نام پژوهشگر: اصغر مهری

بررسی ماهیت و عملکرد شیطان در قرآن و احادیث
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1387
  اصغر مهری   نهله غروی نایینی

کاربرد دو واژه شیطان و ابلیس در قرآن و روایات نشان می دهد که ابلیس نام خاصی برای موجودی شریر است که از سجده بر آدم امتناع ورزید در حالی که شیطان عنوانی عام برای همه موجودات شریر و فریبکار از جن و انس می شود که پیوسته در صدد خارج کردن مردم از صراط مستقیم یعنی قرآن و عترت می باشند. در اینکه ابلیس از جنیان بود یا از ملائکه؛ سه دیدگاه جنّی بودن، فرشته بودن، و فرشته ممسوخ شده وجود دارد که قائلین هردیدگاه به روایاتی استناد جسته اند. ماهیت ابلیس و جنیان از آتش است و آنها در نهایت لطافت بوده و بالطبع از حواس ما پنهانند و مانند خود ما شعور و اراده دارند و دارای کارهای عجیب و غریب و حرکات سریع می باشند و فقط برای کسانی که دارای درجات عالی ایمان باشند قابل رویت هستند. در تعبیر از جنود و نیروهای شیطان، دو گروه شیاطین انسی یعنی انسان هایی که به دلیل پیروی از شیطان دارای چهره آدمی و قلب های شیطانی می باشند و شیاطین جنی، یعنی جنیان کافری که از نسل ابلیس هستند، منظور می باشد. داستان فریب آدم از شیطان بیانگر شدت دشمنی او با بنی آدم است؛ و برای او در قرآن اوصافی چون دشمنی دیرینه با انسان، قدرت دید بالا و در عین حال ضعف نقشه هایش برای مومنین، بیان شده است. شیطان بر اساس اهداف پلید خود و با درک روحیات انسان ها در حمله خود اصولی چون نفوذ تدریجی، هجوم از چهار طرف و به صورت جمعی و با بهره گیری از پیروان خود را به کار می برد . شیطان هم در حوزه اندیشه و هم در حوزه عمل وارد می شود و تمامی فعالیت شیطان و پیروانش به نوعی به عمل وسوسه کردن بر می گردد و البته عامل قریب نفوذ شیطان نفس امّاره انسان است که اگر انسان بتواند با مبارز پیوسته با نفس آن را رام کند راه نفوذ شیطان بسته خواهد شد. ایجاد زمینه هایی چون تکبر ، حسادت، خشم و غضب، عُجب،دل بستن به دنیا، یأس و ناامیدی از رحمت الهی، فضای بیمار جامعه و خانه های خالی از نور قرآن از جمله مواردی هستند که سریعتر راه را برای نفوذ شیطان در قلب فراهم می کنند.