نام پژوهشگر: مریم مومنی
مریم مومنی علی امینی
بلوغ تخمک فرآیندی است که حین آن تخمک شایستگی لازم را برای لقاح و تکوین جنین به دست می آورد. جهت کاربردهای کلینیکی، بسیاری از تخمکها از فولیکولهای تخمدان خانم هایی به دست می آید که به وسیله هورمون تیمار شده اند. اثرات جانبی استفاده از هورمون ایجاد سندروم تحریک بیش از حد تخمدان و یا سندروم تخمدان پلی کیستیک است. بنابراین لازم است که بدون استفاده از هورمون، تخمکها گرفته شده و سپس در آزمایشگاه بالغ شوند. فشار هیدروستاتیک نیروی مکانیکی موثر در سیستم تولید مثلی است. در فولیکولهای در حال تخمک گذاری افزایش تدریجی در فشار مایع درون فولیکولی (بین 20-15 میلیمتر جیوه) در طی مراحل انتهایی فرآیند تخمک گذاری وجود دارد. در این مطالعه ما اثر فشار هیدروستاتیک بر بلوغ تخمکهای به دست آمده از تخمدان تحریک شده و تحریک نشده و همچنین اثر فشار هیدروستاتیک بر بقای سلولهای کومولوس-تخمک (cocs) حاصل از آنها را بررسی کردیم. همچنین اثر فشار هیدروستاتیک بر میزان تخمک گذاری در محیط کشت نیز مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق، موشهای ماده با رده سنی 8-6 هفته نژاد nmri در دو آزمایش مورد بررسی قرار گرفتند: در آزمایش ii موشها iu 10 pmsg دریافت کردند و در آزمایشi موشها هورمونی دریافت نکردند. سپس فولیکولهای پیش تخمک گذاری با قطر تقریبی 500 میکرومتر از تخمدان موشها جدا شده و هر فولیکول پیش تخمک گذاری در قطره محیط کشت mem-α همراه با 5% fbs، iu/ml100 rfsh، ng/ml10 egf، iu/ml5/7hcg بود. در هر آزمایش فولیکولها به گروههای کنترل(بدون اعمال فشار هیدروستاتیک، کنترل i و ii) و تیمار(در معرض فشار هیدروستاتیک، تیمار i و ii) تقسیم شدند. فولیکولها در تیمار i و ii در محفظه فشار در معرض 20 میلیمتر جیوه فشار هیدروستاتیک به مدت 30 دقیقه قرار گرفتند. در گروههای کنترل فولیکولها در محفظه فشار بدون اعمال فشار هیدروستاتیک قرار گرفتند. سپس فولیکولها برای مدت 24 و 48 ساعت جهت بلوغ تخمک کشت داده شدند. بقای سلولهای کومولوس-تخمک به وسیله رنگ آمیزی افتراقی (پروپیدیوم یدید و بیس بنزآمید) در 0 و 24 ساعت پس از کشت بررسی شد. نتایج نشان داد که میزان بلوغ تخمک در تیمار i نسبت به کنترل i به طور معنی داری افزایش یافته است(p<0.05). میزان تشکیل gvbd و mii در تیمارi نسبت به کنترلii و تیمارii افزایش معنی داری نشان داد(p<0.05). میزان زنده ماندن سلولهای کومولوس در تیمار i و ii به ترتیب نسبت به کنترل i و ii کاهش معنی داری نشان داد(p<0.05). در ساعت صفر میزان زنده ماندن سلولهای کومولوس-تخمک در کنترلi نسبت به کنترلii و تیمارii و نیز در تیمارi در مقایسه با تیمارii کاهش معنی داری نشان داد (p<0.05). در ساعت 24 میزان زنده ماندن سلولهای کومولوس-تخمک در کنترلiنسبت به کنترلii و تیمارii و نیز در تیمارi در مقایسه با کنترل ii و تیمارii کاهش معنی داری داشت(p<0.05)میزان تخمک گذاری در محیط کشت در تیمارii در مقایسه با کنترلii افزایش معنی داری نشان داد(p<0.05). بر طبق یافته های این مطالعه، فشار هیدروستاتیک با اثر مثبت بر فولیکول پیش تخمک گذاری کاهش بلوغ آزمایشگاهی پس از تحریک هورمونی را جبران کرده و میزان بلوغ آزمایشگاهی تخمک را بهبود می بخشد. از سوی دیگر، فشار هیدروستاتیک احتمالاً به عنوان عاملی برای القای مرگ سلولی میزان بقای سلولهای کومولوس را کاهش داده و سبب جدا شدن سلولهای کومولوس و دسترسی بهتر فاکتورها و هورمونها به تخمک و بلوغ آن می شود.
مریم مومنی یحیی کاظم پور
هدفپژوهش حاضر تعیین رابطه بین هوش معنوی، خویشتن داری و سرمایه اجتماعی مدیران بودهاست. روش انجام اینپژوهش از نوعهمبستگیمی باشد. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه مدیران زن و مرد مدارس شهر زابل 176 نفرمی باشند که براساسجدولمورگانتعداد 123 مدیرازطریق روشنمونه گیریطبقه ایتصادفی انتخابشدند. با استفاده از پرسشنامه هوش معنوی دیوید بی کینگ، هوش معنوی مدیران سنجیده شد وپرسشنامه خویشتن داری نیک منش(1386) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی غلامی(1389) برای توصیف خویشتن داری و سرمایه اجتماعی مدیران به کار گرفته شد. جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد که بر این اساس میزان پایایی پرسشنامه های هوش معنوی 87/0 وخویشتن داری 75/0 و سرمایه اجتماعی86/0 به دستآمد. داده های به دست آمدهبااستفادهازشاخصهای آماری توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و آگاهی متعالی وخویشتن داری مدیرانرابطه معناداری مشاهده شد.تولید آگاهی متعالی تنها متغیری است که توانسته است بیشترین پیش بینی را از خویشتن داری و سرمایه اجتماعی مدیران داشته باشد. همچنین بین تفکر انتقادی، آگاهی متعالی و تولید معنای شخصی سرمایه اجتماعی مدیران نیز رابطه معناداری مشاهده شد، اما بین تفکر انتقادی و تولید معنای شخصی و خویشتن داری مدیران نیز رابطه معناداری مشاهده نشد، بین خویشتن داری و سرمایه اجتماعی مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد، در سرمایه اجتماعی مدیران زن و مرد تفاوت معناداری مشاهده شد. ولی در خویشتن داری و هوش معنوی مدیران زن و مرد تفاوت معناداری مشاهده نشد. درهوش معنوی، خویشتن داری و سرمایه اجتماعی مدیران با توجه به سطح تحصیلات آنها نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد.
مریم مومنی حمید ابریشمی مقدم
آگاهی از فرآیند رشد مغز در هفته های ابتدایی پس از تولد با استفاده از تصاویر غیر تهاجی تشدید مغناطیسی (mr) در تشخیص، پیشگیری و درمان بیماری های سیستم عصبی و همچنین تغییرات مورفولوژی ناشی از آنها و یا حتی تغییرات ناشی از سن و جنسیت در زمان نوزادی بسیار حائز اهمیت است. وجود یک مدل هندسی مناسب برای مطالعات مورفولوژی لازم است که انتخاب و تخمین بازه زمانی مناسب برای ساخت این مدل وابسته به سن با توجه به نرخ رشد مغز نوزادان و به منظور تحلیل رشد مغز موضوع مهمی است که هیچ تحلیلی مبتنی بر این امر در پژوهش های انجام شده در زمینه ساخت اطلس نوزادان ارائه نشده است. در این رساله، با توجه به نمودارهای رشد سر نوزدان در هفته های پس از تولد، دو بازه زمانی دو هفته ای بعنوان تفکیک پذیری زمانی مدل های هندسی وابسته به سن برای مطالعه رشد مورفولوژی در سطح ماکروسکوپی در هفته های پس از تولد فرض شد. بدین منظور دو بازه سنی 40-39 و 42-41 هفتگی از زمان شروع بارداری (ga) در نظر گرفته شده و دو مدل هندسی مبتنی بر تصاویر mr با وزن t1 در این بازه های سنی ساخته شد. سپس انحراف مکانی و پراکندگی برخی نشانگرهای آناتومی و میانگین متوسط و بیشینه طول بردار دگردیسی مکانی در 30 تصویر آزمون یکسان سازی شده به مدل های هندسی مقایسه و بررسی شدند. نتایج آزمون manova تفاوت معنی دار در انحراف مکان ویژگی های آناتومی و میانگین متوسط و بیشینه طول بردار دگردیسی مکانی را در این دو بازه سنی نشان داد. همچنین تحلیل کمی پراکندگی داده های یکسان سازی شده بین دو بازه سنی، تفاوت معنی دار بین ویژگی های مذکور و تاثیر یکسان سازی به مدل هندسی پویا را در مواردی که آزمون manova منجر به عدم رد فرضیه پوچ می شود نیز تایید کرد. با توجه به نتایج مطروحه در رنج سنی 42-39 هفتگی ga می توان نتیجه گرفت که فاصله زمانی دو هفته، کمینه فاصله زمانی در هفته های پس از تولد برای ساخت مدل هندسی وابسته به سن به منظور بررسی رشد مغز در سطح ماکروسکوپی می-باشد. سپس در این رساله، به کمک نگاشت گروهی بهبود یافته و با استفاده از 16 تصویر mr با وزن t1، دو اطلس مغز بدون بایاس و بدون تارشدگی در بازه های سنی مذکور ، 40-bt39 و 42-bt41، ساخته شد. بزرگتر بودن اطلاعات متقابل بین اطلس های ایجاد شده و تصاویر نگاشت یافته به آنها بدلیل شباهت بیشتر بین آنها در مقایسه با اطلس های موجود برای نوزادان و اطلس های ایجاد شده با روش نگاشت گروهی معمولی می باشد. بعلاوه نتایج نشان می دهد که اطلس مغزی نوزادان ایجاد شده در این رساله حاوی اطلاعات آناتومی غنی تری در مقایسه با دیگر اطلس های موجود برای نوزادان می باشد. با استفاده از اطلاعات دگردیسی و دترمینان ژاکوبین حاصل از یکسان سازی تصاویر به اطلس ها و یکسان سازی دو اطلس 40-bt39 و 42-bt41 به یکدیگر، تحلیل رشد مغز نوزادان در بازه زمانی مورد نظر انجام شد. بطور مثال، با استفاده از همپوشانی دترمینان ماتریس ژاکوبین حاصل از یکسان سازی اطلس مغزی 40-bt39 به اطلس مغزی 42-bt41 می توان نواحی که تغییر حجم بزرگتر و یا کوچکتر از تصویر مرجع در یکسان سازی دارند را مشخص کرد.
مریم مومنی علی اکبر رنجبر
در این تحقیق هدف بررسی تاثیر برخی پارامترهای کاری بر کارکرد یک کلکتور صفحه تخت بعنوان جاذب می باشد. این پارامترها عبارتند از (pcm) خورشیدی با استفاده از مواد تغییر فاز دهنده 10، 12، 16 و 20 قطر لوله آب، دبی ورودی و نوع ماده تغییر فاز دهنده . برای چهار قطر لوله مختلف 10، 15، 20 و 30 کیلوگرم بر ساعت، محاسبات انجام شده است. همچنین ،15 ، میلیمتر و چهار دبی مختلف 10 اثر نوع ماده تغییر فاز دهنده در سه نوع مختلف آلی، غیر آلی و اوتکتیک بررسی گردیده است. بررسی کارکرد کلکتور بصورت حل عددی انجام شده است و پایه حل بر اساس روش حجم محدود می- باشد. محاسبات برای حالت سه بعدی و به صورت گذرا برای زمان ده ساعت انجام شده است . حل کننده ضمنی و تفکیکی بوده و الگوریتم جایگذاری فشار الگوریتم استاندارد، الگوریتم حل معادله ممنتم و از الگوریتم مرتبه اول بالا دست simple مرتبه دوم بالا دست و الگوریتم حل پیوند فشار - سرعت برای حل معادله انرژی استفاده شده است . لازم بذکر است که خواص متغیر مواد تغییر فاز دهنده و اعمال گردیده است. برای شبکه بندی مدل fluent در udf فرایند ذوب و انجماد از طریق نوشتن از شبکه بندی های شش وجهی منظم استفاده شده است و سعی شده است تا ضمن حفظ دقت انجام محاسبات، زمان انجام محاسبات بیش از اندازه زیاد نگردد . نتایج نشان می دهد که حل عددی صورت گرفته مطابقت خوبی با بررسی آزمایشگاهی انجام گرفته توسط امان بلا و همکارانش دارد. اعتبار سنجی pcm حل عددی بر روی مدل با قطر لوله 12 میلیمتر، دبی 15 کیلوگرم بر ساعت و پارافین به عنوان در مدت زمان ده ساعت صورت گرفته است . در پایان محاسبات مشخص گردیده است با افزایش قطر لوله دمای آب خروجی افزایش مییابد و بیشترین دما در قطر 16 میلیمتر مشاهده شده است. همچنین میگردد و راندمان سیستم را افزایش می- pcm افزایش قطر و دبی سبب افزایش گرمای گرفته شده از دهد. استفاده از مواد تغییر فاز دهنده اوتکتیک سبب کاهش زمان دشارژ می گردد و دمای بالاتری را برای سیال سرد به وجود میآورد.