نام پژوهشگر: انسیه اشرفی
انسیه اشرفی جمشید رزمجو
یونجه از مهمترین گیاهان علوفه ای در ایران و جهان است. کمیت و کیفیت علوفه این گیاه تحت تنش شوری قرار می گیرد. بنابراین هدف از انجام این تحقیق تعیین تحمل به شوری ارقام یونجه و شناسایی نشانگر های موثر در انتخاب ارقام متحمل به شوری می باشد. بر این اساس، این پژوهش در قالب سه آزمایش جداگانه در شرایط آزمایشگاهی، مزرعه ای و گلدانی انجام شد. در آزمایش اول (جوانه زنی) و دوم (مزرعه) پاسخ 9 رقم یونجه (رهنانی، اصفهانی، قره یونجه، رنجر، همدانی، یزدی، نیکشهری، پایونیر و بمی) به چهار سطح شوری (0، 60، 120 و 180 میلی مولار کلرید سدیم) مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایش گلدانی اثر چهار سطح تلقیح بذر (عدم تلقیح، میکوریزا، ریزوبیوم و میکوریزا+ریزوبیوم) بر ارقام رهنانی، همدانی و بمی که به ترتیب به عنوان ارقام متحمل، نیمه متحمل و حساس به شوری (بر اساس نتایج آزمایش مزرعه-ای) در چهار سطح شوری مذکور ارزیابی شد. آزمایش جوانه زنی و گلدانی به صورت فاکتوریل و آزمایش مزرعه ای به صورت کرت های خرد شده و هر سه آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. در اثر شوری صفات گیاهچه ای کلیه ارقام کاهش یافت. ارقام یونجه بر اساس مقدار کاهش صفات گیاهچه ای شامل درصد و سرعت جوانه زنی، طول و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه در شرایط شور به سه گروه متحمل (رهنانی، اصفهانی، قره یونجه و رنجر)، نیمه متحمل (همدانی، یزدی و نیکشهری) و حساس (پایونیر و بمی) گروه بندی شدند. در آزمایش گیاهچه ای ارقام با غلظت کمتر مالون دی آلدهید و فعالیت بالاتر آنزیمی دارای ثبات عملکرد بیشتری در شرایط شور بودند. با عنایت به وجود ارتباط بین فعالیت آنزیم ها و غلظت مالون دی آلدهید با تحمل ارقام به تنش شوری در مرحله جوانه زنی ممکن است بتوان از این ویژگی ها به عنوان شاخص های بیوشیمیایی در انتخاب ارقام متحمل به شوری در مرحله جوانه زنی استفاده کرد. با توجه به نتایج حاصل از آزمایش مزرعه ای، غلظت پرولین، کربوهیدرات، کاروتنوئید و فعالیت آنزیم های پراکسیداز و کاتالاز و غلظت مالون دی آلدهید نیز با افزایش سطح شوری افزایش یافت. بر اساس درصد کاهش عملکرد علوفه خشک و افزایش غلظت پرولین، کربوهیدرات، کاروتنوئید و فعالیت آنزیم های پراکسیداز و کاتالاز و غلظت مالون دی آلدهید در اثر شوری ارقامی (رهنانی و اصفهانی) که با افزایش تنش شوری افزایش بیشتری در غلظت پرولین، کربوهیدرات، کاروتنوئید، و میزان فعالیت آنزیم های پراکسیداز و کاتالاز و افزایش کمتری در غلظت مالون دی آلدهید به عنوان شاخص هایی از مقاومت به شوری داشتند، به عنوان ارقام متحمل تر به تنش مطرح بودند. با توجه به همبستگی بالای غلظت مالون دی آلدهید در سطح شوری 120 میلی مولار با عملکرد استفاده از غلظت مالون دی آلدهید در شرایط تنش شوری، شاخص مطمئن تری برای انتخاب ارقام متحمل به شوری می باشد. مقایسه گروه بندی ارقام از نظر میزان تحمل آنها به تنش شوری در مرحله جوانه زنی و در شرایط مزرعه نشان داد که ترتیب ارقام از نظر تحمل به تنش شوری در مرحله جوانه زنی با ترتیب آنها از این نظر در مراحل بعدی رشد تا حدود زیادی مشابه بود. در اثر شوری درصد آغشتگی میکوریزایی، ارتفاع بوته، سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوائی و ریشه، تعداد و وزن گره در ریشه، سطح کل و طول تجمعی ریشه و غلظت عناصر فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، روی و مس کاهش ولی قطر ریشه، غلظت سدیم و غلظت پرولین افزایش یافت. در اثر تلقیح گیاهان با ریزوبیوم سطح کل و طول تجمعی ریشه، غلظت پرولین، غلظت کلسیم ریشه و غلظت فسفر و نسبت پتاسیم به سدیم ریشه و برگ ها، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک اندام هوائی و غلظت پروتئین بطور معنی داری افزایش ولی قطر ریشه و غلظت سدیم کاهش یافت. تلقیح گیاهان با میکوریزا موجب افزایش معنی دار سطح کل و طول تجمعی ریشه، غلظت پرولین، تعداد و وزن گره در ریشه، غلظت فسفر، کلسیم، منیزیم، روی و مس و نسبت پتاسیم به سدیم ریشه و برگ ها، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک اندام هوائی، غلظت پروتئین ولی باعث کاهش قطر ریشه و غلظت سدیم ریشه و برگ ها گردید. تلقیح دوگانه گیاهان با ریزوبیوم و میکوریزا در مقایسه با تلقیح آنها با هر یک از این میکروارگانیسم ها به تنهائی تاثیر مثبت بیشتری بر افزایش غلظت عناصر، بهبود عملکرد و کیفیت علوفه و همچنین افزایش تحمل گیاهان به تنش شوری داشت. تفاوت قابل ملاحظه ای بین ارقام مورد مطالعه یونجه از نظر پاسخ به تنش شوری وجود داشت و در شرایط آب و هوائی اصفهان رقم رهنانی نسبت به دیگر ارقام مورد مطالعه از نظر عملکرد، کیفیت علوفه و تحمل به شوری دارای برتری بود. از بین صفات اندازه گیری شده محتوای مالون دی آلدهید و پرولین به ترتیب مهمترین نشانگر های تحمل به شوری یونجه معرفی شدند.
انسیه اشرفی خورشید رزمجو
این مطالعه در سال 1386-87 در آزمایشگاه و مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان به منظور تعیین مناسب ترین تیمار بذری و ارزیابی اثر پرایمینگ بر روی سه رقم گلرنگ تحت سه رژیم آبیاری انجام گرفت. برخی از مطالعات اثرات سودمند پرایمینگ بذر را بر روی گیاهان مختلف بررسی کرده اند اما در حال حاضر اطلاعات کمی در مورد خصوصیات مربوط به جوانه زنی، مراحل نموی، عملکرد و خصوصیات کمی و کیفی بذور تیمار شده ژنوتیپ های مختلف گلرنگ وجود دارد. بنابراین این تحقیق به ارزیابی اثر تیمار های مختلف بر خصوصیات مربوط به جوانه زنی، مراحل نموی، عملکرد و خصوصیات کیفی گلرنگ در آزمایشگاه و مزرعه تحت تنش خشکی می پردازد. در آزمایشگاه، آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. در این آزمایش سه سطح پتانسیل اسمزی (0، 3- و6- بار) فاکتور اول و شش تیمار بذری (شاهد، 3 و 6 ساعت نیترات پتاسیم، 3 و 6 ساعت تیمار با آب و 1 ساعت تیمار با پلی اتیلن گلیکول) فاکتور دوم بود. 6 ساعت تیمار بذر با آب دارای بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه بود. از بین تیمار های مختلف بذری، موثرترین تیمار بذر که همان 6 ساعت تیمار بذر با آب بود، انتخاب گردید و بر روی سه رقم مورد مطالعه در مزرعه اعمال گردید. در مزرعه آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش سه رژیم آبیاری (پس از 70، 105 و 140 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس آ) به عنوان کرت اصلی و دو سطح تیمار بذر (بذور تیمار شده با آب و بذور شاهد) و سه رقم گلرنگ (کوسه، pi و il111) به صورت فاکتوریل در کرت های فرعی پیاده شدند. در این مطالعه طول دوره کاشت تا رویت طبق، 50% گل دهی و پایان گل دهی در حالت هیدروپرایمینگ نسبت به بذور شاهد کم تر بود. طول دوره کاشت تا کلیه مراحل رشد در رقم کوسه نسبت به دو رقم pi و il111 طولانی تر بود. رژیم آبیاری تاثیر معنی داری بر مراحل مختلف نمو گلرنگ نداشت. ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، وزن خشک اندام هوایی و شاخص برداشت در هیدروپرایمینگ نسبت به بذور تیمار نشده بالاتر بود. با کاهش میزان رطوبت قابل استفاده در خاک، ارتفاع بوته، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، وزن خشک اندام هوایی و شاخص برداشت کاهش یافت. تاثیر رژیم آبیاری بر شاخص سطح برگ و وزن خشک اندام های هوایی در مرحله 50% گل دهی از نظر آماری معنی دار نبود. رقم کوسه در کلیه صفات مورد اندازه گیری در مطالعه حاضر نسبت به دو رقم pi و il111 برتری داشت. عملکرد دانه در واحد سطح در حالت هیدروپرایمینگ نسبت به بذور شاهد حدود 35 % بیشتر بود. با افزایش میزان رطوبت قابل دسترس برای گیاه بر عملکرد دانه افزوده شد و رقم کوسه از نظر عملکرد بر دو رقم il111 و pi برتری داشت. درصد و عملکرد روغن در حالت هیدروپرایمینگ نسبت به حالت شاهد و در رقم کوسه نسبت به دو رقم il111و pi بیشتر بود. درصد روغن و پروتئین در سطح احتمال 5 و 1 درصد تحت تاثیر تیمار رطوبتی قرار گرفتند، با این تفاوت که با تاخیر در آبیاری، درصد روغن کاهش و درصد پروتئین افزایش یافت. حداکثر عملکرد روغن (1068/5 کیلوگرم در هکتار) و حداکثر عملکرد پروتئین (1010/3 کیلوگرم در هکتار) برای رقم کوسه در حالت هیدروپرایمینگ و حداقل عملکرد روغن (305/4 کیلوگرم در هکتار) و حداقل عملکرد پروتئین (500/4 کیلوگرم در هکتار) برای رقم pi در بذور شاهد بدست آمد. با توجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق به نظر می رسد در شرایطی مشابه مطالعه حاضر جهت حصول عملکرد بیشتر در کشت بهاره گلرنگ، هیدروپرایمینگ بذر بر عدم تیمار بذر و واریته کوسه بر دو واریته il111 و pi برتری داشته باشد