نام پژوهشگر: حسین هاشم نژاد

رابطه توحید افعالی و اختیار از دیدگاه امامیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  حسن موسوی   رضا صادقی حاجی آبادی

قرآن کریم، آیاتی وجود دارد که تمام افعال، حتی افعال اختیاری انسان را به خداوند نسبت می دهد؛ این آیات مستمسک برخی از گروه های کلامی جبرگرا مانند اشاعره قرار گرفته است. از سوی دیگر، آیاتی در قرآن وجود دارد که انسان را فاعل کارهای خود و مسئول اعمال خود دانسته، و افعال انسان را به خود او نسبت می دهد؛ بر این اساس، عده ای مانند معتزله قایل به تفویض شده اند. اما همان گونه که امام رضا( فرموده است، قایل به جبر گرفتار کفر، و قایل به تفویض گرفتار شرک است. امامیه در این زمینه، به تبعیت از اهل بیت(، امر بین الامرین را برگزیده است. در توضیح این رویکرد می توان گفت با وجود تفاوت هایی که همه پدیده های هستی با یکدیگر دارند، یا اختلافاتی که از نظر قرب و بعد نسبت به مبدأ هستی دارند، تمام آن ها را یک حقیقت الهی در بر گرفته، و بر آن ها حاکم است. این حقیقت الهی، در عین وحدت و بساطت، همه ابعاد عالم را شامل می شود، و در همین راستا، انسان نیز مسخر و مقهور حضرت حق، و محتاج به او می باشد. اما انسان بر اساس حکمت الهی، موجودی مختار آفریده شده، و چون اختیار انسان در طول اراده الهی است، این اراده و اختیار، با توحید افعالی منافاتی نخواهد داشت. به عبارت دیگر، بر اساس تشکیک در وجود می توان اختیار انسان را با توحید افعالی جمع کرد. حوادث همان طور که با اسباب نزدیک و متصل به خود، نسبت عملی دارند، با سبب وجود این اسباب نیز نسبت عملی دارند. پس اختیار همانند اصل وجود ما، عین الربط به خدا بوده، و این مسأله مسلتزم جبر نیست. در افعال ارادی انسان، اراده او علت قریب و مباشر بوده، و خداوند متعال نیز علت بعید است. این دو علت در طول هم قرار دارند، و بدین ترتیب، انسان در عین وابستگی به خداوند، در انجام فعل خود مختار است.