نام پژوهشگر: حسین کاظمی یزدی
حسین کاظمی یزدی محمد حسن حیدری
ژان پل سارتر یکی از بزرگ ترین و مشهورترین فلاسفه ی قرن بیستم بود. بزرگی این فیلسوف معلول دو کتاب فلسفی مهم او یعنی هستی و نیستی و نقد خرد دیالکتیکی است، اما شهرت وی کم تر ارتباطی با فیلسوف بودن اش دارد. سارتر علاوه بر این که نویسنده ای در حوزه ی فلسفه بود، رمان نویس، نمایش نامه نویس، منتقد ادبی، مبارز سیاسی و منتقدی سیاسی- اجتماعی نیز بود؛ و البته دلیل شهرت وی همین موارد دسته ی دوم است. این شهرت، بزرگی او را در جهان، و البته در ایران، تحت الشعاع خود قرار داده است. شاید کم تر کسی در ایران باشد که اهل مطالعه (به ویژه در حوزه ی علوم انسانی) بوده اما با نام سارتر بیگانه باشد؛ این در حالی است که فلاسفه اغلب در میان اهل فن مشهورند و حتا گاهی نام شان هم به گوش دیگران نرسیده است. این مسئله یکی از دلایل بدفهمی سارتر در ایران است، چراکه او اغلب بیش از آن که فیلسوف به حساب بیاید، ادیب (به ویژه نمایش نامه نویس) و مبارز سیاسی به حساب می آید. دومین دلیل بدفهمی سارتر اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است؛ البته در این مورد، این بدفهمی مربوط به بازه ی کوچک تری از افراد است؛ یعنی افرادی که اطلاعات اندکی درباره ی سارتر دارند و اغلب این کتاب را چکیده ی آرا و افکار فلسفی او تلقی می کنند. اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر سال ها پیش به زبان فارسی و پیش و پس از آن بارها به زبان انگلیسی ترجمه شده است. سارتر در این کتاب ادعا می کند که در پی دفاع از فلسفه ی اگزیستانسیالیسم است. او در این جا اعتقاد دارد، بدبینی ای که از اگزیستانسیالیسم و هستی و نیستی دریافت شده است، بدفهمی ای بیش نیست. طبق ادعای سارتر، این سخن رانی خلاصه یی از هستی و نیستی است، درحالی که به واقع این چنین نیست. بسیاری از کسانی که ادعای شناخت سارتر به عنوان یک فیلسوف را دارند، شناخت شان معطوف به همین اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است. البته آنان در این میان تقصیر چندانی ندارند چراکه سارتر خود با بیان این که این کتاب-سخن رانی چکیده ی فلسفه ی اگزیستانسیالیسم است آن ها را گمراه کرده است. اما با مطالعه ی اجمالی هستی و نیستی (و حتا تفسیرهای آن) در می یابیم که این کتاب-سخن رانی تفاوت های بنیادینی با هستی و نیستی و درواقع با اگزیستانسیالیسم دارد. البته خود سارتر هم بعدها به این مسئله اعتراف و از چاپ و انتشار آن در چنین سطح وسیعی اظهار ناراحتی کرد. از دیگر سو این اثر به عنوان کتاب اخلاقی سارتر نیز مشهور شده است و اغلب به غلط پنداشته می شود که کل اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر در این کتاب مستتر است و بنابراین از آن به عنوان کتاب اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر یاد می شود. هم چنین یکی از دلایل شهرت و گسترش این کتاب، آسانی و همه فهمی آن است. از آن جا که این کتاب یک سخن رانی است، فاقد پیچیدگی هستی و نیستی بوده و برای افرادی که می پندارند معرفت بدون تحمل سختی قابل وصول است، بهترین وسیله برای فهم (البته سطحی) اندیشه ی سارتر است. در این پایان نامه به دلایل مطرح شده، اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر محور کار درنظر گرفته شده است. هم چنین این پایان نامه درصدد است تا به این وسیله نظریه ی اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر را (البته اگر بتوان عنوان نظریه را شایسته دانست) مورد بررسی قرار دهد. اولین پرسشی که احتمالاً به ذهن خواننده خطور می کند این است که این کتاب اثری در میانه ی زندگی فکری سارتر است و بنابراین مبنا قرار دادن آن، احتمالاً تنها دربردارنده ی خود این اثر و آثار پیش از آن است؛ درحالی که سارتر سال ها بعد از این اثر زندگی کرده و کتاب بزرگی مثل نقد خرد دیالکتیکی را در این دوران نوشته است. برای پاسخ به این پرسش نیازمند توضیح مختصری درباره ی زندگی فکری سارتر هستیم. سارتر از جمله فیلسوفانی است که در طول زندگی فکری اش بیش از یک نظریه ی جامع را بسط داده است. به دیگر سخن او در مرحله ای از زندگی فکری اش دچار چرخشی کلی شده است و این چرخش، چرخش او از اگزیستانسیالیسم به مارکسیسم است. بنابراین هرچند که او اگزیستانسیالیستی تمام عیار بود، اما این صفت تنها در دوره ای خاص از زندگی اش به او اطلاق می شود. سارتر نویسنده ای پرکار بود که در طول زندگی فکری اش دو اثر فلسفی مهم یعنی هستی و نیستی و نقد خرد دیالکتیکی را برجای نهاد؛ اما او تنها در محدوده ی کتاب اول اش یک اگزیستانسیالیست بود و در دوران نگارش کتاب دوم، یک مارکسیست به حساب می آمد. اتفاقاً شهرت سارتر به عنوان نمایش نامه نویس، منتقد ادبی و مبارز در این دوره به وجود آمد. چرخش در اندیشه ی سارتر در سال 1957 و از مقاله ی «مسئله ی روش» آغاز شد که درواقع مقدمه یی بر نقد خرد دیالکتیکی بود. سارتر در این مقاله بیان می کند که اگزیستانسیالیسم نه تنها یک فلسفه نیست بلکه تنها ایدئولوژی ای است که زیر بال و پر فلسفه ی حاکم زمان خود، یعنی مارکسیسم، رشد می کند. با توجه به عنوان این پایان نامه، بخش دوم زندگی فکری سارتر مورد توجه قرار نمی گیرد. آن چه در این جا مورد بررسی قرار خواهد گرفت، نظریات اخلاقی سارتر در حوزه ی هستی و نیستی است؛ اما دلیل محوریت اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر این است که از آن هم چون وسیله ای برای فهم بهتر نظریات اخلاقی-اگزیستانسیالیستی سارتر استفاده شود. از آن جا که اگزیستانسیالیسم در عنوان این کتاب وجود دارد و از سویی دیگر سارتر خود در این جا بیان کرده است که این کتاب خلاصه ای از هستی و نیستی است (هرچند که بسیار با آن متفاوت است) محوریت این کتاب در این پایان نامه به معنی بررسی و مقایسه ی آن با اگزیستانسیالیسم مطرح شده در هستی و نیستی و نشان دادن تفاوت ها و شباهت های آن است. در انتها باید به مشکلی که در بررسی و مطالعه ی کل فیلسوفان اگزیستانسیالیست و به ویژه سارتر وجود دارد اشاره شود و آن این است که اساساً امکان خط کشی واضح میان مفاهیم مطرح شده در اندیشه ی این فیلسوفان وجود ندارد؛ چراکه همه ی آن ها و به ویژه سارتر مخالف ایجاد یک نظام کلی فلسفی اند. بنابراین برای بررسی نظریه ی اخلاقی در اندیشه ی سارتر یا به بیانی بهتر اخلاق در اندیشه ی سارتر نیازمند مقدمه ای طولانی هستیم که این مقدمه خود توصیف برخی از مولفه های اساسی در اندیشه ی اوست. پیوند این مولفه ها با اندیشه ی سارتر به گونه ای است که برای بررسی هر مسئله ای در اندیشه ی وی، نیازمند بررسی تمام (یا دست کم برخی از) آن مولفه ها هستیم. فصل اول این پایان نامه به بررسی این مولفه ها اختصاص یافته است. در فصل دوم مسئله ی اخلاق در اندیشه ی دوره ی اول فکری سارتر بررسی می شود و در نهایت در فصل سوم به تفسیر اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر و هم چنین به بررسی نقاط تشابه و تفاوت آن کتاب با مسائل مطرح شده در هستی و نیستی پرداخته می شود. در پایان، ضمن قدردانی از اساتید محترم راهنما و مشاور جای آن دارد تا تشکری ویژه از جناب آقای دکتر بابک احمدی، به دلیل راهنمایی های موثرشان داشته باشم.