نام پژوهشگر: منا گل شناس
منا گل شناس غلامرضا کاظمیان
در میان خطرات طبیعی که شهر تهران را تهدید می کند، زلزله اصلی ترین و مهمترین آنهاست . هدف اصلی هر برنامه ریزی تقلیل خسارتهای زلزله و تبدیل آن از بحران به پدیده طبیعی است، اقدامات موثر پیشگیرانه نیازمند نوعی برنامه ریزی راهبردی است که به صورت برنامه پایه و میان بخشی در وظایف جاری سازمانها اثر جدی بر جای گذارده و روشهای کنترل و ارزیابی ویژه ای برای آن تدارک شود. خسارات ناشی از حادثه اغلب جبران ناپذیرند و یا به سختی جبران می شوند، در این راستا نقش مدیریت بحران بوضوح مشخص است و کسانی که مدیریت بحران را به عهده می گیرند علاوه بر نقش ایجاد هماهنگی، تصمیم گیری، سازماندهی و رهبری گروه، می بایست با استفاده از راهبردهای مناسب، بحران ناشی از حوادث را کنترل و مهار نمایند و در کوتاهترین زمان ممکن وضعیت پیش آمده پس از بحران را به وضعیت قبل از بروز حادثه برگردانند. برنامه ریزی راهبردی قبل از وقوع بحران با توجه به قدرت اجرایی و انعطاف پذیری بالا در تبیین قوانین و ساز و کارهای مورد نیاز جامعه، در کاهش اثرات بحران به یاری مدیران می آید. برنامه ریزی راهبردی قبل از وقوع بحران با بهره گیری از عوامل تسهیل کننده و رفع موانع بازدارنده؛ توانمندیها را افزایش و نیازمندیها را کاهش می دهد و در زمان وقوع بحران به مهار سریعتر بحران کمک می نماید. در دیدی کلان نگر می توان با توجه به عامل ایجاد بحران ، با طراحی و ارائه برنامه های بلند مدت و ایجاد ساختارهای زیربنایی و زیرساختهای مورد نیاز در کنار آموزش و مانورهای مربوط به آن ، در کاهش نیازمندیها کوشیده و از طرفی با حفظ توانمندیها موجود ، به کمک ساخت ابنیه های و زیر ساختهای دارای مقاومت در برابر زلزله ، در کنار تجهیز نیروهای متخصص در زمینه مدیریت و فرماندهی عملیات بحران به دانش و ابزار مورد نیاز ، سعی در بالا بردن توانمندیهای جامعه نمود و در کنار این سه فاکتور اصلی به تبیین قوانین خاص زمان بحران ، اقدام نموده و همزمان با تشکیل گروهی از مدیران که نمایندگان تام الاختیار حکومت می باشد در زمان وقوع بحران اقدام به تغییر قوانین جاری جامعه بصورت کوتاه مدت در جهت مهار بحران نمود؛ که در نهایت منجر به کاهش آسیب پذیری در بخشهای محیطی، اجتماعی و اقتصادی، مدیریتی ، بهداشتی و درمانی می شود.