe-sem، tem، uv-vis و tga مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. نتایج fe-sem و tem حاکی از آن هستند که ذره ها به طور یکنواخت و در اندازه نانومتری در زمینه ی پلیمری پراکنده شده اند. بررسی پایداری حرارتی نانوکامپوزیت های تهیه شده به کمک روش tga، بهبود خواص حرارتی پلیمر را تایید کرد. در ادامه این پروژه تحقیقاتی، ابتدا یک سری پلی(آمید-استر-ایمید)های فعال نوری مشتق شده از دی ال n،n-(1،3،5،7-تترااکسو-7،5-دی هیدروپیرولو]3،4- [fایزوایندول-6،2-(1h،3h)دی ایل) بیس(4-هیدروکسی بنزآمید) از طریق پلیمرشدن تراکمی با استفاده از سیستم ویلزمایر و دی اسیدهای مختلف تهیه شدند. در این راستا، تأثیر عوامل مختلف مانند دما و زمان روی واکنش پلیمر شدن بررسی گردید و بهترین شرایط مورد استفاده قرار گرفت. پلیمرهای تهیه شده دارای بازده و گرانروی مناسبی بودند. علاوه بر این، این پلیمرها به دلیل داشتن گروه?های انعطاف پذیر در ساختار خود، حلالیت خوبی در حلال?های آلی دارند و به علت حضور حلقه?های آروماتیک، مقاومت حرارتی بالایی از خود نشان میدهند. پلیمرهای تهیه شده با روش های شناسایی مانند چرخش ویژه،ft-ir ،1h-nmr ، تجزیه ی عنصری، tga، xrd و fe-sem بررسی شدند. سپس، سطح نانوذره های tio2 توسط دی کربوکسیلیک اسید فعال نوری و زیست سازگارحاوی tma و آمینواسید لوسین اصلاح گردید. به دلیل حضور دی اسید زیست سازگار نانوذرات tio2 اصلاح شده می-توانند دوستدار محیط زیست باشند. برای بررسی اثر اصلاح سطح روی پخش نانوذرات tio2 در ماتریس پلیمری، نانوکامپوزیت های پلی(آمید-استر-ایمید)های فعال نوری/تیتانیم دی اکسید با استفاده از امواج فرا صوت تهیه گردید. نانوکامپوزیت های تهیه شده با استفاده از روش های مختلفی مانند ft-ir، xrd، fe-sem، tem، uv-vis و tgaبررسی شدند. در قسمت آخر این پروژه، از رس اصلاح شده با آمینو اسید l-لوسین توسط واکنش تبادل کاتیون و نانوذره های tio2 اصلاح شده توسط دی کربوکسیلیک اسید، برای تهیه نانوکامپوزیت هایی با زمینه پلی وینیل پیرولیدون استفاده شد. با توجه به اهمیت پلی وینیل-پیرولیدون در صنعت و کاربردهای مختلف آن در صنایع دارویی، به عنوان ماتریس پلیمری استفاده شد.
مرضیه دریانورد اولریچ فکل
در بخش اول این پایان نامه، پنج کمپلکس آلی فلزی و پلی پیریدیلی روتنیم (ii) و (iii) با فرمول های [ru(phen-diox)2cl2]•2h2o، [ru(phen-diox)2(ppy)](pf6)•0.6toluene•0.4acetone، [ru(tpy)2](pf6)2•dmf، [ru(dmso)2(ao)2cl2] و [ru(bpy)(tppz)cl](pf6)2•acetylacetone سنتز و شناسایی شدند. همچنین خواص الکتروشیمیایی، اسپکتروالکتروشیمیایی و مغناطیسی آن ها با روش های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. به منظور سنتز مشتق جدیدی از لیگاند phen-dione، برای اولین بار واکنش تراکمی لیگاند phen-dione با یک دی اُل بررسی شد. واکنش تراکمی اتیلن گلیکول با لیگاند phen-dione آزاد انجام نشد. در حالی که کمپلکس [ru(phen-dione)2cl2] یک اثر همیاری فلز را در این واکنش تراکمی نشان داد و منجر به انجام این واکنش تراکمی شد. محاسبات dft نشان دادند که پارامترهای انرژی و الکترونی در این واکنش تراکمی غیر عادی دخالت دارند. همچنین برهمکنش کمپلکس های [ru(phen-diox)3](pf6)2 و [ru(phen-diox)2(h2o)2](pf6)2 با fs-dna با روش های مختلف اسپکتروسکوپی uv-vis و فلوئورسانس، ولتامتری چرخه ای و ولتامتری پالس دیفرانسیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که هر دو کمپلکس از طریق اتصال شیاری با fs-dna برهمکنش دارند و برهمکنش کمپلکس [ru(phen-diox)2(h2o)2](pf6)2 با fs-dna قوی تر است. مطالعه sec uv-vis کمپلکس [ru(bpy)(tppz)cl](pf6)2 در حلال استونیتریل، یک رفتار ردوکس برگشت پذیر را نشان داد. ممان مغناطیسی این کمپلکس با روش اوانس µb 79/1 به دست آمد. کمپلکس [ru(dmso)2(ao)2cl2] به عنوان اصلاح گر در تهیه الکترود اصلاح شده نانوکامپوزیتی cpe/ru(ii)/zno/cnts به کار برده شد و اثر الکتروکاتالیستی بالایی را در اندازه گیری همزمان آسکوربیک اسید، nadh و فولیک اسید نشان داد. کمپلکس [ru(tpy)2](pf6)2 برای اصلاح خاک رس در تهیه نانو هیبرید کمپلکس فلزی- کلوزیت استفاده شد. در بخش دوم این پایان نامه، کمپلکس های پلی پیریدیلی از نیکل (ii) سنتز و شناسایی شدند. دیاگرام ortep کمپلکس [ni(tppz)2](pf6)2•ch3cn نشان داد که در ساختار آن مرکز ni(ii) شش کوئوردینه است و آرایش هندسی اطراف آن هشت-وجهی منحرف شده می باشد. همچنین خواص مغناطیسی و الکتروشیمیایی و آنالیز وزن سنجی حرارتی کمپلکس [ni(dipic)(phen)(h2o)]•4h2o مورد بررسی قرار گرفت. ممان مغناطیسی موثر این کمپلکس با روش اوانس µb 89/2 به دست آمد. رفتار جفت ni(ii/i)در این کمپلکس برگشت ناپذیر بود. در بخش سوم این پایان نامه، پنج کمپلکس آلی فلزی پالادیم (ii) و (iv) با فرمول های [pdme2(cod)]، k[pdme2(tp*)]، [pdme3(tp*)]، [pdme2(tp*)(pmbd)] و [pdme2(tp*)(pbbd)] سنتز و شناسایی شدند. اکسایش کمپلکس k[pdme2(tp*)] به دو روش هوازی و غیر هوازی مورد بررسی قرار گرفت. در اکسایش غیر هوازی، کمپلکس های پایدار [pdivme2(tp*)(pmbd)] و [pdivme2(tp*)(pbbd)] به عنوان نخستین کمپلکس های pd(iv) با لیگاند آریل دیآزونیدو به ترتیب در اثر اکسایش کمپلکس k[pdiime2(tp*)] با نمک های pmbd-bf4 و pbbd-bf4 به عنوان اکسید کننده، به دست آمدند. اکسایش هوازی کمپلکس k[pdme2(tp*)] نیز در حلال استون، منجر به تولید کمپلکس [pdme3(tp*)] شد. واکنش پذیری بالای مشاهده شده برای کمپلکس k[pdme2(tp*)] در اکسایش هوازی آن ممکن است به دلیل توانایی لیگاند tp* در پایداری کمپلکس هشت وجهی pd(iv) باشد. ترمولیز کمپلکس های pd(iv) سنتز شده به منظور بررسی واکنش پذیری آن ها در تشکیل پیوند c–x (x = c و n) در دمای c? 70 در حلال c6d6 با روش 1h nmr مورد مطالعه قرار گرفت. واکنش پذیری کمپلکس [pdme3(tp*)] نسبت به واکنش حذف کاهشی و تشکیل پیوند c–x در مقایسه با کمپلکس [pdme2(tp*)(pmbd)] به دلیل پایداری بیشتر آن که در نتیجه آرایش نسبتاً متقارن شبه-c3v است، کمتر می باشد.
محمدحسین حسینی حسن حدادزاده
چکیده در ایـن پـروژه دو کمپلکس تک هسته ای re(v) با فـرمـول هـای [reo(ome)(pph3)2 (alizarin)2] و [reo(ome)2(pph3)2 (alizarin)] سنتز شدند، که در آنها alizarin، 3-((3-نیتروفنیل)هیدرازینیل دی ان)-6-اکسیدانیلیدین-سیکلوهگزا-1و4-دی ان-1-کربوکسیلات می-باشد. کمپلکس های سنتز شده روش های ft-ir ، uv-vis و آنالیز عنصری شناسایی شدند. ساختار این کمپلکس ها توسط نرم افزار گوسین، نسخه 9 و به روش نیمه تجربی pm6 بهینه سازی شد. بخش محاسباتی این پروژه، همچنین شامل بار اتمی مولیکن، ممان دوقطبی، انرژی های اوربیتال های پیشانی می باشد. همچنین احیای الکتروکاتالیستی کربن دی اکسید به کربن مونوکسید توسط کمپلکس های [reo(ome)(pph3)2 (alizarin)2] و [reo(ome)2(pph3)2 (alizarin)]، به وسیله تکنیک ولتامتری چرخه ای بررسی شد. نتایج ولتامتری چرخه ای، احیای چندالکترونی کربن دی اکسید توسط کمپلکس های سنتز شده را نشان می دهد. برای هر یک از فرآیند های الکتروکاتالیستی، یک چرخه چند مرحله ای پیشنهاد شد.
ندا خدری حسین توکل
در این پروژه، سه کمپلکس تک هسته ای از ru(iii) با فرمول های [rucl3(phen-dione)(ch3cn)3]، [rucl(phen-dione)(tptz)](pf6)2 و [rucl(phen-dione)(ch3cn)3](pf6)2 سنتز شد (که در آنها phen-dione=1 و10- فنانترولین- 5 و6- دی اون و tptz= 2 و4 و6- تریس(2- پیریدیل) 1 و3و 5- تری آزین می باشد). کمپلکس های سنتز شده با روش های ft-ir، آنالیز عنصری و uv-vis شناسایی شدند. فعالیت الکتروکاتالیستی کمپلکس ها برای کاهش co2 به co با روش ولتامتری چرخه ای (cv) در حلال استونیتریل بررسی شد.همچنین مکانیسم واکنش وساختار حدواسط های پیشنهادی برای چرخه الکتروکاتالیستی کاهش co2 به co توسط این کمپلکس ها،به کمک روش محاسباتی نظریه تابع چگالی (dft) مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم این پایان نامه، کمپلکس (پیش ماده) [dy(meo)3(dmf)3(h2o)2] سنتز شد. کلسینه کردن این پیش ماده در دمای c?600 به مدت دو ساعت در اتمسفر اکسیژن (هوا) انجام شد ونانوذرات dy2o3 با ابعاد 10-30 نانومتر تهیه شد. این نانوذرات با استفاده از طیف ft-ir ،تصویر برداری fe-sem و xrd شناسایی شدند. در بخش سوم، اثر چندین آنیون مخالف بر روی پایداری کاتیون ارگانوزنون [c6f5xef2]+ به کمک روش محاسباتی b3lyp با مجموعه پایه aug-cc-pvtz بررسی شد.
اعظم آقامحمدی حسن حدادزاده
در این پروژه سه کمپلکس تک هسته ای از ru(iii) با فرمول های [ru(dmb)(ch3cn)cl3]، [ru(dmb)(ch3cn)3cl](pf6)2 و [ru(dmb)(tptz)cl](pf6)2 سنتز شد، که در آنها dmb، 4 و ?4 – دی متیل 2 و ?2 - بی پیریدین و tptz، 2 و 4 و 6 – تریس (2 - پیریدیل) 1 و 3 و 5- تری آزین می باشد. کمپلکس های سنتز شده با روش های ft-ir، آنالیز عنصری، uv-vis وفلوئورسانس شناسایی شدند. فعالیت الکتروکاتالیستی کمپلکس ها برای کاهش co2 به co با روش ولتامتری چرخه ای بررسی شد. با توجه به ولتاموگرام ها، ثابت شد که کاهش چند الکترونی co2 توسط کمپلکس های فلزی انجام می شود و مکانیسمی مناسب برای این واکنش های کاهش ارائه گردید. همچنین نانو ذرات gd2o3 از طریق کلسینه کردن کمپلکس [gd(meo)3(dmf)3(h2o)2] در دمای c?600 به مدت دو ساعت سنتز شد. کمپلکس gd(iii)، چندین نشر شدید در ناحیه uv-visاز خود نشان داد. مطالعه xrd نانو ذرات gd2o3 یک سیستم کریستالی مکعبی را مشخص کرد. نانو ذرات خالص بوده و دارای اندازه ای در حدود 30-10 نانومتر است.
مرضیه انجم شعاع حسن حدادزاده
در این پروژه کمپلکس های تک هسته ای [cu(dppt)2(h2o)](pf6)2 (1)، [ni(dppt)2cl2] (2)، [zn(dppt)2cl2] (3)، [cu(cipro)(phen)(h2o)]pf6 (4)، [zn(dmbpy)3](pf6)2 (5)، که dppt مخفف 5،6- دی فنیل-3-(2-پیریدیل)-1،2،4-تریازین، cipro مخفف سیپروفلوکساسین، phen مخفف 1 و10-فنانترولین و dmbpy مخفف 4،?4-دی متیل-2،?2-بی پیریدین، سنتز و شناسایی شدند. ساختارکمپلکس های (1) و (4) توسط پراش اشعه ایکس تعیین شد. آنالیز پراش اشعه ایکس نشان می دهد هر دو کمپلکس دارای ساختمان هرم با قاعده مربع هستند. همچنین کمپلکس های (4) و (5) توسط امواج فراصوت در اندازه نانو سنتز و شناسایی شدند. نتایج زتا-سایزر نشان می دهند که اندازه ذرات نانوکمپلکس (4) بین nm 8/58 و nm 7/105 است و 8/33% ذرات نانو اندازه nm 1/68 و nm8/78 را دارند و سایز ذرات نانوکمپلکس (5) بین nm 2/28 و nm 8/50 است و 6/39% ذرات نانو اندازه nm 8/37 را دارند. برهمکنش کمپلکس های (1) ،(2) ،(3) و (4) با dna ماهی (fs-dna) تحت شرایط فیزیولوژی با روشهای مختلف مانند طیف الکترونی، آزمایش دناتوراسیون، ویسکوزیته، فلوئورسانس، ولتامتری چرخه ای ، روش فلوئورسانس رقابتی با اتیدیوم برمید(eb) وژل الکتروفورز بررسی شد. نتایج طیف الکترونی، آزمایش دناتوراسیون و ژل الکتروفورز نشان می-دهند که بر همکنش تمام کمپلکس ها با dna از نوع اینترکیلیشن است. مطالعات فلوئورسانس رقابتی با eb نشان می دهندکه کمپلکس های (1)، (2) و (3) می توانند جایگزین eb در سیستم dna–eb شوند و با eb برای اتصال با dna رقابت کنند. ثابت خاموشی فلوئورسانس رقابتی (ksv) برابر مقادیر (1) m-1 105 × 7/4 ، (2) m-1 105 × 8/8 و (3) m-1 104 × 1/3 محاسبه شد که نشان می دهد تمام این کمپلکس ها قدرت پیوندی بالایی با dna دارند. برهمکنش کمپلکس های (1) ،(2) ،(3) و (4) با آلبومین سرم گاوی(bsa) تحت شرایط فیزیولوژی با روش های مختلف مانند طیف الکترونی، فلوئورسانس (در سه دمای مختلف) و دو رنگ نمایی حلقوی(cd) بررسی شد. نتایج فلوئورسانس نشان می دهند که تمام کمپلکس ها توانایی بالایی برای خاموشی فلوئورسانس bsa دارند. ثابت های خاموشی(ksv)، ثابت های پیوندی(kb)، تعداد سایت های پیوندی (n)، فاصله پیوند بین کمپلکس و bsa (r) و پارامتر های ترمودینامیکی(?go ، ( ?ho, ?so بین کمپلکس و bsaمحاسبه شدند. تمام این کمپلکس ها تمایل پیوندی بالایی با bsa دارند زیرا دارای ثابت های پیوندی بزرگی هستند. علاوه بر این، بر همکنش کمپکس های(1) و (4) با dna و bsa توسط روش های داکینگ مولکولی و شبیه سازی دینامیک مولکولی بررسی شد. در ادامه برای بررسی خاصیت ضد سرطانی این کمپلکس ها، سایتوتوکسیسیتی کمپلکس ها بر روی رده های سلول سرطان سینه انسان (mcf-7)با روشmtt بررسی شد. نتایج نشان می دهند که این کمپلکس ها خاصیت ضد سرطانی بسیار خوبی بر روی رده های سلول سرطان سینه با مقادیر 50ic برابر 800/9 میکرومولار (1)، 00/13 میکرومولار (2)، 44/10 میکرومولار (3) و 50/18 میکرومولار(4) دارند. این نتایج نشان می دهند که این کمپلکس ها را می توان به عنوان داروی ضد سرطان معرفی کرد و بر روی آنها آزمایش هایinvivo انجام داد.
محمد آصفی فاطمه داور
در کارخانه سولفوریک اسید مجتمع مس سرچشمه کرمان از کاتالیست وانادیوم پنتا اکسید برای تبدیل دی¬اکسید گوگرد به تری¬اکسید گوگرد استفاده می¬شود. گاز دی¬اکسید گوگرد مورد استفاده در این واحد از دودکش کارخانه ذوب تامین می-شود. در راستای استفاده از دانش نوین در تولید مواد شیمیایی و کاهش آلاینده¬های محیط زیست، امکان استفاده از نانوکاتالیست¬ها برای افزایش بازده در کارخانه تولید سولفوریک اسید مورد توجه قرار گرفته است. در این پروژه نانوکاتالیست¬های وانادیوم پنتا اکسید با پیش ماده¬های وانادیل سولفات [vo(so4)(oh2)]•2h2o و وانادیل اکسالات [vo(ox)(oh2)] سنتز شدند. خواص نانوکاتالیست¬ها با خواص کاتالیست مصرفی در کارخانه سولفوریک اسید به عنوان کاتالیست مرجع، مقایسه شدند. کمپلکس¬ها، کاتالیست مرجع و نانوکاتالیست¬های سنتزی با روش¬های ft-ir، وزن¬سنجی حرارتی (tga)، تجزیه حرارتی تفاضلی (dta)، فلوئورسانس پرتو ایکس (xrf) و پراش پرتو ایکس (xrd) مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتند. با روش میکروسکوپ الکترونی روبشی با میدان القایی (fe-sem) از نانوکاتالیست¬ها تصویربرداری شد که ابعاد آن¬ها به طور میانگین 25 نانومتر بدست آمد. همچنین آنالیز کاتاتست که برای بررسی فعالیت کاتالیستی نمونه-های مرجع و سنتزی برای تبدیل دی¬اکسید گوگرد به تری¬اکسید گوگرد انجام شد، نتایج نشان می¬دهند که بازده تبدیل برای دی¬اکسید گوگرد به تری¬اکسید گوگرد با استفاده از نانوکاتالیست سنتزی 90 درصد است. به کمک محاسبات تئوری، مکانیسم تبدیل دی¬اکسید گوگرد به تری¬اکسید گوگرد در حضور نانوکاتالیست مورد بررسی قرار گرفت.
خاطره عبدی مونا سلیمی
در این رساله، چهار کمپلکس پلی¬پیریدیلی جدید از مس(ii) با فرمول¬های [cu(tptz)(dppz)](pf6)2، [cu(tpy)(dppz)](pf6)2، [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](pf6)?toluene و [cu2(?-cl)2(?-tppz)]n(pf6)2n سنتز و شناسایی شدند که در ترکیب آنها tptz = 2، 4، 6- تریس(2- پیریدیل)- 1، 3، 5- تری آزین، dppz = دی¬پیریدو[3، 2-a:2، 3-c]فنازین، tpy = 2، 2: 6، 2- ترپیریدین و tppz = 2، 3، 5، 6- تتراکیس(2- پیریدیل)پیرازین است. همچنین دو کمپلکس پلی¬پیریدیلی دیگر با فرمول¬های [cu(tptz)cl2]?2h2o و [cu(tptz)2](pf6)2 که قبلاً در این گروه تحقیقاتی سنتز شده بود، برای انجام مطالعات تکمیلی مانند تعیین ساختار بلوری و بررسی برخی خواص بیولوژیکی مورد توجه قرار گرفتند. ساختار حالت جامد کمپلکس-های [cu(tptz)cl2]?2h2o، [cu(tpy)(dppz)](pf6)2، [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](pf6)?toluene و [cu2(?-cl)2(?-tppz)]n(pf6)2n به¬کمک کریستالوگرافی اشعه-x تک¬بلور تعیین شد. نتایج نشان دادند که کمپلکس¬های [cu(tptz)cl2]?2h2o و [cu(tpy)(dppz)](pf6)2 از واحدهای منومری مجزا تشکیل شده¬اند، حال آن¬که کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](pf6)?toluene یک کمپلکس دوهسته¬ای با لیگاند پل کلرو است. همچنین مشخص شد که کمپلکس [cu2(?-cl)2(?-tppz)]n(pf6)2n یک پلیمر کوئوردیناسیون تک¬بعدی است که در ساختار آن، لیگاندهای tppz و کلرو به¬صورت پل کوئوردینه شده¬اند. با تعیین پیکربندی اطراف یون فلز مرکزی در کمپلکس پنج¬کوئوردینه [cu(tpy)(dppz)](pf6)2 مشخص شد که این کمپلکس به¬صورت جالب توجهی مدل اَدیسون را نقض می¬کند و علی¬رغم 324/0= ?، آرایش فضایی لیگاندها از نوع دو هرمی مثلثی انحراف-یافته است. در ادامه، برخی از فعالیت¬های بیولوژیکی کمپلکس¬های [cu(tptz)2](no3)2، [cu(tptz)(dppz)](no3)2، [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 و [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) مورد بررسی قرار گرفت. شیوه و میزان برهم¬کنش این کمپلکس¬ها با dna به¬کمک تکنیک¬های مختلف دستگاهی مانند طیف¬سنجی¬های جذب الکترونی، نشر فلوئورسانس، دورنگ¬نمایی حلقوی، دورنگ¬نمایی خطی، تکنیک¬های ولتامتری چرخه¬ای و پالس دیفرانسیلی و همچنین آزمون تغییر تحرک در الکتروفورز بر روی ژل آگارز بررسی شد. نتایج به¬دست آمده حاکی از این است که برهم¬کنش کمپلکس¬های [cu(tptz)(dppz)](no3)2 و [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 با dna، به¬شیوه اینترکلیشن و از طریق جای¬گیری لیگاند dppz در بین بازهای dna انجام می¬شود، حال آن¬که دو کمپلکس [cu(tptz)2](no3)2 و [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) به¬شیوه اینترکلیشن جزئی همراه با اتصال شیاری با dna برهم¬کنش می¬کنند. علاوه¬براین، مشخص شد که میزان برهم¬کنش کمپلکس [cu(tptz)(dppz)](no3)2 با dna (m–1 106 × 3/9 = kapp) اندکی بیشتر از کمپلکس [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 (m–1 106 × 7/6 = kapp) است. همچنین برهم¬کنش کمپلکس [cu(tptz)2](no3)2 با dna (m–1 104 × 5/1 = kb) قوی¬تر از کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) (m–1 103 × 4/7 = kb) است. فعالیت نوکلئازی کمپلکس¬های [cu(tptz)2](no3)2، [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 و [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) بر روی پلاسمید pegfp-n1 در غیاب و در حضور عوامل فعال¬ساز مانند h2o2 و آسکوربیک اسید بررسی شد. نتایج نشان داد که در شرایط یکسان، ترتیب قدرت نوکلئازی این کمپلکس¬ها به این صورت است: [cu(tptz)2](no3)2 > [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 > [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3). در واقع، کمپلکس¬های [cu(tptz)2](no3)2 و [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 هم در غیاب و هم در حضور عامل فعال¬ساز (h2o2) فعالیت نوکلئازی قابل توجهی را از خود نشان می¬دهند، حال آن¬که کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) تنها در حضور عامل فعال¬ساز (آسکوربیک اسید) قادر به شکستن زنجیره dna است. این نتایج و همچنین نتایج حاصل از بررسی¬های مکانیسمی نشان دادند که مکانیسم عمده در فرآیند شکست dna در حضور این کمپلکس¬ها از نوع اکسیداتیو است. فعالیت سمیت سلولی کمپلکس-های [cu(tptz)2](no3)2، [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 و [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) بر رده سلول سرطانی mcf-7 (آدنوکارسینومای سینه انسان) به¬کمک آزمون mtt مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که این کمپلکس¬ها طی یک روند وابسته به غلظت بر سلول¬های سرطانی اثر کشنده دارند. مقایسه اثر سمیت سلولی این کمپلکس¬ها در شرایط یکسان (تیمار 24 ساعتی سلول¬ها با کمپلکس)، این ترتیب را برای فعالیت ضدسرطانی آنها نشان داد: [cu(tptz)2](no3)2 (m? 98/1 = ic50) > [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 (m? 57/4 = ic50) > [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) (m? 50 < ic50) که با ترتیب فعالیت نوکلئازی این کمپلکس¬ها در توافق است. اثر سمیت سلولی کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) در زمان¬های تیمار 48 و 72 ساعت نیز بررسی شد و به¬ترتیب ic50 برابر با 52/18 و 03/16 برای این کمپلکس به¬دست آمد. از نکات جالب توجه در این پژوهش، مقایسه سمیت سلولی کمپلکس¬ها با داروی سیس-پلاتین است. نتایج نشان داد که در شرایط یکسان (تیمار 24 ساعتی) اثر کشندگی دو کمپلکس [cu(tptz)2](no3)2 و [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 بر سلول¬های mcf-7 بسیار بیشتر از داروی سیس-پلاتین (m? 90/57 = ic50) است. با استفاده از روش رنگ¬آمیزی dapi، اثر آپوپتوز القایی این دو کمپلکس نیز بر روی سلول¬های mcf-7 بررسی شد. با مشاهده تغییرات مورفولوژیکی وابسته به آپوپتوز در سلول¬های تیمار شده با این دو کمپلکس، احتمال می¬رود که اثر کشندگی این کمپلکس¬ها بر روی سلول¬های سرطانی از مسیر القاء آپوپتوز انجام شود. برهم¬کنش کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) با آلبومین سرم گاوی (bsa) نیز به¬کمک طیف-سنجی¬های جذب الکترونی و نشر فلوئورسانس بررسی شد. نتایج به¬دست آمده حاکی از برهم¬کنش قابل توجه این کمپلکس با bsa در حالت پایه است (m–1 105 × 3/2 = kb).
زهرا جان نثاری لادانی حسن حدادزاده
در این رساله، کمپلکس هایی از (ru(ii)، zn(ii و (pd(ii با لیگاند منوآنیونی پیروکسیکام با فرمول های شیمیایی [trans-[ru(pir)2(ch3cn)2]، trans-[zn(pir)2(dmso)2و trans-[pd(pir)2]?chcl3 و کمپلکس هایی از (cu(ii و (ni(ii با لیگاند ملوکسیکام، با فرمول های شیمیایی[trans-[cu(mel)2(thf)2 و [trans-[ni(mel)2(dmf)2] سنتز شدند. کلیه ی این کمپلکس ها با روش های تجزیه عنصری، ir و uv-vis شناسایی شدند و ساختار آنها با کریستالوگرافی پرتو-x تعیین شد. نتایج کریستالوگرافی پرتو-x نشان می دهند که در این کمپلکس ها، لیگاند پیروکسیکام منوآنیونی به صورت یک لیگاند دودندانه از طریق n پیریدیلی و o گروه آمیدی و لیگاند ملوکسیکام منوآنیونی به صورت دودندانه و از طریق n تیازولی و o گروه آمیدی به یون فلزی مربوطه کوئوردینه می شوند. در این کمپلکس ها پیروکسیکام و ملوکسیکام با صورت بندی zzz به فلز کوئوردینه می شوند و به دلیل ایجاد موقعیت فضایی مناسب، پیوند هیدروژنی درون مولکولی بین o– مربوط به گروه هیدروکسیل و nh گروه آمیدی به وجود می آید. این کمپلکس ها به دلیل پایداری ناشی از تشکیل حلقه ی شش تایی و همچنین به دلیل ایجاد پیوند هیدروژنی درون مولکولی، پایدار هستند. همچنین برهمکنش لیگاند پیروکسیکام و کلیه ی کمپلکس های سنتز شده با dna و bsa با استفاده از روش های طیف سنجی جذب الکترونی و فلوئورسانس مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این، به منظور به دست آوردن اطلاعات بیشتر از نوع برهمکنش بین کمپلکس-ها و dna، آزمون دناتور کردن حرارتی dna در غیاب و در حضور کمپلکس های[trans-[cu(mel)2(thf)2 و [trans-[ni(mel)2(dmf)2 انجام شد. نتایج بررسی برهمکنش ترکیبات با dna نشان می دهند که لیگاند پیروکسیکام منوآنیونی در بین دو زنجیره ی dna اینترکلیت می شود در حالیکه، کمپلکس های سنتز شده از طریق الکتروستاتیک و/یا شیاری بزرگ با dna برهمکنش می کنند. مقدار ثابت های پیوندی و تعداد مکان های پیوندی dna برای برهمکنش با کلیه ی ترکیبات محاسبه شدند و نتایج نشان می دهند که کمپلکس های پیروکسیکام در مقایسه با پیروکسیکام آزاد تمایل بیشتری برای برهمکنش با dna دارند. همچنین بررسی اثر نوکلئوآزی این ترکیبات، تمایل این ترکیبات برای گسستن پلازمید puc-57 را در حضور نور نشان داد. این ترکیبات منجر به گسست تک زنجیری پلازمید puc-57 و تبدیل آن از فرم "حلقوی ابرپیچیده" به فرم "حلقوی شکسته" می شوند. بررسی برهمکنش ترکیبات با bsa نشان می دهد که کلیه ی ترکیبات می توانند باعث تغییر در صورت بندی و قطبیت ریزمحیط های اطراف bsa شوند. بررسی ها نشان می دهند که برهمکنش ترکیبات با bsa از طریق مکانیسم استاتیک و تشکیل کمپلکس بین ترکیبات و bsa انجام می شود. همچنین ثابت های پیوندی و تعداد مکان های پیوندی برای برهمکنش ترکیبات با bsa نیز محاسبه شدند. علاوه بر این، با استفاده از نظریه ی انتقال انرژی غیر تابشی فاستر، فاصله و مقدار انرژی مبادله شده بین ترکیبات و bsa محاسبه شدند. سمیت سلولی کمپلکس های سنتز شده نیز با آزمون mtt در محیط in vitro بررسی شد و کمپلکس های سنتز شده فعالیت ضدسرطانی بهتری در مقایسه با نمک های فلزی و لیگاندهای آزاد در برابر رده ی سلولی سرطان خون (k562) نشان دادند. برهمکنش کمپلکس های سنتز شده با dna و bsa با استفاده از نرم افزار molecular docking شبیه سازی شد. نتایج این بررسی تطابق خوبی با اطلاعات به دست آمده از روش آزمایشگاهی دارد. همچنین محاسبات qm/mm برای کمپلکس (pd(ii انجام شد. نتایج نشان می دهند که این کمپلکس در اثر برهمکنش با dna و bsa دچار تغییرات ساختاری قابل توجهی در فاز گاز نسبت به آب می شود.
طاهره سادات علاءالدینی فاطمه داور
در این پروژه با استفاده از سیتریک اسید و تارتاریک اسید (به عنوان عامل کمپلکس ساز)، اتیلن گلیکول (به عنوان سورفکتانت) و نمک های نیترات و کلرید آهن، نانوذرات اکسید آهن (???) تحت دماهای مختلف کلسینه (400، 600 و °c 800) و به روش سل-ژل سنتز شدند. ژل خشک حاصل از فرآیند سل-ژل این نانوذرات به کمک آنالیز حرارتی tg و dta بررسی شد تا دمای مناسب کلسینه کردن مشخص شود. همچنین نانوذرات سنتز شده با تکنیک های ft-ir، uv-vis، fe-sem و xrd شناسایی شدند و اندازه ذرات و مورفولوژی سطح آنها تعیین گردید. علاوه بر این، خواص مغناطیسی این نانوذرات به کمک تکنیک های vsm و squid مورد بررسی قرار گرفت. سپس نانوذرات اکسید آهن سنتز شده به عنوان پیگمنت در یک ضدزنگ بر پایه رزین های آلکیدی مورد استفاده قرار گرفت و برای پخش بهتر نانوذرات در رنگ مورد نظر، سطح نانوذرات به کمک اولئیک اسید عامل دار شد. در نهایت ضدزنگ تولید شده بر روی قطعاتی از فولاد پوشش داده شد و خواص ضدخوردگی پوشش به کمک روش های الکتروشیمیایی eis و lsv بررسی شد. به علاوه، تست سالت اسپری بر روی قطعات پوشش داده شده در حال انجام است.
مسعود حاتمی مفرد شادپور ملک پور
در این پایان نامه، فضای بین نانولایه های mg/al-ldh بوسیله ی دی اسید حاوی l-آسپارتیک اسید طی یک مرحله با استفاده از امواج فراصوت به عنوان یک روش سبز اصلاح گردید. دی اسید آلی به عنوان یک اصلاح کننده برای افزایش زیست سازگاری و به منظور پخش بهتر نانولایه های ldh درون ماتریس پلیمری استفاده شد. جایگزینی موثر دی اسید در بین لایه های ldh توسط آنالیزهای مختلف مانند طیف سنجی ft-ir، xrd و tga نشان داده شد. همچنین تصاویر fe-sem و tem ساختار نانو لایه ای این ترکیبات را نشان داد. سپس نانوکامپوزیت های پلی(آمید-ایمید)/ldh اصلاح شده فعال نوری جدید حاوی l-فنیل آلانین به طور موفقیت¬آمیزی با استفاده از روش ساده و ارزان تابش فراصوت تهیه شد. برای این منظور، ابتدا پلی(آمید-ایمید) به عنوان ماتریس پلیمر بوسیله واکنش پلیمر شدن تراکمی مستقیم n,n-پیروملتیول-بیس-l-فنیل آلانین با 4،4-دی¬آمینودی¬فنیل سولفون در تترابوتیل آمونیوم برمید به عنوان حلال و تری فنیل فسفیت به عنوان عامل متراکم¬کننده سنتز شد. داده های tga نشان داد که خواص حرارتی نانوکامپوزیت ها نسبت به پلیمر خالص افزایش یافته است. همچنین تصاویر fe-sem و tem نیز نشان داد که نانولایه های اصلاح شده به صورت یکنواخت در سطح ماتریس پلیمر پراکنده شده اند. در پروژه دوم، تاثیر این نانولایه های اصلاح شده بر روی خواص حرارتی، مورفولوژیکی، نوری و مکانیکی پلی(وینیل الکل) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج مربوط به خواص نوری این ترکیبات کاهش عبور نور نانوکامپوزیت ها را در مقایسه با پلیمر خالص نشان داد. داده¬های tga نشان داد که خواص حرارتی نانوکامپوزیت ها نسبت به پلیمر خالص افزایش یافته است و همچنین تصاویرfe-sem نیز نشان داد که نانولایه ها اصلاح شده به صورت همگن و یکنواخت در سطح ماتریس پلیمر پراکنده شده اند. بررسی خواص مکانیکی نانوکامپوزیت ها نشان می دهد که استحکام کششی نانوکامپوزیت های حاوی ldh اصلاح شده افزایش پیدا کرده است.
الهام آزادی شادپور ملک پور
در طی پروژه تحقیقاتی اول، برای نخستین بار، سیتریک اسید (ca) به عنوان یک عامل کوپل کننده برای کنترل اندازه، پراکندگی و ریخت شناسی نانوذرات اکسید مس ii (cuo) در بافت پلیمری استفاده گردید. نانوذرات cuo اصلاح شده با روش های ft-ir، xrd، tem، fe-sem و tga شناسایی و مطالعه شدند. طیف ft-ir وجود ca بر روی نانوذرات را نشان داد. همچنین با مقایسه نمودار آنالیز حرارتی نانوذرات cuo خالص با نانوذرات اصلاح شده، وجود ca بر روی نانوذرات اثبات شد. پس از آن پلی(آمید-ایمید) کایرال از واکنش پلیمرشدن تراکمی مستقیم دی اسید n-تری ملیتیل ایمیدو l-والین و 4،4-متیلن بیس (3-کلرو-2،6-دی اتیل آنیلین)در محیط مایع یونی تترا بوتیل آمونیوم برمید وبا استفاده از تری فنیل فسفیت به عنوان عامل متراکم کننده وعامل فعال کننده دی اسید به منظور انجام واکنش تهیه گردید. در نهایت نانوکامپوزیت های پلی(آمید-ایمید) حاوی 5، 10 و 15 درصد وزنی از نانوذرات cuo اصلاح شده با ca ، تحت تابش امواج فراصوت تهیه شدند. نانوکامپوزیت های حاصل با روش های ft-ir، tga، xrd، fe-sem و temشناسایی شدند. نتایج ft-ir برهمکنش های احتمالی بین پلیمر و نانوذرات اصلاح شده را نشان داد. با توجه به نمودار هیستوگرام و منحنی توزیع نرمال مربوط به fe-sem وtem، پراکندگی یکنواختی از نانوذرات اصلاح شده با ca را در بافت پلی(آمید-ایمید) مشاهده شد. در پروژه دوم، نانوکامپوزیت های فعال نوری بر پایه ماتریس پلیمری پلی(آمید-ایمید) و نانوذرات cuo اصلاح شده با اصلاح کننده سازگار با محیط زیست پلی(وینیل الکل)(pva) سنتز شد. این فرآیند تحت تابش فراصوت که به عنوان یک روش سبز شناخته شده است، انجام شد. نانوکامپوزیت های حاصل با روش های ft-ir، tga، xrd، fe-sem و tem شناسایی شدند . خواص حرارتی نانوکامپوزیت ها در مقایسه با پلیمر خالص بهبود پیدا کرد.
شکوفه نعمانی محمد دیناری
در این پروژه تحقیقاتی ، نانوکامپوزیت¬های فعال نوری و زیست سازگار از پلی(آمید- ایمید) و نانوذرات معدنی زیرکونیا (zro2) به کمک امواج فراصوت تهیه شدند. در بخش اول پروژه به منظور جلوگیری از تجمع نانوذرات در بستر پلیمر، سطح نانوذرات توسط سیتریک¬اسید به¬عنوان یک اصلاح کننده زیست¬سازگار، در محیط بازی اصلاح شد. سپس پلی(آمید- ایمید) سنتز شده از طریق پلیمرشدن تراکمی دی کربوکسیلیک اسید فعال نوری n- تری ملیتیل ایمیدو l-لوسین و 4،´4-سولفونیل¬دی¬آنیلین در حضور تترابوتیل آمونیوم برومید به عنوان محیطی منطبق بر شیمی سبز، توسط نانوذرات اصلاح¬شده zro2 تقویت شد و نانوکامپوزیت¬های مورد نظر به کمک امواج فراصوت تهیه گردید. نانوذرات اصلاح شده و نانوکامپوزیت¬های حاصل توسط آنالیزهای ft-ir، fe-sem، tem، xrd، tgaو afm بررسی شدند. آنالیزهای fe-sem و tem نشان دادند که نانوذرات اصلاح شده به صورت نسبتا ًیکنواخت پراکنده شده¬اند. همچنین داده های حاصل از tga نشان داد که نانوکامپوزیت¬های حاصل دارای پایداری حرارتی بالاتری نسبت به پلیمر خالص می¬باشند. در بخش دوم، ابتدا سطح نانوذرات توسط پلی(وینیل الکل) به عنوان یک اصلاح کننده زیست تخریب پذیر و زیست سازگار اصلاح گردید، سپس نانوذرات اصلاح شده به کمک امواج فراصوت در بستر پلی(آمید- ایمید) جاسازی و نانوکامپوزیت¬های زیست¬سازگار سنتز شدند. آنالیزهای ft-ir، fe-sem، tem، xrd، tgaو afm برای بررسی نانوذرات اصلاح¬شده و نانوکامپوزیت¬های حاصل به کار گرفته شد. آنالیزهای ft-ir و tga اتصال اصلاح کننده به سطح نانوذرات را تأیید کردند. تصاویر tem نشان داد که نانوذرات اصلاح¬شده به شکل هسته-پوسته درآمده و لایه ای به ضخامت حدود 10 نانومتر از پلی(وینیل الکل) سطح نانوذرات را پوشانده است. همچنین آنالیز tga نشان داد که نانوکامپوزیت¬های حاصل پایداری حرارتی بالاتری نسبت به پلی(آمید- ایمید) اولیه دارند.
مژده هاشم فاطمه داور
در این پایان نامه سه کمپکس دوفلزی از dy(iii) باco(ii) ،fe(iii) یا ni(ii) با فرمول های [co(en)3][dy(edta)(oh2)]2، [fe(en)3][dy(edta)(oh2)]3 و [ni(en)3][dy(edta)(oh2)]2?h2o سنتز شده که در آنهاen ، لیگاند اتیلن دی آمین وedta4- ، لیگاند اتیلن دی آمین تترا استاتو می باشد. کمپلکس های سنتز شده با روش های آنالیز عنصری، طیف سنجی ft-ir، uv-vis و روش tga/dta شناسایی شدند. همچنین فعالیت الکتروکاتالیستی این کمپلکس ها برای کاهش یون هیدروژن به روش ولتامتری چرخه ای (cv) در سولفوریک اسید بررسی شد. سپس این پیش ماده ها در دماهای 500، 600 و?c 800 در هوا کلسینه شدند و نانوذرات اکسیدهای مختلط فلزی co3o4?dy2o3، fe2o3?dy2o3 و nio?dy2o3با ابعاد بین 40-10 نانومتر تهیه شدند. این نانوذرات با استفاده از طیف ft-ir، تصویر برداری fe-sem، xrd و uv-vis بررسی و شناسایی شدند. فعالیت الکتروکاتالیستی این نانوذرات برای کاهش co2 به co با روش ولتامتری چرخه ای (cv) در حلال استونیتریل بررسی شد. همچنین خواص مغناطیسی این نانوذرات اکسیدی بوسیله دستگاه مغناطیس سنج "وسیله تداخل کوانتومی ابر رسانا" (squid) مطالعه شد. نتایج رفتاری پارامغناطیس را برای این سه نانوذره نشان می دهند.
میثم طالبی شادپور ملک پور
در طی پروژه تحقیقاتی اول، ابتدا هیدروکسید لایه مضاعف با دی اسید n-تترابرمو فتالوئیل گلوتامیک به دلیل افزایش سازگاری با محیط های آلی مانند بافت های پلیمری، برای اولین بار اصلاح شدند. این فرآیند تحت تابش فراصوت که به عنوان یک روش سریع، کم هزینه و دوستدار محیط زیست شناخته شده است، انجام شد. در این کار، پلی(آمید-ایمید) فعال نوری مشتق شده از دی آمین آروماتیک 4،?4- دی آمینودیفنیلاتر و دیاسید فعال نوری مشتق شده از تری-ملتیک انیدرید و آمینواسید l-لوسین سنتز شد. سپس با افزودن درصد های مختلف هیدروکسید لایه ای مضاعف اصلاح شده به پلی (آمید-ایمید)، نانوکامپوزیت های پلی (آمید-ایمید)/ هیدروکسید لایه ای مضاعف اصلاح شده تهیه گردید. در پروژه دوم، به منظور بررسی تأثیر نانولایه های هیدروکسید مضاعف بر روی پایداری حرارتی پلی (وینیل الکل)، درصد های مختلفی از همان هیدروکسید لایه ای مضاعف اصلاح شده با دی اسید n-تترابرمو فتالوئیل گلوتامیک به بافت پلی (وینیل الکل) اضافه گردید و نانوکامپوزیت های پلی (وینیل الکل) /هیدروکسید لایه ای مضاعف اصلاح شده با استفاده از تابش امواج فراصوت تهیه گردید. سپس نانوکامپوزیت های سنتز شده با تکنیک های مختلف مانند طیف مادون قرمز (ft-ir)، پراش پرتو ایکس (xrd)، میکروسکوپ الکترون عبوری (tem) و میکروسکوپ روبشی الکترونی نشرزمینه (fe-sem) شناسایی شدند. به علت واردشدن اجزاء معدنی با نقطه ذوب بالا و ایجاد پیوند هیدروژنی گروه ها ی هیدروکسیل سطح نانو لا یه ها با بافت پلیمری تا حدودی خواص حرارتی افزایش نشان داد.
فهیمه شفایی حسن حدادزاده
در این پایان نامه، سه کمپکس تک هسته ای جدید از sc(iii) ، y(iii) وla(iii) با فرمول کلی [m(h2o)2(mo)3(dmf)3] (m= la(iii) and y(iii)) و [sc(h2o)3(mo)3].dmf سنتز شد که در آن هاmo لیگاند متیل اورانژ (4-[(4-dimethylamino)phenyldiazenyl] benzenesulfonate) است. این کمپلکس ها با روش های آنالیز عنصری، طیف سنجی مادون قرمز (ft-ir)، طیف سنجی مرئی-فرابنفش (uv-vis)، آنالیز وزن سنجی حرارتی و آنالیز گرمایی تفاضلی شناسایی شدند. همچنین ساختار کمپلکس های la(iii) و y(iii) توسط کریستالوگرافی پرتو-x تعیین شد. سپس این کمپلکس ها به عنوان پیش ماده ، در دماهای 500، 700 و?c 900 در هوا کلسینه شدند که نانوذرات اکسیدی sc2o3 و اکسی سولفاتی y2o2so4و la2o2so4 به دست آمدند. این نانوذرات با استفاده از طیف سنجی مادون قرمز (ft-ir)، تصویر برداری میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (fe-sem)و پراش پرتو?x (xrd) شناسایی شدند. در ادامه، فعالیت الکتروکاتالیستی این کمپلکس ها و نانوذرات مربوطه، در تولید، جذب و واجذب هیدروژن به روش ولتامتری روبش خطی و ولتامتری چرخه ای در سولفوریک اسید به عنوان الکترولیت مورد بررسی قرار گرفت.
سمانه سلطانیان شادپور ملک پور
در این رساله، نانوکامپوزیت های جدیدی بر پایه پلی (استر-ایمید)های فعال نوری و نانولوله های کربنی عامل دار شده به روش محلول و به کمک امواج فراصوت تهیه شدند. برای کاهش تجمع در نانولوله ها و افزایش سازگاری با بافت پلیمر، سطح نانولوله های کربنی با 5-آمینو ایزوفتالیک اسید و ترکیبات زیست سازگار مانند ریبوفلاوین (ویتامینb2)، اسکوربیک اسید (ویتامینc) و آمینواسیدs -والین به کمک امواج ماکروویو به عنوان یک روش ساده، سریع و کارا، اصلاح شد. در مرحله بعد، پلی(استر-ایمید)های فعال نوری بر پایه آمینو اسیدهای مختلف سنتز شدند.در قسمت بعد، نانوکامپوزیت?های بر پایه ?ی این پلیمرها، حاوی نانولوله?های کربنی چند دیواره?ی کربوکسیل دار شده و نانولوله های کربنی عامل دار شده با استفاده از روش مخلوط کردن در محلول به کمک امواج فراصوت تهیه شدند.
مرضیه شکراللهی حسن حدادزاده
با توجه به افزایش شدید مقدار co2 در اتمسفر بخصوص در چند دهه گذشته و همچنین لزوم بازیابی کربن در فرایندهای تولید انرژی، لازم است که روش های جدیدی برای تثبیت کربن دی اکسید و استفاده مجدد از گازهای احتراق ناشی از مصرف سوخت های فسیلی ابداع شود. امروزه در بیشتر دانشگاه های معتبر دنیا گروه های تحقیقاتی مشغول پژوهش بر روی روش های کاهش کربن دی اکسید برای تولید انرژی یا فراورده های شیمیایی مفید هستند. لذا در این پایان نامه بر روی کاهش الکتروشیمیایی کربن دی اکسید به کربن مونوکسید در حضور یک الکتروکاتالیست جدید از (ru(ii به منظور بازیابی کربن و استفاده مجدد از کربن مونوکسید به عنوان یک منبع انرژی متمرکز شده ایم. انجام این گونه پژوهش ها می تواند گام های کوچک ولی موثری را برای رفع پدیده مخرب گرمایش زمین و همچنین استفاده بهینه از منابع انرژی بردارد.
محمد کیخسروی حسن حدادزاده
سنتز و شناسایی نانو ذرات اسپینلی از پیش ماده های دو فلزی و بررسی اثر کاتالیستی این نانو ذرات در اکسایش رنگدانه آلی ردامین-ب در شرایط محیطی، همچنین تولید نانو ذرات مغناطیسی آهن با روشی جدید در حضور مایع یونی.
حمیده سراوانی علیرضا رضوانی
چکیده ندارد.
هادی اسفندیاری علیرضا رضوانی
چکیده ندارد.