نام پژوهشگر: زهرا علیخانی
زهرا علیخانی علی رجبلو
ارتباط متقابل بین زبان و جامعه موجب انعکاس ویژگی های اجتماعی و خرده فرهنگی گروه های جامعه در زبان آنها می گردد. در این مطالعه زبان اسلنگ به عنوان زبان خرده فرهنگی جوانان، ابزاری برای شناخت بخشی از مناسبات اجتماعی جوانان با گفتمان مسلط جامعه و نهادهای اجتماعی آن، قرار می گیرد. بررسی زبان اسلنگ، در طی روند تحقیق و با ارجاع پیوسته به داده های مورد تحلیل، بر مبنای نظریه کارناول باختین، متن لذت بخش رولان بارت و مناسبات زبان و قدرت در گفتمان فرکلاف و فوکو، قابلیت تبیین نظری یافت. هدف نهایی این پژوهش، بیان نقش و کارکرد زبان اسلنگ در خرده فرهنگ جوانان می-باشد که با توجه به تمرکز بر مناسبات این زبان با قدرت و گفتمان مسلط در جامعه، از روش تحلیل گفتمان با الگوی تحلیلی فرکلاف و فوکو، استفاده شد. جامعه ی آماری، وبلاگ های شخصی (زندگی بلاگ) جوانان 15-29 و نوشته شده از سال 1385 تا 1388، در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش هدفمند و اشباعی انجام شد، حجم نمونه با رسیدن به نقطه ی اشباع و تکرار در یافته ها، به 30 متن وبلاگ رسید. روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به این نتیجه رهنمون شد که زبان اسلنگ به گونه ای یکدست و مشابه، توسط همه ی جوانان به کار نمی رود بلکه با توجه به فضای اجتماعی کاربرد آن، صبغه ای متفاوت می-یابد؛ این زبان به عنوان زبانی کارناولی، نظم مسلط، هنجارها و نهادهای اجتماعی آن را به چالش می کشد و با تمرکز بر لذتی کارناولی، در برابر ارزش ها و هنجارهای ایدئولوژیکمسلط به شکلی پنهان مقاومت می ورزد. این مقاومت با صبغه ی کارناولی خود، به گونه ای متفاوت در فضای فرهنگی پایین شهر و بالای شهر، و در حوزه-های ارزشی و ایدئولوژیکی متفاوتی از گفتمان مسلط، به منصه ی ظهور می رسد.
زهرا علیخانی پرویز پیری
سود تقسیمی موضوع با اهمیتی است که از دیرباز مورد توجه پژوهشگران مالی قرارداشته و هنوز هم به عنوان یکی از مسائل بحث انگیز در حوزه مدیریت مالی باقی مانده است .تصمیم¬گیری درباره میزان پرداخت سود تقسیمی، از تصمیمات مهمی است که شرکت با آن مواجه است سیاست تقسیم سود از عوامل موثر بر ارزش شرکت است. کشف و شناسایی دقیق عوامل اثرگذار بر سیاست تقسیم سود می تواند برای مدیران شرکت ها و سهامداران مفید واقع شود. سیاست تقسیم سود بین سهامداران، تداوم فعالیت شرکت را امکان پذیر و حداکثر نمودن ثروت سهامداران را ممکن می سازد. برخی شرکت¬ها در ایران براساس استناد قانونی موظف به توزیع حداقل 10 درصد از سود شرکت بین سهامداران می باشند. بعضی از شرکت ها به پرداخت حداقل قانونی اکتفا کرده و بعضی دیگر تقریباً تمام سود را پس از کسر اندوخته قانونی تصویب می¬کنند و بعداً به¬دلیل وضعیت نقدینگی نامناسب به سرمایه انتقال می¬دهند لذا تصمیم گیری در مورد اینکه چه درصدی از سود به عنوان سود تقسیمی تصویب شده و ارتباط آن با سود واقعاً پرداختی، موضوع مهمی است که سهامداران، مدیران، شرکت¬ها و حتی ناظران بازار با آن مواجه هستنند که در این رساله به آن پرداخته می¬شود. برای بررسی موضوع فوق با استفاده از روش بررسی میدانی و اسنادکاوی، اطلاعات واقعی 70 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1382 – 1391، استخراج و با استفاده از روش های آماری توصیفی و الگوی داده های تابلویی مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از آزمون های مورد نظر و مدل های برآورد شده، بیانگر این است که سود هر سهم شرکت با توجه به اثرات بندهای تعدیلی گزارش حسابرس مستقل بر پرداخت سود یک اثر منفی و معنادار دارد. منتهی اثر این متغیر در ارتباط بین سود هر سهم شرکت و سود تقسیمی هر سهم معنادار نمی¬باشد.