نام پژوهشگر: الهام فهمیده راد
الهام فهمیده راد محمدحسین ارباب زوار
انتقال رقابتی کاتیون های فلزی +cr3+، co2+، cu2+، zn2+، cd2+، ag+ و pb2+ با استفاده از لیگاند درشت حلقوی (b18c6) benzo-18-crown-6 و لیگاند غیرحلقوی گوگرددار سنتزی جدید c20h26o4s2 با نام "2و ?- دی هیدروکسی 1و10- دی فنوکسی ?و?- دی تیادکان" با استفاده از حلال های آلی: دی کلرومتان (dcm)، 1و?- دی کلرواتان (1,2-dce) ، کلروفرم (chcl3) ، نیتروبنزن (nb)، و مخلوط حلال های کلروفرم- دی کلرومتان (chcl3-dcm) و کلروفرم- نیتروبنزن (chcl3-nb) به عنوان غشاء مایع مورد مطالعه قرار گرفتند. فاز آبی منبع شامل مخلوطی از کاتیون های مذکور با غلظت یکسان است که توسط یک محلول بافری شامل ch3cooh/ch3coona با ph 5 رقیق گردیده اند و فاز آبی دریافت کننده شامل محلول بافری hcooh/hcoona با ph 3 است. فاز غشاء مایع نیز محتوی مولکول حامل یا لیگاند در یک حلال آلی می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که انتخابگری و بهرهء انتقال برای کاتیون های مذکور با ماهیت لیگاند تغییر می کند. ماکزیمم بهرهء انتقال برای کاتیونpb2+ در حضور لیگاند حلقوی b18c6 و نیز برای کاتیونag+ در حضور لیگاند غیرحلقوی c20h26o4s2 مشاهده گردید. داده های حاصل از آزمایشات انتقال رقابتی غشاء تودهء مایع (blm) نشان می دهند که طبیعت حلال آلی در فاز غشاء، بر بهر? انتقال کاتیون هایpb2+ و ag+ موثر می باشد، بطوریکه ترتیب افزایش بهرهء انتقال کاتیون pb2+ توسط حامل b18c6 بصورت : dcm > nb > 1,2-dce > chcl3 و برای کاتیونag+ به وسیلهء حامل c20h26o4s2 بصورت : 1,2-dce > chcl3 > dcm > nb می باشد. یک رفتار غیر خطی برای سرعت انتقال کاتیون هایpb2+ و ag+ نسبت به ترکیب حلال های دو جزئی شامل کلروفرم- دی کلرومتان و کلروفرم- نیتروبنزن مشاهده گردید که احتمالا" به واسطهء تغییر در رفتارهای فیزیکی و شیمیایی اجزاء مخلوط حلال ها ضمن اختلاط آنها با یکدیگر است. اثر طبیعت اسیدهای چرب از قبیل اسید پالمیتیک، اسید استئاریک و اسید اولئیک در فاز غشاء نیز بر انتقال رقابتی کاتیون های مذکور، همچنین مورد مطالعه قرار گرفت. انتخابگری و بهره انتقال کاتیونpb2+ از طریق غشاء تودهء مایع (blm) به وسیلهء لیگاند درشت حلقوی b18c6 به عنوان یک حامل بسیار موثر در حلال آلی دی کلرومتان (dcm) به عنوان غشاء بررسی شد. همچنین انتخابگری و بهره انتقال کاتیون ag+ از میان غشاء مایع آلی 1و?- دی کلرواتان (1,2-dce) توسط لیگاند غیرحلقوی سنتزی c20h26o4s2 مورد مطالعه قرار گرفت. اثر عوامل مختلف از قبیل ph فاز آبی منبع و دریافت کننده، ماهیت حلال آلی در فاز غشاء ، ماهیت و غلظت اسیدهای چرب مانند اسید پالمیتیک، اسید استئاریک، اسید اولئیک به عنوان حامل همیار آلی در فاز غشاء ، غلظت مولکول حامل در فاز غشاء ، غلظت اسید پیکریک به عنوان آنیون همراه کاتیون در فاز منبع ، ماهیت و غلظت عوامل عریان ساز و پذیرندهء کاتیون نظیر : s2o32- edta ,so32- ,cn- , scn-, و csn2h4 در فاز آبی دریافت کننده ، حجم فاز آبی دریافت کننده و زمان انتقال به منظور دستیابی به ماکزیمم بهره در انتقال کاتیون های+pb2 و ag+ از طریق سیستم غشایی توده مایع بهینه شدند. ماکزیمم بهرهء انتقال برای کاتیون هایpb2+ وag+ در حضور یون تیوسولفات s2o32- به عنوان عامل پذیرندهء مناسب یون فلزی در فاز دریافت کننده مشاهده گردید. با اعمال شرایط بهینه ، بهرهء انتقال کاتیونpb2+ از میان غشاء مایع دی کلرومتان (dcm) توسط لیگاند درشت حلقوی b18c6 به عنوان یک حامل مناسب بعد از ? ساعت و با ? بار اندازه گیری مکرر در شرایط یکسان ( %7/0 ± 0/88 ) تعیین گردید. همچنین بهرهء انتقال کاتیونag+ از میان غشاء مایع 1و?- دی کلرواتان (1,2-dce) شامل مخلوطی از لیگاند سنتزی غیرحلقوی c20h26o4s2 و اسید پالمیتیک به عنوان یک حامل همیار آلی، ( %2/0 ± 90/2 ) بعد از مدت زمان ? ساعت بدست آمد. انتخابگری و بازدهی انتقال کاتیونpb2+ با لیگاند درشت حلقوی b18c6 و نیز برای کاتیون ag+ با لیگاند غیرحلقوی c20h26o4s2 از محلول های آبی منبع شامل مخلوطی از چند کاتیون مختلف، همچنین مورد بررسی قرار گرفتند.