نام پژوهشگر: فاطمه همدانیان
فاطمه همدانیان عزت السادات میرخانی
آنجا که سخن از تربیت و انسان سازی و پیوند در خانواده است، محور همه توجهات تنها معطوف به وجود مادر می باشد. امروز بحرانهایی که گریبان گیر جوامع کنونی شده ناشی از ضعف و سستی کانون خانواده است که نقطه ثقل آن مادر است و تا وقتی که به احیاء نقش سازنده وی رجعتی نگردد هیچ گاه اعضای دیگر این کانون مقدس نخواهند توانست در منصه های مختلف خوش بدرخشند . اکنون مکاتب و معاهدات و در مرکز آنها «کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» نتوانسته است که مسئله مادری را به خوبی تبیین نمایند و این وجود ارزشمند را در جایگاه اصلی خود قرار دهد و تعارضات این نقش مهم را حل نماید. در این پژوهش سعی بر بررسی نقطه عطف زن یعنی مسئله خطیر مادری در پارادایم مقاصد شریعت، آیات، روایات و تطبیق آن با موارد موجود در «کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» است. باتوجه به جایگاهی که شرع اسلام برای مادری و تأثیر گذاری مادر در کل حیطه های تجلی انسان قائل شده بر شرح رسالت مادر در مصالح ضروری پنج گانه تأمل نموده ایم . در واقع، مادر در حفظ مصالح پنجگانه حفظ دین، حفظ نسل، حفظ نفس، حفظ عقل و حفظ مال نقش عمده و موثری را بر عهده دارد. همچنین هم در مبحث قواعد و هم در مبحث اصول رعایت حقوق و حمایت های شایسته معنوی و مادی از مادر را اعمال نموده است. برجستگی حق احترام، کرامت، تربیت، رضاع، حمل، زایش، امنیت و عدم حرج و سلامت در آیات و روایات برای جایگاه پر ارج و خطیر مادری حاکی از توجه عظیم قانونگذاری اسلام به این مهم است. به رغم آنکه «کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» برای حمایت از حقوق زنان و رفع مظالم از آنها شکل گرفت لیکن با توجه به مبانی تفکر حاکم بر آن چون اصل تساوی، فردگرایی، تشابه و اصل مشارکت و... نقطه عطفی به مسئله مادری دارد و توجه خاصی به جایگاه اجتماعی مادر دارد، لیکن نسبت به قداست مادری و حقوق معنوی و رسالت عظیمی که در دامن و به دست او واقع می شود، توجهی ننموده است. رابطه سیستم قانونگذاری اسلام با روح حاکم بر «کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» رابطه اخصّ و اعم من وجه از لحاظ منطقی است؛ بدین معنا که تمام مفاد آن نه قابل طرد است و نه قابل قبول. در این راستا با توجه به اصل عزت و استقلال مسلمین و از طرفی جامعیت و تمامیت قوانین اسلام، پذیرش کنوانسیون به معنای یک برنامه کامل برای زنان به طور اعم و بویژه مادران به طور اخص، در جامعه اسلامی از مقبولیت و مشروعیت برخوردار نیست.