نام پژوهشگر: محمدرضا نیک نژاد
محمدرضا نیک نژاد قربانعلی ابراهیمی
ورزش نه تنها باعث سلامت جسم، نشاط و شادابی روح همگان می شود بلکه سلامت فکر و ذهن را نیز تحت الشعاع خود قرار می دهد. با این وجود کمبود امکانات ورزشی و هزینه بالای آن همواره یکی از موانع بزرگ در راه ترویج و بهینه سازی فرهنگ ورزش در کشور ما، خصوصاً در میان دختران و زنان بوده است. بیشتر مطالعات و پژوهشهای انجام شده بر این موضوع تاکید دارند که انجام فعالیت های ورزشی در بین مردان بیشتر از زنان می باشد. علاوه بر جنسیت، عوامل دیگری نظیر انگیزش درونی، آگاهی، بسترهای اجتماعی و ... نیز بر میزان مشارکت در فعالیت های ورزشی تاثیر گذار به نظر می رسد. از این رو؛ هدف پژوهش حاضر تحلیل اجتماعی تفاوتهای جنسیتی در فعالیتهای ورزشی دانشجویان دانشگاه مازندران می باشد که در کنار آن عوامل موثر بر مشارکت در فعالیت های ورزشی نیز مورد بررسی قرار گرفت است. متغیرهای مستقل مطرح شده در تحقیق شامل جنسیت، وضعیت تاهل، مقطع تحصیلی، وضعیت اشتغال، رشته تحصیلی، بسترهای اجتماعی، انگیزشهای درونی، آگاهی، احساس اثربخشی، امکانات و فرصت ها، دیگران مهم، رسانه های جمعی و باورهای فردی می باشد. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریات گریندورفر، گویلد، ویز و شومتون می باشد. روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسشنامه به روش توأم با مصاحبه حضوری استفاده شده است. برای اطمینان از اعتبار ابزار سنجش، از نظرات داوران متخصص در حوزه موضوع تحقیق، مورد استفاده قرار گرفت. جهت بررسی پایایی تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شد. میزان پایایی ابزار تحقیق در جریان مطالعه مقدماتی مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه مازندارن می باشد. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و حجم نمونه 370 نفر می باشد. بررسی پاسخگویان بر حسب وضعیت تاهل نشان می دهد که 5/86 درصد پاسخگویان مجرد و 2/13 درصد آنان متاهل می باشند. همچنین؛ 5/63 درصد پاسخگویان زن و 2/36 درصد آنان مرد می باشند. بررسی وضعیت پاسخگویان بر حسب مقطع تحصیلی نیز حاکی از آن است که 1/84 درصد افراد در مقطع تحصیلی کارشناسی و 9/15 درصد آنان در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل می باشند. یافته ها نشان می دهد که فعالیت ورزشی 8/3 درصد افراد زیاد و خیلی زیاد و فعالیت ورزشی 3/92 درصد افراد کم و خیلی کم می باشد. میانگین مشارکت ورزشی 24/1 از 5 می باشد که در سطح خیلی پائینی قرار دارد. سطوح معناداری مشاهده شده آزمون t نشان می دهد که تفاوت میانگین مشارکت ورزشی افراد متاهل و مجرد معنادار نمی باشد. اما تفاوت میانگین مشارکت مردان و زنان در فعالیت های ورزشی معنادار می باشد. همچنین؛ تفاوت میانگین مشارکت دانشجویان لیسانس و فوق لیسانس در زمینه فعالیت های ورزشی معنادار نیست. تفاوت میانگین مشارکت در فعالیت های ورزشی دانشجویان شاغل و غیر شاغل نیز معنادار نمی باشد. سطح معناداری مشاهده شده آزمون f نشان می دهد که تفاوت میانگین مشارکت در فعالیت های ورزشی دانشجویان رشته های مختلف معنادار می باشد. رگرسیون خطی چند متغیره(به روش گام به گام) بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته مشارکت ورزشی نشان می دهد که از ده متغیر وارد شده در معادله تنها متغیر انگیزش درونی در معادله باقی ماند و متغیرهای دیگر از معادله خارج شدند. مدل منتخب 2/6 درصد از تغییرات متغیر وابسته مشارکت ورزشی را توضیح می دهد. کلیدواژها: تفاوتهای جنسیتی،مشارکت ورزشی، مشارکت ورزشی حرفه ای، مشارکت ورزشی غیر حرفه ای، انگیزش درونی، بسترهای نهادی، آگاهی، رسانه ها