نام پژوهشگر: بتول محمدیان
بتول محمدیان مسعود صفایی مقدم
چکیده: تربیت اجتماعی به منظور اجتماعی کردن افراد جامعه، جامعه پذیرکردن افراد، فراگیری مهارتهای اجتماعی، تربیت برای شهروندی موثر وکسب صلاحیت های اجتماعی برای زندگی در جمع و سازگاری با جامعه در اندیشه های اجتماعی اندیشمندان به کار رفته است. از این رو جوامع بشری امروزه با مراجعه به اندیشه هایی که در خصوص نحوه ی تربیت اجتماعی ارائه شده است، سعی دارند بهترین و معقولانه ترین شکل زندگی اجتماعی را برای مردم خود ایجاد کنند. یکی از منابعی که در این رابطه مورد رجوع قرار می گیرد، مربیان بزرگی است که در این باره اندیشیده اند. در این میان افلاطون وفارابی با ارائه نظریه ی خود درباره مدینه ی فاضله نقش برجسته ای در میان دیگر اندیشمندان دارند. در این پژوهش تربیت اجتماعی از دیدگاه افلاطون وفارابی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و وجوه شباهت و تمایز آراء ایشان در خصوص تربیت اجتماعی و مدینه فاضله بیان شده است. و یافته ها ی حاصل از این پژوهش بیانگر این مطلب است که در دیدگاه افلاطون هدف تعلیم و تربیت عبارت است از پرورش شهروندان جامعه پذیر و سعادتمند که در سایه تعلیم و تربیت بتوانند نگرش ها و تمایلات و رفتارهای مطلوب اجتماعی را از خود بروز دهند. فارابی هم در کتاب "السیاسه المدینه" خود همواره اخلاق و تعلیم وتربیت را زیر مجموعه مباحث سیاست و اجتماع مطرح کرده است و در پایان چنین نتیجه گرفته می شود که هر دو اندیشمند مدینه فاضله را وسیله نیل به اهداف خود که کمال مطلوب است، می دانند. با این تفاوت که فارابی جامعه ای را پیشنهاد می کند که از مالکیت فردی بر خوردار است در حالی که افلاطون حقوق فردی و مفهوم فردیت را در مقابل حق جمعی و جامعه نادیده گرفته است.