نام پژوهشگر: سمیرا فرهمند
سمیرا فرهمند انوشیروان کاظم نژاد
در هر جامعه ای بررسی الگو و تغییرات جغرافیایی یک بیماری جهت تعیین نواحی با خطر بالا یا پایین، از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.یکی از روش هایی که ما را در رسیدن به این هدف یاری می رساند ،تنظیم نقشه های بیماری است.در واقع نقشه بندی بیماری ها مجموعه ای از روش های آماری را شامل می شوند که سعی در تهیه نقشه هایی دقیق بر اساس برآوردهایی از میزان های بروز یا شیوع بیماری ها و یا مرگ و میر را دارند. به کمک این نقشه ها می توان به راحتی و با اطمینان توزیع جغرافیای بیماری مورد نظر را برآورد کرد.بایستی توجه داشت که تهیه یک نقشه بیماری مسـتلزم تعریف مقیاسی اسـت که برای رسیدن به این اهـداف مناسب باشد.از جـمله این مقیاسـها می توان به خطر نسبی مرگ بر اثر بیماری مورد نظر اشاره کرد.از متداول ترین روش های برآورد پارامترهای نقشه، روش های بیزی هستندکه در این پژوهش مورد استفاده قرار خواهند گرفت. روش: در این پژوهش داده های مرگ و میر بیماران عروق کرونر قلبی در استان مازندران در سال 87 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای برآورد پارامترهای نقشه مرگ و میر این بیماری از روش بیز تجربی( مدل پواسن- گاما) استفاده شد و برآورد ها به همراه فاصله اطمینان و انحراف معیار برای دو گروه زنان و مردان توسط نرم افزار winbugs 1.4 محاسبه گردید. ضمنا جهت تنظیم نقشه مربوط به خطر نسبی مرگ و میر بر اثر این بیماری از نرم افزار arc gis 9.2 استفاده شد. یافته ها: با توجه به برآوردهای حاصل از روش بیز تجربی و با بکار گیری مدل پواسن-گاما ، بیشترین و کمترین برآورد خطر نسبی مرگ و میر بیماران قلبی در بین زنان استان مازندران در سال 87 به ترتیب به شهرستان جویبار (44/1) و شهرستان نوشهر (70/0) تعلق دارد. از طرفی برای گروه مردان نیز بیشترین و کمترین برآورد خطر نسبی مرگ متعلق به شهرستان های تنکابن (40/1) و محمود آباد (71/0)می باشد. نتیجه گیری: به طور کلی میزان مرگ و میر بر اثر بیماری قلبی در استان مازندران از پراکندگی جغرافیایی یکسانی پیروی نمی کند، به طوریکه در بعضی شهرستان ها دارای خطر نسبی بیشتر و در بعضی دارای خطر نسبی کمتر می باشد و این حالت در بین زنان و مردان یکسان می باشد.اما بعضی شهرستان ها در هر دو گروه دارای خطر نسبی بالا می باشند و می توان گفت که میزان مرگ تا حدودی در غرب استان بیشتر است.