نام پژوهشگر: سارا مطوری
سارا مطوری مصطفی صدیقی
هر اثر نمایشی، هستی و بنیان خویش را بر پایه ی عناصری می نهد که شدت و ضعف هر یک از این عناصر– صرف نظر از تأثیر در مانایی و ماندگاری- اثر را در آمد و شدی هنری، میان داستان و نمایش شناور می سازند. این عناصر شامل شخصیّت، زمان و مکان، گفت وگو، طرح و... می شود. نیما یوشیج، در پی گذار از مولفه های سنت در شعر گذشته، عناصر نمایشی- داستانی را برای گسترش و وسعت بخشیدن به دامنه ی توصیفی شعر و جولان اندیشه ی شاعر به ساحت شعر وارد کرد. وی در تداوم همین راه" افسانه"را که نمودار نگرش نوینی در عرصه ی ادبیات بود، سرود. این پژوهش پس از بازخوانی نظریه های نیما درباره ی چیستی و چگونگی حضور عناصر نمایشی-داستانی در شعر به جستجوی عملی این عناصر در شعر می پردازد. در همین راستا، در مباحث مقدماتی زمینه ی پیدایش شعر نو، نمایش گونگی، ویژگی شاخص افسانه، گفت وگو و شخصیّت پردازی از نگاه نیما، برخی وجوه تمایز کاربرد عناصر نمایشی درشعرکلاسیک و شعر نو مطرح می شود. آن گاه پس از بیان تاریخچه ادبیات نمایشی، نمایش های سنتی در ایران و انواع آن(تعزیه، خیمه شب بازی، تخت حوضی، نقالی و...)، ادبیات نمایشی نوین در ایران و معرفی چهره های شاخص آن، نمایش نامه های منظوم و معرفی نمونه های برجسته آن و عناصر نمایشی- داستانی(موضوع، شخصیّت، انواع شخصیّت و شخصیّت پردازی، گفت وگو و انواع آن طرح، تعلیق، گره-افکنی،کشمکش، زمان و مکان، زاویه ی دید) ارائه می گردد. در فصل سوم تئوری های نیما در زمینه ی موضوع(سیاسی، اجتماعی، عاشقانه و انواع آن، سمبولیسم و انواع آن، واقع گرایی) طرح، گفت وگو، شخصیّت و شخصیّت پردازی، زمان و مکان(صحنه)، توصیف(عینیّت وذهنیّت، روایت، حقیقت مانندی در روایت، نقّالی، حرکت شعر از نظم به نثر)، دکلاماسیون آمده است. آن گاه همه ی موارد یادشده به صورت عملی در شعر نیما جستجو بررسی و تبیین می شود. بر اساس آمار به دست آمده از اشعار نیما میزان به کارگیری عناصر نمایشی در شعر نیما، به طور تقریبی از این قرار است: موضوع 97% ، طرح 68% ، شخصیّت 5/46% ، گفت وگو 50% زمان 57% ، مکان 57% ، روایت 91% ، دکلاماسیون 55% . بر همین اساس می توان گفت همه ی اشعار نیما از تئوری های او پیروی نمی کنند.