این قطعه یک سوییت سمفونیک ، برای ارکستر سمفونیک درسه موومان به شرح زیر می باشد. موومان اول : تولد (the birth) موومان دوم : زندگی (the life) مووما ن سوم : مرگ (the death) این موضوع ( تولد ، زندگی ، مرگ ) همیشه برای من جذابیت داشته است و با توجه به اینکه این قانون در زندگی ما جاری است ، علاقه مند بودم ذهنیا ت خود را دررابطه با این موضوع بیان کنم. تا به حا ل حتما" متوجه شده ایم که هر اثر، تا ثیر خاص خود را روی مخا طب خود داشته است. ممکن است یک اثر با یک موضوع خا ص برای هزاران مخا طب به نمایش درآید و روی هرمخاطب تاثیر متفاوتی داشته باشد .این بستگی به دریافتهای مخاطبین دارد که چگونه برداشتی داشته باشند. در این مورد آثارمتفاوتی از هنرمندان رشته های مختلف، خلق و ارایه گردیده است. به عنوان مثال : ادبیات : "کمدی الهی" اثر دانته ( بهشت – دوزخ – برزخ ) سینما : " تریلوژی آبی – قرمز – سفید " اثر کریستف کیشلوفسکی موسیقی: " چهار فصل " اثرآنتونیو ویوالدی زبان هارمونی این قطعه تا حد زیادی از فونکسیونهای تونال موسیقی کلاسیک تبعیت میکند. (موومان اول و سوم کاملا تونال و موومان دوم، برساختار مدال نهاده شده است ).این به تفصیل در بخش نظری بررسی شده است. دربافت هارمونیک قطعه بیشتر از اشکال مختلف اکوردهای هفتم، نهم و یازدهم استفاده شده است . از لحاظ ارکستراسیون، بنابر موضوع هر یک از موومانها ، سعی شده تا ترکیبات صوتی کل ارکستر سمفونیک بیشتر استفاده شود. درحین کار روی ارکستراسیون این قطعه ، موسیقی آهنگسازانی چون استراوینسکی (کارهای ارکسترال)، الهام بخش اینجانب بوده است.

چکیده ندارد.