نام پژوهشگر: امیر صفری
مهدی کمالی دولت آبادی سید عباس هاشمی
در حال حاضر برای نظارت بر عملکرد شرکت های بیمه کشور از نظارت تعرفه ای استفاده می شود. در این روش شرکت های بیمه در صدور قراردادهای بیمه ای خود باید تابع محض نرخ ها و شرایط تعیین شده از سوی بیمه مرکزی باشند. در شرایطی که صنعت بیمه کشور در آستانه خصوصی سازی قرار دارد، این روش کارایی لازم را نداشته و باید از روش هایی استفاده کرد که جوابگوی نیازهای جدید باشد. حاشیه توانگری مالی ابزاری است که در بسیاری از کشورهای جهان برای نظارت مالی بر عملکرد شرکت های بیمه مورد استفاده قرار می گیرد. در این روش بجای نظارت مستقیم بر قراردادهای شرکت های بیمه، حاشیه توانگری مالی این شرکت ها که نشان دهنده توان مالی آنها برای ایفای تعهداتی است که پذیرفته اند به طور مستمر مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این تحقیق برای اولین بار در کشور، شاخص حاشیه توانگری مالی با استفاده از رویکرد اروپایی برای بیمه های غیر زندگی شرکت های بیمه دولتی و خصوصی محاسبه می گردد. هدف از محاسبه این شاخص تعیین معیاری کاربردی است که در روش نظارتی جایگزین نظارت تعرفه ای قابل استفاده باشد. در همین راستا با استفاده از آزمون های مقایسه میانگین ها، شاخص محاسبه شده برای شرکت های بیمه دولتی و خصوصی با یکدیگر مقایسه می گردد. همچنین حاشیه توانگری مالی الزامی محاسبه شده با استفاده از شاخص بدست آمده برای شرکت های بیمه دولتی و خصوصی ایران، با حاشیه توانگری مالی الزامی محاسبه شده با استفاده از روش اروپایی مقایسه می گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد که شرکت های بیمه دولتی باید یک حاشیه توانگری مالی، حداقل به اندازه 11% حق بیمه های دریافتی خود و شرکت های بیمه خصوصی به اندازه 15% حق بیمه های دریافتی خود در اختیار داشته باشند تا بتوانند با احتمال بسیار زیاد در یک دوره معین از عهده تعهداتی که پذیرفته اند برآیند. همچنین نتایج این تحقیق پس از انجام آزمون ها و تجزیه و تحلیل های آماری، حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین شاخص حاشیه توانگری مالی محاسبه شده برای شرکت های بیمه دولتی و خصوصی وجود ندارد. علاوه بر این یافته بر آن دلالت دارد که به طور میانگین حاشیه توانگری مالی الزامی محاسبه شده با روش اروپایی، بیشتر از حاشیه توانگری مالی الزامی محاسبه شده با استفاده از شاخص ایرانی است.
امیر صفری رضاحسین حیدری
جنگل های زاگرس به لحاظ وسعت، ارزش های زیست محیطی، حفاظت آب و خاک از اهمیت خاصی برخوردار هستند که در طی دهه های گذشته بدلیل قرار گرفتن در یک بستر اقتصادی- اجتماعی و عدم مدیریت جامع تا حد زیادی تخریب شده و می رود تا توان بالقوه خود را از دست بدهد. با توجه به اهمیت این جنگل ها در حفظ حیات ساکنین منطقه، لازم است تا با مطالعه و شناخت کافی از وضعیت این جنگل ها و پتانسیل بالقوه آنها، نسبت به برنامه ریزی و مدیریت مناسب در مورد آن اقدام شود. شناخت الگوی پراکنش مکانی درختان جنگلی از مقدمات شناخت و درک جنگل و راهنمای بسیار مهمی در حل مسائل اکولوژیکی و مدیریتی می باشد. هدف از اجرای این مطالعه بررسی الگوی پراکنش مکانی بنه و بلوط ایرانی به عنوان مهمترین گونه های جنگل های زاگرس است تا با شناخت این موضوع در جهت شناخت و مدیریت مناسب و همه جانبه این مواهب الهی گام برداشت. برای رسیدن به این اهداف قسمتی از جنگل های باینگان که دارای ترکیب مناسبی از هر دو گونه بود، انتخاب شد و برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر تعداد 50 قطعه نمونه در قالب یک شبکه آماربرداری 100×100 متر به صورت تصادفی منظم برداشت شد. به منظور تحلیل الگوی پراکنش مکانی آنها از دو روش معمول در بررسی الگوی پراکنش مکانی، یعنی قطعه نمونه با مساحت ثابت و نمونه برداری فاصله ای تی و ترکیبی استفاده شد. در روش قطعه نمونه از شاخص های نسبت واریانس به میانگین، خوشه بندی، موری سیتا، استاندارد موری سیتا، نمای k توزیع دو جمله ای منفی، و در روش فاصله ای از شاخص های جانسون و زایمر، ابرهارت، هینز، هاپکینز، c، tf و tn استفاده شد. شاخص های قطعه نمونه همگی الگو را به شکل کپه ای، و شاخص های فاصله ای نیز الگوی کپه ای و در برخی از آنها کپه ای متمایل به تصادفی نشان دادند. نتایج نشان داد که روش های فاصله ای که اجرای آن نسبت به روش قطعه نمونه ساده تر است، اطلاعات مناسبتری از الگوی پراکنش مکانی ارائه می دهند و می تواند جایگزین شاخص های قطعه نمونه گردد. در بین شاخص های فاصله ای شاخص های c برای بلوط، شاخص هینز برای بنه و شاخص های tf و tn برای هر دو گونه مناسب هستند.
حمیده آلانی نرگس سرلک
سرمایه گذاری یک امر ضروری و حیاتی در جهت رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری است و برای فراهم کردن وجوه لازم برای آن، نیاز به وجود منابعی برای تأمین سرمایه است. در این میان موسسات بیمه با داشتن منابع گسترده مالی، به عنوان یکی از منابع مهم تأمین مالی و سرمایه گذاری مطرح میباشند. همچنین شرکتهای بیمه با توجه به ماهیت عملیاتی که انجام میدهند، متعهد به پرداخت خسارت در آینده (زمان وقوع حادثه) میباشند. به همین خاطر در فاصله دریافت حق بیمه تا زمان پرداخت خسارت، این وجوه راکد باید در محلی سرمایه گذاری شوند که حتی بر اثر تورم، شرکتهای بیمه بتوانند پاسخگوی تعهدات پذیرفته شده خود باشند. پس مدیریت سرمایه گذاری شرکتهای بیمه اهمیت بسیاری دارد و دقت نظر در سرمایه گذاری منابع، ضامن بقای شرکت و توسعه خدمات بیمه ای خواهد بود. لذا بر آن شدیم به ارزیابی عملکرد پرتفوی سرمایه گذاری شرکتهای بیمه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، شامل شرکتهای بیمه آسیا، البرز، پارسیان و دانا، طی سالهای 1381 تا 1388، با استفاده از شاخص شارپ بپردازیم، تا با نتایج به دست آمده به جایگاه این شرکتها در مقایسه با سایر شرکتها پی ببریم. در این تحقیق با استفاده از گزارشات مالی شرکتهای بیمه و بورس اوراق بهادار، داده هایی مثل بازده و ریسک پرتفوی شرکتهای مذکور و پرتفوی مبنا (همان بورس تهران) محاسبه و سپس با استفاده از معیار شارپ، به ترتیب بیمه البرز، دانا، آسیا و پارسیان از ضعیف تا مناسب رتبه بندی شدند. در پایان با استفاده از نتایج آزمون آماری (one sample t-test) بدست آمده از نرم افزار spss، فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر وجود اختلاف معنادار بین عملکرد سرمایه گذاری شرکتهای بیمه با سایر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تأیید شد.
امیر صفری محمد مهدی خطیب
محدوده مورد مطالعه واقع در استان خراسان رضوی قرار دارد. این منطقه از شمال به کپه داغ و از جنوب به رشته کوه های بینالود محدود می شود. در واقع این محدوده قسمت عمده حاشیه شمالی بینالود را در بر میگیرد. سامانه گسلی جنوب مشهد با روند شمال غرب جنوب شرق و طول حدودا 110 کیلومتری تحت تاثیر میدان استرس ناحیه ای با راستای °e15°±30n قرار دارد. اما بررسی های صحرایی نشان داد که دو جهت استرس شمالی- جنوبی و شمال غرب- جنوب شرق نیز در این زون فعال بوده اند، به طوری که جهت استرس با روند شرقی- غربی قدیمی ترین میدان استرس در این ناحیه است. با تغییر شرایط تکتونیکی وآغاز کوهزایی آلپاین، جابجایی امتدادی گسل ها در زون گسلی فعال تر شد و میدان استرس کم کم به سمت شمال و سپس شمال غرب- جنوب شرق تغییر کرد که در عهد حاضر نیز با همین راستا در سامانه گسلی جنوب مشهد فعال است. همین امر موجب تشکیل انواع شکستگی ها با الگوهای مختلف در این زون شده است. در این مطالعه با کمک داده های میکروترمور تعیین گردید زمانی که برایند دو مولفه به موازات ارتفاعات یا به موازات گسل قرار می گیرد، بیشترین مقدار دامنه و زمانی که عمود بر ارتفاعات یا عمود بر گسل قرار می گیرد، کمترین مقدار آن به دست می آید. در این مطالعه با کمک شواهد زمین شناسی و داده های سنجش از دور بخش تراستی این گسل در قسمت شمال غربی که در نقشه های 1:100000 چناران و مشهد موجود نبوده است مشخص گردید که دارای شیبی به سمت شمال شرقی می باشد.
مهسا کریمی محمد رضا پورمجیدیان
جنگل های زاگرس به لحاظ وسعت، ارزش های زیست محیطی و حفاظت آب و خاک از اهمیّت خاصی برخوردار هستند که در طی دهه های گذشته به دلیل قرار گرفتن در یک بستر اقتصادی- اجتماعی و عدم مدیریت جامع تا حد زیادی تخریب شده و می رود تا توان بالقوه خود را از دست بدهد. با توجه به اهمیّت این جنگل ها در حفظ حیات ساکنین منطقه، لازم است تا با مطالعه و شناخت کافی از وضعیت این جنگل ها و پتانسیل بالقوه آن ها، نسبت به برنامه ریزی و مدیریت مناسب در مورد آن اقدام شود. بررسی الگوی مکانی جوامع گیاهی، به منظور شناخت این جوامع و درک بسیاری از مسائل در بوم شناسی و مدیریت جنگل ضروری است. هدف از اجرای این تحقیق بررسی الگوی مکانی و کنش متقابل بلوط ایرانی و بنه به عنوان مهمترین گونه های جنگل های زاگرس است تا با شناخت بیشتر این گونه ها بتوان گامی در جهت حفظ و احیاء آن ها برداشت. بدین منظور یک قطعه دو هکتاری با ابعاد 200×100 متر در دامنه های جنوبی جنگل های باینگان انتخاب و مورد آماربرداری صددرصد قرار گرفت. با استفاده از روش فاصله تا خطوط موازی، مختصات تمامی درختان تعیین، و در نهایت نقشه مکانی درختان تهیه شد. به منظور تحلیل الگوی مکانی گونه ها از روش کوادرات های پیوسته، شاخص نزدیکترین همسایه و شکل تک متغیره تابع k-رایپلی و برای بررسی کنش متقابل گونه ها از شکل دومتغیره تابع k-رایپلی و رابطه ی اندازه درخت- فاصله استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده کوادرات های پیوسته الگوی بلوط ایرانی را کپه ای متمایل به تصادفی و الگوی بنه را به شکل کپه ای ضعیف معرفی کرد. اما شاخص نزدیکترین همسایه الگوی بلوط ایرانی را کپه ای و بنه را به صورت تصادفی تعیین کرد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از شکل های تک و دومتغیره تابع k-رایپلی نشان داد که الگوی مکانی و کنش متقابل گونه-ها با افزایش مقیاس تغییر می کند. همچنین نتایج عدم کارآیی رابطه اندازه درخت- فاصله را در بررسی کنش متقابل گونه ها نشان داد. به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر تشریح مناسب الگوی مکانی و کنش متقابل گونه ها توسط تابع k-رایپلی در توده مورد بررسی است که می تواند به عنوان یک کلید راهنما در شناخت و تصمیم گیری برنامه های مدیریتی و دخالت های جنگل شناسی مفید باشد.
امیر صفری مرتضی منتظری
برای هر سیستم دینامیکی و بمنظور عملکرد با کارایی و دوام مورد نظر طراح باید از کارکرد پایدار و هماهنگ اجزا مختلف آن اطمینان حاصل کرد. موتورها و بطور خاص موتورهای توربین گاز نیز از این قاعده مستثنی نیستند ناپایداریهای دینامیک و گذرا که یک توربین گاز را به فراسوی محدودیتهای فیزیکی اش می رانند می توانند موجب افت در بازده موتور شده و یا خسارتهایی را بخاطر ناپایداری جریان بارهای حرارتی و تنشهای بالا به آن وارد سازند. بنابراین یک سیستم کنترل مناسب ک به مدیریت حدودیتها و تنظیم موتور بپردازد یک بخش اصلی از هر موتور توربین گاز بحساب می آید. در بین روشهای کنترل کنترل منطق فازی بخاطر مدلسازی فرایند تصمیم سازی بشر توسط مجموعه ای از قواعد روشی مفید و جذاب است این روش کنترلی مخصوصا برای سیستمهای پیچیده ای همچون یک موتور توربین گاز که تجربیات اپراتوری برای ایجاد قواعد کیفی مناسب جهت کنترل در دسترس است اهمیت پیدا می کند علیرعم تمام تلاشهای صورت گرفته برای فرموله کردن تنظیم کارایی کنترل کننده های فازی با روشهای استاندارد این مساله همچنان ماهیتی سعی و خطایی داشته واین در حالیست که این نوع فرآیند تنظیم زمانبر بوده و از اعتبار چندانی هم برخوردار نیست از همین رو در سالهای اخیر به تنظیم و بهینه سازی این کنترل کنندهها توسط الگوریتم ژنتیک به عنوان یک روش جستجوی قدرتمند و شبکه عصبی مصنوعی به عنوان یک الگوریتم یادگیرنده پرداخته شده است . از این متودولوژیها و ترکیبهای مختلف آنها تحت عنوان کلی رایانش نرم یاد می شود که برای توسعه سیستمهای ترکیبی در مدلسازی شبیه سازی کنترل سیستمهای دینامیکی غیر خطی مورد استفاده قرار می گیرند. در این پایان نامه طراحی کنترل کننده سوخت موتور توربین گاز هوایی به عنوان اصلی ترین نیازمندی کنترلی چنین سیسمهایی براساس روش ژنتیک –فازی ارایه شده است. برای این کار پس از بررس مورتورهای توربین گاز هوایی و مبحث کنترل آنها ابتدا و براساس روباط ترمودینامیکی موتور مدل ریاضی توربین گاز مورد نظر توسعه یافته است نتایج حاصل از شیبیه سازی مدل بدست آمده تطبیق خوبی با داده های آزمایش موتور در حالکت کارکرد پایا نشان می دهد سپس براساس تجربیات و شناختی که از فیزیک سیستم وجود دارد یک کنترل کننده فازی اولیه برای موتور در نظر گرفته می شود درنهایت توسط الگوریتم ژنتیک یک سیستم ژنتیک –فازی باری بهینه سازی فرآیندکنترل سوخت موتور طراحی شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی کامپیوتری نشان دهند تاثیر مناسب کنترل کنند ژنتیک-فازی بر افزایش سرعت گذار و رسیدن به کارایی قابل همزمان با جلوگیری از قرار گرفتن موتور درون محدودیتهای فیزیکی اش همچون فرار رفت دما در توربین و ایجاد سرج در کمپرسور می باشد .
ربابه نصیری امیر صفری
بدیهی است در دنیای امروزاصلی ترین دغدغه نهادهای نظارتی صنعت بیمه و بیمهگران،کسب اطمینان از توان انجام تعهدات موسسه بیمه است.در این میان وجود یک سیستم توانگری مالی که متاثر از ریسکهای موسسه بیمه باشد به عنوان یکی از ابزارهای سیستم نظارت بر موسسات بیمه ،لازم و ضروری به نظر میرسد. هدف اصلی در این تحقیق بررسی ارتباط بین سیستم توانگری مالی و چند نسبت مالی که معرف ریسکهای مختلفی در موسسات بیمه هستند،میباشد و سعی شده به این پرسش پاسخ داده شود ، که آیا مدل توانگری مالی نسبت به ریسکهای موسسه بیمه حساس است یا خیر.در صورت نداشتن رابطه، نقص جدی بر مدل توانگری مالی وارد،و از اعتبار آن کاسته میشود.دوره زمانی مورد بررسی سالهای 89 تا 91 و نمونه انتخابی شامل 22 شرکت بیمه میباشد.پژوهش با استفاده از روش پنل دیتا انجام شده است.نتایج حاصل حاکی از آن است که یک رابطه خطی بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته وجود دارد و همچنین بین نسبت توانگری مالی و نسبتهای مالی انتخاب شده که شامل ؛ نسبت جاری ،نسبت مالکانه،نسبت ذخایر و ضریب خسارتمیشود، ارتباط معنا داری وجود دارد و در این میان نسبت مالکانه بیشترین رابطه را با شاخص توانگری مالی دارد.
امیر صفری شهاب قاضی
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر استفاده از سطوح مختلف عصاره الکلی بابونه به عنوان جایگزین آنتی¬بیوتیک بر عملکرد، ویژگی¬های لاشه، پاسخ¬های ایمنی فراسنجه¬های بیوشیمیایی خون جوجه¬های گوشتی انجام شد. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 400 جوجه گوشتی یک¬روزه (راس308) با 5 تیمار و 4 تکرار و هر تکرار شامل 20 جوجه انجام شد. 5 گروه آزمایشی شامل: 1) گروه کنترل(بدون استفاده از عصاره الکلی بابونه و آنتی-بیوتیک)، 2) آنتی¬بیوتیک(5 میلی¬گرم لینکومایسین در هر کیلوگرم جیره)، 3) 1/0درصد عصاره الکلی بابونه، 4) 2/0درصد عصاره الکلی بابونه، 5) 3/0درصد عصاره الکلی بابونه که عصاره¬ها در آب آشامیدنی مورد استفاده قرار گرفتند. جوجه¬ها بر اساس یک برنامه غذایی دو مرحله¬ای جیره¬های آغازین(21-0 روزگی) و رشد (42-21 روزگی) تغذیه شدند و در طول آزمایش به صورت آزاد به آب و غذا دسترسی داشتند. نتایج نشان دادند که خوراک مصرفی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک در مراحل مختلف آزمایشی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت(05/0<p). همچنین استفاده از آنتی¬بیوتیک و عصاره الکلی بابونه روی درصد لاشه، وزن نسبی کبد، پانکراس و چربی محوطه شکمی بی¬تأثیر بود(05/0<p). این در حالی است که استفاده از سطح 2/0درصد عصاره الکلی بابونه باعث افزایش وزن نسبی ران(05/0>p) و سنگدان(01/0>p) شد. تفاوتی در پاسخ ایمنی جوجه¬های دریافت کننده عصاره الکلی بابونه یا آنتی¬بیوتیک با گروه شاهد وجود نداشت(05/0<p). تیمارهای آزمایشی تأثیر معنی¬داری روی غلظت گلوکز،آلبومین،ldl-کلسترول، hdl-کلسترول و کلسترول کل نداشتند(05/0<p).ولی در سطح 1/0درصد عصاره الکلی بابونه باعث کاهش غلظت تری¬گلیسرید شد(01/0>p). سطح گلبول¬های سفید، گلبول¬های قرمز و هموگلوبین نیز تحت تأثیر عصاره الکلی بابونه یا آنتی¬بیوتیک قرار نگرفت(05/0<p).تعیین سطح موثر این عصاره به تحقیقات بیشتری تحت شرایط محیطی مختلف و چالش¬های تغذیه¬ای نیازمند است.
کریم بیابانی بابک پیله ور
یکی از مولفه های اصلی ساختار توده جنگلی، نحوهی توزیع درختان در یک منطقه است که تحت عنوان الگوی مکانی از آن نام می برند. الگوی مکانی درختان یکی از ویژگیهای مهم توده ی جنگلی است که میتواند در بررسی همزیستی گونه ها، تعیین سطح استقرار گونه ها، ارزیابی اثر دخالت های جنگل شناسی بر روی توده، تشریح پایداری بوم سازگان، انتخاب طرح مناسب آماربرداری، طراحی برنامه های مدیریتی مناسب، اقدامات احیایی و ارزیابی توسعه جامعه گیاهی مورد استفاده قرار گیرد. الگوی مکانی همچنین ابزاری مهم در برنامه ریزی های زیست محیطی و حفاظتی است. با توجه به گفته های بالا و همچنین با توجه به اینکه گونه های بلوط در وضعیت فعلی نیازمند مدیریت و احیاء و مراقبتهای پرورشی می باشند، مطالعه حاضر با هدف افزایش اطلاعات جهت حفظ، احیاء و توسعه گونه های ارزشمند زاگرس شمالی (دارمازو و وی ول) انجام گرفته است. بدین منظور در محدوده ی جنگلی خدرآباد (استان آذربایجان غربی، شهرستان سردشت) دو توده پنج هکتاری (جمعا 10 هکتار) انتخاب و مورد آماربرداری صد درصد قرار گرفتند. مختصات دکارتی یکایک درختان محاسبه شد و در نهایت نقشه مکانی دو توده تعیین شد. تابع k-رایپلی دارای دو تابعl_((r) ) و o_((r)) میباشد که در این مطالعه به منظور تحلیل الگو مکانی گونه ها و همچنین برای بررسی کنش متقابل دو گونه در دو توده از این توابع استفاده گردید. براساس نتایج به دست آمده الگوی مکانی دو گونه در هر دو توده توسط تابعl_((r) ) تقریبا به صورت کپه ای بود، درحالی که توسط تابع o_((r)) در مقیاسهای پایین کپه ای و در مقیاس های بالا به صورت تصادفی بود. البته برای گونه وی ول در توده کمتر دست خورده در مقیاس میانی (متوسط) در یک بازه ی مشخصی شکل الگو به یکنواخت نیز تغییر پیدا کرد. ضمنا کنش متقابل بین دو گونه در توده کمتر دست خورده توسط تابع l_((r) ) در مقیاس های پایینی از نوع جاذبه ای و در مقیاس های بالاتر به صورت استقلال ( مستقل از هم) میباشد. در توده تخریب شده نیز جاذبه از نوع مثبت وجود دارد. کنش متقابل بین دو گونه نیز با استفاده از تابع o_((r)) در توده کمتر دست خورده در مقیاس-های پایینی به صورت جاذبه ای و در مقیاس های بالاتر شکل کنش به صورت استقلال (مستقل از هم) تغییر پیدا میکند. در توده تخریب شده نیز شکل کنش از نوع جاذبه ای است. ضمن اینکه این تحقیق نشان داد که کارایی تابع o_((r)) در تحلیل الگوی مکانی از تابعl_((r) ) بیشتر بوده و نتایج آن دقیق تر می باشد.
مریم نورآذر برخو امیر صفری
در مسیر رسیدن به رشد اقتصادی و پیوستن به کشورهای توسعه یافته، تقویت بازار سرمایه که از پایه های اساسی اقتصادی هرکشوری محسوب می شود، امری انکار ناپذیر می باشد. شناخت و تبیین علل و عوامل تاثیرگذار بر نوسانات شاخص بورس اوراق بهادار به پیش بینی رفتار بازار بورس کمک می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برخی متغیرهای کلان اقتصادی از جمله نرخ تورم، نرخ ارز، قیمت طلا، قیمت مسکن و بازدهی حقیقی بورس بر تغییرات شاخص بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته است. در این تحقیق از رگرسیون چندگانه با استفاده از داده های سری زمانی استفاده شده است. داده های پژوهش حاضر بر مبنای اطلاعات ماهانه سری زمانی برای دوره زمانی 1373 تا پایان سال 1392 می باشد. مبنای نظری پژوهش حاضر، نظریه اساسی فیشر است و تلاش شده تا با استفاده از آن به پرسش های اصلی پژوهش پاسخ داد؛ که عبارتند از: شاخص بورس اوراق بهـادار تهـران تحـت تاثیـر کدام متــغیرهای کلان اقتـصادی قرار دارد و میزان تاثیر هر کدام از این متغیرها به چقدر است؟ آیا دلیـل اصلـی افزایش شاخـص بورس اوراق بهـادار تهـران طی سالهای 2-1391 افزایـش بازدهی حقیقی بورس بوده یا تورم و سایر متغیرهای مورد بررسی عامل اصلی آن به شمار می آیند؟ نتایج حاصل از این پژوهش بیان می کند که تغییرات نرخ ارز و بازدهی حقیقی بورس تاثیر معنی داری بر شاخص بورس اوراق بهادار تهران ندارند. یافته ها نشان می دهند که دلیل اصلی افزایش شاخص بورس اوراق بهادار تهران در سال های 2-1391 افزایش نرخ تورم بوده است. نوسانات قیمت طلا و مسکن به ترتیب علل بعدی تغییرات شاخص بورس به حساب می آیند.