نام پژوهشگر: محمدرحیم رهنما
احمد آفتاب محمدرحیم رهنما
با توجه به رابطه متقابل و مستمر دو سیستم کاربری اراضی شهری و سیستم حمل و نقل شهری با یکدیگر، این دو سیستم به عنوان دو جزء تشکیل دهنده یک واقعیت و یا طرفین یک معادله محسوب می شوند. بدین ترتیب برنامه ریزی برای یک سیستم بدون توجه به سیستم دیگر نه تنها نتیجه ای در برندارد بلکه باعث تشدید و بروز مشکلاتی نیز می-گردد. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی کاربریهای ورزشی با در نظر گرفتن ارتباط متقابل دو سیستم کاربری زمین و حمل و نقل و ترافیک شهری می باشد. برای این منظور، میزان دسترسی به کاربریهای ورزشی بر اساس مدل دسترسی هنسن و سرانه ورزشی بر اساس سلسله مراتب ساختار فضایی شهر بررسی شده است، در ادامه پراکنش انواع مراکز ورزشی نسبت به سلسله مراتب شبکه ارتباطی با استفاده از network analyst در محیط نرم افزار gis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و میزان تولید و جذب سفر کاربریهای ورزشی با استفاده از مدل های رگرسیونی چند متغیره در مناطق و نواحی ترافیکی مشهد محاسبه شده است. کاربریهای ورزشی با2409911 متر مربع(137 قطعه)، 1/2 درصد از مساحت کل شهر را به خود اختصاص می دهد سرانه این کاربری در مشهد 0/95 متر مربع می باشد که 56/6 درصد از میزان سرانه پیشنهادی طرح جامع(2/91 متر مربع) کمتر می باشد، به طوریکه سرانه ورزشی 99/4 درصد از جمعیت شهر مشهد به لحاظ مراکز ورزشی با عمکرد محله ای و ناحیه ای، 81 درصد از جمعیت به لحاظ مراکز با عملکرد منطقه ای و 24/6 درصد از جمعیت شهر مشهد نسبت به مراکز با عملکرد شهری پایین تر از میزان سرانه پیشنهادی طرح جامع می باشد ضریب موران نیز بر عدم همبستگی فضایی مکانی میان تراکم جمعیت و سرانه ورزشی یا به عبارت دیگر عدم رعایت عدالت در توزیع فضایی مراکز ورزشی دلالت دارد. محاسبات شاخص دسترسی به مراکز ورزشی نشان می هد که دسترسی 37/04 درصد از جمعیت شهر مشهد به مراکز ورزشی از پایین تر از متوسط می باشد. توزیع ناهمگون مراکز ورزشی با عملکردهای گوناگون در سطح شهر مشهد نشان می دهد علاوه بر اینکه مراکز ورزشی نسبت به شبکه ارتباطی فقط 52/8 درصد از سطح شهر را تحت پوشش خود قرار می دهند 31/3 درصد از این مراکز نیز نسبت به شبکه ارتباطی به طور نامناسب و ضعیف مکان یابی شده اند، به طوریکه پرترافیک ترین مناطق مشهد(مناطق ترافیکی 1 و 2) جذب کننده بیشترین سفرهای ورزشی (32/31 درصد) شهر مشهد نیز می باشند. به عنوان نتیجه می توان گفت که عدم توزیع مناسب کاربریهای ورزشی در ساختار فضایی شهر و نسبت به شبکه ارتباطی نه تنها باعث عدم دسترسی مناسب به این مراکز شده بلکه باعث تمرکز سفرهای ورزشی در پرترافیک ترین نواحی و مناطق ترافیکی مشهد نیز شده است.
واله سلطان زاده محمدرحیم رهنما
در طی دو دهده گذشته جمعیت ایران 49.4 میلیون نفر (1365) به 70.4 میلیون نفر(1385) رسیده است.رشد شهر نشینی نیز در این میان شتابان بوده است. این رشد شتابان با گسترش بی رویه کالبدی و استقرار نامتعادل جمعیت در مراکز شهری همراه بوده است بطوری که مراکزی شهرهای قدیمی با توجه به این تحولات و همچنین بی توجهی مدیریت شهری دچار رکود و فرسودگی گشته اند. بنابراین به منظور دستیابی به توسعه موزون متعادل و پایدار شهری استفاده از ظرفیت های کالبدی اقتصادی و اجتماعی موجود در محدوده قانونی شهرها و همچنین فراهم کردن امکان زندگی سالم ، ایمن و استاندارد برای بافتهای نابسامان و فرسوده امری ضروری و انکار ناپذیری است. تحقیق حاضر به عنوان بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرآیند نوسازی بافت فرسوده محله تربیت شهر تبریز و شناخت شاخص های تاثیر گذار بر مشارکت مردمی و همچنین با شناخت علل عدم تمایل افراد به نوسازی واحدهای مسکونی و در نهایت ارائه راهکارها و پیشنهاداتی در زمینه مشارکت مردم در نوسازی واحدهای مسکونی ارائه می دهد. این پژوهش در پنج فصل تهیه شده است که عنوان و طرح هر کدام به شرح زیراست: فصل اول به عنوان کلیت تحقیق است که در آن به مواردی همچون مساله تحقیق، ضرورت، پیشینه، سوالات، فرضیه ها و همچنین به تشریح چگونگی انجام مراحل تحقیق و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و مدل فرآیند تحقیق اشاره شده است و در پایان نیز عمده ترین مشکلات تحقیق حاضر پرداخته شده است. فصل دوم که حاوی مبانی نظری موضوع مورد مطالعه می باشد که در آن به بیان تعاریف ،مفاهیم و مبانی نظری پرداخته می شود و مهمترین مفاهیم و اصطلاحات مربوط به بحث مشارکت در بافت فرسوده و نیز فرآیند و نظریه هایی است که به سطوح و اهداف مشلرکت مردم در فرآیند احیاء بافتهای فرسوده پرداخته می شود. فصل سوم که به عنو.ان معرفی محدوده مورد مطالعه نامگذاری شده به ذکر مواردی چون تاریخچه مختصر در مورد شهر تبریز، خصوصیات جغرافیایی و اقلیمی، اجتماعی و اقتصادی شهر تبریز و محله تربیت پرداخته شده است. در فصل چهارم نیز داده های گردآوری شده با استفده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و طی آن عوامل موثر برمشارکت ساکنین محله تربیت شهر تبریز در فرآیند احیاء بافتهای فرسوده مورد بررسی قرار گرفته است. فصل پنجم بعد از ذکر خلاصه تحقیق به اثبات فرضیات و ارائه پیشنهادات بر اساس یافته های تحقیق اشاره شده است.
مجتبی صادقی محمدرحیم رهنما
امروزه فشردگی زمان و فضا ، افزایش سرعت تغییرات ، انتقال مرکز ثقل تصمیمات سیاسی- اقتصادی از سطح ملی به سطح منطقه ای و پر رنگ شدن نقش کلانشهرها از یکسو، و نیز مطرح شدن رقابت و همکاری به عنوان دو مبحث مهم در مدیریت شهری ، نشان می دهد که شهرها با شرایطی متغیر و چالشی روبه رو هستند. بنابراین نیاز است تا مدیران شهری بدانند که در این جهان پر آشوب : شهر آنها "کجاست"، "به کجا می رود"، " به کجا باید برود" و"چگونه می خواهد برود". پاسخ به این پرسش ها نیازمند فرآیند تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی ها خواهد بود، که این فرآیند، نیازمند مدیریت استراتژیک می باشد. در همین راستا، اهداف این پژوهش عبارتند از تبیین ساختاری - کارکردی مدیریت استراتژیک در کلانشهر مشهد (تحلیل رابطه مدیریت استراتژیک با مدیریت یکپارچه و مدیریت مشارکتی ، و همچنین تعیین جایگاه هر یک از آنها در مدیریت شهری مشهد) ، شناسایی عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار بر مدیریت استراتژیک در شهر مشهد، وهمچنین ارائه راهبردهایی برای حرکت به سوی یک مدیریت استراتژیک شهری. در این پژوهش، 384 پرسشنامه بین شهروندان و تعداد 21 پرسشنامه بین کارشناسان شهری پخش گردید. در این پژوهش ، شاخص های مدیریت استراتژیک شهری مشخص شد که عبارت شدند از: شاخص اطلاعات ، تفکر استراتژیک ، تعهد، خودنوسازی، خودارزیابی، ثبات نسبی ، شفافیت ، شهروندمداری ، مشارکت ، محیط زیست، یکپارچگی و شاخص بسیج منابع. تحلیلها نشان داد که مدیریت شهری مشهد، از نظر مدیریت یکپارچه ، مدیریت مشارکتی و مدیریت استراتژیک شهری دارای ضعفهای ساختاری - کارکردی عمده ای است بطوری که هر سه نوع مدیریت ، در شهر مشهد جایگاه شایسته ای ندارند. تحلیل های swot نشان داد که : 1- در راستای مدیریت استراتژیک شهری ، شهر مشهد از یکسو با وضعیت نابسامان درونی روبه روست و از دیگر سو نیز نتوانسته است از فرصت ها بهره بگیرد و از تهدیدهایی که با آنها مواجهه است، دوری گزیند 2- در راستای مدیریت استراتژیک شهری ، مدیریت شهری مشهد در موقعیت تدافعی (wt) قرار گرفته است. تحلیلها نشان داد که مدیریت شهری مشهد، بنا بر موقعیت تدافعی خود، باید استراتژی های زیر را به ترتیب در اولویت قرار دهد: 1- حل مشکلات و بحران های روزمره ی شهری. 2- افزایش هم افزایی مدیریت شهری. 3- حفظ ثبات سیستم شهری به جای تکامل سیستم شهری.
محمدحسن امیدوار محمداجزاء شکوهی
چکیده رساله/پایان نامه : رشد شتابان جمعیت شهری و به تبع آن نیاز به مسکن از یک سو و جلوگیری از گسترش بی رویه شهرها برای استفاده ی بهینه از زمین شهری و رفع مشکلات، سیما، فضا، کاربری اراضی، مسائل زیست محیطی، حمل و نقل شهری و... از سوی دیگر، «بلند مرتبه سازی» و الگوی «شهر فشرده» را در راستای توسعه ی پایدار شهری در کشور های پیشرفته و در حال توسعه مطرح کرده است. در این راستا پارادایم شهر فشرده و الگوی بلندمرتبه سازی مبنای کار این تحقیق قرار گرفته است. لذا با توجه موقعیت شهر مشهد به عنوان دومین کلانشهر کشور با 5/2 میلیون جمعیت و موقعیت ویژه ی آن در شمال شرق کشور که سالانه پذیرای بیش از 20میلیون زائر و گردشگر داخلی و خارجی می باشد، در راستای حل مسائل امروزی و آینده ی آن، راهبرد شهر فشرده و پروژه های بلندمرتبه سازی، می تواند محور توسعه ی آتی شهر قرار گیرد. بر این مبنا در پژوهش حاضر ابتدا مباحث مربوط به شهر فشرده و بلندمرتبه سازی مورد مطالعه قرار گرفته و سپس بر مبنای مطالعات نظری، نمونه ی موردی(مجتمع بلندمرتبه فیروزه بانک ملی مشهد) مطالعه شده است. حجم جامعه ی نمونه برابر 384(معادل33درصد جامعه آماری)می باشد که از بین کل خانوارهای مجتمع فیروزه بدست آمده است. در این مطالعه رابطه ی بلندمرتبه سازی و هماهنگی عملکردهای «کار، تامین نیازهای ضروری و گذران اوقات فراغت» با عملکرد «سکونت» با توجه با معیار فاصله(به کیلومتر) بررسی شده است. روش کار کلاس بندی فواصل عملکرد کار، تامین نیازهای ضروری و گذران اوقات فراغت تا محل سکونت در نمونه ی موردی با توجه به استاندارد بدست آمده برای بلندمرتبه سازی (که معادل 25 تا 30 درصد فواصل سه عملکرد فوق و زیرگروه های اصلی آن تا محل سکونت در طرح جامع حمل و نقل مشهد در نظر گرفته شده است) می باشد. ابزار تحلیل نیز استفاده از شبکه عصبی محتمل در محیط نرم افزار مطلب می باشد. در نهایت با مقایسه ی میانگین فواصل این سه عملکرد در نمونه ی موردی و مشهد مشخص شد که فواصل ذکر شده در مشهد بیشتر از نمونه ی موردی است؛ پس در کل بلند مرتبه سازی تاثیر نسبتا محسوسی در کاهش این فواصل داشته است. اما به جز فاصله ی عملکرد کار تا محل سکونت، فواصل عملکردهای تامین نیازهای ضروری و گذران اوقات فراغت تا محل سکونت، مطابق استانداردهای بدست آمده برای بلندمرتبه سازی نبوده اند.
سیدعلی حسینی محمدرحیم رهنما
رشد شتابان شهر نشینی و شهر گرایی بویژه در شهرهای در حال توسعه، اداره شهرها را با مشکلات جدی روبرو کرده است. شهرهای جهان سومی خصوصا کلان شهرها با مشکلات زیادی روبرو هستند. همچنین افزایش سرعت تغییرات و انتقال مراکز ثقل جمعیتی، سیاسی و اقتصادی در سطوح مختلف ملی و بین المللی و پررنگ شدن نقش کلان شهرها، و نیز مطرح شدن رقابت و همکاری در عرصه کنشها و واکنشهای جهانی و منطقه ای شرایط متغیر و چالش برانگیز را برای مدیریت شهری در کلان شهرها ایجاد کرده است، بنابراین می توان گفت مدیران شهری لازم است تا فرآیند تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی های کاربردی را برای مدیریت مطلوب و کارآمد شهری مد نظر قرار دهند. در همین راستا این تحقیق به بررسی چالشهای موجود مدیریت شهری کابل پرداخته است. ابتدا با بررسی وضعیت مدیریت شهری در جهان و افغانستان مهمترین مشکلات مدیریت شهری کابل را از دیدگاه مدیران شهری مورد بررسی قرار داده است که در آن نقش نیروهای متخصص و ساختار سازمانی ادارات مدیریت شهری با مشکلات موجود بررسی شد که رابطه آن با چالشهای موجود در سطح معناداری پایین قرار گرفت اما رابطه معناداری بین قوانین و مقررات شهری و منابع مالی با چالشهای موجود مدیریت شهری کابل وجود داشت. بابررسی مدلهای تحلیلی و استراتژیکی سوات (swot) این چالشها را در بخشهای مختلف مورد تحلیل وارزیابی قرار گرفت که نتایج حاصل از آن نشان می دهد وضعیت مدیریت شهری کابل با توجه به پارامترهای موثر در مدیریت که شامل مدیریت یکپارچه، مدیریت مشارکتی و مدیریت استراتژیک شهری است دارای ضعفهای ساختاری و کارکردی عمده ای است. بطوریکه هر سه نوع مدیریت در شهر کابل جایگاه شایسته ای ندارد و عموما این شهر توسط نوعی مدیریت سنتی اداره می شود. تحلیلها در راستای مدیریت استراتژیک نشان می دهند که: شهر کابل از یکسو با وضعیت نابسامان درونی مانند از بین رفتن زیر ساختهای شهری، گسترش حاشیه نشینی، آلودگیهای زیست محیطی، افزایش معضلات اجتماعی و اقتصادی مانند فقر، بیکاری، بذهکاریهای اجتماعی و ... روبروست و از سوی دیگر نیز نتواسته از فرصتها بهره گیری مناسب داشته باشد و همچنین از تهدیدهای که با این شهر با آنها مواجه است دوری گزیند. بنابراین مدیران شهری کابل باید استراتژیهای زیر را در اولویت کاری خود قرار دهد. - جلوگیری از دخالت های گروههای رسمی در مدیریت شهری وازبین بردن فساداداری -افزایش توان وتخصص پرسنل و کارمندان برای ایجاد رابطه مستحکم با شهروندان -تلاش برای ایجاد مدیریت یکپارچه شهری و هماهنگی وهمکاری مسالمت آمیزی ادارات قانون محوری -ایجاد مدیریت مالی کار آمد
مجتبی روستا محمدرحیم رهنما
مطالعه پیرامون فضای سبز (باغات) به ویژه باغات شهری گر چه در جهان دارای سابقه ی نسبتاً طولانی است، ولی در ایران توجه چندانی به این موضوع نشده است. ضرورت ایجاد کاربری های جدید شهری، برای پاسخگویی به نیازهای روزافزون شهرنشینان به تدریج باعث کاهش سهم فضای سبز و باغ های شهری شده، به طوری که امروزه با توسعه ی شهرها و نیاز به زمین و مسکن، در سطح شهرها شاهد تخریب و تغییر کاربری فضای سبز (باغات) هستیم. در راستای موارد فوق، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت حفظ و نگهداری فضای سبز (باغات) شهر جهرم در راستای توسعه ی پایدار طی سال های 85– 1375 می پردازد. این پژوهش حاصل بررسی های محلی و میدانی در سطح شهر جهرم و تکمیل پرسشنامه و جمع آوری آمار و اطلاعات و استفاده از نرم افزار gis برای تجزیه و تحلیل فضای سبز (باغات) در محدوده ی مورد مطالعه است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که طی دهه ی 85– 1375، حدود 36/580 هکتار به علت افزایش محدوده ی شهر به مساحت باغات شهر اضافه شده و 8/190 هکتار از باغات به سایر کاربری های شهری تغییر کاربری داده اند. بیشترین وسعت باغات به اراضی بایر (2/46 درصد) و کاربری مسکونی (44/35 درصد) تبدیل شده است. همچنین از نظر 6/70 درصد مالکان باغی، مهم-ترین دلیل و انگیزه ی تغییر کاربری باغات، عوامل اقتصادی (عمدتاً افزایش قیمت زمین و مسکن) می باشد. کمبود آب و ورود به محدوده ی شهری از دیگر دلایل تغییر کاربری باغات بوده است. برای آزمون تفاوت قیمت های زمین باغی قبل و بعد از تغییر کاربری از طریق نرم افزار spss آزمون t-test گرفته شد که مقدار 741/12- t-test= و در سطح اطمینان 95/. معنی دار می باشد. بنابراین پیشنهاد می گردد دولت، آب مورد نیاز باغات را تأمین نماید و از اراضی بایر داخل شهر برای رفع نیازهای مسکونی و غیرمسکونی استفاده شود تا حفظ و نگهداری باغات در راستای توسعه ی پایدار امکان پذیر گردد.
محمدمحسی رضوی محمدرحیم رهنما
طی دهه ها گذشته جهان به سرعت به سمت شهری شدن پیش رفته و در سال 2007 نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کرده اند. الگوی غالب رشد کالبدی شهرها، گسترش افقی شهرها در قالب الگوی شهر ماشینی بوده است. اما به دلیل بحران های اقتصادی و انرژی، تجدیدنظرهایی در این الگو به وجود آمده است و آلترناتیوهایی مانند؛ رشد هوشمند و شهر فشرده جایگزین شده است، در این میان اراضی قهوه ای شهری به دلیل منافعی که برای شهرها دارند، به عنوان هسته برنامه ریزی شهری مطرح شده اند. اراضی قهوه ای بسیاری نیز در شهرهای ایران به دلیل گسترش افقی این شهرها طی دهه های اخیر وجود دارد، که تعداد 1591 قطعه با مساحت 3863 هکتار (13.22 درصد از وسعت شهر مشهد) از آن ها در شهر مشهد شناسایی شد و با توجه به اینکه یکی از مباحث مهم در برنامه ریزی اراضی قهوه ای تعیین نوع سرمایه گذاری است، این اراضی با استفاده تحلیل خوشه ای به سه خوشه متناسب با سرمایه گذاری بخش عمومی، خصوصی و عمومی خصوصی دسته بندی گردید. از جمله اراضی قهوه ای شهر مشهد، پادگان لشگر 77 ثامن الائمه شهر مشهد با 432 هکتار وسعت و موقعیت دسترسی، جغرافیایی و فضایی خاص می باشد، که ارزیابی الگوی کاربری جایگزین مناسب برای آن، ضمن در نظر گرفتن ابعاد پایداری، هدف این تحقیق است. برای رسیدن به هدف تحقیق پس از بررسی وضعیت طبیعی، اقتصادی و اجتماعی شهر و بافت شهری اطراف پادگان، طرح های توسعه شهری مرتبط و نظرسنجی از ساکنین محلی در مورد نیازهای خدماتی، نظرات ذی نفعان اصلی (ارتش، آستان قدس، شهرداری و ...) در مورد اولویت-های بازتوسعه، کاربری های مناسب و الگوی سرمایه گذاری مورد پرسش قرار گرفت. نتایج این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی، نشان می دهد؛ کاربری های فضای سبز، تفریحی و فرهنگی با رویکرد رفع نیازهای شهروندان و الگوی سرمایه گذاری بخش عمومی خصوصی، سناریوی مناسب برای بازتوسعه اراضی پادگان لشگر 77 ثامن الائمه شهر مشهد می باشد.
مریم قاسمی براتعلی خاکپور
حمل و نقل، با ایفای نقش رابط میان تولید و بازار مصرف، به مثابه پایه های پلی است که بخش های مختلف جوامع با عبور از روی آن، به سمت توسعه پایدار حرکت می کنند. به اعتقاد بسیاری از اقتصاددانان بین المللی، مطالعات انجام شده در سطح کلان اقتصادی برخی از کشورها نشان می دهد که سرمایه گذاری در حمل و نقل باعث افزایش رشد اقتصادی این کشورها شده و با افزودن بر بازدهی اجتماعی در سرمایه گذاری های خصوصی موجبات سرمایه گذاری در زیر ساخت های حمل و نقل را فراهم آورده است. برآورد چگونگی استفاده از زمین به عهده شهرسازان و برنامه ریزان شهری است که بهتر است هم زمان با تصمیم گیری و طراحی کاربری های زمین ،ملاحظات مهندسی ترافیک انجام یابد تا مشکلات حمل و نقل و آلودگی زیست محیطی کاهش یافته و برنامه ریزان شهری نیز که هدفشان ایجاد محیطی آرام و قابل سکونت در شهر است در این امر توفیق بیشتری پیدا کنند. ازآن جایی که شهرنیمبلوک باتوجه به اهمیت حمل ونقل برون شهری و باداشتن کامیون ها وماشین های زیاد (بیش از300دستگاه کامیون و500دستگاه سواری شخصی) نقش اساسی در توزیع و حمل بار به اقصی نقاط کشور دارند، بدون پارکینگ می باشد و ساکنین شهر ماشین های خودرا جلوی منازل خود و اطراف معابر پارک می کنند و پارک حاشیه ای رابه وجود آورده اندکه این مسئله خود باتوجه به رشد شهردرآینده ، باتوجه به افزایش تعداد ناوگان حمل ونقل باربری وتردد کامیون ها برای حمل بار درشهر،باعث ایجاد مشکلات ترافیکی ،کالبدی و زیست محیطی می گردد، به همین دلایل ،جلوگیری ازترافیک آینده شهروپارک حاشیه ای وهم چنین مشکلات زیست محیطی شهر ،ازطریق تعیین مکان صحیح پارکینگ برای کامیون ووسایل نقلیه سواری برای این شه از اهداف این پژوهش می باشد . روش تحقیق دراین پژوهش ترکیبی از روشهای توصیفی وتحلیلی است. ابتدا اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعه کتب ومقالات ومنابع اینترنتی ودرحقیقت به صورت کتابخانه ای ودرمواردلازم به صورت میدانی یعنی پرکردن پرسشنامه ودرپاره ای موارد مصاحبه با کارشناسان جمع آوری گردید ودرنهایت تجزیه وتحلیل واستخراج داده ها ونقشه ها توسط نرم افزارهایarc gis و spssو هم چنین با مدل تحلیل سلسله مراتبی ahp صورت گرفت.براساس مطالعات انجام شده در این شهر با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، سمت شرق شهر (بالاتر از مرکز آموزش کشاورزی ) با امتیاز (0.3602)رتبه اول و ورودی جنوبی با امتیاز(0.3327) رتبه دوم را برای ایجاد پارکینگ کامیون به خود اختصاص داده است.
سمیه روحانی برج علی زنگی آبادی
چکیده گسترش سریع شهرنشینی و تغییر در بنیان های شیو? زندگی در زمان معاصر، ضرورت برنامه ریزی ومدیریت گردشگری را بسیار پر اهمیت و مسئولین اجرایی را با یک معضل اجتماعی ، سیاسی و فضایی روبه روکرده است، به همین دلیل نحو?پاسخگویی به نیازهای گردشگران و ساماندهی فضاها و تسهیلات مورد نیاز آنهامستلزم به کار گیری دانش ها و روش-های نوین در برنامه ریزی و مدیریت است.شهر مشهد که قطب اقتصادی شرق کشور است نه تنها مهمترین شهرگردشگری ایران است،بلکه در جهان اسلام نیز از جنبه گردشگری مذهبی فرهنگی مورد توجه جدی بوده است ، اما متاسفانه این شهر نتوانسته جایگاه ممتاز و واقعی خود رادر میان کشورهای فعال در این صنعت پیدا کند عوامل گوناگونی در این امر دخیل بوده اند که نارسایی و کمبودهای شاخص های اثر گذار بر توسعه این صنعت را می توان از عوامل اساسی این امر دانست. با توجه به اینکه مهمترین جاذبه گردشگری شهر مشهد (حرم مطهر امام رضا (ع) ) در منطقه ثامن واقع شده است این پژوهش با روش های مطالعه اسنادی ،پیمایشی،استقرایی وتحلیل فضایی به بررسی رابطه شاخص هایی که در توسعه گردشگری منطقه و بالطبع آن در توسعه گردشگری مشهد تأثیر دارند ،پرداخته است. اهداف این رساله بررسی ویژگیهای گردشگری در شهر مشهد و به ویژه منطقه ثامن ،رتبه بندی و سطح بندی شاخص های موثر در گردشگری این شهر، استفاده از مدلهای موثر در برنامه ریزی توریسم و در نهایت دست یابی به توسعه گردشگری پایدار در شهر مشهد می باشد. کلمات کلیدی:تحلیل فضایی،شاخص های توسعه گردشگری،سیستم اطلاعات جغرافیایی،منطقه ثامن
ندا محمدزاده محمدرحیم رهنما
تحقیق حاضر به دنبال سنجش و تحلیل همبستگی میان ناهمگونی خصوصیات فردی بهره برداران از فضای شهری و رضایتمندی آنها از کیفیت محیطی فضا از سویی و همبستگی میان کیفیت محیطی و روابط و تعاملات اجتماعی میان افراد از سوی دیگر می باشد که از طریق روش کیفی در چارچوب مطالعه موردی در پیاده راه قره خان شهر مشهد صورت پذیرفته است. بدین منظور ناهمگونی جامعه از طریق شش معیار (سن، جنس، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال و درآمد ماهیانه)؛ کیفیت محیطی پیاده راه با استفاده از شش معیار (دسترسی، کاربری و فعالیت، ایمنی و امنیت، راحتی و آسایش، امکانات و خدمات و منظر فضا) و همچنین روابط و تعاملات اجتماعی افراد با بهره مندی از سه معیار (شبکه اجتماعی، مشارکت اجتماعی/ مشارکت مدنی و اعتماد اجتماعی)، به صورت پیمایشی، از طریق پرسش از 371 نفر از جامعه آماری که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل اطلاعات نشان می دهد، کیفیت محیطی پیاده راه قره خان از منظر بهره برداران آن، با میانگین امتیاز 29/3 از طیف پنج قسمتی لیکرت، در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار دارد که به تایید آزمون های آماری همچون اسپیرمن و خی-دو در محیط نرم افزار spss، تنها با برخی از خصوصیات فردی افراد در رابطه است. همچنین علیرغم رابطه معنی دار و مثبت این متغیر با روابط و تعاملات اجتماعی افراد، که با میانگین امتیاز 10/2 از طیف پنج قسمتی لیکرت در وضعیت نسبتا نامطلوبی است، کلیه معیارهای سنجش کیفیت محیطی مسیر با این مهم در ارتباط نمی باشند و معیارهای مرتبط نیز دارای میزان همبستگی متفاوتی هستند. لذا هرگونه اقدام در جهت ارتقاء کیفیت محیطی مسیر نه تنها بایستی با توجه ویژه به خصوصیات اجتماعی و اقتصادی ساکنین این محله صورت پذیرد که اولویت دادن به معیارهای دارای همبستگی بیشتر با روابط و تعاملات اجتماعی نیز، در این مهم الزامی است.
ایوب معروفی محمدرحیم رهنما
سناریونویسی روشی جدید در برنامه ریزی است که به عنوان ابزاری در برنامه ریزی استراتژیک کارآ برای برنامه ریزی بلند مدت در شرایط عدم قطعیت مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی سناریو بالا بردن کارآیی و کیفیت برنامه ریزی ها در شرایط عدم اطمینان در آینده می باشد. پیچیده گی و افزایش عدم قطعیت در محیط های شهری موجب شده است تا برنامه-ریزان و مدیران شهری در چنین شرایطی به برنامه ریزی سناریو روی آورند. انطباق روشهای آینده شناسی در برنامه ریزی شهری، رویکردی جامع و خیلی دقیق را به سوی یک مدیریت شهری راهنمایی می کند، که بیشتر بر روی درون یابی، مشارکت و وفق پذیری استوار است. مدیریت و تدوین برنامه برای بُعد فضایی – کالبدی شهر یکی از مسائلی است که همواره ذهن برنامه یزان شهری را به خود درگیر کرده است. و استفاده از برنامه ریزی مبتنی بر سناریو یکی از شیوه هایی است که امروزه برای مدیریت بخش کالبدی شهری مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی سناریوهای توسعه فضایی – کالبدی شهر بوکان می باشد. بدین منظور در مرحله اول با استفاده از مدلها و روشهای مربوطه به بررسی چگونگی و عوامل اجتماعی – اقتصادی و محیطی موثر در توسعه فضایی – کالبدی شهر بوکان در گذشته پرداخته شده است. و سپس در مرحله دوم با استفاده از مراحل سناریو نویسی، سناریوهای توسعه کالبدی شهر بوکان مورد بررسی قرار گرفتند. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که شهر بوکان در چند دهه گذشته از نظر توسعه فضایی – کالبدی، دارای رشدی بالا و خطی همراه با تراکم کم را تجربه کرده است. بررسی سناریوهای توسعه فضایی – کالبدی شهر بوکان نشان داد که شهر با سه سناریو در آینده رو به رو خواهد شد. سناریو اول: توسعه فشرده در مرزهای کنونی شهر، سناریو دوم : توسعه خطی در محور اصلی شهر همراه با تراکم کم، سناریو سوم : توسعه پراکنده و آشفته در همه جهات شهری.
بایزید شریفی محمدرحیم رهنما
از دهه 1960 به بعد طرح های استراتژیک وارد حوزه برنامه ریزی شهری شدند و به عنوان مکمل طرح های جامع مورد استفاده قرار گرفتند. از سال 1999 طرح راهبرد توسعه شهری (cds) توسط بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها در شهرهایی که با مسائل حاد روبه رو بودند، اجرا گردید و به نتایج مطلوبی رسید و هم اکنون نیز در بسیاری از شهرها در حال اجرا می باشد. شهر اشنویه با توجه رشد جمعیت و مشکلاتی که داشته است طرح های جامع از رفع این مشکلات ناتوان بوده اند و به همین دلیل نیاز به طرح های استراتژیک برای رفع این مشکلات مشهود است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی و در دو بخش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. اطلاعات میدانی در قالب پرسشنامه از سه جامعه آماری؛ مسولین شهری(50 نفر)، شهروندان (355) و نخبگان شهری(50 نفر) بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون تحلیل واریانس چندمتغییره(manova) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد؛ میانگین کلی شاخص های cds در شهر اشنویه برابر با 57/2 است. از دیدگاه مسولین برابر با 80/2 و از دیدگاه هر دو گروه شهروندان و نخبگان شهری برابر با 46/2 می باشد. نتایج حاصل از آزمون مانوآ نیز نشان می دهد که بین نظرات گروه های مختلف شهری(مسولین، شهروندان، نخبگان شهری) به لحاظ شاخص های cds تفاوت معناداری وجود دارد. در ادامه بر مبنای قابلیت ها و پتانسیل های شهر در وضع موجود، وضعیت شهر در طرح های فرادست و پایین دست، تجربیات داخلی و خارجی در زمینه چشم اندازسازی و نظرسنجی از گروه های مختلف شهری چشم انداز مشارکتی شهر اشنویه تا سال 1412 تدوین شد. در مرحله بعدی پژوهش با استفاده از فرصت ها، پتانسیل ها، نقاط ضعف و تهدیدهای شهر اشنویه در آینده و چشم انداز تعریف شده، استراتژی های مناسب برای توسعه شهر انتخاب و سپس با بهره گیری از مدل ترکیبی anp – swot مورد ارزیابی قرار گرفته، در نهایت با استفاده از نرم افزار super decision استراتژی های مورد نظر برای توسعه آتی شهر اولویت بندی شدند و استراتژی «تقویت عملکرد کشاورزی شهر اشنویه و مناطق اطراف و توسعه صنایع تبدیلی وابسته به کشاورزی و دامداری» با امتیاز 394/0 به عنوان بهترین استراتژی برای توسعه آتی شهر اشنویه مطرح شده است.
زهرا پریشاد محمدرحیم رهنما
طی سالهای اخیر جهان به سرعت به سمت شهری شدن پیش رفته و در شرایط فعلی نواحی شهری بعنوان بارزترین محیط زندگی انسانها، نیمی از جمعیت کره زمین را در خود جای داده اند. ازطرف دیگر الگوی غالب رشد و توسعه کالبدی شهرها (خصوصا در جهان سوم) نیز که عمدتا بر گسترش افقی تکیه داشته است، با مصرف بیش ازحد منابع و تولید بیشترین ضایعات و آلودگی ها منجر به برهم خوردن پایداری و نظم و تعادل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شهرها شده و این امر زندگی در نواحی شهری را با مشکلات و تهدیدات جدی مواجه ساخته است. لذا سیاست های جدید برنامه ریزی شهری با تاکید بر توسعه درونی و ساماندهی عملکردها (بازتوسعه اراضی قهوه ای، تغییر کاربری های ناسازگار و...) که خود تکیه بر نظریات جدیدی چون توسعه پایدار شهری، شهرگرایی جدید، شهر فشرده و رشد هوشمند شهری دارند، بیشترین توجه را بر استفاده موثرتر از زمین هایی که تحت پوشش توسعه شهری می باشند، معطوف نموده اند. در پژوهش حاضر محور فداییان اسلام (نخریسی) شهر مشهد مورد بررسی دقیق قرار گرفته و مشخص شده علیرغم موقعیت خاص آن بعنوان یکی از مبادی اصلی ورودی شهر (بدلیل مجاورت با فرودگاه، ترمینال و اتوبان مشهد ـ باغچه)، مجاورتش با حرم مطهر رضوی (بعنوان مقصد اصلی 20میلیون زائر و مسافر سالانه شهر) و همچنین عبور بخشی از خط یک قطارشهری از میانه آن (با ظرفیت جابجایی 40000 نفر درساعت)، در شرایط فعلی بدلیل وجود سطح وسیعی از اراضی قهوه ای و متروکه (بیش از 30% مساحت قطعات واقع در بلوک اول از حاشیه محور) و همچنین استقرار عملکردهای مزاحم و ناسازگار با بافت اطراف (بیش از 50% کل مشاغل موجود در محدوده) از نقش و جایگاه مناسبی برخوردار نمی باشد. لذا نتایج این پژوهش بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی و بررسی های میدانی و نظرسنجی از ذینفعان، حاکی از آن است که تغییر نقش و عملکرد این محور مهمترین اقدام لازم جهت ساماندهی و ارتقاء کیفیت آن خواهد بود که ضمن فراهم آوردن امکانات توسعه درونی، می تواند بسیاری از کمبودهای خدماتی بافت اطراف را نیز (باتوجه به نیازهای فزاینده ساکنین و زائرین) مرتفع سازد که برای این منظور چهار الگوی پیشنهادی ارائه شده و در مقایسه با یکدیگر قرار گرفته اند.
مسعود عسگری محمدرحیم رهنما
از آنجا که شهرها برای جذب گردشگر ، سرمایه واستعداد با هم در رقابت جهانی هستند وهمچنین برای رسیدن به اهداف دیگر در تلاشند، مفهوم استراتژی برندینگ از دنیای تجارت اقتباس شده و در پیگیری توسعه شهری، احیا و کیفیت زندگی بکار برده می شود. امروزه هریک از شهرهای جهان به فراخور ظرفیت، امکانات و فعالیت های خود از نوعی شهرت و آوازه برخوردارند که از آن به عنوان برند شهری یاد می شود. برند شهری که شامل هویت تاریخی، اجتماعی، سیاسی و بین المللی هر شهر و در بردارنده ی چگونگی فعالیت های اقتصادی و امکانات رفاهی و تفریحی آن شهر می باشد، یک کلمه یا یک عبارت کوتاه است که برای آن شهر ارزش آفرین بوده و موجب مزیت رقابتی پایدار می شود. برای اینکه یک شهر بتواند برند موفقی بسازد باید سیمای کنونی خود را بشناسد لذا بر اساس این شناخت، مدیران شهری می توانند بدست آمده فرآیند ایجاد برند را آغاز نمایند. هدف اصلی تحقیق حاضر شناخت سیمای شهر آبدانان و اهداف فرعی آن شناسایی و تعیین اولویت عوامل موثر بر شکل گیری برند شهر آبدانان با تاکید بر تصویر شهر، سنجش و رتبه بندی معیارهای تصویر شهر آبدانان بر اساس وضع موجود، تعیین اولویت عوامل جهت برنامه ریزی با توجه به بعد درجه ی تاثیر و وضع موجود و ارزیابی تصویر شهر آبدانان از نظر شهروندان، گردشگران و مدیران شهری می باشند. تعداد افراد شرکت کننده در تحقیق با کمک فرمول کوکران شامل 378 شهروند، 30 گردشگر و 30 مدیر شهری تعیین شد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است که پس از تشریح برند و سیمای شهر و مطالب مرتبط با آن از ابزار پرسشنامه جهت گردآوری داده استفاده شده است. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیات نرم افزار spss بکار گرفته شده است. جهت بررسی وجود تفاوت بین عناصر از دیدگاه اهمیت و از دیدگاه وضع موجود از آزمون کروسکال - والیس استفاده شده است و اگر تفاوتی وجود داشت برای رتبه بندی عناصر با آزمون lsd و مقادیر میانگین عوامل انجام شده است. برای الویت بندی عوامل، اختلاف بین رتبه وضع موجود (r_2) و درجه تاثیر (r_1) به عنوان شاخص جایگاه (d= r2 – r1) عامل در نظر گرفته شده است بالاتر بودن شاخص جایگاه (d) برای هر عنصر، گواه بر مهمتر بودن آن عامل جهت رسیدگی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که بعد خودآگاهی جهت شکل گیری برند با تاکید بر تصویر شهر در اولویت قرار دارد، بعد زیرساخت های ارتباطی و حمل و نقل و ترافیک به عنوان نا مطلوب ترین بعد شناخته شد، مشکلات اجتماعی جهت برنامه ریزی و رسیدگی در اولویت قرار گرفت و سرانجام اینکه مشخص شد که ارزیابی تصویر شهر آبدانان از نظر شهروندان، گردشگران و مدیران شهری یکسان نمی باشد.
محمدرضا ولائی محمد اجزاءشکوهی
شهر به مانند کلیه سیستم ها، مجموعه ای است متشکل از اجزای درحال تعامل، حال اگر این اجزاء دچار مشکل شوند بحران به وجود می آید که یکی از موضوعات مبتلا به بیشترشهرهای جهان می باشد. آمادگی وشناخت بحران یکی ازوظایف مدیریت است اما ازآن مهم تر، پیش بینی بحران می باشد.باتوجه به موقعیت آسیب پذیرکشورایران درخصوص بلایای طبیعی وهمچنین آسیب پذیری شهرهای کشور دربرابر مخاطرات، لزوم برنامه ریزی ومدیریت بحران درشهرها به ویژه کلان شهرهاازجمله مشهد که دارای موقعیت ویژه ای درمنطقه می باشد دوچندان می گردد. منطقه3 شهرداری مشهد با اراضی بکروسیع ،صبغه روستایی ، هسته های سکونتگاه های غیررسمی ودرمجموع تحولات سریع ازیک سو و مخاطرات طبیعی ازجمله مسیل وعبورگسل ازسوی دیگر به عنوان منطقه مورد بررسی انتخاب وکلیه اطلاعات آن به تفکیک نواحی مورد تحلیل قرارگرفت. تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی و کاربردی است و تحلیل اطلاعات و آنالیز کمی اطلاعات براساس مدل تحلیل ahp بااستفاده از از نرم افزار arc gis صورت پذیرفته است. هدف اصلی این طرح کاهش حداکثری خسارات منتج از بروز بحران درمنطقه 3 شهرداری مشهد در یک برنامه ریزی ومدیریت یکپارچه شهری وبااولویت پیش گیری نسبت به درمان واقعه می باشد. دراین راستا شناخت رابطه ای میان میزان آسیب پذیری منطقه نسبت به معیارهای کالبدی-فضایی ، انسان وفعالیت و امکانات مربوط به مدیریت وامداد به عنوان پیش نیازاصلی مدیریت یکپارچه شهری ازجمله نتایج مورد انتظار این طرح بوده است.
علیرضا رحمتی محمدرحیم رهنما
طرح استراتژی توسعه شهری، رویکرد راهبردی است که هم اکنون در بسیاری از کشورهای جهان و به خصوص کشورهای در حال توسعه با استقبال مواجه شده است. در حالیکه که طرح-های جامع و تفصیلی که سند توسعه شهر در کشور ما محسوب می-شوند بیشتر نقش بازدارنده داشته و نقش هدایت کنندگی آنها بسیار کمرنگ است، اما طرح های استراتژیک می توانند شهرداری-ها و نهادهی مردمی را از حالت انفعال بیرون آورند و به آنها نقشی فعال و هدفمند در جهت توسعه شهر اعطا نمایند. شهر بابلسر با توجه به مشکلاتی که در راه توسعه داشته است طرح های جامع از رفع این مشکلات ناتوان بوده اند و به همین دلیل نیاز به طرح های استراتژیک برای رفع این مشکلات مشهود است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی و در دو بخش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. اطلاعات میدانی در قالب پرسشنامه از سه جامعه آماری؛ مسولین شهری(50 نفر)، شهروندان (320) و نخبگان شهری(50 نفر) بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spssو آزمون تحلیل واریانس یک طرفه(anova) استفاده شده است. نتایج نشان می-دهد؛ که از نظر گروه های مختلف شهری، شهر بابلسر به لحاظ شاخص هایcds در وضعیت چندان مطلوبی قرار ندارد و همچنین نتایج حاصل از آزمون آنوا نیز نشان می دهد که بین نظرات گروه های مختلف شهری(مسولین، شهروندان، نخبگان شهری) به لحاظ شاخص های cds تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل swot نیز نشان می دهد که شهر بابلسر نسبت به شاخص-هایمدلcds در موقعیت تهاجمی قرار می گیرد. در ادامه استراتژیهایی جهت توسعه شهر ارائه شده اند و در نهایت بوسیله ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (qspm) اقدام به اولویت بندی استراتژی ها شد. که استراتژی تقویت زیرساختهای بخش گردشگری با تأکید بر بهره برداری بهینه از جاذبه های طبیعی و تاریخی موجود، با امتیاز 3.15 در اولویت اول جهت توسعه شهر بابلسر در آینده قرار گرفت.
شهرزاد قلی زاده سرابی محمدرحیم رهنما
مقوله تراکم شهری، یکی از مهم ترین مباحث شهری است که نمی تواند از دیدگاه محیط زیست بی تفاوت و یا خنثی ارزیابی شود. تراکم همواره به عنوان یک عامل اصلی و شاخص در مجموعه فعالیت های شهرسازی و طرح های توسعه شهری مشهد و منطقه 9 شهرداری مورد ملاحظه قرار گرفته است. اما بدیهی است که در این طرح ها به هنگام مطالعات برای تعیین آستانه های مجاز تراکم شهری، نسبت به آستانه های تحمل زیست محیطی، توجهی به عمل نیامده و تعیین آن، بدون طی فرآیندهای علمی، تبعات و عوارض بسیاری را برای شهر و شهرنشینان به همراه داشته است. چنانکه اکنون ساخت و سازهای غیراصولی و غیرمجاز فشارهای زیست محیطی را در این منطقه دامن زده و آسیب های جبران ناپذیری را به بار آورده است. لذا مساله اصلی تحقیق حاضر، پاسخ بدین پرسش است که "چگونه می توان به آستانه ای از تراکم شهری در سطح منطقه 9 شهرداری مشهد دست یافت که ضمن تضمین آستانه حضورپذیری انسان ها و انواع فعالیت ها در فضا، در بردارنده کم ترین پیامدها و بازتاب های زیان آور نیز باشد؟". در این مطالعه مفهوم ظرفیت تحمل از تلفیق دو مفهوم اساسی ظرفیت تحمل حیاتی و مقاومت محیط شکل گرفت. به منظور تعیین ظرفیت تحمل در ابتدا پتانسیل بهره وری هریک از منابع موجود و بار عملکردی هریک از تاسیسات شهری در پاسخ به نیازهای واقعی شهرنشینان براساس هفت عامل آب، فاضلاب، زباله، انرژی، راه، حمل و نقل همگانی و سطوح سبز برآورد شد و سپس بر مبنای استانداردهای زیست محیطی و آستانه های مجاز آلودگی که بر مبنای تجربیات، شواهد علمی و الزامات قانونی به دست آمده، تراکم مطلوب توسعه تعیین گردید. درادامه به منظور اندازه گیری فشار وارده بر سرزمین از مدل عدد فشار استفاده و درجه ظرفیت تحمل در سه بازه با عنوان آستانه مطلوب، مجاز و فشار بحرانی توزیع شد. اطلاعات و داده های اولیه و خام مورد نیاز این مطالعه از طریق مصاحبه با کارشناسان، مراجعه به شهرداری و دیگر سازمان های متولی بدست آمد و پس از طبقه بندی و تلخیص، در سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که جمعیت و تراکم توسعه منطبق بر ظرفیت تحمل منطقه توزیع نیافته است و در بازه فشار بحرانی برابر با بیشترین مقدار فشار وارده بر سرزمین قرار دارد. در ادامه عامل مصرف و بهره وری از منابع آب و تصفیه فاضلاب به عامل محدودکننده ظرفیت تحمل منطقه انتخاب گردید و برمبنای آن حداقل و حداکثر توان جمعیت پذیری منطقه برابر با 109862 و 125913 نفر با متوسط ضریب سطح زیربنای 6/90 درصد و تراکم خالص و ناخالص 76 و 114 نفر در هکتار محاسبه شد.
ندا سپهری محمدرحیم رهنما
توسعه کالبدی بی رویه و فاقد برنامه ریزی مطلوب در دهه های گذشته، ظرفیت اکولوژیک و توانایی اکوسیستم های طبیعی را محدود ساخته است و اثرا ت زیانباری بر محیط زیست وارد آورده که آلودگی هوا، آب، خاک، تخریب محیط طبیعی پیرامون شهر و غیره از پیامدهای آن بوده است. در پی این توسعه های مخرب، تقاضا برای توسعه پایدار شهری و شهرهای پایدار افزایش یافته وبه مهم ترین محور بشریت تبدیل شده است. به این منظور در دهه های اخیر، محیط زیست محوری اصلی در سیاست ها، برنامه ها و طرح های توسعه شهری بوده است.در نظام برنامه ریزی شهری ایران تاکنون، ابعاد کیفی محیط شهری کمتر مورد توجه بوده، لذا طرح های جامع و سنتی دیگر پاسخگو نبوده و برنامه ریزی و مدیریت شهری، رویکرد پیوند شهر با طبیعت و جنبه های مختلف محیط زیست را مورد توجه قرار داده است.در این تحقیق سعی شده تا به ارزیابی شاخص های شهر اکولوژیک و ابعاد توسعه پایدار در شهر چناران، پرداخته شود. هدف اصلی، شناسایی شاخص های شهر اکولوژیک و جایگاه شهر چناران به لحاظ شاخص های شهر اکولوژیک است.جامعه آماری، شهر چناران و ابزار بکارگیری جهت تحلیل داده ها، استفاده از روش emergy و همچنین مقایسه ای توصیفی-تحلیلی بین شهر چناران و مناطق شهری کشور است.نتایج نشان می دهد که شهر چناران به لحاظ جنبه های توسعه پایدار( اجتماعی، اقتصادی،زیست محیطی و نهادی-کالبدی) در وضعیت مطلوب قرار دارد، اما اقدامات و جهت گیری ها با توجه به شاخص های شهر اکولوژیک( شدت emergy، ساختار emergy، بهروری و فشار زیست محیطی) در این راستا نمی باشد.
نگین اقبالی امیدعلی خوارزمی
با توجه به جهان رقابتی امروز و نیاز شهرها برای مطرح شدن و ماندگاری در عرصه رقابتی، نگاه به شهر به عنوان یک محصول، امری اجتناب ناپذیر است. یکی از راه های عنوان شدن در بازار رقابتی جهان، تعریف برند موثر و پایدار برای شهر است، که ضمن معرفی چهره شهر، قادر به جذب مخاطبان باشد. به منظور ورود به عرصه تعریف برند شهری، نیاز است ابتدا شهر به خودشناسی بپردازد و نسبت به پتانسیل ها و ضعف های خود آگاهی یابد. پس از آن، مهم شناسایی عوامل کلیدی در شکل گیری برند شهری است. پژوهش های متعددی در نقاط مختلف دنیا به منظور شناسایی این عوامل کلیدی صورت گرفته است که نتایج آن ها، چهار عامل جامع جهت گیری استراتژیک، تصویر شهر، مشارکت ذینفعان و کنترل و پایش را در بر می گیرد؛ که سه عامل اول در مرحله قبل از طراحی برند نقش پررنگی دارند و عامل چهارم در مرحله بعد از طراحی برند شهری نمایان می گردد. این پژوهش به شناسایی عوامل کلیدی در طراحی برند شهری در کلانشهر مشهد می پردازد و از آنجایی که این شهر فاقد برند شهری است، فقط سه عامل اول (جهت گیری استراتژیک، تصویر شهر و مشارکت ذینفعان) موضوع بحث است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی-کاربردی به ارزیابی میزان آمادگی شهر مشهد برای طراحی برند شهری بر اساس عوامل کلیدی به کمک مدلسازی معادلات ساختاری می پردازد. بدین منظور در مجموع تعداد 604 پرسشنامه در میان مدیران شهری (50 پرسشنامه)، شهروندان (384 پرسشنامه) و زائران/گردشگران (170 پرسشنامه) توزیع گردید. داده های کمی حاصل از پرسشنامه ها از روش های آزمون نرمال، t-test تک نمونه و زوجی، نمودار راداری و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss و smart pls در چهار مدل مفهومی این پژوهش (مدل مدیریت شهری، مدل شهروندان، مدل زائران/گردشگران و مدل مشترک) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش در مدل مدیریت شهری بیانگر اهمیت بعد فرعی وجود ضوابط و مقررات زیست محیطی کنترلی برای توسعه صنایع در محدوده و حریم کلانشهر مشهد در بعد جهت گیری استراتژیک، بعد فرعی معماری و شهرسازی در بعد تصویر شهر و بعد فرعی مدیریت تعارضات بین سازمان های شامل در مدیریت شهری در بعد مشارکت ذینفعان است. در مدل شهروندان، بعد فرعی فرهنگی-تاریخی و در مدل زائران/گردشگران بعد فرعی معماری و شهرسازی بیشترین درجه اهمیت را به خود اختصاص داده اند. در نهایت نتایج کلی این پژوهش بر اساس مدل مشترک (حاصل از مجموع نظرات مدیران شهری، شهروندان و زائران/گردشگران)، حاکی از اهمیت بی بدیل بعد اصلی تصویر شهر و بعد فرعی فرهنگی-تاریخی در شکل گیری برند شهری می باشد.
حمیدرضا تمجیدی محمد اجزاشکوهی
ارتقاء کیفیت زندگی یکی از مهمترین اهداف حکومت ها و دولت های مختلف در سطح دنیا محسوب می شود. مطالعات کیفیت زندگی می تواند به شناسایی نواحی مسأله دار، علل نارضایتی مردم، اولویت های شهروندان در زندگی، تاثیر فاکتورهای اجتماعی جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاست ها و استراتژی ها در زمینه کیفیت زندگی کمک نماید. بر همین اساس هدف رساله حاضر آشنایی با ابعاد علمی کیفیت زندگی شهری و سنجش این شاخص ها در قلمرو بافت فرسوده و همچنین سنجش کیفیت زندگی در بافت فرسوده از طریق جنبه های ذهنی و عینی و در نهایت ارائه راهکار به منظور ارتقاء سطح کیفیت زندگی شهری در قلمرو بافت فرسوده منطقه 12 شهر تهران می باشد. روش پژوهش حاضر مبتنی بر داده های اولیه می باشد که در آن به منظور جمع آوری اطلاعات اولیه، پیمایش نمونه در محدوده ی مورد مطالعه انجام شده است. این تحقیق با بهره گیری از روش های آمار استنباطی به تحلیل و آزمون فرضیات و چگونگی روابط بین متغیرها پرداخته شده است. بمنظور سنجش کیفیت زندگی در قلمرو بافت فرسوده به روش نمونه گیری تصادفی 383 پرسشنامه تهیه گردید، سپس بمنظور شناسایی عوامل و شاخص های تاثیر گذار در بحث رضایتمندی از زندگی در قلمرو بافت فرسوده منطقه ی 12 شهرداری تهران، از تکنیک های t تک نمونه/تک گروهی ، r پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که کیفیت زندگی بر اساس نتایج آزمون t در بافت فرسوده منطقه 12 شهرداری تهران پایین می باشد. همچنین درموردشاخص ها و زیرشاخص ها، وضعیت رضایت از ویژگی های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی معنادار بوده و نشان از کیفیت پایین در این شاخص ها دارد. براساس نتایج حاصل از آزمون رگرسیون، عامل حمل و نقل، مسکن، حکمروایی شهری و دسترسی تفریحی بیشترین تاثیر را بر میزان رضایتمندی از زندگی در بافت فرسوده دارد که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء این مولفه ها می توان سطح رضایتمندی از زندگی را در این منطقه بالا برد. از طرفی متغیر کالبدی بر ابعاد ذهنی کیفیت زندگی موثر است. یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر ابعاد کالبدی، میزان رضایت از زندگی و ابعاد ذهنی کیفیت زندگی به همان مقدار افزایش خواهد داشت. همچنین باتوجه به نتایج حاصل از رگرسیون مشخص گردید که عامل مسکن بیشترین تاثیر را بر کیفیت کالبدی محیط شهری نداشته و این عامل حمل و نقل می باشد که بیشترین تاثیر را دارد.
حامد عرب محمد اجزاء شکوهی
امروزه با حاکمیت اصول توسعه پایدار و برنامه ریزی استراتژیک در شهرها، افزایش کارایی و اثربخشی به عنوان اصلی مهم، در برنامه ریزی و مدیریت شهری مطرح شده است بنابراین سنجش کارایی عملکرد شهرداریها امری ضروری و مهم تلقی می شود. از طرفی در جهان در حال شهری شدن معاصر وظایف مدیریت به طور عام و مدیریت شهری به صورت ویژه به سمت مسایلی از قبیل بهبود کارایی، اثربخشی و در نهایت بهره وری نه تنها در ابعاد بخشی، بلکه در ابعاد فضایی متمایل شده است، شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران که در آستانه جمعیتی 3 میلیون نفر است، نیز از این قاعده مستثنی نیست، بنابراین ارزیابی کارایی مناطق شهرداری آن از اهمیت بالایی برخوردار است و اولین گام در بهبود کارایی و بهره وری شهرداری به این شهر به حساب می آید. از این رو این تحقیق با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (که بهترین مدل برای ارزیابی کارایی می باشد)، کارایی مناطق شهرداری مشهد را بر اساس اطلاعات سال های 1389، 1390 و 1391 در پنج بخش (اداری، پارک ها و فضای سبز، فنی و عمران، شهرسازی و جمع آوری زباله) مورد بررسی قرار داده است. در طی سال های 1389، 1390 و 1391، تعداد مناطق کارا در بخش اداری مناطق شهرداری مشهد کاهش داشته و در بخش جمع آوری زباله تعداد مناطق کارا افزایش داشته است و بر اساس میانگین سه ساله متغیرها، بیش ترین کارایی در بخش جمع آوری زباله و کمترین کارایی در بخش فنی و عمران وجود داشته است. رتبه بندی مناطق بر اساس میزان ناکارایی مناطق نیز حاکی از این است که، کمترین ناکارایی مربوط به منطقه 12 شهرداری مشهد می باشد و پس از آن به ترتیب مناطق 2 و 1 قرار دارند و مناطق 6، 3 و 5 به ترتیب کمترین کارایی را دارا هستند. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق شهرداری از نظر کارایی با یکدیگر متفاوت هستند و از سوی دیگر مناطقی که درآمد بیشتری دارند از کارایی بیشتری برخوردارهستند.
مرضیه فیروزفر محمد اجزاء شکوهی
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهمترین صنایع جهان که نقش عمده ای در بهبود وضعیت اقتصادی کشورها و توسعه اقتصادی آنها دارد، از سوی مدیران و برنامه ریزان اقتصادی کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. حمل و نقل بین شهری و همچنین درون شهری مناسب یکی از مهم ترین زیرساخت های لازم برای جذب گردشگران در یک منطقه است. اتوبوس گردشگری هاپ- آن هاپ-آف که در اغلب شهرهای توریستس جهان وجود دارد روشی جدید است که با کمترین هزینه و زمان به گردشگران کمک می کند تا بهتر و سریعتر با جاذبه های شهرآشنا شوند. کلان شهر مشهد با دارا بودن 28 میلیون نفر زائر و گردشگر عمده ترین شهر توریستی ایران به شمار می رود که علاوه بر حرم مطهر امام رضا(ع) از جاذبه های گردشگری متنوعی برخوردار است. این تحقیق تحت عنوان امکان سنجی استقرار سامانه اتوبوس گردشگری در شهر مشهد به دنبال این است که میزان تمایل گردشگران به بازدید از جاذبه های شهر مشهد ، ضرورت یا عدم ضرورت این سامانه برای شهر مشهد و پیامدهای آن نظیر افزایش مدت اقامت زائران و گردشگران شهر مشهد را بسنجد و در قالب پنج فصل طراحی شده است. برای نیل به این اهداف از روشهای کمی(24پرسشنامه از کارشناسان حوزه گردشگری ، حمل و نقل و دانشگاهی و همچنین 384 پرسشنامه از گردشگران شهر مشهد)و روش کیفی (مصاحبه با 9 نفراز مدیران و متخصصین حوزه گردشگری) در کنار مطالعات اسنادی از هردو روش استنتاجی و استقرایی ، و برای نمونه گیری از گردشگران از روش تصادفی و از کارشناسان از روش گلوله برفی استفاده گردید. سپس با کمک آمارتوصیفی و آمار استنباطی(آزمونهای خی دو برای بررسی ضرورت پیاده سازی سامانه ، استقبال گردشگران از این طرح و چگونگی مدت اقامت گردشگران،فریدمن برای رتبه بندی جاذبه ها، دلایل عدم بازدیدگردشگران و مزایای اتوبوس گردشگری و من ویتنی برای مقایسه نظرات گردشگران و کارشناسان) به تحلیل پرسشنامه ها وبا استفاده از آنالیز موضوعی به تحلیل مصاحبه ها پرداخته شد و در نهایت سه مسیر که ترکیبی از انواع جاذبه های مذهبی ، تاریخی ، تفریحی ، تجاری و موزه ها را تشکیل می دهد ، برای اتوبوس گردشگری در شهر مشهد طراحی شد. طبق نتایج این تحقیق پیاده سازی سامانه اتوبوس گردشگری برای شهر مشهد ضرورت داردو در صورت پیاده سازی صحیح و اصولی از این طرح استقبال خواهد شد، به علاوه این طرح پیامدهای مثبت زیادی نظیر افزایش مدت اقامت گردشگران را باخود به همراه می آورد. همچنین موافقان پیاده سازی این سیستم عواملی چون حجم زائران و گردشگران ، تنوع جاذبه های گردشگری، افزایش مدت اقامت گردشگران و مخالفان با پیاده سازی آن عواملی چون پراکندگی جاذبه های گردشگری ، حجم ترافیک مرکزی را عنوان نمودند.
حسن سپهری فر محمدرحیم رهنما
راهبردتوسعه شهریبا شرایط رشد شدید شهرنشینی،مورد استقبال وکانون توجه مدیران شهرها قرارگرفته است وجایگزینی این رویکردبجای طرح های جامع وتفصیلی درایران می تواندبا نگاهی وسیع وجامع تر به مسائل شهری،آینده ی روشن تری را برای شهرهای کشورمان ایجاد نماید .نکته دقیق دراین رویکرد،توجه واستفاده از نظرات کل شهروندان ،مدیران ونخبگان است وشاخص ها ومفاهیم توسعه ای را درقالب راهبردهای انتخابی برای شهرارائه می نماید. دراین پژوهش بررسی وضعیت شاخص های راهبردتوسعه شهری وتحلیل نقاط قوت،ضعف،فرصت ها وتهدیدها وانتخاب بهترین راهبرد توسعه شهراسفراین صورت پذیرفته است.با بهره گیری از مصاحبه های انجام شده با مدیران ونخبگان شهراسفراین وتوزیع پرسشنامه بصورت تصادفی بین شهروندان (حدود400مورد)وبا استفاده ازنرم افزارهایspss،excelوروش های آماری مانندآزمون anova ،آزمونone-sample t test، ،آزمون فریدمن ،آزمون توکی وسایر معیارها وروش های تصمیم گیری چون ماتریسswot،ماتریس ارزیابی داخلی،خارجی وqspm،نظرات ارائه شده به راهبردهای نهایی تبدیل گردیده اند. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شهراسفراین بلحاظ شاخص های راهبرد توسعه شهری(cds)دارای وضعیت مطلوبی نیست وگروههای مختلف شهری براین موضوع اتفاق نظر دارند.شاخص قابلیت زندگی49/2،حکمروایی خوب شهری25/2،رقابت پذیری 45/2،بانکی بودن 76/2 ومیانگین شاخص cds درشهراسفراین 48/2 بدست آمده است. اسفراین در موقعیت محافظه کارانه قرارگرفته وبا بررسی راهبردهای درنظر گرفته شده براساس نقاط ضعف وفرصت های پیش روی شهر ونظرسنجی صورت گرفته بوسیله ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی،راهبرد" توسعه گردشگری براساس جاذبه های فراوان(تاریخی،حیات وحش وطبیعی)شهرواحداث مراکزرفاهی واقامتی متناسب باتوجه به دیدگاه ویژه درکشوربه حوزه گردشگری وارتقای توریسم" با مجموع امتیاز 75/13 به عنوان اولویت اول راهبردهای شهراسفراین انتخاب گردیده است.
الهام سادات نبوی محمدرحیم رهنما
شکاف دیجیتال به فاصله بین کسانی که به فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict) دسترسی دارند و به طور موثر از آن استفاده می کنند و کسانی که این توانایی را ندارند، اطلاق می شود و هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت شکاف دیجیتال در شهر مشهد و ارائه راهکارهایی جهت بهبود شرایط موجود است. روش پژوهش حاضر توصیفی_ پیمایشی از نوع کاربردی است و جامعه آماری، کلیه شهروندان مناطق 13 گانه شهر مشهد بوده که منطقه 1 ،برخوردار، منطقه 8، نیمه برخوردار، و منطقه 6 شهرداری کم برخوردار می باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر برآورد گردیده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده که دارای 47 سوال در 2 گروه عمومی و تخصصی می باشد. برای تحیل داده ها از نرم افزار spss20 و آزمون های کالموگرف اسمیرنف، آزمون t تک نمونه ای و آنالیز واریانس یک طرفه، استفاده شده است.
سیده فاطمه حسینی براتعلی خاکپور
با افزایش سریع جمعیت در شهرهای ایران، حجم تقاضا برای خدمات و کالاهای عمومی نیز افزایش یافت. یکی از این کالاهای عمومی زمین شهری است، که بدلیل ثابت بودن از یک طرف و افزایش سریع جمعیت از سوی دیگر لزوم برنامه ریزی آن را ضروری می نماید و در این میان مجتمع های بزرگ با کارکردهای متنوع آن از بهترین راه حل های برنامه ریزان شهری برای استفاده بهینه از زمین شهری است. برای ایجاد این مجتمع ها باید معیارهای اصلی مکان یابی( کارایی، آسایش، سازگاری، مطلوبیت و سلامتی) را مدنظر قرار داد. در این راستا توزیع فضایی مجتمع های مجد و سارا مشهد با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) مورد مطالعه قرار گرفت. هدف از این پژوهش، بررسی میزان تحقق معیارهای اصلی مکان یابی در دو مجتمع و مقایسه این معیارها است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که پس از تبیین و تشریح موضوع تحقیق، وضعیت مجتمع های مجد و سارا از لحاظ میزان تحقق این معیارها بررسی شد. برای بررسی معیارها از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده مجتمع مجد از نظر معیارهای کارایی و سلامتی نسبت به مجتمع سارا بهتر مکان یابی شده اما از نظر معیارهای سازگاری، آسایش و مطلوبیت مجتمع سارا بهتر از مجد مکان گزینی شده است. و در مجموع وزن نهایی معیارهای مکان یابی مجتمع سارا 5849/3 و وزن نهایی مجتمع مجد 4386/3 محاسبه گردید. و در نهایت مشخص شد که مجتمع سارا نسبت به مجتمع مجد بهتر مکان یابی شده است.
علی خوشاب محمدرحیم رهنما
بالندگی و رشد هر دانشی مرهون زحمات و کوشش هایی است که دانشیان آن رشته از علم ، بر خود هموار می سازند تا نتایجی دقیق و علمی را بر مسایل آن دانش ، مترتّب سازند. در طول تاریخ علم ، در موضوعات مختلف هر علم، پژوهش های فراوانی صورت پذیرفته است که هر یک در راه دستیابی به مقاصد آن علم ، گامی به پیش محسوب می شوند. دانش شهرسازی نیز این راه را پوییده است نظامدهی هر مقیاس از فضا در چارچوب دانش ها ی شهر سازی و معماری بر حسب لایه های متعددی صورت می پذیرد . ضرورت چنین لایه هایی از نظام مراتبی که در برگیرنده مقیاس ها ی کلان ، میانی خرد و ذره بوده، بر نظمی به هم پیوسته استوارند . از اینروست که ادراک پدیده ای چون فضا بر حسب کم و کیفش ظرف و مظروفش از یک سو، و نیز نظام دهی پدیده درک شده از دیگر سوء وابسته به سطوحی از طرح ها در مراتب آن است تا بتوان نظم همبسته ای را بین آنها ، رقم زد. امری که لازمه اش ، حرکت در بستری از طرح های راهبردی ، کاربردی و اجرایی مرتبط با هم است . ضرورت مداخله در یک بافت قدیمی نا کارآمد زمانی مطرح است که آن فضا: الف:در همراهی با الزامات زمانی نباشد . ب: فاقد الزامات ایمنی در قبال ساکنان آن باشد . ج: فرسودگی کالبدی بر اندام آن سایه انداخته باشد. د: ارزش زیست و سکونت در آن کاهش یافته باشد. مداخله در بخش هایی از شهرجیرفت هم از اولین ضرورتها ناشی می شود و هم از دومین آن . گواینکه تداوم دو بعد نخستین ، می رود که در زمان آتی نزدیک ،سومین و چهارمین آن را نیز در بر گیرد . وجهی که می باید از هم اکنون بهسازی، نوسازی و بازسازی فضا را در دستور کار قرار داد. این بافت با مساحتی بالغ بر 205 هکتار در مقایسه با بافت فرسوده و قدیمی شناخته شده شهرهای کشور از قدمت بالایی برخوردار می باشد و با سه ویژگی عمومی بافت های فرسوده و آسیب پذیر ، همراهی نشان می دهد. این بافت: - به طور نسبی از کار آمدی لازم در حوزه های عملکردی و دسترسی به واسطه عدم رعایت سلسله مراتب فاصله دارد. -در حول و حواشی راسته بازار و فضاهای میراثی و با ارزش متمرکز شده است . - در نسبت با ویژگی های زمین ساختی از اصول فنی و ایمنی برخوردار نیست. عوامل یاد شده فوق به همراه تاریخی بودن بخش هائی از بافت ، زمین? ایجاد تحقیق پیش رو را فراهم کرده است .
مجید وحدتی پور محمدرحیم رهنما
امروزه به پروژه به عنوان مقوله ای پیچیده نگریسته می شود چرا که عوامل متعددی بر آن اثر دارند که مدیر پروژه کنترل محدودی روی برخی از آنها دارد(1992:2، john d. sherman ). چنانچه محل اجرای پروژه نیز محیط شهری باشد، این پیچیدگی افزون گردیده و در نتیجه موجب می شود تا تصمیمات مدیر پروژه تاثیرات غیرمستقیم و غیرخطی در آینده برخود پروژه و محیط آن (مانند شهر محل اجرای پروژه) داشته باشد. شمار متعدد پروژه های شهری که با تاخیرات، مشکلات ترافیکی و ... دست به گریبان هستند گواه این مدعا است. با توجه به این پیچیدگی، شیوه نگرش و مدیریت بر پروژه ها بویژه پروژه های شهری نیز می بایست عوامل متعدد موثر بر پروژه را در نظر بگیرد و نسبت به آنها رویکرد مناسبی را اتخاذ نماید. یکی از مهمترین و اثرگذارترین این عوامل «ذینفعان» هستند. اغلب گروههای مختلف پیش بینی شده یا نشده ای وجود دارند که به عنوان ذی نفعان یک پروژه محسوب شده و می توانند بر اجرا و نتیجه پروژه تاثیر قابل توجهی داشته باشند.این گروه ها افراد یا سازمانهایی هستند که می توانند بر خروجی پروژه تاثیر گذاشته و یا از آن متاثر شوند. از این رو، پروژه های زیر بنایی بزرگی که وارد جوامع شده و بر محیط اثر می گذارند، مستعد افزایش تاثیرات محیطی و محلی هستند. تجارب در بسیاری از کشورها حاکی از این است که تاسیسات زیر بنایی نظیر: دفع فاضلاب، حمل و نقل و تولید انرژی موضوعات بسیار بحث برانگیزی هستند که اغلب باعث بروز تضاد بین عموم مردم، شهرها، صنعت، سازمانهای زیست محیطی، موسسات عمومی و حتی مجلس می گردد.(صبحیه و همکاران،1:1389). شهر مقدس مشهد بعنوان دومین کلانشهر مذهبی جهان در شمال شرقی استان خراسان رضوی بین دو رشته کوه هزار مسجد درشمال و بینالود درجنوب قرار دارد.مساحت این شهر 270 کیلومتر مربع و طبق سرشماری سال1390جمعیت آن بیش از 3 میلیون نفر می باشدکه نیمی از جمعیت استان را تشکیل می دهد.(پرتال استانداری خراسان رضوی- سال 1391) وجود بارگاه ملکوتی هشتمین امام شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحـّیه والثناء) و سایر جاذبه های توریستی موجب گردیده سالانه بالغ بر 20 میلیون زائر و مسافر از اقصی نقاط جهان به این شهر عزیمت نمایند. در حال حاضر شهر مقدس مشهد روزانه 5/3 میلیون جابجایی سفر دارد که این میزان طی 10 سال آینده به 5 میلیون جابجایی در روز می رسد.(هفتمین آمارنامه مشهد، سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد)
ریحانه علایی محمدرحیم رهنما
اگر توسعه پایدار را کارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست دانسته شود، یکی از شرط های مهم تحقق آن بهینه سازی بهره گیری از زمین شهری است. در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به دلیل عدم وجود سیستم یکپارچه مدیریت شهری و علایق متفاوتی که هر کدام از مشارکت کنندگان از جمله صاحبان زمین، ذینفعان بخش عمومی و بخش خصوصی و سایر گروه های ذینفع در برنامه ریزی اراضی قهوه ای شهری دارند، بازتوسعه اراضی قهوه ای را در هاله ای از ابهام قرار داده است و عدم قطعیت های کشورهای در حال توسعه را در تعریف الگوی بازتوسعه اراضی قهوه ای بالا برده است. بگونه ای که برنامه ریزی سنتی در مورد این اراضی قادر به پاسخگویی نیست و باید از روش آینده پژوهی مانند سناریونویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین جایگزین های ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. هدف اصلی این پژوهش برنامه ریزی پایدار اراضی قهوه ای کارخانه قند آبکوه مشهد و بررسی سناریوهای محتمل در بازتوسعه اراضی آن است. ابتدا برای تعیین آینده مورد انتظار، از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 12 نفر از کارشناسان، کاربری های پیشنهادی مطرح شد. سپس از طریق تحلیل ahp، کاربری ترکیبی اداری- تجاری در اولویت اول قرار گرفت. در ادامه در قالب پرسشنامه( در دو بعد درجه تأثیر و عدم اطمینان) از 56 نفر از متخصصین و کارشناسان و اساتید نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیر t تست، پیشران های بحرانی سناریو تعیین شد. سپس جهت توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 6 نفر از کارشناسان و مدیران و مهندسین مشاور پارسوماش و فرنهاد و متخصصین دانشگاهی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد سه سناریو برای بازتوسعه اراضی کارخانه قند ابکوه مشهد قابل تصور است. در پایان راهبردهایی جهت رسیدن به سناریو مطلوب ایجاد کاربری اداری- تجاری ارایه گردیده است.
زهرا صحرایی محمد اجزاء شکوهی
توسعه پایدار به مفهوم حرکت بر محور انسان –محیط است ودر حقیقت جنبشی است برای انجام کلیه کارها به صورت درست ومناسب که باعث ارتقای کیفیت زندگی نسل های حال وآینده می شود در حال حاضر برنامه ریزی برای شهرها به سمت برنامه ریزی خرد پیش می رود واز طرفی توسعه پایدار نیز به برنامه ریزی برای کوچکترین واحد شهری یعنی محلات توجه دارد. لذادر این تحقیق به مطالعه دو پروژه درحال احداث میدان شهدا با وسعتی حدود 30هکتار ومجد با وسعتی حدود8.6 هکتار با کارکرد غالب تجاری-اداری در سطح ناحیه یک شهرداری منطقه دو مشهد از دیدگاه توسعه پایدار،ازطریق مطالعات کتابخانه ای، تحقیقات میدانی، اینترنت ومذاکره با مشاورین طرح تفصیلی مشهد پرداخته شده است و جهت دستیابی به هدف از طریق تکمیل پرسش نامه به تعداد382 نمونه توسط ساکنین وشاغلین به بررسی میزان رضایت مندی ونیز نظر سنجی تأثیرات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و زیرساخت وخدمات پرداخته شده وبا استفاده از روش spss یافته ها تحلیل شده است و نهایتا به این نتیجه رسید که پروژه های درحال اجراپاسخگوی نیاز ساکنین خواهد بود و از طرفی ساکنین محدوده مورد مطالعه از اجرای پروژه ها رضایت دارند لذا هر دوفرضیه تحقیق تایید شده است. لازم به ذکر است از آنجا که توجه به محیط زیست و حفظ آن جهت نسل های آینده مهمترین هدف توسعه پایدار می باشد این مسأله می بایست بیشتر مورد توجه برنامه ریزان ومشاوران طرح تفصیلی قرار گیرد.امید است این تحقیق به نوبه خود قدمی کوچک در راستای پاسخگویی به یکی از نیازهای مطالعاتی در حوزه برنامه ریزی شهری به شمارآید.
هادی دماوندی براتعلی خاکپور
به دنبال مسائل زیست محیطی در چند ده? اخیر، نظری? توسعه پایدار در برنامه ریزی و طراحی شهری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. شهر اکولوژیک به عنوان رویکرد جدیدی از توسعه پایدار، تحت عنوان بعد زیست محیطی با هدف مدیریت و نگهداری منابع طبیعی و جهت دهی به تحولات و ساختار رشد فناوری و تأمین نیازها و رضایتمندی همه نسل ها را مدنظر قرار می دهد. در این پژوهش، هدف؛ تحلیل توسعه پایدار شهر ساری با رویکرد شهر اکولوژیک بر اساس شاخص های کالبدی، دسترسی، زیست محیطی و ردپای اکولوژیکی است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی/ تحلیلی و کمی بوده که از منابع کتابخانه ای- اسنادی و پیمایش های میدانی و پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز استفاده گردیده است. جامعه آماری آن متشکل از همه خانوارهای شهر ساری بوده که بر اساس فرمول کوکران تعداد 380 خانوار تعیین و جهت تحلیل داده های آمار توصیفی و استنباطی نیز از نرم افزار spss و excel استفاده شده است. همچنین بر اساس روش دلفی تعداد 20 نفر از صاحب نظران دانشگاهی و دانشجویان دور? دکتری برنامه ریزی شهری و 30 نفر از مدیران و برنامه ریزان شهر ساری در تحلیل swot بهره برده شده است.
نازنین باقری ازغدی محمدرحیم رهنما
امروزه مسکن به عنوان یک نیاز اساسی برای خانوارها محسوب می شود و به آن به عنوان یک کالای اقتصادی نگریسته می شود .قیمت مسکن اساسی ترین متغیر بخش مسکن بوده و تایع عوامل و شرایط مختلفی می باشد. یکی از عواملی که میتواند بر قیمت مسکن موثر باشد بلندمرتبه سازی است لذا هدف این پژوهش ،تاثیر بلند مرتبه سازی برقیمت مسکن در محدوده ای ازمنطقه 9 مشهد که بلندمرتبه سازی در آن رشد بیشتری نسبت به سایر نقاط داشته ،می باشد به گونه ای که تنها در یک محدوده ی خاص تعداد 9 برج وجود دارد.به منظور درک تاثیر بلندمرتبه سازی بر نوسانات قیمت مسکن آپارتمانی اقدام به جمع آوری قیمت مسکن از روزنامه خراسان و سایت های مربوط به املاک و مستغلات از سال 85 یعنی سال قبل از شروع بلندمرتبه سازی در محدوده تا سال 93 گردیده است و در مجموع تعداد 413 قطعه برداشت شده است.در این مطالعه برای انجام تحلیل های مورد نیاز از نرم افزار arcgis برای ترسیم نقشه ها و پروفیل ها و از excel برای ترسیم نمودارها استفاده شده است همچنین برای درک پایین ترین و بالاترین قیمت مسکن در محدوده از دستور idw(spatial analyst )در gis بهره گرفته شده است. همچنین از تجزیه و تحلیل های رگرسیونی مانند ols (حداقل مربعات معمولی) به منظور درک میزان اثرگذاری سایر عوامل استفاده شده که درآن قیمت مسکن آپارتمانی به عنوان متغیر وابسته و تعداد7 شاخص که عبارت اند :فاصله از بلوار وکیل آباد ،عرض معابر،وسعت قطعات ،فاصله از مجموعه های بلندمرتبه ،فاصله از مراکز درمانی و فاصله از بعضی از کاربری های خاص مانند کاربری های صنعتی (کارخانه ی کوکاکولا)و سایر کاربری ها به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده اند.
زهرا شیرزاد محمدرحیم رهنما
هدف این پژوهش، شناسایی ویژگی های سرمایه گذاران بخش خصوصیِ قطعات در حال احداث و تعیین عوامل موثر در جذب آنها به محله سرشور مشهد می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به مباحث نظری از روش کتابخانه ای و برای پاسخگویی به سوالات تحقیق، از روش میدانی(پرسشنامه و مصاحبه با مدیران شهری و سرمایه گذاران محله) استفاده شده است. جامعه آماری شامل سرمایه گذاران بخش خصوصی کل قطعات در حال احداث است که بالغ بر 106 نفر می باشند و از طریق مشاهده مستقیم شناسایی شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ناپارامتری(اسپیرمن، فریدمن) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد 84 درصد سرمایه گذاران بخش خصوصی قطعات در حال احداث، خریدار جدید می باشند و محل سکونت 65/1% آنها خارج از شهر مشهد می باشد که بیشتر به علت سوددهی بالا در ساخت و ساز و اقامت موقت و فروش (83 درصد) و با سرمایه شخصی اقدام به سرمایه گذاری نموده اند و ساکنان نیز در یک فرآیند آزاد و با رضایت املاک را فروخته و از محله خارج شده اند. همچنین عامل اصلی جذب سرمایه-گذاران بخش خصوصی، سوددهی بالا در ساخت و ساز و دسترسی به حرم مطهر امام رضا(ع) (با رتبه میانگین 9/95 و سطح معناداری کمتراز 0/05) می باشد، و بطور میانگین میزان سوددهی در بین 106 قطعه در حال احداث، 8 میلیون تومان در هر متر مربع از سطح می باشد که سرمایه گذاری در محله را به لحاظ اقتصادی توجیه پذیر می نماید.
بهنام عطا محمدرحیم رهنما
مناطق پیرامون شهرها تحت تأثیر و نفوذ رشد شهری قرار می گیرند، به طوری که فرایند پیش بینی توسعه شهرها در حال حاضر یکی از مهم ترین موضوعات پیش روی پژوهشگران شهری است. هدف پایان نامه پیش بینی توسعه فضایی شهر گنبدکاووس تا سال??29بر اساس بررسی تغییرات کاربری اراضی در چهار دوره ????، ????، ????، 1393با استفاده از نرم افزارهای envi، idrisi، arc gisو تکنیک تحلیل زنجیره های مارکف می باشد. در این تحقیق که از روش تطبیقی با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست مربوط به سال های فوق الذکر و با استفاده از تکنیک پردازش تصاویر ماهواره ای به بررسی تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی ???? تا ??93 و مقایسه بعد از طبقه بندی و با تأکید بر پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و بالأخص گسترش فضایی شهر گنبدکاووس در سال (??29) با استفاده از مدل زنجیره ای مارکوف پرداخته شده است. در ادامه عوامل موثر بر شهر گنبدکاووس ردیابی و به منظور بررسی عوامل رشد نقشه رشد شهر با متغیرهای مکانی و فیزیوگرافی وارد مدل شد و مدل های شبکه ی عصبی مصنوعی و رگرسیون لجستیک جهت مدل سازی پتانسیل انتقال تغییر پوشش سرزمین شهر گنبدکاووس انجام شد. عوامل فاصله از جاده ها و شیب کلی منطقه نشان از معناداری رابطه بین رشد فیزیکی شهر و این عوامل می باشد به این ترتیب که با نزدیکی به جاده های ارتباطی بیرون شهر منطقه مسکونی افزایش پیدا می کند، و شیب منطقه نیز به سمت غرب و شمال می باشد که شهر برخلاف شیب و به سمت ارتفاعات و زمین های حاصلخیز به سمت جنوب و شرق افزایش پیدا کرده است. بر اساس نتایج این تحقیق، تغییرات کاربری ها و سطح کاربری های منطقه محاسبه و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته اند. نتایج طی مقطع زمانی ???? تا ??93، افزایش 32/2858هکتاری اراضی مسکونی و کاهش77/2331 هکتاری اراضی بایر و 5/2135 هکتار در اراضی دیم را نشان می دهد و مشخص شد که گسترش شهر گنبدکاووس با چه ابعاد و مقیاسی به ترتیب شدت عمل اراضی آبی و کاربری های شهری با روند افزایشی و اراضی بایر و کاربری های اراضی آبی و اراضی دیم با روند کاهشی پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است و با این روند، اراضی مسکونی در سال 1393 با 74/3659هکتار و طبق پیش بینی های انجام شده در سال ??29 به 44/4615هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده این است که تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر گنبدکاووس به جنوب شرق و شرق که با طرح جامع شهر مطابق می باشد هست که زمین های کشاورزی آبی قرار گرفته، و لزوم کنترل و جلوگیری از توسعه شهر به این سمت را ضروری می سازد.
محمد محمدیان محمدعلی احمدیان
شهر مشهد با 2/5 میلیون نفر جمعیت به عنوان دومین کلانشهر کشور بدلیل مشکلات ساختاری مدیریت شهری منبعث از ساختار کلان مدیریت شهری و مسائل و مشکلات منطقه ای، در حال حاضر میزبان 820 هزار نفر حاشیه نشین است که در 60 هسته جمعیتی به وسعت 3200 هکتار بصورت غیرمجاز زندگی می کنند و بر پایه سرشماری 1385 جمعیت آنها از جمعیت 4 استان کشور بیشتر است. کوی نه دره به عنوان محدوده مورد مطالعه از جمله این سکونتگاههای غیررسمی است که با 27 هزار نفر جمعیت و وسعت 80 هکتار در محدوده منطقه 9 شهرداری مشهد قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که بیشترین دوره رشد و گسترش آن مربوط به بعد از انقلاب بخصوص دهه 65-55 است که جمعیت آن 39 برابر شده است. این رساله در صدد تبیین موانع و مشکلات پیش روی فرایند ساماندهی حاشیه شهر مشهد بویژه کوی نه دره و چاره جویی برون رفت از وضع موجود می باشد. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و با طراحی دو نمونه پرسشنامه(ساکنین محله، مدیران و صاحبنظران شهری)، سپس تکمیل پرسشنامه ها، کدبندی متغیرها، اطلاعات با استفاده از برنامه های نرم افزاری رایانه ای spss و minitab تجزیه و تحلیل گردید. ضمناً برای تهیه نقشه ها جهت تبیین بهتر مطالب از نرم افزارهای arcgis، arcview و autocad استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی مشهد بخصوص کوی نه دره با موانع و مشکلات متعددی از جمله نداشتن متولی مشخص، تعدد مدیریتی و عدم هماهنگی بین دستگاهی، نگرشهای نادرست مدیران به اسکان غیررسمی و فقدان یک مدیریت واحد مواجه می باشد و شهرداری و شورای شهر به عنوان مرجع اصلی مدیریت شهری بدلیل نداشتن اختیارات کافی و ناهماهنگی-های سایر دستگاههای مدیریتی و اقدامات موازی آنها در حاشیه شهر مشهد، قادر به مهار و ساماندهی اسکان غیررسمی نمی باشنداز سوی دیگر، بدلیل فقدان یک ارتباط تعریف شده سازمانی و هماهنگ بین شهرداری مشهد و سایر سازمانهای تاثیرگذار در مدیریت شهریضرورت یک مدیریت واحد شهری در حاشیه کوی نه دره احساس می گردد.
علی اصغر کدیور حمید شایان
به دلیل افزایش اهمیت آب به ویژه در 50 سال گذشته در ابعاد مختلف زندگی انسان ها، بیشتر کشورها از جمله ایران برنامه ها و سرمایه گذاری های گسترده ای را به منظور کنترل و تنظیم آب از طریق ساخت سازه های مهندسی به ویژه سدها انجام داده اند. بهره برداری از سد کارده (مشهد) در سال 1367 و بیدواز (اسفراین) در سال 1382 در راستای همین هدف می باشد. مساله ی عمده ای که کمتر مورد توجه قرارگرفته است، پی آمدهای حاصل از اجرای این طرح ها و ارزیابی آثار اجتماعی ،اقتصادی و زیست محیطی آن ها است که این تحقیق جواب دادن به آن را وجه همت خود قرار داده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به کمک مطالعات پیمایشی و مقایسه ی داده های جدید با اسناد قبل از احداث سدها و همچنین سنجش نگرش بهره برداران به ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی و محیطی سدهای کارده وبیدواز پرداخته است. نتایج حاصل حاکی از کاهش سطح زیر کشت و بوجود آمدن اثرات منفی در پایاب سد کارده از نظر اقتصادی ، اجتماعی و محیطی است . در پایاب سد بیدواز به دلیل تخصیص تمام آب به بخش کشاورزی شرایط اقتصادی و زیست محیطی به صورت محدود بهبود یافته است. از نتایج مهم دیگر این تحقیق عدم رضایت بیش از 80 درصد بهره برداران پایاب سدها از مدیریت دولتی حاکم بر منابع آب و نحوه ی توزیع آن است که بهره برداری و مدیریت منابع آب در حوضه رودخانه های کارده و بیدواز را با رویکرد مشارکتی اجتناب ناپذیر می نماید.
مهدی مروی محمد اجزاء شکوهی
این پژوهش تلاش دارد تا با تحلیل جایگاه شهر میانی نیشابور در استان خراسان رضوی، نقش شهر های میانی در منطقه را با تأکید بر تئوری سلسله مراتب شهری و نظریه اقتصاد پایه مورد بررسی قرار دهد.نتایج نشان می دهد که نظام سلسله مراتب شهری کشور دچار عدم تعادل و بی نظمی است. و بر اساس تئوری سلسله مراتب شهری فاصله منطقی به لحاظ جمعیتی بین شهر اول (تهران) و دوم کشور (مشهد) وجود ندارد. این مسأله در سطح مناطق و استانها شدت بیشتری دارد. به طوریکه هم اکنون در استان خراسان رضوی فاصله جمعیتی بین شهر مشهد به عنوان شهر اول و نیشابور به عنوان شهر سوم استان 11/6 برابر به نفع مشهد می باشد. البته این روند در طی دهه 85 نسبت به دهه 75 با اندکی کاهش، بهبود پیدا کرده است. که با تقویت این روند امید است نقش شهر های میانی موثر تر باشد.مطالعات میدانی در شهر نیشابور نشان می دهد که بخش صنعت از جایگاه خوبی برخوردار است و به واسطه وجود بخش کشاورزی مستعد و زمینه ساز، موقعیت مناسب جغرافیایی و ارتباطی مطلوب و وجود زیرساختهای اولیه توسعه رشد مطلوبی داشته است. به طوریکه موجب اشتغالزایی و جذب سرمایه های غیر بومی در توسعه صنعت شده است . لذا این بخش به عنوان یک بخش پیشرو می تواند در تقویت روند کاهش فاصله و اختلاف جمعیتی و امکاناتی بین شهر مشهد و نیشابور موثر باشد و همچنین به رونق بخش کشاورزی و خدمات کمک نماید. همچنین به مقوله اشتغال و تنوع فعالیت های اقتصادی نیشابور کمک کرده و در نهایت به ارتقاء نقش شهر نیشابور در سطح منطقه خواهد انجامید