نام پژوهشگر: یدالله زکاوت زاده
یدالله زکاوت زاده علی رضا هژبری نوبری
معماری عصر هخامنشی در میان زمینه های پژوهشی علوم انسانی،خصوصآ باستان شناسی و هنر،از جایگاه ویژه ای برخوردار است. حجم کتابها ومقالاتی که در این خصوص وجود دارند بسیار زیاد است. اما باید توجه داشت که عمده آنها در مورد هنر و معماری دوره هخامنشی بحث می کنند. این بدان معنی است که بیشتر توصیف ها وتحلیل ها در مورد معماری این دوره از منظرپژوهشهای تاریخ هنر بوده است. به استثنای چند مورد به خصوص مانند گزارشات حفاری هیآت باستان شناسی دانشگاه شیکاگو به سرپرستی هرتسفلد و پس از او اشمیت که به توصیف، توضیح وتحلیل های گسترده ای در این گزارشات پرداخته اند، بقیه کتاب ها یا رساله ها جنبه های خاصی از هنر و معماری این دوره را بررسی کرده اند. در خصوص تکنیک ها در معماری هخامنشی موارد معدودی کتاب ومقاله نوشته شده است،که از این دست می توان به کتاب (ایونیها در پاسارگاد ) نوشته کارل نیلاندرو(نقش برجسته ها وحجاران تخت جمشید ) نوشته مایکل رف اشاره کرد. مقالاتی در باره واحدهای اندازه گیری یا روش های حجاری ویا روش های فنی ساخت قطعات سنکی توسط افرادی چون رف و تیلیا نوشته شده اند. اما در هر حال هیچگاه تحقیق جامعی در خصوص روشهای مهندسی ساخت بناها برای دست یابی به دیدگاه های نظری مهندسی صورت نگرفته است. پژوهش حاظر تلاش می کند تابا صرف نظر کردن از خصوصیات هنری معماری هخامنشی، ناگفته های پشت پرده این معماری را که عمومآ در زمینه مهندسی و فن آوری های ساخت بناها است، بیان دارد. تحلیل ها بر روی بناهای صفه تخت جمشید متمرکز شده اند. در این راستا عناصر سازه ای معماری هخامنشی شناسایی گردید که عبارتند از :پی، ستون، دیوار، تیر وبه طور کلی سقف. پس تک تک عناصر سازه ای یا به صورت رایانه ای در فضای نرم افزارهای ویژه تحلیل مدل سازی شدند ویا با تحلیل های دستی مهندسی مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدای این پژوهش سئوالاتی در خصوص نوع عملکرد اجزاء مطرح شد که پس از بررسی ها قادر به پاسخگویی به آن ها شدیم. تعدادی از این سئوال ها به شرح زیرند: 1) ستون ها چگونه در مقابل نیروهای وزنی مقاومت می کنند ؟ 2) چرا از ساختارچوبی برای پوشش سقف استفاده شده بود؟ 3) دیوارها درتحمل بارهای موجود چه نقشی ایفا می کردند؟ 4) با توجه به ساختار پیشنهادی سقف های چوبی آیا میتوان شاه تیرهای موجود را تیر مرکب نامید؟ مدل سازیهای رایانه ای به خوبی ما را قادر ساختند تا به تمامی پرسشهای مطرح شده پاسخ دهیم . این تحلیل ها نشان داده اند که پیش فرض ما برای مرکب بودن شاه تیرها نادرست است وبه احتمال بسیار زیاد در پوشش سقف از شاه تیرهای ساده وبا ابعادی بسیار کوچک تر از آنچه کرفتر پیشنهاد می کند،استفاده شده بود. ویا تحلیل ها گواه بر آنند که نیروهای جانبی زلزله وارده بر ساختمان نمی توانستند عامل اصلی و اولیه تخریب ها بوده باشند . لذا تخریب های انسانی واز همه مهمتر آتش سوزی می توانسته اثراتی به مراتب مخرب تر بر آثار گذاشته باشد . این پژوهش در سه فاز مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی ومدل سازی های رایانه ای مبتنی بر تحلیل مهندسی نتایج صورت گرفته است.