نام پژوهشگر: مهسا فرقانی

تحلیل رمان فرانسوی «کف روزها» اثر بوریس ویان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1387
  مهسا فرقانی   ابوالقاسم پرتوی

قابلیت منحصر به فرد بوریس ویان نه به خاطر گنجاندن مسائل و مشکلات جوامع انسانی در آثارش، بلکه به خاطر عملکرد ظریف و هوشمندانه او در نحوه مطرح نمودن آنهاست. به همین لحاظ با وجود اینکه او خود، وابستگی به هیچ مکتب و آیینی را قبول نداشت، منتقدین او را از پیشکسوتان « سبک نو » در نگارش رمان می دانند. بوریس ویان خالق آثاری است که در آنها بیش از حد تصور و به شکلی صریح از دادن پند و نصیحت خودداری نموده است. توجیه مطلب را باید در این دانست که او از نوشتن با هر هدفی به خصوص سیاسی بیزار بوده و اصولاً پایبندی به هر گونه ایدئولوژی را رد می کرده است. به طور کلی می توان مخالفت او را با مضامینی همچون خطابه، موعظه، جنگ، کار بی انگیزه و از روی اجبار، بی عدالتی، تزویر و ریا، سلب اعتماد، جانب گیری افکاری، رد ایده های دیگران و نیز بسیاری از عیوب و مفاسد اجتماعی از خلال رمانهایش احساس نمود. لذا همانطور که اشاره شد، آنچه ویان را از دیگران متمایز می سازد یافتن روشهایی است کاملاً بدیع، با هدف حمله به موضوعاتی تکراری که اغلب نویسندگان توانا در اعصار مختلف به آنها پرداخته و خواهند پرداخت.