نام پژوهشگر: ابوالفضل دهنوی
ابوالفضل دهنوی سید هاشم نعمتی
هدف اصلی این پژوهشی بررسی تاثیراندیشه های تربیتی پستالوژی در مربیان تربیتی خانه کودکان ونوجوانان بهزیستی خراسان رضوی در سال 89 می باشد. ما آراء کلی و اهداف وروشهای دانشمند سویسی یوهان هاینرش پستالوژی و نظریات ایشان را در خصوص ساختار فیزیکی و ساختار روانی خانه کودکان و نوجوانان از منابع فارسی موجود ومنابع خارجی در دسترس جمع آوری نمودیم .و براساس تاثیر این نظریات در نظر مربیان خانه کودکان ونوجوانان فرضیه های را مطرح کردیم و داده های از مراکزی که در استان خراسان رضوی به صورت خوشه ای و بعد به صورت تصادفی از شهرهای : مشهد، نیشابور، سبزوار، تربت حیدریه و کاشمر انتخاب شده بود . جمع آوری کردیم و با استفاده از آمار توصیفی: فراوانی ،نمودار ،ماگزیمم،مینیمم ،نما، میانگین، انحراف معیار به تشریح داده های بدست آمده اقدام کردیم. و با آمار استنباطی one – sample t-testتی یک نمونه ای به تایید فرضیه ای مطرح شده پرداختیم . بین آراء تربیتی مربیان خانه کودکان ونوجوانان با میانگین 52/21، اهداف تربیتی آنها بامیانگین 44/20 و روشهای تربیتی آنهابا میانگین 78/19 با 99 % اطمینان با توجه به میانگین معیار 15 با نطریات پستالوژی همخوانی وجود دارد .وهمچنین بین ساختار فیزیکی با میانگین 21/20 وساختار روانی با میانگین 43/20 با 99 % اطمینان با تربیت بهتر فرزندان هم همخوانی وجود دارد . پیشنهاد می شود که به اندیشه های فلسفی و اخلاق جامعه آرمانی تربیت دینی و فعالیت های کودکان و برنامه های فوق برنامه و تربیت اجتماعی فرزندان توجه شود توجه به اهداف بلند مدت کوتاه مدت و رفتاری و همچنین روشهای فنی و حرفه ای، آموزش عینی و گردش علمی نیزتوجه کرد درنتیجه به اهداف و روشهای تربیتی وساختار فیزیکی و ساختار روانی مراکز باتوجه به نظریات شخص پستالوژی می توان در جهت تربیت بهتر فرزندان توجه بیشتری را مبذول داشت. کلید واژه ها:پستالوزی ،اندیشه های تربیتی ،مربیان ،ساختار روانی و ساختار فیزیکی
ابوالفضل دهنوی محمد رضا اسمعیلی
چکیده: روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی از نوع کاربردی است. جامعه آماری شامل ورزشکاران شرکت کننده در لیگ دو و میدانی سال1391 می باشد که تعداد کل این ورزشکاران150 نفر می باشد. تعداد نمونه 136 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شد. با توجه به ماهیت پژوهش از چهار پرسشنامه اطلاعات فردی، مقیاس رهبری در ورزش، کیفیت زندگی کاری و بازخورد مربی (cfq)، برای جمع آوری اطلاعات و داده های تحقیق استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بررسی شد و میزان آن در پرسشنامه سبک رهبری ( 718/0=?)، بازخورد مربی (cfq)(91/0=?)و در پرسشنامه کیفیت زندگی کاری(785/0=?) میباشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری k-s برای تعیین وضعیت طبیعی بودن توزیع داده ها استفاده شد. از آزمون های فریدمن، ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و t تک نمونه ایی برای بررسی فرضیه های تحقیق درسطح معناداری 05/0استفاده شد. یافته ها: آزمون tمستقل نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری قبل و بعد از فصل مسابقات و خرده مقیاس های آن تفاوت معنی داری وجود ندارد. رفتار های مختلف سبک رهبری با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی شدند. نتیجه آزمون فریدمن معنی دار بود و نتایج نشان داد که رفتار آموزش و تمرن از دیدگاه ورزشکاران دارای بالاترین میانگین رتبه بوده و رفتارهای دموکراتیک، حمایت اجتماعی، بازخورد مثبت و آمرانه در اولویت های بعدی قرار دارند. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین رفتار های آموزش و تمرین، دموکراتیک و بازخورد مثبت با کیفیت زندگی کاری قبل از فصل مسابقات و بین رفتار های رهبری آموزش و تمرین، دموکراتیک و بازخورد مثبت با کیفیت زندگی کاری بعد از فصل مسابقات ارتباط معنی داری وجود دارد. ارتباط بین رفتار های حمایت اجتماعی و آمرانه معنی دار نمی باشد. این آزمون در مورد سبک رهبری و موفقیت عملکرد فصلی نشان داد که بین هیچ یک از رفتار های رهبری مربیان و موفقیت عملکرد فصلی ارتباط معنی داری وجود ندارد. بین سبک رهبری و رفتارهای مربیان از دیدگاه ورزشکاران و موفقیت عملکرد ارتباط معنی داری وجود ندارد. بین سن ورزشکاران و کیفیت زندگی کاری قبل از فصل مسابقات و بین سن ورزشکاران و کیفیت زندگی کاری بعد از فصل مسابقات ارتباط معنی داری وجود ندارد.آزمون t تک نمونه ای برای بررسی تفاوت میانگین فرضی با میانگین مشاهده شده کیفیت زندگی قبل و بعد از فصل مسابقات انجام شد. نتایج نشان داد که بین میانگین فرضی با میانگین مشاهده شده کیفیت زندگی کاری قبل از فصل و کیفیت زندگی کاری بعد از فصل تفاوت معنی داری وجود دارد. به طور کلی با توجه به پایین تر بودن میانگین مشاهده شده از میانگین فرضی کیفیت زندگی کاری قبل از فصل مسابقات و همچنین پایین تر بودن میانگین مشاهده شده از میانگین فرضی کیفیت زندگی کاری بعد از فصل مسابقات می توان گفت کیفیت زندگی کاری ورزشکاران دو و میدانی در حد قابل قبولی قرار ندارد. بین میانگین فرضی با میانگین مشاهده شده سبک رهبری و رفتار های آموزش و تمرین، دموکراتیک، بازخورد مثبت و حمایت اجتماعی مربیان تفاوت معنی داری وجود دارد. به طور کلی با توجه به بالاتر بودن میانگین مشاهده شده از میانگین فرضی سبک رهبری مربیان و رفتار های رهبری مذکور می توان گفت مربیان از لحاظ رفتارهای رهبری آموزش و تمرین، دموکراتیک، بازخورد مثبت و حمایت اجتماعی از دیدگاه ورزشکاران دو و میدانی در حد قابل قبولی قرار دارند. آزمون t مستقل در خصوص تفاوت بین کیفیت زندگی کاری قبل و بعد از فصل مسابقات براساس جنسیت معنی دار است. نتایج نشان داد بین کیفیت زندگی کاری قبل ازفصل مسابقات براساس جنسیت و بین کیفیت زندگی کاری بعد از فصل مسابقات براساس جنسیت تفاوت معنی داری وجود دارد. با توجه به بالاتر بودن میانگین کیفیت زندگی کاری زنان نسبت به مردان می توان بیان داشت که زنان از کیفیت زندگی کاری بهتری برخوردار هستند. همچنین نتایج این آزمون نشان داد که بین سبک رهبری مربیان از دیدگاه ورزشکاران براساس جنسیت و بین موفقیت عملکرد ورزشکاران براساس جنسیت تفاوت معنی داری وجود ندارد. بحث و نتیجه گیری: برخی رفتارهای رهبری مربیان می تواند بر کیفیت زندگی کاری ورزشکاران تأثیر بگذارد، اما ورزشکاران از کیفیت زندگی کاری مناسبی برخوردار نیستند. عوامل متعدد و گوناگونی می توانند بر کیفیت زندگی کاری ورزشکاران تأثیر بگذارند. در این میان رفتار مربی به عنوان رهبر و مرئوس ورزشکار می تواند بر کیفیت زندگی کاری ورزشکاران تأثیر گذار باشد. مربیان باید در برخورد با ورزشکاران از رفتار هایی استفاده کنند که به بهترین نحو نیاز های شعل و نیاز های ورزشکاران را برطرف نماید.
ابوالفضل دهنوی غلامعلی کارگر
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین فرهنگ سازمانی(مدل هافستد) و توانمندسازی کارکنان ادارات تربیت بدنی دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال92-1391 انجام شده است. روش پژوهش حاضر همبستگی- پیمایشی است. جامعه این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات تربیت بدنی دانشگاه های دولتی شهر تهران تشکیل می دهد که تعداد آنها52 نفر بودند. به علت کوچک بودن حجم جامعه آماری و امکان عدم بازگشت بعضی از پرسشنامه ها، نمونه آماری برابر با جامعه آماری انتخاب شد. ابزار سنجش عبارت بود از پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی هافستد و پرسشنامه استاندارد توانمندسازی اسپرسترز که پایایی آن ها به ترتیب 81/. و84/. اندازه گیری شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی شامل؛ توزیع فراوانی و میانگین؛ و آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف اسمیرنف، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چند گانه استفاده شد. یافته ها پژوهش حاکی از آن بود که: همبستگی مثبت و معناداری بین فرهنگ سازمانی هافستد و توانمندسازی کارکنان ادارات تربیت بدنی دانشگاه های دولتی شهر تهران با 44/0r= و 03/0sig= در سطح معناداری 05/0p<وجود دارد.