چکیده: بروز تحولات عینی و ذهنی امکانات جدیدی به وجود آوده است که شاید مهمترین آنها تحول مفهوم امر سیاسی باشد.تحت تاثیر این عوامل معنای سیاست دگرگون شده است و سیاست به عنوان موضوعی رسمیت یافته است که شامل یک فعالیت دسته جمعی است که در سراسر جامعه اتفاق می افتد.در این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین امر سیاسی و قدرت موسس در تشکیل نظام حقوق اساسی بر آن بودیم که رابطه این دو را با توجه به اصولی مانند اختیارات اجتماعی و تفکیک قوا مورد بررسی قرار دهیم در جوامع امروز شاید بتوان تنها راهی که جامعه مدنی و حکومت را با هم همراه ساخت رابطه امر سیاسی و قدرت موسس باشد. رعایت حقوق شهروندی و وجود آزادی های مدنی مانند انتخابات آزاد و منصفانه ،آزادی نهاد های دینی ،آزادی رقابت بین احزاب و ... از نشانه های مقبولیت و مشروعیت قوه ی موسس و حکومت هاست.هدف منحصر به فرد و ویژه ارتباط بین امر سیاسی و قدرت موسس« خیر عامه » است که با امنیت،حکمرانی بر مبنای توافق همگانی و رفاه محقق میشود واژگان ضروری: امر سیاسی،قدرت موسس، آزادی های مدنی،مشروعیت،مهار قدرت

قانون اساسی مبین نهادهای فرهنگی اجتماعی سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است . انتخاب حکومت جمهوری اسلامی توسط مردم نظام سیاسی کشور را مقید به اصول و موازینی نموده است که راهنمای جامعه و حاکم بر رفتار فرمانروایان و فرمانبرداران می باشد.لذا از این جهت اصول و موازین اسلامی بر هر یک از پایه های بنیادین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، آثار غیر قابل انکاری دارد.