نام پژوهشگر: محمدمهدی رحمتی
متین پورجعفری فردین علیخواه
در تحقیق پیش رو تلاش بر این است که نشان داده شود که آیا اساساً خرده فرهنگی در میان جوانان به واسطه ماشین شکل گرفته است و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری این گونه خرده فرهنگ ها چیست ؟ در واقع شناخت معنای ظاهری و لایه های پنهان این گونه خرده فرهنگ ها، یعنی شناخت چگونگی شکل گیری و اشاعه این خرده فرهنگ ها و هم چنین فهم دلایل رفتاری و ذهنیت جوانان ماشین باز است که اهمیت پیدا می کند. از این رو ضمن مروری بر فضای مفهومی موضوع و نظریه های موجود، از مکتب شیکاگو دیدگاههای شو و مک کی و ساترلند و از مکتب بیرمنگام از دیدگاههای هبدایج و هال استفاده کردیم . این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه و به صورت موردی بر روی 18 نفر از جوانانی که در شهر رشت به کورس می پردازند انجام گرفته است. این افراد به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. پس از اتمام مصاحبه ها، نسخه برداری و پیاده کردن متن مصاحبه ها، محتوای مصاحبه ها کدگذاری محوری شده و به تعدادی مقوله دست یافتیم. سپس به کمک استنباط های نظری تمامی موارد مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که چنین خرده فرهنگی در میان جوانان در حال شکل گرفتن است وروزبه روز بر شدت و حدت آن افزوده می شود. عمومیت این گونه رفتارها به حدی درمیان جوانان پذیرفته شده است که نمی توان آنان را بعنوان یک گروه کوچک در نظر گرفت که دارای رفتاری گذرا هستند. هویت یابی، ابراز وجود کردن در برابر دیگران، جلب توجه جنس مخالف، جبران عقده های سرکوب شده ازسوی فرهنگ رسمی و هم چنین کمبود زیر ساخت های فرهنگی و فضاهای تفریحی از دلایل ماشین بازی این جوانان می باشد . کلید واژه ها: خرده فرهنگ، خرده فرهنگ جوانی، یادگیری اجتماعی، انتقال فرهنگی، هویت و مقاومت
محسن منوچهری نژاد محمدمهدی رحمتی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ابعاد سرمایه اجتماعی خانواده و مشارکت ورزشی دانش آموزان نوجوان شهر رشت بود. جامعه آماری پژوهش را مجموع دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم متوسطه در دبیرستان های دولتی 5682 نفر تشکیل دادند. نمونه آماری 415 نفر ( 155نفر پسر و 260 نفر دختر) بود که به صورت تصادفی از 10مدرسه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی خانواده و مشارکت ورزشی بود که روایی محتوایی آن را 12 نفر از اساتید صاحب نظر دانشگاهی تایید کردند و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تأیید شد (85/0 =r ). از روش آمار توصیفی برای توصیف ویژگی های آزمودنی ها و از آزمون های آماری رگرسیون چند متغیره و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه(anovas) و آزمون تعقیبی(lsd ) برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین میزان مشارکت ورزشی پسران (722±738m±sd=) و دختران (284±313m±sd=) دقیقه در هفته است. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد، روابط درون خانواده 13 درصد و همچنین حمایت درون خانواده(17 درصد)، میزان مشارکت ورزشی دانش آموزان دختر نوجوان را پیش بینی می کند، به عبارتی با افزایش روابط اجتماعی خانواده میزان مشارکت ورزشی دختران زیاد و با افزایش حمایت خانواده از دختران میزان مشارکت ورزشی آن ها کم می شود(05/0 p?). نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد، مشارکت اجتماعی و عضویت درنهادهای داوطلبانه 34 درصد مشارکت ورزشی پسران و 25 درصد مشارکت ورزشی دختران را پیش بینی می کند(05/0p?). آزمون تحلیل واریانس مولفه های اعتماد درون خانواده(99/2 f= ، 033/0 sig=)، اعتماد اجتماعی خانواده(84/2f= و 04/0 sig=)، عضویت در نهادهای داوطلبانه(95/2f= و 034/0 sig=)، روابط اجتماعی(89/3f= و 04/0 sig=) در بین پسران با نحوه مشارکت ورزشی رابطه معنی داری دارد و تنها مولفه اعتماد اجتماعی(55/4 f= و 004/0 sig=) در بین دختران با نحوه مشارکت ورزشی(مشارکت به تنهایی ،مشارکت جمعی یا عدم مشارکت) رابطه معنی داری دارد (05/0p?). بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی خانواده نقش تعیین کننده ای در مشارکت ورزشی دانش آموزان نوجوان دارد و نحوه مشارکت ورزشی هم در بهبود سرمایه اجتماعی خانواده موثر است.
محمد صفرزاده محمدمهدی رحمتی
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر حضور تماشاگران در مسابقات لیگ برتر بسکتبال در ورزشگاه ها است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق توسط گرین (1995)، هانسن و گوتیر (1992)، اسکافیلد (1983)، کاسکی (1994) و ژانگ و همکاران (1995) به منظور بررسی عوامل موثر بر حضور تماشاگران در ورزشگاه ها در ورزش های توپی تهیه شده که پس از اصلاح توسط محقق به منظور سنجش عوامل موثر بر حضور تماشاگران در ورزشگاه ها در 7 مقوله ی فردی، کسب هویت ورزشی و پرکردن اوقات فراغت، خدمات- تسهیلات و امکانات ورزشگاه، حساسیت رقابت و نتیجه آن، نظم، امنیت و انضباط، اطلاع رسانی و تبلیغات و فضا و زمان مناسب برگزاری مسابقه با 32 گویه تنظیم شده است. پس از تعیین حجم نمونه، پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس بین 370 نفر از تماشاگران در دو ورزشگاه و دو شهر تهران و اصفهان توزیع گردید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 79/0 بدست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های فریدمن و تعقیبی ویل کاکسون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که عامل نظم، امنیت و انضباط (برگزاری منظم و مناسب لیگ، برخورد مناسب پرسنل و مأموران کنترل نظم و مدیریت رفتار) مهم ترین دلیل حضور تماشاگران بود. عامل های مورد سنجش، عامل های خدمات، تسهیلات و امکانات ورزشگاه (مناسب بودن جایگاه تماشاگران و سهولت در تهیه بلیط)، کسب هویت ورزشی و پرکردن اوقات فراغت (برخورداری ورزشگاه ها از امکانات و تجهیزات مدرن، و حضور با دوستان در مسابقه ها)، حساسیت رقابت و نتیجه آن، حضور بازیکنان مطرح (ستاره) در تیم های ورزشی، فضا و زمان مناسب برگزاری مسابقه، مطلوب بودن سیستم گرمایشی/ سرمایشی سالن و برگزاری مسابقه در تعطیلات آخر هفته، اطلاع رسانی و تبلیغات مناسب در مورد زمان و مکان مسابقه به ترتیب بیشترین تأثیر را بر حضور تماشاگران در ورزشگاه داشته اند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین نظرات تماشاگران در خصوص شاخص هواداری و سن وجود دارد. بر این اساس، افزایش سن در جمعیت مورد مطالعه سبب کاهش تعصب و هواداری تماشاگران می گردد. علاوه بر این، عامل های حضور تماشاگران با سطح تحصیلات در سه عامل کسب هویت ورزشی، خدمات- تسهیلات و اطلاع رسانی- تبلیغات و عامل های حضور تماشاگران با وضعیت شغلی در دو عامل کسب هویت ورزشی و انضباط تفاوت معنی داری مشاهده شد که بر این اساس، باعث افزایش حضور تماشاگران می شود.
محمد شمشیری محمدمهدی رحمتی
با توجه به نقش اینترنت و پخش برنامه های تلویزیونی و سرویس های مربوط به مخابرات و تلفن و روند ترکیب و همگرایی آنها سعی داریم به بررسی و تحقیق ومطالعه پیرامون موضوع پخش برنامه های شبکه های تلویزیونی اعم از برخط و غیر برخط و سفارشی بر حسب زمان و مکان مودر نظر کاربران بر روی انواع مختلف شبکه با استفاده از پروتکلهای اینترنت پرداخته و با در نظر گرفتن اینکه فناوری iptv بعنوان موضوع جدید مطرح شده در بین شرکتهای مخابراتی و سرویس دهنده های اینترنت، تلویزیون کابلی ماهواره ای و فرستنده های زمینی دیجیتال است به بررسی امکان پیاده سازی این فناوری با توجه به چالشها و مزایا و موارد مطرح در زمینه فنی، فرهنگی و سیاسی اقتصادی پرداخته و ضمن معرفی آن به مطالعه در مورد میزان پیشرفت آن در سطح جهانی بپردازیم.
مریم علیپور کماچالی مازیار جفرودی
در این پژوهش نگرش دو نسل 18 تا 25 سال و نسل 42 تا 50 سال در مفهوم پردازی رابطه عاشقانه بررسی شد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به پرسشهایی از قبیل نگرش افراد به عشق، شناخت برخی مفاهیم مرتبط با حوزه عاشقانه و ترسیم ابعاد مختلف عشق در نگرش دو نسل بود و استراتژی های مورد استفاده ی دو نسل را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و بکارگیری تکنیک مصاحبه ی نیم ساخت یافته انجام شد. همچنین از شیوه ی نمونه گیری هدفمند برای نمونه گیری از میان نسل جوان پس از جنگ 18 تا 25 سال مجرد و نسل انقلاب 42 تا 50 سال که به زعم خویش عشق را تجربه کرده اند، استفاده شد. با استفاده از روش کدگذاری داده ها، مقوله هایی به دست آمد که با تحلیل آنها ازنگرش افراد درباره ی عشق تیپولوژی هایی ارائه گردید. تحقیق نشان می دهد که عواملی نظیر چرخه زندگی، جنسیت، دین، تغییرات اجتماعی، مصرفی شدن و بازاندیشی مهمترین عواملی بوده که نگرش افراد درباره ی عشق را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین یافته ها مبین آن است که نسل جوان بیشتر طرفدار ارزشهای فرامادی هستند و در روابط عاشقانه ی خود در زمینه ی عاطفی و عقلانی خود پیرو بوده اند، .ولی بدلیل گرایش نسل 42 تا 50 سال به ارزشهای مادی، این نسل، بیشتر دچار ارزشهای محاط شدگی هستند. در بین زنان نسل 42 تا 50 سال تبدیل عشق به رویداد غیر قابل تکرار یا مفهومی مربوط به گذشته بدست آمد. به این معنی که زنان با قرارگرفتن در دوره ای از زندگی که با فرزند آوری شان در ارتباط است امکان تجربه رابطه عاشقانه برایشان محدود شده است.ولی این مسئله در بین مردان به ندرت دیده شده است.
سعادت بخشی جعفرآبادی محمدمهدی رحمتی
امروزه تلفن همراه به عنوان یکی از جلوه های فناوری ارتباطی نوین در زندگی فردی و اجتماعی بشر جایگاه قدرتمندی پیدا کرده است و در حال حاضر بخش جدا ناپذیر مناسبات و ارتباطات روزمره محسوب می شود. با این وجود تلفن همراه به عنوان یکی از ابزارهای ارتباطی مهم موجود، آن گونه که باید و شاید در پژوهش های جامعه شناسی مورد توجه قرار نگرفته است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل جامعه شناسانه ی مصرف تلفن همراه با استفاده از الگوهای سبک زندگی دانشجویان می باشد. چارچوب نظری این پژوهش نظریه ی مصرف پیر بوردیو در مورد سبک زندگی است. پژوهش حاضر مطالعه ای پیمایشی با حجم نمونه 400 نفر است؛ که با استفاده از ابزار پرسشنامه بر روی دانشجویان سه دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی، فنی و مهندسی و پزشکی در دانشگاه شهرکرد صورت پذیرفته است. همچنین فرضیه اصلی پژوهش این است که فرهنگ مصرف تلفن همراه در بین دانشجویان تابعی از سبک های زندگی متفاوت آنها می باشد. نتایج نشان می دهد که شاخص های پایگاه اقتصادی-اجتماعی، سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، ذائقه غذایی و اوقات فراغت متغیر مستقل اصلی (سبک زندگی) با برخی از شاخص های متغیر وابسته (فرهنگ مصرف تلفن همراه) رابطه ی معناداری دارند؛ و این نتایج فرضیه اصلی پژوهش را تأیید می کنند و گویای کارآمدی نسبی نظریه مصرف و سبک زندگی بوردیو است.
عاطفه خادم محمدمهدی رحمتی
چکیده ندارد.
مرتضی مسرور علی نودهی محمدمهدی رحمتی
چکیده ندارد.
سجاد مرادی محمد عبدالهی
چکیده ندارد.
صدیقه ربانی محمدامین کنعانی
چکیده ندارد.
مونا اسالم نژاد گیلوایی فاروق خارابی
چکیده ندارد.
مهدی سلطانی جیحون آبادی محمدمهدی رحمتی
چکیده ندارد.
منصور موقر نربین مازیار جفرودی
چکیده ندارد.
زهرا مرادپناه محمدمهدی رحمتی
چکیده ندارد.