نام پژوهشگر: انسیه دوست حسینی
انسیه دوست حسینی حمیدرضا نویدی
امروزه سیستم های هوشمند فازی و تئوری بازی ها و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در تجزیه و تحلیل شرایط عدم قطعیت در پزشکی چون تجویز دارو به بیماران کمک موثری به درمان بیماری ها می کنند. بیماری عروق کرونر سبب تنگ شدن سرخرگ های کرونری و عدم خونرسانی به عضلات قلب می شود. جلوگیری از افزایش چربی خون از مهم ترین روش های درمانی این بیماری است. مصرف دوز بهینه داروی آتورواستاتین یکی از استراتژی های رایج پزشکی در درمان این بیماری است. اما جانبی آسیب به کبد و ماهیچه قلبی از عوارض جانبی مصرف این نوع داروها می باشند. سطح پلاسمای آنزیم کبدی آلانین آمینوترانسفر (alt) علامتی دال بر آسیب کبدی است همچنین آسیب به ماهیچه قلبی می شود توسط سنجش آنزیم های cpkقابل ارزیابی است. افزایش و یا کاهش این در آنزیم به عنوان ملاک هایی از عارضه های جانبی این دارو درنظرگرفته می شوند. در این پژوهش دوز بهینه آتورواستاتین با بکارگیری سه روش هوشمند فازی و تئوری بازی ها و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در بیماران عروق کرونر با درنظر گرفتن اطلاعات دموگرافیک آنها که سبب بیشترین کاهش ldl سرمی و کمترین عارضه جانبی شود، انتخاب شد. در این پژوهش دوز بهینه داروی آتورواستاتین به کمک اطلاعات مندرج در مقالات سایت pubmed در طی سال های 1998 تعیین شد. در مدل های ما کاهش خون بعنوان پیامدهای مثبت دارودرمانی و افزایش alt و cpk خون بعنوان عارضه جانبی دارو درنظرگرفته شده اند. دوز بهینه آتورواستاتین حاصل از مدل فازی با تجویزچندین پزشک متخصص درشرائط مشابه برای 23 مورد بیمار با دموگرافی مشخص مقایسه شد و در 65 درصد موارد تصمیم گیری ها با هم مشابه بودند که برای پذیرش در چنین مدلی مطلوب است. در هر دو مدل و تئوری بازی چند معیاره و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی دوز(mg/day) 80 به عنوان دوز بهینه انتخاب شد که با نتایج مقالات پزشکی که در آن افراد مبتلا به chd از این دارو مصرف می کنند هم خوانی دارد. نتایج دال بر کارایی مناسب این مدل فازی برای تصمیم سازی در حد بالینی است. در نتیجه این مدل می تواند یک مدل کمک تصمیم ساز برای پزشکان و یک راهنمای مناسب برای تعیین دوز دارو برای شرکت های داروسازی باشد.