نام پژوهشگر: سحر هادی پور
سحر هادی پور حمید رضا فولادمند
منحنی مشخصه آب خاک یکی از مهمترین ویژگی های خاک است که بیانگر ارتباط بین دو پارامتر رطوبت و پتانسیل ماتریک خاک می باشد. از آنجا که اندازه گیری مستقیم این منحنی بسیار وقت گیر و پرهزینه است لذا مدل های متعددی برای تخمین آن ارائه شده است. استفاده از توابع انتقالی یکی از متداول ترین روش های موجود در این زمینه می باشد. در این تحقیق 12 تابع انتقالی پارامتریک داخلی و خارجی برای مدل های بروکس و کوری (1964)، کمپبل (1974) و ونگنوختن (1980) درنظر گرفته شدند و بر روی 30 نمونه خاک با بافت های مختلف در استان فارس مورد ارزیابی قرار گرفتند. توابع انتقالی پارامتریک توابعی هستند که برای پارامترهای مدل های موجود منحنی مشخصه ارائه شده اند. برای این منظور منحنی مشخصه و سایر خصوصیات فیزیکوشیمیایی لازم خاک ها اندازه گیری شدند و خاک ها به سه گروه سنگین، متوسط و سبک بافت تقسیم شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که توابع پارامتریک مدل ونگنوختن مناسب تر از توابع انتقالی پارامتریک دو مدل دیگر می باشد. همچنین نتایج نشان داد که تابع پارامتریک وستن و همکاران (1999) مناسب ترین تابع برای تخمین منحنی مشخصه آب خاک در خاک های مورد مطالعه در استان فارس است و توابع داخلی ارائه شده چندان مناسب نمی باشند. همچنین تلاش شد که با استفاده از اطلاعات در دسترس توابع جدیدی که کارایی بالاتری داشته باشند تهیه شود. .در این راستا با استفاده از رگرسیون خطی چند گانه بین پارامترهای مدل ونگنوختن (1980) و مدل گرانولت و گرانت (2004) و خصوصیات فیزیکوشیمیایی اندازه گیری شده برای خاک های مورد استفاده در این پژوهش، روابطی به صورت توابع انتقالی ایجاد گردید. در مرحله ایجاد توابع از 22 نمونه خاک و در مرحله ارزیابی توابع از 8 نمونه خاک باقیمانده استفاده گردید. مقایسه آماری بین نتایج تخمینی مدل های جدید و نتایج اندازه گیری نشان داد که به طور کلی هر سه تابع انتقالی جدید عملکرد بسیار مناسبی در مقایسه با مقادیر اندازه گیری شده داشته اند. همچنین توابع جدید تخمین بهتری نسبت به مدل وستن و همکاران (1999)، (تابع برتر از میان 12 تابع انتقالی بررسی شده در این تحقیق) ارائه داده اند. این موضوع امکان بهبود بخشیدن به تخمین منحنی مشخصه آب خاک را در قالب ارائه مدل های جدید محلی تأیید می نماید.