نام پژوهشگر: سمیه سادات آخشیک
سمیه سادات آخشیک عبدالحسین فرج پهلو
هدف از پژوهش حاضر، سنجش عملکرد مدیریت فناوری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور، و مقایسه ی عملکرد مدیریت فناوری اطلاعات در کتابخانه های این دو دانشگاه با یکدیگر و نیز ارزیابی کاربرد الگوی تعالی سازمانی در حوزه ی مدیریت فناوری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی است تا از این رهگذر بتوان کیفیت خدمات این حوزه را در کتابخانه های مورد پژوهش بررسی، و نقاط قوت و زمینه های نیازمند بهبود آن ها را شناسایی کرد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش پیمایشی است. جامعه پژوهش عبارت است از کلیه ی مدیران و دست اندرکاران فناوری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور. الگوی مورد استفاده در این پژوهش، الگوی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (efqm) یا تعالی سازمانی است. این الگو در قالب پرسشنامه ای اجرا شد که به منظور همین تحقیق ساخته شد و شامل 62 خرده معیار بود که هماهنگ با 9 معیار الگوی تعالی سازمانی، در 9 بخش تنظیم شده بودند. مجموعاً 59 نفر از مدیران سیستم ها و کتابدارانی که به نوعی در اداره ی فناوری اطلاعات در کتابخانه های خود نقش داشتند در این تحقیق شرکت کردند. از این تعداد 35 نفر از دانشگاه شهید چمران، و 24 نفر از دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور بودند. هم چنین، پیش از اجرای پرسشنامه یک کارگاه نیز به منظور آموزش نحوه ی پاسخ دهی به پرسشنامه برای هریک از این گروه ها برگزار شد. در پایان کارگاه از شرکت کنندگان خواسته می شد که بر اساس تعلیمات، پرسشنامه را نمره گذاری کنند. نتایج این بررسی نشان دهنده ی عملکردی پایین تر از میانگین مورد انتظار بود. به این معنی که، جمع نمره ی کسب شده برابر با 778/403 بود که از این مقدار، 275/178 امتیاز متعلق به "توانمندسازها"، و 503/224 امتیاز متعلق به "نتایج" بود. بیشترین نمره مربوط به معیار «نتایج مشتریان» بود و دو معیار «نتایج کارکنان» و «نتایج جامعه» دارای امتیاز کمتری بودند. در کل، کتابخانه های دانشگاه جندی شاپور با کسب نمره ی بیشتر، عملکرد بهتری در مدیریت فناوری اطلاعات از خود نشان دادند. انجام آزمون تی مستقل بیانگر این بود که تنها معیاری که بین دو دانشگاه اختلاف معنا داری نشان داد، بخش عملکردی «نتایج جامعه» بود. سایر معیارها بین دو دانشگاه هیچ اختلاف معنی داری نشان ندادند. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد این است که در خصوص مشارکت های بین کتابخانه ای و نیز بهبود رضایت مندی کارکنان لازم است تلاش بیشتری بشود تا این کتابخانه ها بتوانند مدیریت فناوری اطلاعات خود را بهبود بخشند. هم چنین، تمامی فرآیند این بررسی از ساخت پرسشنامه تا کسب نتایج نشان دهنده ی قابلیت الگوی تعالی سازمانی و پرسشنامه ی ساخته شده، برای استفاده در کتابخانه ها است. با این وجود، توصیه می شود که این الگو و پرسشنامه ی ساخته شده برای این تحقیق در سایر انواع کتابخانه ها نیز آزمون شود تا قابلیت کامل آن برای استفاده در کتابخانه ها اثبات شود.
سمیه سادات آخشیک مهری پریرخ
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مربوط به دو بعد فردی و سازمانی و نقش هریک از این عوامل در ایجاد مقاومت در برابر تغییر در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد (طرح تجمیع کتابخانه های این دانشگاه) است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با شیوه پیمایشی و رویکرد ترکیبی در گردآوری داده ها و با استفاده از طرح مثلث سازی و مدل همگرا برای تحلیل و بر پایه مطالعه موردی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر را سه گروه تشکیل دادند؛ کتابداران، مدیران میانی و مدیران ارشد کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد. گردآوری داده های پژوهش از سه طریق صورت گرفت: پرسشنامه، بحث گروهی متمرکز و مصاحبه نیمه ساختار یافته. یافته های پژوهش نشان داد که در دو مرحله انجمادزدایی و اجرای تغییر، نیروهای پیش برنده فردی بر نیروهای بازدارنده این بعد فزونی گرفتند. اما در بعد سازمانی در این دو مرحله، نیروهای بازدارنده بر نیروهای پیش برنده غلبه داشتند. یافته ها بیانگر این بود که در دو مرحله انجمادزدایی و اجرای تغییر، بخش قابل توجهی از مقاومت نیروهای پیش برنده و بازدارنده، به دلیل عوامل فردی چسبندگی دانش و کاستی های مربوط به آموخته زدایی فردی ایجاد شد. پژوهش حاضر به این نتیجه رسید که در فرایند تغییر برنامه ریزی شده سازمانی، میدان وسیعی از نیروهای پیش برنده و بازدارنده در فرایندی پیچیده و چند بعدی در تعامل یا تقابل با یکدیگر حضور دارند وعواملی چون آموخته زدایی و چسبندگی دانش به ایجاد نیروهای پیش برنده و بازدارنده کمک می کنند.