نام پژوهشگر: سید امیر محمد علویزاده

نقش متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی در توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی شهرستان سمیرم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  سید امیر محمد علویزاده   جعفر جوان

همزمان با تحولات شکل گرفته در دهه های اخیر در سطح جهانی، فضاهای روستایی نیز دستخوش تحول گردیده و با چالشهای فراوانی جهت هماهنگی با این تحولات روبرو است. از تحولات بسیار مهمی که در اقتصاد روستایی شکل گرفته بویژه در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته، کاهش نیروی انسانی در بخش کشاورزی بواسطه افزایش مکانیزاسیون فعالیت ها در این بخش و بدنبال آن کاهش سهم این بخش در تولید ناخالص ملی کشورها است. یکی از نتایج بدیهی چنین روندی مهاجرت نیروی انسانی و جذب در سایر بخش های اقتصادی فعال در شهرها می باشد بطوری که سهم جمعیت روستایی در ساختار جمعیتی این کشورها به 2 تا 7 درصد کاهش یافته است. کاهش سهم این بخش با افزایش بهره وری فعالیت ها زمینه ساز افزایش سطح رفاه نسبی خانوارهای روستایی در این کشورها شده است. در کشورهای کمتر توسعه یافته و درحال توسعه نیز وقوع چنین روندی قابل انتظار است و خروج نیروی انسانی از بخش کشاورزی بواسطه مکانیزاسیون در راستای افزایش بهره وری تولید در حال انجام می باشد که این مساله خروج نیروی انسانی را بدنبال خواهد داشت ولی در مقایسه با کشورهای پیشرفته، بخش صنعت و شهری این کشورها توانایی جذب و ارائه خدمات به تازه واردان روستایی را نداشته و از سوی دیگر ادامه فعالیت این حجم از نیروی انسانی در بهره برداری های کشاورزی محدود، در کاهش سطح زندگی و رفاه خانوارهای روستایی ساکن تاثیرگذار خواهد بود. از سوی دیگر وجود مظاهر عمده ناپایداری در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی ساختار فضاهای روستایی را با چالش های اساسی در راستای توسعه روبرو نموده است. یکی از مهمترین استراتژیها که در این راستا و در چارچوب الگوی توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است لزوم متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی در فضاهای روستایی در سطوح مختلف فضایی است. بطوری که در این الگو پایداری معیشت و امنیت اقتصادی در جوامع روستایی اهمیت بسیار اساسی و ضروری دارد زیرا از یک سو می باید با افزایش کارایی و اثربخشی، میزان بهره وری از ظرفیتها و توانهای بالفعل موجود در فعالیتهای اقتصادی را افزایش داد و از دیگر سو برای تضمین استمرار معیشت، ثبات اشتغال، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و ارتقاء درآمد به متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی روستائیان پرداخت که اتخاذ این استراتژی در شرایط بحرانی ناشی از رویدادهای اجتماعی، اقتصادی و بویژه طبیعی، ضامن امنیت معیشت و درآمد روستائیان خواهد بود. اقتصاد روستاهای منطقه مورد مطالعه از اواخر دهه 1340 دوران تحول خود را آغاز نموده و از اقتصاد معیشتی و خود بسنده که مبتنی بر دامداری سنتی و زراعت غلات بوده به سمت تولید و فروش محصول برای بازار(سیب درختی) گرایش پیدا کرده است. بطوری که در حال حاضر بعنوان یکی از مهمترین قطب های تولید سیب درختی با کیفیت بالا در سطح ایران و حتی منطقه خاورمیانه شناخته می شود بگونه ای که اولین تصوری که بعد از نام سمیرم به ذهن متبادر می شود سیب درختی است. به بیان دیگر ساختار اقتصادی - اجتماعی منطقه مورد مطالعه بشدت تحت تاثیر این محصول قرار گرفته است که با توجه به مطالعه انجام شده در این تحقیق نسبت به سایر محصولات کشاورزی نیز از مزیت نسبی بالاتری برخوردار بوده است و در طرح های توسعه استان و شهرستان نیز تخصص در کشت این محصول را بعنوان یکی از استراتژیهای مهم عنوان نموده اند. با این وجود باید دانست که تخصصی شدن دارای الزامات و نمودهایی چون بهره وری بالاتر عوامل تولید، مکانیزاسیون در تمامی سطوح تولید و پس از تولید، ارتقاء کیفیت نیروی انسانی شاغل در بخش در راستای تغییر نگرش و پویایی در طول زمان آنچنان که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته اتفاق افتاده، است که چنانچه چنین تغییرات و سیاست گذاریهایی در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی در راستای تخصصی نمودن کشت در منطقه اعمال گردد امری میمون و پسندیده نیز خواهد بود. اما آنچه در این پژوهش نیز به آن اشاره شد آن است که این منطقه فقط در تولید سیب درختی با کیفیت بالا و در حجم زیاد از برتری لازم برخوردار بوده که در ابتدای امر نیز می تواند بعنوان یک مزیت مطلوب در راستای توسعه به آن توجه نمود. اما آنچه در این رابطه لازم به ذکر است آنکه تخصصی شدن در تولید یک محصول همانگونه که بیان شد مستلزم مواردی چون افزایش بهره وری از عوامل تولید در سایه استفاده و بهره گیری از روش های مکانیزه و علمی خواهد بود که یکی از پیامدهای آن آزاد نمودن بخش زیادی از نیروی کار فعلی و بویژه عدم وجود فرصت های شغلی جهت تازه واردان روستایی که با توجه به ساختار جمعیتی منطقه تعداد قابل توجهی را نیز شامل می شود، است. از دیگر مواردی که باید به آن توجه داشت آن است که تکیه بر کشت یک محصول در سطح گسترده مستلزم وجود آرامش و ثبات نسبی در سایر حوزه های مرتبط با تولید و فروش خواهد بود که از این میان می توان مواردی همچون حوزه های صادرات و واردات، فروش و بازاریابی، آب و هوا و منابع آبی اشاره نمود. در حالی که در هیچ یک از این حوزه ها در ابعاد طولانی و کوتاه مدت نمی توان نشانی از ثبات و تداوم را مشاهده نمود مصادیق آنرا می توان در مواردی چون سرمازدگی محصول و خشکسالی(1387)، وقوع خشکسالی شدید(1388)، واردات بی رویه محصولات کشاورزی توسط بخش های دولتی در چند سال اخیر بدون توجه به نیاز و تولیدات داخلی، محدودیت های فراوان در صادرات و ورود محصولات ایرانی به کشورهای دیگر و از این قبیل موارد اشاره نمود. براین اساس چالش های جدی در راستای تولید این محصول وجود دارد که علاوه بر موارد فوق الذکر می توان به موارد زیر اشاره کرد: - عطش فراوان ساکنین منطقه در تبدیل اراضی زراعی و منابع طبیعی به باغات سیب و بهره برداری بی رویه از منابع آبی و ارضی منطقه - چالش های اساسی در نحوه بهره برداری و پایداری منابع پایه محیطی منطقه که در آینده به یکی از چهره های بارز منطقه مبدل خواهد شد - عدم وجود هیچگونه تاسیسات و زیرساخت هایی جهت تبدیل بخشی از تولید منطقه - محدودیت های فراوان در بخش اشتغال و فرصت های شغلی جهت جوانان و تازه واردان به عرصه فعالیت اقتصادی - مشکلات بخش بازار همچون چگونگی بازاریابی محصول، قیمت و تنظیم بازار و موارد بسیار دیگری که در بخش های گذشته به آنها اشاره شد. با توجه به چارچوب نظری، مدل تحلیلی و متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق به توصیف و تحلیل وضعیت جامعه مورد تحقیق در دو گروه خانوارهای دارای فعالیت های متعدد اقتصادی و خانوارهای فعال در بخش باغداری و تولید سیب درختی پرداخته شد. نتایج این بررسی نشان دهنده آن است که خانوارهای گروه اول در برخی از متغیرها در ابعاد اقتصادی و اجتماعی دارای تفاوت معنادار بوده اند. به بیان دیگر این خانوارها در ارتباط با متغیرهای مورد بررسی در ابعاد فوق الذکر دارای وضعیت به نسبت مطلوب تری برخوردار هستند هرچند که در برخی از موارد نارسایی هایی نیز به چشم می خورد. اما نکته قابل تامل آن است که در بعد محیطی تفاوت معنی داری بین هیچ یک از گروه های مورد بررسی وجود نداشته است به عبارت دیگر این حوزه دارای چالش هایی بوده است که در صورت عدم سیاستگذاری مناسب و کاهش فشار در این بخش چشم انداز مناسبی را نمی توان برای متغیرهای این بخش متصور بود. خلاصه وضعیت هر کدام از متغیرهای مورد بررسی در ابعاد مختلف در قسمت آزمون فرضیات به تفصیل بیان شده است.